عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با مهم دانستن تحلیل حرکت امام حسین(ع) از منظر جنگ رسانهای گفت: در واقع امام حسین(ع) خود نخستین راوی واقعه عاشورا است و با بیان رویکرد حاکمیت نسبت به دین و تبیین انحرافاتی همچون تبدیل خلافت به سلطنت، تبدیل بیتالمال به ملک شخصی حکومت اموی را به چالش کشید و از یزید مشروعیتزدایی کرد.
به گزارش شبکه اجتهاد، تحلیل رویکرد و راهبرد امام حسین(ع) از آغاز حرکت تا قیام عاشورا در مواجهه با دشمن از جمله مسائل درسآموز بهویژه در حوزه جنگ رسانهای و روانی است که دشمن علیه کشورمان در دستور کار قرار داده و میتواند در این شرایط مورد بهرهبرداری قرار گیرد؛ جایی که امام حسین(ع) با وجود انواع محدودیتهای انسانی و تجهیزاتی اما بهمثابه کنشگری فعال وارد عرصه جنگ روانی و رسانهای علیه یزید میشود، نه اینکه نظارهگری منفعل بوده یا نهایتا تنها در موضع دفاع و پاسخگویی برآید.
ایکنا در این رابطه گفتوگویی با شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، انجام داده است که متن آن در ادامه از نظر میگذرد:
نظر حضرت عالی پیرامون نگاه و تحلیل به کلیت کنشگری امام حسین(ع) از آغاز حرکت تا قیام عاشورا در قالب یک جنگ روانی و عمل فعالانه در قالب یک رسانه برای افشای ابعاد پیدا و پنهان حکومت ظالمانه یزید چیست؟
لکزایی: به گمانم بحث از این منظر دریچه جدیدی برای تحلیل مسئله عاشورا در اختیار ما قرار میدهد. درواقع رسانه، با پیامرسانی وقایع و رویدادها به نوعی نگاه و تصور دیگران را به واقعه رخ داده نزدیک میکند. در نتیجه این مسئله و تصویرسازی، پیام به دیگران منتقل میشود و موضعگیری له یا علیه یک پدیده شکل میگیرد.
در واقعه عاشورا هم به نظر میرسد چنین تصویرسازی از همان ابتدا توسط خود امام حسین(ع) ایجاد میشود. در واقع امام حسین(ع) خود نخستین راوی واقعه عاشورا است. ایشان با بیان رویکرد حاکمیت نسبت به دین، این دغدغه را در افراد ایجاد میکند که چنین رویکردی با آنچه مورد نظر رسول خدا(ص) بود فاصله بسیاری دارد. این کار دقیقاً نوعی تصویرسازی در پیامرسانی است که حتی بسیاری از کسانی که عصر رسول الله را درک نکرده بودند، به عمق فاجعه پی میبردند.
چنین نگاهی البته بعد از واقعه عاشورا توسط حضرت زینب کبری(س) و امام سجاد(ع) تداوم مییابد. بخشی از این پیامرسانی توسط حضرت زینب کبری(س) انجام شد. آن حضرت با خطبهها و پاسخهای به موقع خود توانست فضای روانی مهمی علیه یزید ایجاد کند. درواقع تصویرسازی آن حضرت توانست مظلومیت اهل بیت(ع) و ظلم وارده به اهل بیت(ع) را به خوبی منعکس نماید و از حاکمیت یزید و یزیدیان در طول تاریخ مشروعیتزدایی کند.
امام حسین(ع) در این جنگ روانی و رسانهای بر روی چه نکات و مؤلفههایی دست گذاشتند که با وجود پیروزی ظاهری یزیدیان و شهادت امام و یارانش اما در نهایت پیام امام مردم جامعه آن روز را اقناع کرد و مشروعیت حکومت یزید را زیر سؤال برد؟
لکزایی: همانگونه که ذکر شد، امام نوع نگاه و رویکرد حاکمیت به دین و سیاست را مورد نقد قرار میدهد و با نقد چنین نگاهی به مقابله با جریان اموی میرود. بهویژه با توجه به این که معاویه و یزید برخلاف پیمان منعقد شده با امام حسن مجتبی(ع) عمل کردند، صداقت حاکمان را به پرسش میگیرد.
مطابق پیمان صلح امام حسن(ع) و معاویه، شخص معاویه نباید برای بعد از خودش جانشین تعیین نماید اما برغم این مطلب تمام همت معاویه صرف زمینهسازی برای جانشینی یزید میشود. بنابراین به پرسش گرفتن این مسئله در واقع بهرهگیری از عنصر تصویرسازی برای به چالش کشیدن مشروعیت حاکمان بود. همچنین اقدامات دیگر حاکمان اموی نظیر اقدام برای ترور آن حضرت از دیگر مباحثی است که در مشروعیتزدایی از حاکمیت اموی نقش مهمی ایفا میکند. بهویژه انحراف در دین و آموزههای دینی اسلام و تبدیل خلافت به سلطنت و تبدیل بیتالمال به ملک تماماً شخصی از مواردی است که از حاکمیت مشروعیتزدایی میکند و همه این موارد در این فضاها طرح میشود.
از جمله مصادیق دیگر البته خوی اشرافیگری و کاخنشینی حاکمان بود که هیچ نسبتی با سیره رسول خدا(ص) نداشت. بهویژه این که حاکمان خود را از مردم پنهان میکردند و فاصله میان مردم و آنان به وجود آمده بود که البته این مسئله در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص) و حداقل دو خلیفه نخست و امام علی(ع) وجود نداشت. این قبیل موارد از سوی امام حسین(ع) به پرسش گرفته شد و طبعاً از حکومت اموی و یزید مشروعیتزدایی کرد.
هم در آن دوره و هم اکنون و در هر زمان و در هر مکانی که به نام دین حکومت شود و چنین اقداماتی به عمل آید، میتواند مشروعیتزدا باشد. بهویژه فاصله و جدایی میان مردم و کارگزاران حکومتی همواره مورد مذمت واقع میشده و میشود.
امروز مسئولان کشور نسبت به اهمیت ورود فعال به صحنه جنگ روانی واقفند یا اینکه منفعلانه به نظاره حملات تبلیغاتی دشمن در دو حوزه ناامیدسازی مردم در داخل و افزایش اختلاف و تفرقه در عرصه منطقه با اتفاقاتی که به عنوان نمونه در روزهای اخیر در روابط ایران و عراق افتاد، نشستهاند؟
لکزایی: طبیعتا بخشهای مسئول باید در این زمینه به موقع اقدام کنند. اما معمولاً در این زمینهها غافلگیر میشوند. این در حالی است که دشمنان در راه هدف باطل خود سعی و تلاش میکنند و از شکافهای موجود به خوبی بهره میبرند، به ویژه بهرهبرداری از شکاف های قومی و مذهبی در داخل و خارج از کشور در دستور کار مخالفان است. به هر حال کمکاری مشهود و اقدام به موقع در این زمینه متوقع و مورد انتظار است.
با توجه به ابعاد گسترده قیام اباعبدالله الحسین(ع) جنابعالی چه موضوعات و ابعادی را در این باره مشاهده میکنید که مغفول مانده و یک رسانه میتواند به آن ورود کند، به ویژه موضوعی که قابلیت پیوند خوردن با مسایل مبتلابه امروز جامعه را داشته باشد؟
لکزایی: ابعاد بهرهگیری از رسانه بیشتر به صورت سنتی، یعنی در قالب هیئتهای عزاداری، منبر، سینهزنی و هنر تعزیه مورد توجه قرار گرفته است ولی از فضای هنری و رسانهای کمتر بهره گرفته شده است. بهویژه این که ابعاد عاطفی نهضت عاشورا بیشتر ترویج شده است تا ابعاد فکری و به خصوص فلسفی.
بخش مهمی از بار رسانهای نهضت عاشورا بر دوش زنان بوده و نقش حضرت زینب(س) در این زمینه بسیار برجسته است، در حالی که تقریباً کار هنری و رسانهای درخوری در این زمینه انجام نشده است. البته رمان تازه منتشره آقای علی مؤذنی که از چشم حضرت زینب(س) به قضایای کربلا و وقایع قبل و بعد از آن مینگرد در این زمینه استثنا است.
به نظرم تبیین چنین ابعادی فراتر از قالبهایی که تاکنون مطرح شده است، باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین ابعاد انسانی واقعه عاشورا همچنان نیازمند توجه و کار است. عمومیت و گستردگی نهضت عاشورا در جامعه ما میطلبد که حداقل در هر چند سال یک فیلم سینمایی و چند رمان خوب تولید شود.