آب سیل، نجس نیست؛ هیچ فقیهی هم نمی‌گوید که نجس است!/ نمی‌توانیم مردم را به مشقت بیندازیم/ آب سیل، مضاف است اما آیا با یک قطره خون، تمام آن نجس می‌شود؟!

آیا فقیهی پیدا می‌شود که بگوید سیلی که در شهر جاری‌شده، نجس است و تمام زندگی‌ها نجس شده است؟ ما نمی‌توانیم برای مردم یک تکلیف شاقی را پدید بیاوریم و مردم را ملزم کنیم. بله تا جایی که یقین به نجاست دارند، حکم به وجوب تطهیر می‌کنیم ولی سیلی که در جریان است و وارد خانه می‌شود و از خانه بیرون می‌آید و این‌طرف و آن‌طرف می‌رود، نمی‌توان برای مردم تکلیف شاقی پدید آورد که حکم به وجوب طهارت کنیم.

اختصاصی شبکه اجتهاد: سیل‌های شدید و بی‌سابقه اخیر کشور، وظایف فراوانی را متوجه قشرهای مختلف جامعه نمود. در این میان، حوزه‌های علمیه، علاوه بر وظیفه عمومی که به‌سان سایر مردم، در امدادرسانی فیزیکی و جمع‌آوری کمک برای سیل‌زدگان دارند، مسؤولیت پاسخگویی به مسائل فقهی که اختصاصاً سیل‌زدگان با آن‌ها مواجه هستند را نیز عهده‌دار هستند. یکی از مهم‌ترین مشکلات فراروی سیل‌زدگان، بررسی حکم طهارت یا نجاست آب سیل است. منشأ این پرسش این است که سیل، معمولاً فاضلاب عمومی و منازل را از بین می‌برد و لذا آب فاضلاب‌ها با آب سیل، همراه می‌شود. از طریقی حکم به نجاست آب سیل، با توجه به اینکه تمام منازل و معابر را در برمی‌گیرد و غالباً چند روزی نیز باقی می‌ماند، دشواری‌های فراوانی را فراروی مکلفین قرار می‌دهد. این پرسش را با استاد محمدحسن ربانی بیرجندی، مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه مشهد، مطرح کردیم. او معتقد است به جهت تطبیق قاعده لاحرج، آب سیل نجس نیست.

اجتهاد: با توجه به اختلاط نجاسات و منتجسات در مناطق سیل‌زده و برخورد سیل با تمام خانه‌ها و وسایل آن‌ها، آیا لازم است تمام وسایل منزل و دیوارها و سقف‌ها، به لحاظ شرعی، طهارت گرفته شوند؟

ربانی بیرجندی: البته چه خوب است که‌ این مسئله را از فقها استفتا کنید تا آن‌ها فتوا بدهند و حکم را روشن کنند؛ ولی ما می‌توانیم از حیث مستندسازی بحث کنیم. اولاً ازآنجاکه سیل با فاضلاب و … مخلوط می‌شود، اگر حکم به نجاست تمام این آب‌ها بشود، موجب عسر و حرج می‌گردد؛ بنابراین در اینجا قاعده لاحرج حاکم است، لذا اگر ما یقین به نجاست نداریم، نمی‌توانیم حکم به نجاست کنیم. اصل استصحاب هم در اینجا جاری است و چیزی که قبلاً پاک بوده و الآن شک در نجاست آن داریم، حکم به طهارت آن می‌کنیم. به نظر من در مثل این موارد باید به‌قاعده عمومی مثل لاحرج و استصحاب رجوع کرد و نمی‌توان گفت همه زندگی مردم به نجاست کشیده شده و باید همه را تطهیر کرد چون چنین حکمی موجب عسر و حرج است.

اجتهاد: قاعده لاحرج در احکام تکلیفیه مسلماً جاری می‌شود اما در مورد احکام وضعیه کسی قائل به جریان نیست و لذا نفی نجاست و اثبات طهارت نمی‌کند. ممکن است بگوییم لاحرج وجوب تطهیر را برمی‌دارد اما نفی و اثبات حکم وضعی با لاحرج خلاف مشهور است. البته مرحوم بجنوردی قائل به جریان لاحرج در احکام وضعیه هستند ولی مشهور لاحرج را در احکام وضعیه جاری نمی‌دانند.

ربانی بیرجندی: اگر از ناحیه قاعده لاحرج هم به مشکل بخوریم می‌توان با استصحاب طهارت، مسئله را حل کرد. چون در استصحاب، فرقی بین احکام تکلیفیه و وضعیه وجود ندارد.

اجتهاد: آیا استصحاب معارض با علم اجمالی نیست؟ چون ما اجمالاً می‌دانیم که آب سیل قطعاً به یک نجاستی برخورد کرده است.

ربانی بیرجندی: علم اجمالی در موارد شبهه غیر محصوره واجب المراعات نیست. بله در شبهات محصوره باید احتیاط کرد ولی در شبهات غیر محصوره، برائت جاری می‌شود. آب باران هم همین شبهه را دارد که علم اجمالی داریم که به نجاست برخورد کرده است؛ مثلاً در مورد آب بارانی که در چاله‌ای جمع شده است، علم اجمالی داریم که به‌هرحال برخی از این آب‌ها نجس شده است ولی چون شبهه غیر محصوره است، برائت جاری می‌کنند.

اجتهاد: نمی‌توان گفت نسبت به نجاست آب سیل، علم تفصیلی داریم؟ آیا باوجوداین علم، بازهم استصحاب جاری است؟

ربانی بیرجندی: آیا فقیهی پیدا می‌شود که بگوید سیلی که در شهر جاری‌شده، نجس است و تمام زندگی‌ها نجس شده است؟ ما نمی‌توانیم برای مردم یک تکلیف شاقی را پدید بیاوریم و مردم را ملزم کنیم. بله تا جایی که یقین به نجاست دارند، حکم به وجوب تطهیر می‌کنیم ولی سیلی که در جریان است و وارد خانه می‌شود و از خانه بیرون می‌آید و این‌طرف و آن‌طرف می‌رود، نمی‌توان برای مردم تکلیف شاقی پدید آورد که حکم به وجوب طهارت کنیم.

اجتهاد: آیا می‌توان گفت آب سیل، مطلق است؟

ربانی بیرجندی: درباره این مقوله خیلی نمی‌توان قاطع حکم کرد که آب سیل مضاف است یا مطلق است؛ اما باید بحث کرد که اگر آب سیل مضاف شد، آیا به‌محض اینکه یک قطره خون در آن افتاد، نجس می‌شود؟

اجتهاد: نسبت به برخی از آب‌ها مثل آب دریای خزر که رنگ آن کدر است و شفاف نیست مع‌ذلک کسی نگفته که آب دریای خزر، مضاف است. حال آیا نسبت به آب سیل هم می‌توان چنین چیزی گفت؟

ربانی بیرجندی: بعید است بتوان در مضاف بودن آب سیل تشکیک کرد. چون آن‌قدر گل‌ولای دارد که یقیناً مضاف است و نمی‌توان با آن وضو و غسل انجام داد و لذا چاره‌ای نیست که با همان قاعده لاحرج، مشکل را حل کنیم. حتی اگر بگوییم لاحرج در احکام وضعیه جاری نمی‌شود، اما می‌توان وجوب تطهیر را که حکم تکلیفی است با این قاعده برداشت. علاوه بر اینکه مردم به‌هرحال خانه‌های خود را می‌شویند یا رنگ می‌زنند و لذا موضوع عوض می‌شود. البته می‌توان از قاعده «المتنجس لایتنجس ثانیاً» نیز استفاده کرد.

اجتهاد: آیا می‌توان از باب استحاله مسئله را حل کنیم؟ همان‌طور که اگر سگی در نمکزار بمیرد و تبدیل به نمک شود، پاک می‌شود و یا خونی که از پستان گاو در شیر بریزد، اگر در شیر مستهلک شود، مشکلی ندارد. در مورد آب سیل هم می‌توان از باب استحاله وارد شویم؟

ربانی بیرجندی: آنچه در مورد شیر گاو فرمودید، بعید است که بتوان از باب استحاله قائل به طهارت شد. چون اگرچه یک قطره خون در شیر مستهلک می‌شود ولی فقها فرموده‌اند که نجس می‌شود. همچنین باید بحث کرد که آیا دقت‌های پزشکی می‌تواند در این موارد دخالت داشته باشد یا نه؟ البته معمول فقها قبول نمی‌کنند؛ اما درهرصورت باید بحث کنیم که آیا استحاله باعث طهارت ماء می‌شود یا نه؟ شاید بتوان استحاله را هم به‌عنوان یکی از مؤیدات طهارت، مطرح کرد. استحاله را مثال می‌زنند به اینکه مثلاً روغن نجس بسوزد و دود شود. در اینجا استحاله صورت گرفته است؛ اما در مورد آب سیل نمی‌توان گفت استحاله‌ای صورت گرفته است. البته انسان باید ابواب مختلف فقهی را بررسی کند تا بتوان حکم واقعی مسئله را پیدا کنیم. البته در باب طهارت و نجاست، شارع مقدس تساهل فرموده است. علاوه بر اینکه قاعده طهارت نیز در اینجا جاری است.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: ربانی بیرجندی, محمدحسن

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

۱ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست