شبکه اجتهاد: نوجوانی که از شدت فقر پدرش نمیتوانست طلبه شود[۱]، به کمک برخی اقوام و افراد خیّر و با توسل و نذر و نیاز توانست پدر تنگدستش را قانع کند تا درس طلبگی بخواند.
آیتالله محمد مؤمن در حالی در سن ۸۱ سالگی درگذشت که جزو اثرگذارترین مجتهدان تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی بود.
آقای مؤمن که متولد سال ۱۳۱۶ در قم بود، از ۱۶ سالگی تحصیل دروس حوزوی را آغاز کرد. او در ماههای پایانی حیات آیتاللهالعظمی بروجردی دوره خارج فقه و اصول را نزد امام خمینی آغاز کرد و حدود سه دهه از شاگردان و یاران نزدیک امام خمینی شد. اثرپذیری او از امام خمینی به حدی بود که درس و منش ایشان را معیار زیست طلبگی و اجتماعی خود قرار داد و استادان دیگر را نیز با ایشان قیاس میکرد. او را در خاطراتش طلبهای جسور میبینیم که شخصیت علمی و سلوک مبارزاتی امام خمینی را بر همه چیز مقدم میدارد و با صراحت میگوید:
«روحیه آقای داماد و دیگر آقایان، روحیه مبارزه نبود و حس نمیکردند که افرادی که در این مسیر، قربانی میشوند شهید به حساب آیند. تنها امام خمینی بودند که میفرمودند: اگر ما پانزده هزار کشته بدهیم و این امر باعث شود که تصمیمات خلاف شرع رژیم، یک ماه به عقب بیافتد ارزشش را دارد[۲]».
باور راسخ او به مقام علمی و عملی امام خمینی به حدی بود که دیگران را با فاصله بسیاری از امام خمینی میدید و حتی به دوستان نزدیکش توصیه میکرد که از شرکت در درس علمایی چون آیتالله شریعتمداری خودداری کنند[۳].
آیتالله مؤمن پس از چند سال شرکت در جلسات درس خارج امام خمینی و آیات عظام محقق داماد و مرتضی حائری یزدی تدریس سطوح عالی حوزوی را آغاز کرد. او از آقای حسن روحانی؛ رییسجمهور فعلی به عنوان یکی از بهترین شاگردان خود در دهه پنجاه شمسی یاد کرده است[۴].
آقای مؤمن قمی به واسطه قرابت دیرینه با امام خمینی، از ابتدای جمهوری اسلامی در زمره مجتهدان مهم نظام درآمد و مسؤولیتهای مهمی در شورای عالی قضایی، شورای نگهبان، مجلس خبرگان رهبری و شورای بازنگری قانون اساسی داشت. برخی پژوهشگران علوم سیاسی معتقدند که آقای مؤمن از اثرگذارترین مجتهدان نظام جمهوری اسلامی بوده است[۵]. خود وی نیز در خاطراتش گفته که با وجود علاقهاش به تدریس، از هر طرف برای قبول مسؤولیتهای حکومتی احاطه شده بود[۶].
از جمله نقشآفرینیهای مهم آیتالله مؤمن، پایهگذاری جلسات بحث فقهی در حضور آیتالله خامنهای در ابتدای دوران رهبری ایشان بوده است:
«قبل از چهلم رحلت حضرت امام خمینی بود که گفتم خوب است آقا یک جلسه فقهی داشته باشند و عدهای از فضلا در آن شرکت کنند تا مراتب فقهی و علمی ایشان برای فضلا بیشتر ثابت شود و آنها هم به دیگران منتقل کنند. خود من خدمت آقا رفتم و عرض کردم خوب است چنین جلسهای برگزار شود تا دیگران به جهات علمی جنابعالی واقف شوند و نظریات شما هم از این طریق بیشتر مطرح شود. ایشان فرمودند، فکر خوبی است[۷]».
نتیجه این جلسات این بود که آقای مؤمن به اجتهاد رهبری پی برد و مرداد سال ۶۹ گواهی کتبی داد: «هنگام رأیگیری در مجلس خبرگان برای رهبری حضرت آیتالله خامنهای – دامت برکاته- اجتهاد معظمله با قیام بینۀ شرعی نزد اینجانب ثابت بود، ولی بعداٌ به واسطه حضور در جلسات مباحثات فقهی، شخصاٌ به اجتهاد ایشان پی بردم و اکنون شهادت میدهم که معظمله مجتهدی عادل و جامعالشرایط است[۸]». آقای مؤمن بعدها نیز بارها از «اجتهاد مطلق» رهبری و برتری ایشان بر اغلب مراجع دفاع کرد. با این حال بازار داغ شایعات درباره موضع آقای مؤمن نسبت به مقام علمی مقام معظم رهبری ادامه یافت و هر از چندی مجبور میشد به این شایعات و نسبتها پاسخ دهد و تکذیبشان کند.
این حواشی سیاسی در حالی بوده که آیتالله مؤمن از مهمترین نظریهپردازان تئوری نصب ولی فقیه و لزوم اطاعت مردم از اوامر او بوده است. «ولی امر» کلیدواژه آراء و مبانی فقهی آقای مؤمن است[۹] و در همه کتب، مقالات و مصاحبههای وی بر نقش اصیل و محوری فقیه در حکومت و نقش فرعی بقیه ارکان حکومت تأکید میشود. از نگاه آقای مؤمن، حتی مجلس نیز بازوی تقنینی ولیامر و تابعی از اراده و مصلحت اوست. اطاعت از ولیامر بر همه مسؤولین و مردم واجب است و این اطاعت در راستای اطاعت از پیامبر و ائمه(ع) قلمداد میشود:
«ولیفقیه ولایت بر مردم دارد، یعنی اختیارمند مردم است و مردم نیز باید در مقابل چنین فقیهی سر تسلیم فرود بیاورند. این اصل کلی ولایت فقیه است که در واقع این ولایت از طرف خداوند اعطا شده و مردم نیز وظیفه دارند اگر چنین فقیهی پیدا شد، از او تبعیت کنند».
آیتالله مؤمن با همین نظریه محوریاش حضور مؤثری در همه ارکان مهم فقهی جمهوری اسلامی داشته و آرای او بر همه قوانین اساسی و عادی کشور تأثیرگذار بوده است.
فقدان آقای مؤمن پس از درگذشت آیتالله هاشمی شاهرودی، همه نهادهای مهم حکومتی را دچار یک خلأ جدی کرده است؛ دو مجتهدی که مشاور و بازوی مهم حوزوی رهبر معظم انقلاب و اجتهادشان فصلالخطاب فقهی نظام جمهوری اسلامی تلقی میشد.
علیاشرف فتحی- مباحثات
[۱] – خاطرات آیتالله مؤمن، ص۲۶
[۲] – همان، ص ۷۷
[۳] – همان، ص۸۳
[۴] – همان، ص ۱۰۲
[۵] – فقه و سیاست در ایران معاصر، داود فیرحی، ص ۴۴۴
[۶] – خاطرات آیتالله مؤمن، ص ۱۹۱
[۷] – گفتگوی آیتالله مؤمن با مجله پاسدار اسلام، ش ۳۸۷، خرداد ۱۳۹۳، ص ۴۲
[۸] – درر الفوائد فی اجوبه القائد، سال ۱۴۱۴ق، ص ۲۳
[۹] – فقه و سیاست در ایران معاصر، داود فیرحی، ص ۴۴۵