labelدیدگاه و گزارش, فرهنگ و ارتباطات, گزارش
commentبدون دیدگاه

آیت‌الله سبحانی: تکفیری‌ها اسلام را مطابق عقیده خود تفسیر می‎کنند/ پاسخ به اندیشه تکفیر با قرآن

وهابی‌ها هر آیه‌ای که موافق عقیده‌شان نیست با توجیه و تقدیر گرفتن به نفع خودشان تفسیر می‌کنند. جریان‌های تکفیری به جای اینکه عقیده خود را از قرآن و روایات بگیرند، می‌خواهند عقیده خود را با قرآن و سنت توجیه کنند.

 وهابی‌ها هر آیه‌ای که موافق عقیده‌شان نیست با توجیه و تقدیر گرفتن به نفع خودشان تفسیر می‌کنند. جریان‌های تکفیری به جای اینکه عقیده خود را از قرآن و روایات بگیرند، می‌خواهند عقیده خود را با قرآن و سنت توجیه کنند.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، آیت‌الله شیخ جعفر سبحانی از مراجع تقلید، در آخرین نشست از سلسله جلسات و مباحث اندیشه اسلامی با موضوع «تقریب یا تکفیر»، در تبیین «وجوه توسل و رد مبنای تکفیر» در جمع طلاب و فضلای حوزه علمیه مشهد گفت: در مساله توسل وجوهی وجود دارد. برخی از آنها به اتفاق مسلمین جایز است. در برخی از وجوه هرچند موافق نص قرآن است، منتهی وهابیت و جریان‌های تکفیری آن راحرام می‌دانند.
ایشان با اشاره به اینکه توسل مراتب و انواعی دارد اظهار داشت: مهمترین و اصلی‌ترین نوع توسل، واسطه قرار دادن اسماء الهی است. در این توسل مومن به اسماء خداوند توسل می‌جوید که در این نوع توسل اختلافی وجود ندارد و وهابی‌ها نیز این را قبول دارند.توسل و واسطه قرار دادن اعمال نیک و حسنه
آیت‌الله سبحانی با بیان به اینکه توسل و واسطه قرار دادن اعمال نیک و حسنه نیز از انواع توسل است افزود: شخص با انجام عمل حسنه‌ای، آن را واسطه بین خود و خدا قرار می‌دهد و مثلا شفای فرزند خود را با واسطه قرا دادن آن عمل صالح از خدامند طلب می‌کند.

ایشان با تبیین اینکه اینکه دعای مومن نیز واسطه برای توسل می‌شود گفت: از دیگر موارد توسل، واسطه قرار دادن دعای مومن برای استجابت دعا و حل مشکلات است. وهابیت در صورت حیات مومن، این نوع دعا را نیز جایز می‌دانند.

موارد اختلافی درمساله توسل با تکفیری‌ها
آیت‌الله سبحانی در تبیین موارد اختلافی با تکفیری‌ها در مساله توسل افزود: توسل به دعای پیامبر(ص) و مومنان بعد از حیات و نیز توسل به ذات رسول خدا از مواردی است که تکفیری‌ها مسلمانان را تکفیر کرده و مشرک می‌دانند.

پاسخ به اندیشه تکفیر با قرآن
ایشان در رد نظر تکفیری‌ها گفت: در آیه ۶۴ سوره نساء «وَلَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحیماً» آیه اشاره به این موضوع دارد که منافقان برای استغفار نزد پیامبر می‌آیند. خداوند می‌فرماید که هم منافقان باید استغفار کند هم پیامبر باید در حق آنها دعا کند. آیه اطلاق دارد و دعای پیامبر در زمان حیات و بعد از حیات را شامل می‌شود چرا که پیامبر جزء شاهدان بر اعمال انسان‌هاست. شاهد بر اعمال امت اسلام است ولذا آیه شامل حیات مادی و هم برزخی پیامبر می‌شود.

استاد برجسته خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در ادامه گفت: در بالای ضریح پیامبر آیه دوم سوره حجرات « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ» نوشته شده است از این معلوم می‌شود که پیامبر الان هم حیاه دارند و بر رفتارهای ما آگاه و شنوایند.

ذات رسول خدا افضل خلایق است
ایشان در تبیین توسل به ذات رسول خدا افزود: ذات رسول خدا افضل خلایق است. در دعای معروف به « ضریر» که شحص نابینایی نزد پیامبر می‌آید و درخواست ضفا می‌کند. حضرت این دعا را به وی می‌آموزد«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ، یَا مُحَمَّدُ، إِنِّی تَوَجَّهْتُ بِکَ إِلَى رَبِّی فِی حَاجَتِی هَذِهِ، فَتَقْضِی لِی، اللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِیَّ». در این دعا که شخص پیامبر آموخته است در چند فراز به ذات پیامبر توسل شده است. در این روایت در چند مورد با عبارت‌های «اسئلک، بنبیک، ذات نبی، محمد، نبی رحمه، یامحمد، اتوجه بک» به ذات پیامبر توسل شده است که اگر این کار شرک باشد پیامبر شخصا این دعا را به کسی نمی‌آموزد!.

آیت‌الله سبحانی درباره سند این روایت و توجیه وهابیت عنوان کرد: این روایت از احادیث معروف و دارای اعتبار است که در مستدرک حاکم و مسند احمد نقل شده و ابن ماجه آن را «صحیح ومشهور و ثبت بلاشک» می‌داند.

تکفیری‌ها قرآن را مطابق عقیده حود تفسیر می‎کنند
وی در نقد روش وهابی‌ها در تفسیر روایات توسل گفت: وهابی‌ها برای اینکه این حدیث و سایر روایات با عقیده‌شان موافق نیست با توجیه و تقدیر گرفتن متعلق در روایت فوق سعی در مصادره روایت برای خودشان هستند. با تقدیر گرفتن مثلا کلمه دعا در چند جا، روایت از اعتبار می‌افتد. وهابی‌‌‌ها به جای اینکه عقیده خود را از قرآن و روایات بگیرند، می‌خواهند عقیده خود را با قرآن و سنت توجیه کنند.

استاد برجسته خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با تاکید بر اینکه جریان‌های تکفیری نمی‌خواهند آیات قرآن را بفهمندگفت: در سوره بقره آیه ۲۴۸«وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَهَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فیهِ سَکینَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ بَقِیَّهٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسى‏ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَهُ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیَهً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ» در این آیه اشاره به داستان بنی‌اسرائیل می‌کند که صندوق و تابوت را ازدست داده‌اند. پیامبرشان به آنها می‌گوید که به فرمانروای زمانشان بپیوندند که از نشانه‌های حکومتش این است که تابوت و صندوقی که حاوی نعلین و عصای موسی بوده برای سکینه و آرامش قوم، از سوی ملائکه به آنها بازگردانده می‌شود.

آیا جسم پیامبر از عصای چوبی و لباس نخی موسی کمتر است؟
آیت‌الله سبحانی در نحوه استدلال آیه فوق گفت: در آیه خداوند نعلین و عصا و ماترک موسی را وسیله‌ای برای آرامش و رفع مشکلات و اجابت حاجات قرار داده است. بنی‌اسرائیل در هرجنگ آن را باخود می‌بردند و با وسیله آن پیروزی می‌شدند. بنی‌اسرائیل توسل به عصا و عمامه و پیراهن موسی کردند و خداوند تاییدشان کرد. آیا جسم پیامبر از عصای چوبی و لباس نخی موسی کمتر است؟.چوب و نخی که با بدن پیامبری تماس پیدا کرد تمام بنی‌اسرائیل را پیروز کرد. آیا جسمی خود پیامبر اینگونه نیست؟. سنگ و مزارش کمتر از چوب و لباس موسی است؟.

تکفیری‌ها نادان، متحجر، و کج فهم‌اند
ایشان با توبیخ جریان‌های تکفیری و وهابی در تکفیر مسلمانان گفت: چقدر برخی اینطور بی‌منطق و کج فهم شده‌اند که باید ما برای این بیان مساله توسل که روشن است باید تنزل پیدا کنیم و به تابوت و صندوقچه‌‌ای برای شخص مبارک پیامبر مثال بیاوریم. چقدر آدم‍‌های متحجر که ادعای مسلمانی می‌کنند کج فهم و بد فهم و کوتاه‌ اندیش‌اند که از تکفیر دیگران هم شرم ندارند.

آیت‌الله سبحانی با بیان اینکه در مورد مساله «بدا» تکفیری‌ها اشکال را مستقیماً بر شیعه وارد می‌کند عنوان کرد: وهابیت و تکفیری‌ها در مورد مساله «بدا» شیعه را متهم به شرک می‌کنند و می‌گویند اعتقاد به بدا به معنی این است که خداوند علمش ناقص است و لذا گاهی احکامش را تغییر می‌دهد.

ایشان در پاسخ گفت: اول باید بدانیم که حقیقت بدا چیست و بعد ببینیم که آیا شرک است یا نه. در سوره رعد معنی بدا آمده است که می‌فرماید خداوند آنچه بخواهد پاک می‌کند و آنچه بخواهد نگه می‌دارد. علتش این است که در شب قدر مثلا شخصی توبه می‌کند گناهانش پاک می‌شود. اگر عمل صالح داشته نگه می‌دارد. و یا بالعکس گناهی کرده، عملش پاک می‌شود. این به معنی نقص علم خدا نیست بلکه بالعکس چون عالم به همه است با توبه شخص، ناگهان گناهانش را پاک می‌کند و نقص و جهل از سوی ماست.

گفتنی است: سلسله جلسات «تقریب یا تکفیر» در نه جلسه در محل مدرسه علمیه سلیمانیه مشهد از شنبه ۲۵ مردادماه تا ۳ شهریورماه ۹۳ برگزار شد. علاقه‌مندان می‌توانند گزارش این سلسله جلسات را در (اینجا) مشاهد نمایند.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: جعفر, سبحانی‌ تبریزی
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست