labelاجتهاد و اصول فقه, دیدگاه و گزارش
commentبدون دیدگاه

آیا تفاوت زبانی فقهای فارس زبان و عرب زبان، باعث تفاوت ایشان در فهم از نصوص می‌شود؟

مهم، تسلط بر علوم عربیه است. ممکن است کسی عرب باشد، درحالی‌که هیچ تسلطی در این خصوص نداشته و از معانی بیان و علوم عربیه عاجز باشد. البته عرب‌زبان بودن، زمینه‌ای برای بهتر بودن در فهم است؛ اما فقیهی که عرب است باید بتواند از این زمینه بهتر استفاده کند؛ اما این‌که به‌عنوان برتری محسوب شود این‌طور نیست.

اختصاصی شبکه اجتهاد: سالروز درگذشت سلمان فارسی، صحابی فارس زبان پیامبر اکرم (ص) فرصت مناسبی برای طرح این پرسش است که آیا تفاوت زبانی فقهای فارس زبان و عرب زبان، باعث تفاوت ایشان در فهم از نصوص می‌شود. در این میان، برخی قائل به برتری فقهای عرب زبان در فهم نصوص عربی نسبت به فقهای فارس زبان هستند. برخی دیگر اما چنین اعتقادی ندارند. در این خصوص، با استاد سید نورالدین شریعتمدار جزائری، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم به گفتگو نشستیم. این استاد قدیمی حوزه علمیه قم معتقد است اگرچه فقهای قدیم قرابت بیشتری با فرهنگ زمان صدور احادیث داشته‌اند لکن این برتری هیچ گاه موجب برتری فقهای عرب زبان نسبت به فارسی زبان نمی‌گردد. مشروح گفتگوی اختصاصی شبکه اجتهاد با این استاد حوزه علمیه قم از نگاه شما می‌گذرد.

اجتهاد: آیا بین فقهای فارس و عرب‌زبان، تفاوتی در فهم الفاظ به کار رفته در نصوص وجود دارد؟

شریعتمدار جزائری: اصل فهم معنا ارتباطی به عرب یا عجم بودن ندارد، بلکه باید کسی که به روایات می‌رسد اهل محاوره و مسلط به صرف و نحو، معانی بیان و…باشد که معمولاً در علوم عربیه این فهم از معنا وجود دارد. ممکن است کسی فارسی‌زبان باشد و مسلط به معانی بیان بوده است کما این‌که در طول تاریخ، اکثر نویسندگان کتب فارسی، ایرانی بوده‌اند. حتی کتب عربی که در این زمینه نوشته شده است را فارسی‌زبانان به نگارش درآورده‌اندورده اندآب. لذا مهم تسلط بر علوم عربیه و زبان است. ممکن است کسی عرب باشد، درحالی‌که هیچ تسلطی در این خصوص نداشته و از معانی بیان و علوم عربیه عاجز باشد. البته عرب‌زبان بودن، زمینه‌ای برای بهتر بودن در فهم است؛ اما فقیهی که عرب است باید بتواند از این زمینه بهتر استفاده کند. البته اکنون فقیهی که مسلط به علوم عربیه باشد مثل آیت‌الله سید محسن حکیم است که کتاب مستمسک را نوشته است و اختصار و گنجاندن معانی بسیار و الفاظ کم در کتاب به خاطر عربی بودن آن است. ممکن است فارسی‌زبانی هم باشد که اگر بخواهد مطلبی را بنویسد آن را بسیار طولانی کند. لذا زبان عرب زمینه‌ای هست، اما این‌که به‌عنوان برتری محسوب شود این‌طور نیست. اصل مطلب همان تسلط بر علوم عربیه و بلاغت و فصاحت است. مثلاً مفردات راغب اصفهانی بهترین لغت‌نامه عربی است. ایشان علی‌رغم این‌که فارسی‌زبان است، اما کلمات قرآن را به بهترین وجه ترجمه کرده است.

اجتهاد: آیا می‌توان گفت فقهای فارس و عرب، به لحاظ تفاوت‌های فرهنگی، فهم متفاوتی نیز از نصوص دارند؟

شریعتمدار جزائری: فرهنگ در این زمینه قطعاً مؤثر است؛ اما نه فرهنگ زمان کنونی ما، چون فرهنگ کنونی نه برای فارسی‌زبانان و نه برای عرب‌زبانان فرقی نمی‌کند. بلکه فرهنگ زمان صدور روایات را باید در نظر گرفت. فرهنگی که در زمان نزول قرآن یا نهج‌البلاغه یا روایات بوده است، با فرهنگ زمان ما خیلی تفاوت دارد؛ یعنی در روایات می‌بینیم تعبیراتی که امام معصوم یا قرآن بیان داشته است، مخاطب آن‌ها عرف است. لذا برخی از فقهای ما معتقدند فهم فقهای قدیم که نزدیک‌تر به زمان فرهنگ آیات و روایات بودند برای ما حجت است. درواقع برخی از فقهای معاصر اعتقاد دارند اگر ما یک روایتی را خودمان یک‌چیز از آن بفهمیم و فقهای قدیم مطلب دیگری را از آن فهمیده باشند، فهم آنان برای ما حجت است و فهم خودمان حجیتی ندارد. پس معلوم می‌شود فهم متن در زمان نزول آیات و روایات نسبت به زمان کنونی مؤثرتر است.

اجتهاد: برخی روشنفکران برخی مثال‌های قرآن به حیوانات و میوه‌های گرمسیری و حتی برخی احکام فقهی را ناشی از نزول قرآن در جزیرۀ العرب می‌دانند. آیا این گزاره را صحیح می‌دانید؟

شریعتمدار جزائری: برای این‌که خداوند بخواهد میوه‌های بهشتی را مشخص کند باید میوه‌هایی را مثال بزند که در دسترس مخاطب قرآن است که همان عرب‌ها هستند؛ و الا اگر می‌خواست میوه‌هایی که آن زمان وجود نداشت و اخیراً پیدا شده یا این‌که میوه‌ها بوده اما در جزیره العرب نبوده است را نام ببرد، مخاطب متوجه نمی‌شد؛ اما همین انگور، خرما و…که در دسترس آن‌ها بوده است را خدا در قرآن برای میوه‌های بهشتی یا برای موارد دیگر که نیاز به مثل بوده است آورده است؛ اما این‌ها به‌عنوان مثل است و تمام موضوع محسوب نمی‌شوند. چراکه غیر از این امثال، میوه‌ها و خوردنی‌های دیگری هم در بهشت وجود دارند.

اجتهاد: سخن پایانی خود را بفرمایید؟

شریعتمدار جزائری: طلاب و دانش‌پژوهان علوم قرآنی شایسته است علوم عربیه یعنی نحو و صرف و معانی بیان و منطق را عمیقاً فرابگیرند. این‌ها خیلی مهم است. سابقاً نیز به این علوم در درس‌ها اهمیت می‌دادند. لذا اگر کسی فاعل را به‌عنوان مفعول بخواند، معنای عبارت بسیار تفاوت پیدا می‌کند و لذا مهم برای طلاب، فراگرفتن علوم فوق می‌باشد که در فهم معنا مؤثر است و درصورتی‌که رعایت نشود، اگر انسان از نظر اجتهاد هم صاحب‌نظر شود، این اجتهاد پایه درستی ندارد. متأسفانه دیده شده کسی که مجتهد است و درس خارج می‌دهد، اما کفایه را اشتباه می‌خواند. بر این اساس طلاب قبل از این‌که در علوم دیگر وارد شوند باید صرف و نحو را به‌طور کامل فرابگیرند.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست