هدف اصلی تحقیق «انسانشناسی سیاسی از منظر فقهی» توسعه فقه به حوزه اجتماع و سیاست برای ایفای نقش فعال در جوامع بشری است. این کتاب در چهار بخش و بیست فصل مستقل نگاشته شده است.
به گزارش شبکه اجتهاد از روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کتاب «انسانشناسی سیاسی از منظر فقهی» اثر محقق گروه سیاست پژوهشکده نظامهای اسلامی محمد حسنی در آیندهای نزدیک به زیور چاپ آراسته خواهد شد. در این بخش بهاجمال، معرفی کوتاهی در مورد این اثر خواهید خواند.
«انسانشناسی سیاسی از منظر فقهی»
برای مطالعه انسان سیاسی تابهحال، دو رویکرد فلسفی و جامعهشناختی در پیشگرفته شده است؛ اما تاکنون از منظر فقهی این موضوع تحلیل نشده است. منظر فقهی انسان سیاسی را از جهت موضوع بودن در فقه مطالعه میکند. رویکرد فقهی در مطالعه انسان سیاسی رویکردی بدیع است؛ هم برای عالمان سیاست که از منظر فقهی به این موضوع نگاه نکردهاند و هم برای فقیهان که به مطالعات موضوع شناسی با این رویکرد چندان نپرداختهاند.
هدف اصلی این تحقیق توسعهی فقه به حوزهی اجتماع و سیاست برای ایفای نقش فعال در جوامع بشری است. هدف فرعی آن ارائهی مبانی لازم برای اصلاح و کارآمد سازی فقه سیاسی برای زندگی امروز بشر است.
نشان داده میشود که برای انسان، به جهت سیاسی بودن، حقوق و تکالیف متقابل با جامعهی سیاسی تعریفشده و او مکلف به اتخاذ مواضع شرعی در قبال امور جامعه است و نیز فقه الگوی مفهومی ویژهای برای تحلیل انسان سیاسی دارد.
این کتاب در چهار بخش و بیست فصل مستقل نگاشته شده که بخش اول با عنوان مبانی انسانشناسی سیاسی فقهی در هشت فصل، بخش دوم با عنوان انسان سیاسی بهعنوان موضوع خطابهای شرعی در چهارفصل، بخش سوم انسان سیاسی بهمثابه مفسر خطابهای شرعی در سه فصل و بخش چهارم انسان سیاسی در مفاد خطابهای شرعی در پنج فصل نوشتهشده است.
نظریه فطرت مندی انسان، اختیار و تکلیف انسان در برابر شریعت الهی، تحلیل منطقی خطاب شرعی سیاسی، رسول و امام بهعنوان مفسر خطابات شرعی سیاسی و فصل سوم: حقّ و تکلیف متقابل انسانهای سیاسی در فقه عناوین برخی از فصول این کتاب هستند.
دادههای این پژوهش بهطور عمده از قرآن کریم و روایات معصومان علیهمالسلام به دست آمدهاند. روش دستیابی به دادهها، پیروی از مراحل فکر، با تقریر مرحوم مظفر، است؛ البته با یک تفاوت اساسی که فاصلهی با مرحوم مظفر را بسیار زیاد میکند. مرحوم مظفر این فرآیند را بهعنوان یک فرآیند خطی طرح میکند؛ اما در این پژوهش فرآیند تفکر خطی دانسته نشده است.
روش تحلیل در این پژوهش، شامل بررسی عقلانی پیشفرضهای معرفتی، ارزشی و انسانشناختی همراه با مطالعه کارآمدی و پیامدها است.
تدوین فقه سیاسی با شناخت خاصی از انسان امکان و معنا مییابد. فطرت انسانی، حقیقت اصلی انسانیت است و طبیعت حیوانی فرع آن حقیقت اصیل است. انسان بالطبع اجتماعی است و ناچار است که نهاد سیاست داشته باشد تا اجتماعش را سامان دهد. این سامان نمیتواند مستقل از حیث فطرت او باشد و ناچار از گونهای معنویت و قداست است.
فقه سیاسی باحیثیت اجتماعی انسان سروکار دارد. به همین جهت، تدوین فقه سیاسی مستلزم داشتن مبنایی برای تکلیف بر حیثیت اجتماعی انسان است. نظریه خطابات قانونی این مبنا را فراهم میآورد. با این نظریه، هم میتوان وجوب مبرمج را نظریهپردازی نمود و تکلیف بر اجتماع را تصحیح کرد و هم میتوان بر شخصیت حقوقی انسان در جامعه و شخصیتهای حقوقی اعتباری دیگر حقّ و تکلیف تعریف کرد.
توسعه فقه سیاسی برای کارآمدی در جهان امروز، مستلزم تعریف الگوی مفهومی جدیدی برای انسان سیاسی است. به نظر میرسد در این الگو دو معیار اساسی باید لحاظ شود:
۱) معیار ارزش سنجی فقهی برای انسان؛
۲) شخصیت انسانی که عمل سیاسی جلوه آن است.
یادآور میشود، اثر ارزشمند «انسانشناسی سیاسی از منظر فقهی» به قلم محمد حسنی محقق گروه سیاست پژوهشکده نظامهای اسلامی در آیندهای نزدیک توسط سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر و در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت.