شبکه اجتهاد: با مجاهدتهای علمی وحید بهبهانی و شاگردان او، در حوزههای علمیه، دیگر به صورت رسمی، از اخباری گری خبری نیست. اما به نظر میرسد برخی از باورهای اخباریون – و لو در قالب جدید – مورد پذیرش اصولیون قرار گرفته است.
از جمله شاخصههای مکتب اخباری، رویکرد حداکثری به تصحیح روایات است. این رویکرد، گاه در قالب بی نیازی به علم رجال خود را نشان میدهد، و گاه در قالب ادعای صحت روایات کتب اربعه، و گاه در قالب ادعای صحت روایات بسیاری از کتب روایی (برای نمونه نک: خاتمه وسایل الشیعه).
این باور اخباریون، هرچند در ظاهر با انکار اصولیون مواجه شده است (رک: الحق المبین، نگاشته شیخ جعفر کاشف الغطاء) اما در عمل، اصولیون آن را پذیرفتند، البته در قالب و جامهای جدید.
برای پذیرش این ادعا، باید عرض کنم که تا قبل از جنبش اخباری گری، چندان سخنی از قواعد توثیقات عام نیست (و یا اگر هم قاعدهای همانند توثیق عام مشایخ ابن ابی عمیر و صفوان و بزنطی وجود داشت، چندان مورد تمسک و استناد قرار نمی گرفت)، اما پس از جنبش اخباری گری، نه تنها قواعد معدود گذشته مورد توجه جدی قرار گرفت، بلکه انبوهی از قواعد دیگر تاسیس شد. قواعدی از قبیل:
۱- وثاقت مشایخ جعفر بن بشیر
۲- وثاقت مشایخ محمد بن اسماعیل زعفرانی
۳- وثاقت مشایخ علی بن حسن طاطری
۴- کثیر الروایه بودن
۵- اعتماد قمیون به راوی ای
و دهها قاعده دیگر.
اکنون در صدد رد و یا اثبات این قواعد نیستم (این مباحث را به تفصیل در کتاب «دراسات فی مبانی علم الرجال» بررسی کردهام)، اما این قواعد، که عمدتا توسط وحید بهبهانی و شاگردان او (از جمله ابو علی حائری در کتاب منتهی المقال) تاسیس شده، نتیجهای ندارد جز تلاش برای تصحیح حداکثری روایات، یعنی پذیرش باور اخباریون اما در جامهای جدید.
مدتهاست در مورد اخباری گری مشغول مطالعه و نگارشم. این یادداشت، نتیجه مطالعاتم در این زمینه است. امیدوارم روزی بتوانم انبوه یادداشتهایم در این زمینه را به صورت کتابی مستقل منتشر نمایم؛ و ما توفیقی الا بالله.