labelدیدگاه و گزارش, فرهنگ و ارتباطات
commentبدون دیدگاه

اگر فقها می‌دانستند بالاترین مصرف فرهنگی جامعه موسیقی است، شاید آن را جدی‌تر می‌گرفتند

زمانی فتوایی داده می‌شد و مردم هم با آن ارتباطی برقرار می‌کردند اما از آنجایی که در حال حاضر در حوزه موسیقی سیاست‌گذاری می‌کنیم، نمی‌شود مثل قبل از دور دستی بر آتش داشت‌. اگر قرار باشد کسی امروز درباره موضوعاتی که در حوزه عمومی از سوی حاکمیت مداخلات سیاستگذاری می‌شود، نظرات فقهی دهد و انتظار تاثیرگذاری داشته باشیم باید در میدان کنش و واکنش قرار بگیرد. هنوز این حلقه ارتباط و چرخه داد و ستد بین میدان جامعه ما برقرار نشده است.

به گزارش شبکه اجتهاد، نخستین نشست پژوهشی سی‌و‌ پنجمین جشنواره موسیقی فجر با حضور محمد اله‌یاری مدیرکل دفتر موسیقی در سالن باربد فرهنگستان هنر برگزار شد. در این نشست ‌حجت‌الاسلام مهدی همازاده ابیانه و ‌حجت‌الاسلام سید فرید حاج سید جوادی موضوع مرز حرمت در موسیقی از نگاه اسلام را بررسی کردند.

در ابتدا ‌حجت‌الاسلام مهدی همازاده ابیانه بیان کرد: بحث تعریف غنا بحث اصلی است. واژه غنا به این معنا نیست که همه مصادیق موسیقی حرام است کما اینکه وقتی به مباحث فقهی حوزه موسیقی می‌پردازیم به شرایطی درباره اشاره می‌کنیم که مصادیق حرام موسیقی را بازگو می‌کند. پس اگر درباره غنا حرف می‌زنیم درباره تمامیت موسیقی حرف نمی‌زنیم بلکه در حوزه مصادیق حرام موسیقی سخن می‌گوییم نه تمامیت موسیقی. موسیقی می‌تواند مصادیق مستحب و واجب داشته باشد.

این کارشناس حوزه علمیه ادامه داد: بعضی مجتهدین معاصر با ضمیمه کردن هنر از مصادیق جمال است به این نتیجه رسیده‌اند که هنر نه تنها فی نفسه زیباست بلکه مباح نیز هست. فی نفسه حکم موسیقی و هنر از استحباب شروع می‌شود. در باره حکم حرام بودن غنا هیچ تردیدی وجود ندارد. زیرا بیش از بیست روایت به تعبیری متفاوت درباره این موضوع دیده‌ام که برخی از آنها هم درست است و در طول تاریخ بیش از هزار ساله فقه ما همه فقها بر حرام بودن چیزی به نام غنا اجماع دارند. تمام بحث این است که غنایی که حرام است، چیست؟ در تعریف موضوع است که الی ماشاالله بحث مناقشه وجود دارد. مرحوم نراقی۱۲ تعریف از فقهای قبل خودش درباره غنا نقل می‌کند.

او ادامه داد: برخی دیگر از محققان معنی طرب را مورد مناقشه قرار داده‌اند. برای مثال محقق اردبیلی بعد از اینکه احتمالاتی را ذکر می‌کند، می‌گوید طربی را که فقها مطرح کرده‌اند تعریف روشن و واضحی ندارد که معیار آن چیست. شایدیکی از مهم‌ترین مشکلات بحث معنی طرب است‌. مثلاً خلیل در کتاب العین طرب را برطرف کردن اندوه و جایگزین کردن شادی تعریف کرده است که مسلم است این نباید مشکل شرعی داشته باشد.

همازاده ابیانه با بیان اینکه مشکل اصلی ما در بحث تعریف موضوع است، اضافه می‌کند: حتی وقتی به عرب دست نخورده و ماقبل از سال صدم هجری است، مراجعه می‌کنیم به آنچه در عرف آن زمان وجود داشته ملتزم هستیم. به آن زمان هم که مراجعه می‌کنیم بحث زیادی را در تطبق فقها نمی‌یابیم. ما در یک مرور مختصری تعریف غنا می‌بینیم که ابهام و پیچیدگی‌هایی وجود دارد.

رییس دفتر طرح و برنامه مدرسه اسلامی هنر در بخش دیگری از نشست گفت: ما در شریعت موضوعاتی داریم که ابداع شارع است مثل صلاه. که این موضوعات حقیقت شرعی است. اما بسیاری از موضوعات این چنین نیست یعنی شارع درباره آن حکم داده اما موضوعات حقیقت عرفیه دارند. یعنی ما باید به عرف آن روز مراجعه کنیم و ببینیم چه موضوعی وجود داشته که شارع گفته حرام است. ثمره این موضوع این است که وقتی حقیقت شرعی نیست شأن فقهی استنباط موضوع نیست.

او اعلام کرد: بعضی از روایات تاریخی در یک مقطع زمانی خاصی صادر شده است و ممکن است در زمان‌های دیگر معنایی متفاوت پیدا کند. برای مثال در دوره‌ی ائمه‌ی که روایات صادر شده است، موسیقی و مجسمه‌سازی به معنای امروز نداشتیم و آنچه که محل اشاره امام درباره غنا است مجالسی بوده که بنی امیه و بنی عباس برپا می‌کردند و زنان و آوازخوانان را دعوت می‌کردند و مختلط زن و مرد و با شرب مسکرات همراه بوده است و بسترساز به میل فحشا بوده است. در چنین زمینه تاریخی که در کنار آن سنت برجسته نسبت به این از موسیقی فاخر و درست نداریم و در آن دوره بستری از موسیقی درست نداریم به همین دلیل شارع می‌گوید حرام است. این معنا دهی تاریخ به موضوع حکم است. زمانی سلیمان ابن ملک در اردوگاه می‌شنود جوانی غنا خوانی می‌کند می‌گوید او را بیاورید و به آن می‌گوید گمان نمی‌کنم هیچ زنی نیست که با شنیدن صدا عنان از کف بدهد و وقتی فرد می‌آید می‌گوید، مگر نمی‌دانی غنا نردبانی برای فحشاست. مثل همین حکایت را ابن منظور هم نقل کرده است.

همازاده ابیانه گفت: ما روایت داریم که در شب عروسی به شرط آنکه مجلس زنانه باشد، غنا مشکلی ندارد. وقتی کارکردهای دیگری به جز آنچه که اشاره کردم پیدا می‌کند ولو اینکه که دستگاه یا آواز باشد مورد حکم حرمت قرار نگرفته و مستثنی شده است.

وی افزود: غالب فقها قبول دارند که غنا تعریف عرفی دارد و باید دید عرب آن روز چه چیزی را غنا می‌دانسته است. با توجه مراجعه ما به متون آن دوره، به نظر میاد که غنا ناظر مجالس خاصی بوده است و صرف لهو نبوده است.

عضو هیئت علمی انجمن حکمت و فلسفه درباره وضعیت حال موسیقی توضیح داد: ظاهراً می‌توانیم ملاک‌هایی را بیرون بکشیم که از غنا واضح‌تر هستند. زمانی که ائمه درباره غنا صحبت کردند ذیل این عناوین بوده است.

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: به نظر می‌آید نیاز به نوزایی در روش استنباط داریم که می‌تواند به شیوه‌های متفاوت صورت بگیرد.

همازاده ابیانه در بخش دیگری از صحبت‌هایش اعلام کرد: از سال ۹۳ فضای جدیدی کلید خورد و سلسه نمایش‌های فقه هنر پایه ریزی شده است و عده‌ای از فقهای قم وارد شدند و موضوعات خاصی که بخشی از آن موسیقی است سفارش می‌گیرند و روی آن کار می‌کنند. ما می‌توانیم ارتباط نزدیک بین موسیقیدانان و فقها داشته باشیم و تا مرزی این دانش را پیش ببریم نه اینکه صرفا تکرار مکررات باشد. به نظر می‌رسد این موضوع هم راهگشا بوده است و در سال ۱۳۹۴ رهبری هم خیلی از این کار تجلیل کردند. اما این کارها پژوهشی است و تا زمانی که تبدیل به جریان علمی شود نیاز به زمان دارد و اگر دنبال نتایج کوتاه مدت هستیم باید کارهای دیگری هم به موازات این اقدام انجام شود.

او اظهار کرد: اگر گزارشی از موسیقی کشور به درستی به بزرگان ارائه شود زیرا گاهی اوقات حکمی که داده می‌شود بر اساس تلقی خاصی از یک فضای هنری است. یعنی درباره آلات موسیقی در روایت‌ها ذیل فساد می‌رود و حداقل در بخشی فقها این تلقی وجود دارد که فضای موسیقی کشور فضای فساد انگیزی هست به خصوص برای جوانانی که می‌خواهند وارد آن شوند. نمی‌گویم این نگاه درست است اما وجود دارد. طبیعتاً بر اساس این تلقی حکم ثانوی داده می‌شود. برای اینکه شناخت فضا دقیق‌تر شود باید کارهای کوتاه مدتی انجام داد. شاید به گشایش‌های نزدیک‌تری برسیم.

حجت‌الاسلام سید فرید حاج سید جوادی، مدرس حوزه و سخنران دیگر این نشست نیز به تمییز بین غنا و موسیقی اشاره کرد و افزود: غنا، خصوصیات مربوط به آوای انسانی است اما موسیقی ابزار دارد. در فضای روایت ما میزانی که سوال شده و درباره غنا و صوت آدمی صحبت شده به مراتب بیشتر از بحث درباره آلات موسیقی است. مسئله مبتلا مابه ما ساز به معنای ادوات است. در روایت به ساز اشاره شده نه به صدا و در آواز به عنوان آواز اشاره شده است. شاید نزدیکترین معنایی که به غنا داریم نزدیک به آواز است.

این مدرس حوزه افزود: برای فقهای نسل اول مسئله روشن بوده که وارد بحث مفصل و تفریحات نشدند بلکه تعریف اجمالی و تحریم غنا بوده است. برای آنها مهم نبوده که موضوع را بسط دهند و استفاده از ابزار موسیقی مثل بربط، تمبور و غیره را تحریم می‌کردند اما مسئله موسیقی خیلی کمتر سوال شده است و تعداد روایات که موضوع آن حرمت سازهای موسیقی باشد کمتر از غنا بوده است. روایت‌های متفاوتی درباره سازها داریم که در مضمون اغلب آنها نکوهش وجود دارد. تعداد کمی می‌بینیم که بگویم این روایت دلالت بر حرمت دارد؛ حرمت فعلی که نتیجه ارتکاب آن عقوب الهی است. تعداد روایتی که با این مضمون درباره موسیقی باشد به مراتب کمتر از غناست و شاید حدود ۱۵ روایت درباره غنا داریم.

او بیان کرد: تعداد زیادی روایت داریم که مضمون آنها از جنس کار فرهنگی عواقب کار موسیقی را نشان می‌دهد. وقتی می‌خواهد بگوید سراغ تمبور نروید آن را در قالب پلیسیا مالیات چی بودن که افعال مصداق ظلم به جامعه است، می‌آورد. شاید یکی از مسائلی که در آینده فقهی با آن مواجه شویم ناکافی بودن دستگاه شناخته شدن فقه است که خروجی هر فعلی را ذیل پنج دسته می‌آورد و یا می‌گوید حرام یا حلال است، یا می‌گوید واجب یا مکروه است و یا مباح است. بسیاری از اشکال موسیقی که داریم در زمان گذشته نبوده است و حتی نوع دسترسی ما از موسیقی نیز فرق کرده است. این تطور ما را به نوعی تأمل وادار کرده است تا اگر می‌خواهیم شرایط امروز را با یکسری نشانه و ادله که با فاصله زمانی۱۲۰۰ ساله دارند، تنظیم کنیم باید از نظر روشی کار جدید انجام دهیم. یکی از چیزهای مهم این است که به بخش عمده‌ای از پدیده‌های فرهنگی و هنری را با نگاه حقوقی یا واجب الاحرام نگاه نمی‌کنیم و با نگاه نرم‌تر فرهنگی به آن می‌نگریم که در روایت هم این ظرفیت را دارد.

مدیر سابق مدرسه عالی فقه و اصول حوزه علمیه قم در بخش دیگری از صحبت‌هایش به ساز اشاره و عنوان کرد: با مرور عمده روایات موسیقی، روایت بر آلات موسیقی که ناظر بر شنیدن آن باشد، پیدا نکردم و همه روایات تقریبا بر نواختن آن است.

حاج سید جوادی در بخش دیگری از صحبت‌هایش بیان کرد: اگر امروز بگوییم فلانی مطرب است یا آواز خوان است معنای متفاوتی دارد. اگر عنوان مطرب را ۱۵۰ سال پیش به کسی می‌گفتند مشکلی نداشت اما حالا اگر به کسی گفته شود توهین محسوب می‌شود. در واقع معنای دو لغت مطرب و خواننده کاملا فرق کرده است. این تطوراتی که اتفاق می‌افتد مربوط به زبان‌شناسی تاریخی می‌شود. اما درباره ساز کمتر این مشکل را داریم زیرا ساز یک اسم جامد و کاملا ذات است. در فضای فقهی کمتر افرادی هستند که ساز یا آواز را محدود به مجالس لهو بدانند.

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: ما در آستانه تصمیم گیری حیثیت ساز و آواز هستیم آیا آنها مثل مسکرات حرام هستند یا مصادیقی از یک عنوان دیگر هستند. اگر بگوییم خودشان حرمت دارند یک نتیجه دارد و رای موجود را تثبیت می‌کند اگر جامعه فقهی درباره فرضیه‌ای که مطرح شده که حرمت برای ساز و آواز نیست بلکه برای عنوانی است که از آثار و نتایج آن است، مسیر عوض می‌شود. با همه این احتمالات نمی‌توان منتفی دانست ولو نهی شارع از موسیقی و آواز برای این باشد که آثار آنچنانی دارد.

