اصطلاحات فقهی؛ حرف «غ»
غایب شدن: پنهان شدن، غایب شدن شوهر برای مدتی معین که موجب در خواست طلاق زوجه از حاکم شرع میشود.
غائط: مدفوع
غرض عقلائی: هدفی که از نظر عقلا قابل قبول و پسندیده باشد.
غساله: آبی که معمولاً پس از شستن چیزی خود به خود یا با فشار از آن خارج میشود.
غسل ارتماسی: به نیت غسل یک مرتبه در آب فرو رفتن.
غسل ترتیبی: به نیت غسل، اول سر و گردن، بعد طرف راست و سپس طرف چپ را شستن.
غسل جبیره: غسلی که با وجود جبیره بر اعضای بدن انجام میگیرد.
غسل مستحب: غسلی که به مناسبت ایام ولیالی خاص یا عبادات و زیارات مخصوص یا افعال خاصی مستحب است، مانند غسل جمعه و غسل زیارت و مانند آن.
غسل واجب: غسلی که انجام دادن آن الزامی است.
غسل: شستن – شستشو – شستشوی بدن با کیفیت مخصوص، که بر دو نوع است: ۱- ترتیبی. ۲- ارتماسی.
غلات: گروهی از مسلمانان هستند که درباره امیر المومنین علی علیه السلام یا سایر ائمه علیهم السلام غلو میکنند و آن حضرت را خدا میشمارند، یا صفات مخصوص خداوند برای آنها قائل میشوند.