آیتالله خویی(ره) گفت: من هرچه را که اعلام ثلاثه فرمودهاند گرفته و گفتنیهایی از آنها استخراج کردم و نیز تحقیقات مفید خودم را هم ضمیمه کردم و در دوره قبل اصول برایتان گفتم. به نظر من برای استنباط، بیش از این نیاز نیست؛ بروید تا میتوانید در فقه کار کنید.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین سید محسن حسینی فقیه از اساتید حوزه علمیه مشهد، صبح امروز در بخشی از درس خارج فقه خود، به مناسبت ارتحال فقیه عالیقدر مرحوم آیتالله سید محمدمهدی موسوی خلخالی به بیان روش و منش علمی ایشان و نیز ذکر خاطراتی از آیتالله خویی به نقل از مرحوم استاد موسوی خلخالی پرداخت که در پی میآید.
فقیه ارجمند حضرت آیتالله سید محمدمهدی موسوی خلخالی – اعلی الله مقامه الشریف- از شخصیتهای کم نظیر در زمینه فقه و اصول بود. کتاب «فقه الشیعه» که تقریر بعضی از ابحاث آیتالله خوئی میباشد، انصافا فوق العاده است. استاد آیتالله اشرفی شاهرودی میفرمود: «گاهی من فقه الشیعه ایشان را با التنقیح آقای میرزاعلی آقای غروی مقارنه میکنم – با اینکه التنقیح خیلی جا افتاده است – اما میبینم آقای خلخالی بعضا بهتر نوشته است.»
ایشان پس از هجرت به ایران و اقامت در تهران و پس از رحلت حضرت آیتالله فلسفی، با مشورت آیتالله اشرفی به مشهد عزیمت کرد و کرسی درس ایشان بسیار خوب و با رونق بود.
آیتالله موسوی خلخالی از حیث تولی و تبری وجه ممتازی داشت. او بسیار ارجمند، خلیق و مهربان بود و خصلت مردمی بودن و خصال مهم اخلاقی دیگر در ایشان جمع بود. این استاد فقید قبل از پیروزی انقلاب در تهران مقید بود جشنهای باشکوهی در رابطه با حضرت ولی عصر سلام الله علیه برگزار کند. آیتالله سیدان میفرمود: «من یک سالی آنجا منبر میرفتم، شاهد بودم که جمعیت شرکت کنندگان موج میزد. در قبال بعضی از شعارهایی که برای شاه داده میشد، شعارهایی از قبیل جاوید مهدی هم میدادند. این استاد فقید در مشهد هم در ایام فاطمیه مقید به برگزاری مراسم روضه داشت.
آیتالله موسوی خلخالی در جلسهای، خاطرهای از مرحوم آیتالله خویی برایم ذکر کرد و فرمود: «من بههمراه آقای فلسفی، آقای سیستانی، آقای وحید و… درس آیتالله خوئی شرکت میکردیم. آیتالله خوئی یک دوره اصولشان تمام شد و قرار شد دوره جدید را شروع کند. در اولین جلسه از دوره جدید بعد از درس خدمت ایشان رسیدیم. عرض کردیم: آقا در دوره جدید یک مقدار مطالب اضافهای هم بفرمایید که ما و نیز افراد جدید بهرهمند شویم. ایشان فرمودند: من هرچه را که اعلام ثلاثه (مرحوم نائینی، مرحوم اصفهانی و مرحوم عراقی) فرمودهاند گرفته و گفتنیهایی از آنها استخراج کردم و نیز تحقیقات مفید خودم را هم ضمیمه کردم و در دوره قبل برایتان گفتم. به نظر من برای استنباط، بیش از این نیاز نیست. بروید تا میتوانید در فقه کار کنید.»(۱)
یکی از دوستان متذکر شد این جریان تتمهای هم دارد که آقای خلخالی برای من نقل کرده است که آیتالله خوئی فرمود: «من اینقدر وقتم پر است که فرصت این اضافات را ندارم.»
ایضا صدیق ما از قول استاد قاضیزاده نقل فرمود: «آیتالله موسوی خلخالی گفت: بعد از یکی از جلسات درس آیتالله خوئی، با ایشان هم کلام شدم و بحث میکردم تا رسیدیم به درب منزل ایشان. من همچنان صحبت را ادامه دادم و ایشان فرمود: میخواهید بیایید داخل؟! من ماندم چه بگویم؟ ایشان فرمودند من دیشب تا نزدیک اذان صبح جواب استفتائات را میدادم. بعد از آن هم نماز بود و بعد هم مطالعه درس صبح بود و آمدم سر درس، الان هم میخواهم بروم خانه استراحتی کنم و برای درس بعدازظهر، فرصتی برای استراحت ندارم. آقای خلخالی گفت: به آیتالله خوئی گفتیم: آقا شما اینهمه وقت برای استفتائات میگذارید، مساله تربیت شاگردان و تحقیقات اصولی هم هست. آقای خوئی فرموده بودند: من تا زنده هستم از خدمت به مردم در زمینه استفتائات و… دست برنخواهم داشت.»
رضوان الله تعالی علیه و اعلی الله مقامه الشریف و حشره الله مع من کان یتولاهم.
——————-
۱- آیتالله موسوی خلخالی در گفتگو با روزنامه جمهوری اسلامی۱۳۹۱/۰۶/۰۲ میافزاید: آقای خویی سپس فرمودند: «فقه جواهر از اول طهارت تا دیات ۵۷ کتاب است؛ اینها را نگاه کنید، عمر کافی نیست!. اصول یک فن است و مطالبش خیلی کشیدنی است! خیلی جر و بحث میشود!؛ قلت و إن قلت خیلی در آن میشود. ثمره عملی بر آن مترتب نیست، همین مقدار که ثمره علمی دارد، کافی است. هذا اولاً و ثانیاً من نه میلش را دارم، نه وقتش را دارم.