این مدرس حوزه درباره افق دیگری از بازنگری بیان کرد: افق تغییرات بازنگری در کل این است که آنها ذیل حلال و حرام ببینیم و الزام آوری آن سخت باشد یا آن را تقلیل بدهیم و بهش عمده‌ای از مسائل را در حوزه فردی بگذاریم. این هم افقی است که شاید مواجه حداقل اجتماعی و کلان و حوزه سیاست گذارانه را تحت تاثیر قرار دهد. بخشی را که ممانعت می‌کند واگذار کند به مرزهای خیلی واضح حرمت موسیقی و بخش مشتبه آن را به بخش‌های نرم بیاورد. یک افق کاملا فقهی و افق دیگر کاملا سیاست گذارانه است. متاسفانه تعامل سیاست‌گذاری فرهنگی ما با فقه بعد از گذشت چهل سال هنوز قوی نشده است و چالش‌های سیاست گذاری ما در بخش‌های فقهی عمق پیدا نمی‌کند و نتایج کاربردی و جدی داشته باشد. ما باز هم فکر می‌کنیم با همان فتواهای سابق پاسخ دوباره به سوالات بدهیم. هنوز در بازخوانی منابع فتواهای قبل کار جدی نشده است.

حاج سید جوادی نیز با اشاره به اینکه احتیاج داریم تا حلقه واسطی در این زمینه به وجود بیاید تا رفت و برگشت بین دو فضا را ایجاد کند، افزود: زمانی فتوایی داده می‌شد و مردم هم با آن ارتباطی برقرار می‌کردند اما از آنجایی که در حال حاضر در حوزه موسیقی سیاست‌گذاری می‌کنیم نمی‌شود مثل قبل از دور دستی بر آتش داشت‌. اگر قرار باشد کسی امروز درباره موضوعاتی که در حوزه عمومی از سوی حاکمیت مداخلات سیاستگذاری می‌شود، نظرات فقهی دهد و انتظار تاثیرگذاری داشته باشیم باید در میدان کنش و واکنش قرار بگیرد. هنوز این حلقه ارتباط و چرخه داد و ستد بین میدان جامعه ما برقرار نشده است. به نظر من اگر فقها می‌دانستند بالاترین مصرف فرهنگی جامعه موسیقی است، شاید آن را جدی‌تر می‌گرفتند و تولیدات فکری که پیدا می‌شود به سرعت به جامعه تخصصی آن عرضه و بازخورد آن گرفته شود.

او بیان کرد: این فرآیندی که از آن چهل سال گذشته را شاید می‌شد در مدت زمان پنج تا شش سال طی کرد. چهل سال زمان زیادی است که ما اینگونه بحث‌ها را مطرح کنیم.

در ادامه محمد اله یاری فومنی، مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با قدردانی از کارشناسان حاضر در این نشست بیان کرد: ما درباره این موضوعات خیلی حساسیت به خرج دادیم و بعد از آن که کتاب مقام معظم رهبری درباره فقه و موسیقی چاپ و منتشر شد، در دفتر موسیقی جلساتی برگزار شد تا بتوانیم این کتاب ارزشمند را بیشتر در جامعه موسیقی مطرح کنیم و سعی کردیم آن را به مباحث اجتماعی سوق دهیم.

او بیان کرد: رهبر معظم انقلاب هم به سرود تاکید کردند که به این موضوع هم پرداخته شود و تعبیر ایشان این هست که وقتی بچه‌ها از مدرسه به خانه می‌روند، سرود بخوانند. این سرود گرچه گونه‌ای از موسیقیایی است که هم‌خوانی دارد اما باز با فراز و فرودها همراه است. به هر حال میان موسیقی و آنچه که فضای فقهی و دینی ماست فاصله وجود دارد و این فاصله ما را به شدت اذیت می‌کند.

الله‌یاری فومنی ادامه داد: امروز چندین میلیون نفر از جوانان و نوجوانان به موسیقی گرایش دارند و این گرایش به گونه‌هایی از موسیقی است که ما حتی فرصت نکردیم به آن فکر کنیم. در شرایطی که ممکن است مسئله آن جوان به موسیقی مسئله حلال و حرام نباشد و اینکه اصلا باید موسیقی را تطابق و دلالت با دین دهد. ما در حوزه اندیشه‌ای این موضوع هنوز در یکسری مقدمات هستیم و این فاصله ما را اذیت می‌کند. دفتر موسیقی به عنوان جایی که سیاست‌گذار و مرجع صدور مجوز باشد، طبیعی است که از این شکاف بیشترین آسیب را می‌بیند. فارس

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست