مدرس و پژوهشگر حوزه زنان درباره اطاعت شوهر از زن گفت: بر اساس سیره و روایات و بهره گیری از مباحث اصولی اطاعت از زن غیرعاقل نکوهش و مذمت شده و در مقابل اطاعت از زن عاقل مباح میباشد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام حسین بستان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در درس خارج فقه نظامهای اسلامی، درباره الگوی مدیریت خانواده در اسلام اظهار داشت: در ادامۀ بحثهای مربوط به شاخصهای قوامیت به موضوع اطاعت رسیدیم که در ترسیم الگوی مدنظر میتواند راهنما باشد. همان گونه که بیان گردید در آیات و روایات بر اطاعت زن از شوهر تاکید شده و در مقابل اطاعت مرد از زن مورد مذمت قرار گرفته است.
وی افزود: در زمینه اطاعت زن از مرد نشانههایی را در آیات قرآن مانند آیه نشوز میتوان یافت که در تعابیر روایات از آن به عنوان حقوق مرد نام برده شده است. البته قیود و استثناهایی نیز برای آن به صورت خاص بیان شده، به عنوان نمونه یکی از قیود مسلم آن است که این دستور و اطاعت در چارچوب احکام اسلامی باشد یا اینکه یکی از استثناها در امر حج است که به طور خاص بیان شده؛ اگر مرد دستور به نرفتن حج کرد لزومی برای اطاعت وجود نداشته و زن باید حج خود را به جای آورد. هم چنین به غیر از موضوعات خاص که در روایات بیان شده بر اساس قاعدههایی مانند قاعده لاضرر میتوان قیودی را به آن اضافه نمود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره این که چه حکم شرعی به موضوع اطاعت تعلق میگیرد، اظهار داشت: یعنی این که به صورت مطلق واجب است یا این که مستحب است؟ در پاسخ باید عنوان نمود فقها تنها بر دو عنوان حکم وجوب دادهاند که یکی خروج از منزل و دیگری استمتاع جنسی است و در بقیه موارد تنها میتوان به استحباب بسنده نمود. سیره متشرعه یکی از ادلههایی است که مطلق بودن وجوب اطاعت را نفی میکند و آن را تنها به مواردی که دلیل خاص برای آن آمده تخصیص میزند. بنابراین در این موضوع در دایره محدودی حکم وجوب پیدا کرده و بر بقیه آن حکم استحباب جاری میشود.
وی تأکید کرد: در زمینه اطاعت شوهر از زن نیز روایاتی موجود است که نه تنها توصیه نکرده بلکه نکوهش نیز شده است. در برخی از این روایات قید و علت بیان شده که به عنوان نمونه مردی که با رفتن زن خود به مکانهای نامناسب مخالفت نمیکند مذمت شده است. اما برخی روایات به صورت کلی از اطاعت منع مینماید. این در حالی است که امر به معروف و نهی از منکر وظیفه هر مسلمانی اعم از زن و مرد است. در اینجا میتوان امر به معروف را اعم گرفت و آن را موید دانست که این دسته از احادیث شامل امر به معروف و نهی از منکر نمیشود. علاوه بر این در موضوعاتی که حکمی به صورت مطلق بیان شده مراجعه به سیره ائمه اطهار(ع) بحث را روشن تر میکند. چرا که آنها از هر کسی در عمل به واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات اولی تر هستند.
این استاد حوزوی اذعان کرد: در این موضوع نیز وقتی به سیره مراجعه مینماییم مشاهده میشود که در مواردی ائمه(ع) به حرف همسران خود گوش دادهاند مانند خروج پیامبر(ص) از احرام به پیشنهاد ام سلمه. اینجا بحثی اصولی نیز میتوان بیان نمود که میان دو دسته از ادله تعارض وجود دارد. یک دسته از ادله که اطاعت زن از مرد را نهی مینمایند و دستهای دیگر از ادله وجود دارد که به اطاعت از زنان عاقل دستور داده است. در نگاه اولیه گرچه ممکن است تعارض مشاهده نشود اما اگر از منظر اصول به آن نگاه شود مشخص میگردد که این دو دسته عموم و خصوص من وجه هستند و در حالتی که زن عاقل باشد میان این دو ادله اشتراک وجود دارد. در این صورت اگر مبنای اصولی مجتهد «تخییر» باشد میتواند به هر دو طرف میل کند و حکم دهد که یک طرف مباح بودن اطاعت است و اگر مبنای فقیه به مانند آیتالله خوئی «تساقط» باشد چون دو طرف، ادله خاص و محکمی ندارند برائت جاری میشود و در این صورت باز هم اطاعت مباح است. در مجموع نیز میتوان عنوان نمود اطاعت از زن غیر عاقل نکوهش و مذمت شده و در مقابل اطاعت از زن عاقل مباح میباشد.
وی یادآور شد: همچنین در این زمینه احادیث دیگری نیز وجود دارد که به دلیل اهمیت باید به صورت اختصاصی مورد بحث قرار گیرد و تعبیر حدیث این است که «در معروف از زن اطاعت نکنید قبل از این که از شما منکری بخواهد.» یا در حدیث دیگر میفرماید «در معروف از زن اطاعت نکنید تا به امر به منکر طمع نکند.» در بررسی این احادیث نکته اول آن است که باید به تعلیل آیات توجه نمود. چون علت آمده پس مخصص است. علتی که بیان گردیده آن است که اطاعت در معروف زمینهای بشود برای درخواست منکر از طرف زن. اما اگر مرد اطمینان داشته باشد که طمعی برای امر به منکر به وجود نمیآید از موضوع این حدیث خارج میگردد. اما اگر اطمینان وجود نداشت و زن نیز به معروف دستور داد و به عنوان مثال زن، مرد را برای نماز صبح بیدار نموده و به او بگوید بیدار شو نماز بخوان. چه باید کرد؟ توجیه اولی که میتوان بیان نمود این است که معروف در این احادیث شامل واجبات نبوده و تنها مستحبات را در بر میگیرد – چندان دلچسب نیست – توجیه دیگر آن است که باید عمل به معروف را انجام دهد اما به گونهای رفتار نماید که اطاعت از زن برداشت نشود.مفتاح