اختصاصی شبکه اجتهاد: حجتالاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان دانشآموخته دکتری کلام با گرایش فلسفه دین و متخصص فرق و مذاهب اسلامی است که هم اکنون ریاست دانشکده مذاهب اسلامی دانشگاه مطالعات ادیان و مذاهب قم را بر عهده دارد.
بگذاریم حرکت اربعین مردمی بماند/ برای جذب اهلسنت، بر زیارت بیشتر تأکید کنیم تا عزاداری
اختصاصی شبکه اجتهاد: حجتالاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان دانشآموخته دکتری کلام با گرایش فلسفه دین و متخصص فرق و مذاهب اسلامی است که هم اکنون ریاست دانشکده مذاهب اسلامی دانشگاه مطالعات ادیان و مذاهب قم را بر عهده دارد. آشنایی کامل و جامع ایشان از جریانات و گروههای شیعی و به خصوص اهل تسنن موجب شد تا «شبکه اجتهاد» پیرامون پیادهروی اربعین به گفت و گو با ایشان نشسته و به بررسی این پدیده از منظر ارتباط و تقریب میان شیعه و اهل تسنن بپردازیم.
اجتهاد: در ابتدا و برای آغاز سخن کمی در مورد پیاده روی اربعین و ویژگیهای آن بپردازید تا مدخلی برای گفت و گو باشد.
فرمانیان: پیادهروی اربعین پدیدهای بسیار زیبا از ارادتمندان و نشانهای از ارادت شیعیان به اهل بیت(ع) علیالخصوص امام حسین(ع) و یارانش است. لذا از این جهت این پیادهروی قابل ستایش و الگوگیری است. اما هر کار خوبی احتمالاً نقصهایی دارد که موجب میشود آسیبهایی خود به خود در درون آن ایجاد شود. قبل از اینکه ایرانیها بخواهند به این مسأله اهتمام بورزند سالیان سال بوده که عراقیها بدون هیچ تبلیغاتی این مراسم را برگزار میکردند؛ و مخلصانه و خالصانه هر کسی، هر قبیلهای، هر طایفهای یک موکبی میزده و در این موکب به زائران کربلا خدمترسانی میکرده است. اما ایرانیها که به این پیاده روی رفتهاند باید مواظب باشند که این خلوص و این فضای معنوی با بعضی از رفتارها و کردارها، یا با برخی از کارهایی که برخی از سازمانها میکنند خدای ناکرده خدشهدار نشود و زمینه آزرده دلی عراقیها، خصوصاً آنهایی که میزبان هستند و پذیرایی میکنند را فراهم نکند.
اما نکته مهمتر این است که حتماً و حتماً باید بگذاریم این حرکت، مردمی باقی بماند. یعنی تشویق بکنیم که مردم خودشان این کارها را بر عهده بگیرند. ولی در عین حال مواظب باشیم که به آن آسیبهایی که میتواند در این فضا ایجاد شود مبتلا نشویم. مثلاً برخی دنبال این هستند که فضا را عرب و عجمی کنند که ما به شدت باید از این آسیب پرهیز کنیم. برخی دنبال عراقی – ایرانی کردن آن هستند و برخی دنبال مردمی – حکومتی کردن آن. که همه اینها آسیب است. بنابراین هم در تحلیل و هم در رفتار باید از این دو گانهسازیها پرهیز شود. تا انشاءالله این پیادهروی در همان فضای خلوص و معنویت خودش باقی بماند.
اجتهاد: پیادهروی اربعین را برخی اینگونه تحلیل میکنند که با توجه به قدرت پیدا کردن شیعه در چند دهه اخیر و بعد از انقلاب اسلامی از یک سو، و از سویی دیگر رشد جریان تکفیری در طول چند سال اخیر، این حرکت نوعی هویت یابی شیعه و شاید بتوان گفت نمایش قدرت آن در سطح کل جهان و جهان اسلام به شمار میآید. شما این دیدگاه را قبول دارید و از این منظر چطور این پدیده را ارزیابی میکنید؟
فرمانیان: به نظر میرسد که اصل تحلیل درست است. دلیل آن هم این است که پیادهروی اربعین از قدیم الأیام و شاید از دویست سال پیش به این طرف وجود داشته است و طبق فضای عراق، توانایی مردم این کشور، و نحوه برخورد حاکمان یک زمانهایی گسترش یافته و یک زمانهایی کمتر شده است. بعد از انقلاب اسلامی ایران فضای عراق به شدت سیاسی شد و صدام نگذاشت که این پیادهروی اربعین اوج و قدرت بگیرد و در یک حد خیلی پایینی آن را نگه داشت. اما از سال ۲۰۰۳ که شیعیان در عراق قدرت گرفتند یک فضای آزاد ایجاد شد. این فضای آزاد باعث شد که خود عراقیها در این راستا فعالیت دو چندان و شاید صد چندانی انجام دهند تا این پیادهروی را تقویت کنند. لذا دوباره آن موکبها اوج گرفت و بازسازی شد. و مردم عراق شروع کردند به حرکت دوباره.
در آن زمان من یادم هست که شاگردان ما، مخصوصاً شاگردهای عرب و اهوازی ما دوستان را تشویق میکردند که به این پیادهروی بیایید که فضای معنوی خیلی خوبی دارد. در آن زمان هم تعدادی از ایرانیها میرفتند ولی قابل توجه نبود. اما اتفاقی که افتاد این بود که برخی از دوستان صدا و سیمای ما از این مسأله مطلع شدند و چند گزارش از این مسأله در صدا و سیما ارائه دادند. مخصوصاً شبکه سوم گزارش تصویری زیبایی از این پیادهروی ارائه داد. خود همین عاملی شد برای اینکه مقداری پیادهروی اربعین نزد ایرانیها شناخته شده و مورد تشویق قرار بگیرد. در این زمان هنوز داعش وجود نداشت.
بیشترین سرعت از زمانی بود که داعش در عراق ظهور کرد و فضا مقداری سیاسی شد. زمانی که فضا سیاسی شد بسیاری از سیاسیّون هم در ایران و هم در عراق احساس کردند که از فرصت پیادهروی اربعین میتوانند به عنوان یک نماد قدرت شیعه استفاده کنند. همین اتفاق هم افتاد و تبلیغات وسیعی در این زمینه صورت گرفت. خود مردم هم تحریک شدند. یعنی یک بخش آن سیاسیون و تبلیغات بود، و بخش دیگر آن خود مردم. یعنی بسیاری از مردم احساس کردند که باید بروند و در این پیادهروی شرکت کرده و به نوعی تشیع و قدرت آن را به داعشیها نشان دهند. یعنی اگر دقت کرده باشید دقیقاً سال بعد از اینکه داعش آمد موصل را گرفت و فضا در عراق خیلی ملتهب بود، ما بیشترین تعداد شرکت کننده در اربعین را داشتیم. یعنی سال ۹۴ که گفته شد بیست میلیون در این مراسم شرکت کردند. این جا هم شیعیان عراقی، هم شیعیان ایرانی و هم شیعیان مناطق دیگر احساس کردند که باید قدرت شیعه را به رخ داعش بکشند. چرا که داعش به هر حال تهدید کرده بود که من نجف و کربلا را با خاک یکسان میکنم، به خاطر عقاید و مبانی باطلی که داشتند. بنابراین اینجا خود مردم هم تحریک شدند که بروند و این کار را انجام دهند. لذا میتوان گفت شاید نیمی از حضور مردم تحت تأثیر فضای عکسالعملی بود که داعش ایجاد کرده بود.
نمونه دیگرش را هم ما در مورد شهید حججی دیدیم. این همه ما شهدای مدافع حرم داشتهایم. اما چرا شهید حججی یکباره نماد شد و نمود پیدا کرد. دلیل آن این بود که برای اولین بار داعش آمد فیلم اسارتش را پخش کرد. مردم شیعه در سراسر عالم علیالخصوص در ایران احساس کردند دینی بر گردنشان هست و باید اظهار دین بکنند و نشان بدهند که ما همه محسن حججی هستیم. دقیقاً همین فضا را ما در اربعین سال ۹۳ و ۹۴ داشتیم که بیشترین تعداد در آن حضور یافتند. اوّل خود عراقیها بیش از همه، و بعد ایرانیها که رفتند نشان بدهند که ما هستیم و هر لحظه لازم باشد علما و مراجع و بزرگان فتوا بدهند، ما برای دفاع از حرم، دفاع از اهل بیت، هر جا لازم باشد جانفشانی میکنیم.
لذا چند مسأله دست به دست هم داد که این فضا ایجاد بشود. وقتی مردم سال ۹۳ و ۹۴ و ۹۵ رفته و آن معنویت و خلوص را دیدند جذب آن شده و الآن دیگر خودشان تشنه هستند که بروند و دیگران را هم تشویق میکنند که بروید و از این فضای معنوی استفاده کنید. لذا الآن دیگر فضا سیاسی نیست. بلکه آن فضای احساسی و معنوی است که اشتیاق را در مردم ایجاد میکنند و همدیگر را به آن تشویق میکنند.
اجتهاد: بازخورد پدیده اربعین در میان اهل تسنن به چه صورتی بود؟ یعنی اهل تسنن با این پدیده که به نوعی هویتبخش شیعه است چه برخوردی کردند؟
فرمانیان: ببینید نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که اکثریت شبکههای اهل سنت در اختیار وهابیهاست. غالب شبکههایی که امروز به اسم اهل سنت مطرح میشود پولش را سلفیها یا این چند کشور حوزه خلیج فارس میدهند. هزینههای آنها را قطر، کویت، بحرین، امارات و عربستان تأمین میکنند. لذا اینها اصلاً و ابداً دوست نداشتند که این فضا به جهان اهل سنت نشان داده بشود. از این رو یک نوع بایکوت خبری ایجاد شد. سیاسیّون غربی هم که به شدت مخالف بودند که قدرت شیعه نمایش داده شود. از این رو اگر اهل سنت اطلاعی پیدا کردند بیشتر از مجموعه شبکههایی بود که یا رویکرد جبهه مقاومت داشتهاند و یا شیعه بودهاند. که اینها هم تعدادشان کم است. به همین دلیل، متأسفانه بازتاب این قدرت شیعه در میان اهل سنت بسیار کم بوده است. و ما متأسفانه نتوانستیم آن طور که باید و شاید این پدیده را برای اهل سنت نشان دهیم. البته به طور قطع بازتاب آن در اهل سنت ایران به دلیل قدرت رسانههای در ایران زیاد بوده و تقریباً همه اهل سنت ایران میدانند که چه فضای معنوی خاصی در اربعین وجود دارد.
در ایران هم اهل تسنن دو دسته شدند. کسانی که گرایشهایی به سمت سلفیت دارند که اینها به شدت شروع به تخریب با رویکرد مذهبی کرده و این کار را بدعت و شرک برشمرده و آن را غیر مجاز یا حرام دانستند. آن هم با عناوینی مختلف که یا بار فقهی دارد و یا بار کلامی و اعتقادی. اما در بین کسانی که گرایش صوفی یا گرایشهای مثبت به بحث توسل و شفاعت داشتند، و یا نسبت به اهل بیت محب بودند، این پیادهروی بازتاب خوبی داشت. و این گروه از اهل سنت از آن استقبال کردند. متعدد میآیند و اعلام میکنند که ما آمادگی داریم به خیل عظیم کسانی که پیاده به سمت کربلا میروند بپیوندیم. البته اهل سنت ایران در کنار آن پیاده روی و زیارت کربلا، به هر حال به سر قبور بزرگان خود در بغداد و جاهای دیگر هم میروند. به خصوص بغداد که بزرگان زیادی از اهل سنت در آن جا مدفون هستند. بنابراین مهمترین بازتاب این پیادهروی در اهل سنت ایران و به خصوص در میان گرایش صوفی و گرایش محب اهل بیت بوده و از آن سو به شدت سلفیها در جهان مانع از این بودند که این قدرت شیعه نشان داده شود.
اجتهاد: پدیده اربعین اتفاقی بزرگ و موضوع مهمی است. به همین دلیل بایکوت رسانهای آن در طول زمان چندان امکان پذیر نیست. قطعاً به گوش اهل تسنن رسیده و حتماً رسانهها و بخصوص رسانههای وهابیت بر علیه این جریان کار و تبلیغ خواهند کرد. حال سؤال اینجاست که چه چیزهایی در پیادهروی اربعین وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد تا از همین الآن بتوانیم جلوی تبلیغات منفی را بر علیه این قضیه بگیریم؟ یعنی چه آسیبهایی وجود دارد که ما باید حواسمان به آنها باشد تا نتوانند از آنها بر علیه خودمان استفاده کنند؟
فرمانیان: در پیادهروی اربعین چند ویژگی خوب وجود دارد که باید تقویت بشود. یکی آن خلوص و معنویتی است که شیعیان عراق از خودشان ارائه میدهند که هر کسی هر چه دارد با تمام توان برای اظهار محبت به زائران امام حسین(ع) آن را انجام میدهد. این باید به شدت تبلیغ شده و به شدت مواظب باشیم که هیچ عملی این فضا را تغییر ندهد. یعنی مواظب باشیم که خدای ناکرده جمعیت ایرانی که آن جا میرود باعث نشود که برخی از کارها و چیزهایی اتفاق بیفتد که خدای ناکرده آن حس عرب- عجم، ایرانی- عراقی، و یا حس تبختر – خلوص و یا برخی از موارد دیگر در آنجا پیدا شود.
اما نکته مهمتر از آن این است که باید مواظب باشیم – مخصوصاً ایرانیها مواظب باشند- که در راهپیمایی اربعین آن اختلافات فکری که بین خود شیعیان وجود دارد اصلاً و ابداً در این مراسم برجسته نشود. به عنوان مثال در آنجا طیفی طرفدار آیتالله شیرازی، طیفی طرفدار آیتالله صدر، طیفی طرفدار آیتالله سیستانی و به هر حال طیفی هم طرفدار مقام معظم رهبری است. مراجع دیگر هم طرفدارانی در آنجا دارند. باید مراقب بود که به هیچ وجه منالوجوه این راهپیمایی با این درجه خلوص و معنویت، خدای ناکرده با رفتارهای زشتی که مثلاً مرجع ما باید بیشتر نمود داشته باشد یا تصاویر فلان مرجع باید بیشتر باشد آلوده نگردد.
بنابراین تمام ایرانیها، مراکز و سازمانها اصلاً و ابداً نباید وارد این بحثها شوند. که اگر وارد این بحثها شوند قطعاً آن خلوص و معنویت پیادهروی اربعین، و آن عظمت و اعتبارش از دست خواهد رفت. شاید خیلی از عراقیها هم ناراحت بشوند و خودشان را کنار بکشند. لذا باید به شدت از تبلیغ یک مرجع در فضای اربعین پرهیز کرده و بگذاریم اربعین برای همه شیعیان باشد. همه شیعیان را دعوت کنیم بیایند و فقط و فقط آنجا اهل بیت مطرح باشند.
نکته دیگر این است که باید از حرکات، سکنات، سخنان و بنرهایی که موجب اختلاف بین شیعه و سنی میشود پرهیز کرد. متأسفانه گاهی وقتها میبینیم برخی از بنرها، تبلیغات و مطالب به گونه ایست که باعث آزردگی اهل سنت میشود. خب قطعاً اهل سنت وقتی که اینها را ببیند دیگر در پیادهروی اربعین شرکت نخواهند کرد. و ما این طیف عظیمی که میتوانیم در راستای وحدت اسلامی و در راستای ارادت اهل سنت به اهل بیت مخصوصاً امام حسین از آن استفاده کنیم را از دست خواهیم داد.
حتی بنده معتقدم از نقد احمدالحسن هم در پیادهروی اربعین باید خودداری شود. به نظر من این هم به ضرر فضای پیادهروی اربعین است. البته دولت عراق میتواند با روشهای گوناگون جلوی تبلیغات احمد الحسن را بگیرد ولی به نظر من ایرانیها نباید وارد این بحثها شوند و بگذارند خود عراقیها جلوی تبلیغات احمد الحسن را بگیرند.
اجتهاد: البته سؤال من بیشتر ناظر به خود پیادهروی و زیارت بود. یعنی اربعین به نوعی دارد تبدیل به حج شیعیان و مرکزی برای تجمع آنها میشود. حال با توجه به تبلیغات منفیای که وهابیت در موضوعاتی مانند زیارت قبور، توسل به ائمه و … دارد، کلیت این مراسم چقدر میتواند زمینه ساز اختلاف یا مثلاً سوء استفاده وهابیت بشود؟
فرمانیان: ببینید الحمدالله هنوز وهابیها از آن سوء استفاده نکردند. تا حالا هیچ کلیپ، سخن یا مطلبی ما ندیدیم که بیاید و بخواهد از آن سوء استفاده کند. و این به خاطر آن فضای معنوی و خلوصی است که در آنجا وجود دارد. وهابیها میخواهند بگویند که سفر برای زیارت قبور بدعت است و بر این اساس سفر برای زیارت این قبور هم بدعت به حساب میآید. ولی چون این تفکر آنچنان که باید در بسیاری از اهل سنت جایگاهی ندارد لذا وهابیها نمیتوانند این حرفها را بزنند. چرا که ممکن است وحدتی میان اهل سنت و شیعه در مقابل وهابیت ایجاد کند. به همین دلیل به نظر من این پیادهروی هیچگاه توسط آنها بازتاب نخواهد داشت. و هیچگاه بر این پدیده زوم نمیکنند. و اگر بخواهند این فضاسازی را ایجاد کنند خود بخود وارد تبلیغ پیادهروی اربعین شدهاند. و آنها به شدت از این موضوع پرهیز دارند. چون میدانند که چند صد میلیون صوفی اهل تسنن امروز در جهان اسلام وجود دارد که در نگاه آنها این پیادهروی نه تنها اشکال ندارد بلکه خیلی هم مستحب است. لذا در مورد اصل پیادهروی وهابیها نه تبلیغ خواهند کرد و نه به نهی آن خواهند پرداخت. مگر اینکه در اربعین کارهای اشتباهی صورت بگیرد که وهابیها بخواهند با استفاده از آن، اصل پیادهروی را زیر سؤال ببرند که پیشگیری از این مسئله، هوشیاری شیعیان را میطلبد.
یک نکته دیگر هم اینکه ما هیچگاه توقع نداشته باشیم که اهل سنت از این کار و این پیادهروی یک تصویر خیلی خوبی ارائه بدهند. اصلاً و ابداً دنبال این نباشیم. درست است اهل سنت توسل را قبول داشته و صوفیهایشان هم همه این موارد ما را قبول دارند. اما در عین حال در هیچ تفکری از اهل سنت عزاداری وجود ندارد. یعنی حتی صوفیهای اهل سنت هم رویکرد عزاداری ندارند. حتی در مصر در دهه میلاد حضرت امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) را جشن میگیرند. یعنی دههای که ما برای محرم گرفته و غذا میدهیم را آنها در ایام ولادت دهه گرفته و غذا میدهند. لذا چون فضای پیادهروی اربعین رویکرد عزاداری است، حتی صوفیهای اهل سنت هم تمایل ندارند که این موضوع را به این شکل ترویج کنند. لذا ما شیعیان نباید توقع داشته باشیم که این فضاسازی از سوی اهل سنت صورت بگیرد، به خاطر آن مبانی کلی که در باب عزاداری به صورت کلی دارند.
اجتهاد: پس اگر ما بر بعد زیارتی اربعین بیشتر از بعد عزاداری آن تمرکز کنیم میتوانیم آنها را به این مراسم جذب کنیم؟
فرمانیان: بله. ولی شما میبینید که شیعیان بیشتر روی پیادهروی مانور میدهند و در پیادهروی هم، همه موکبها سیاه بوده و فضای عزاداری دارند. تمام نوحهها به سمت فضای عزاداری است. این طرح به این شکل آنچنان مورد اهتمام صوفیها نیست. مگر اینکه برویم به سمت موضوع زیارت. چون به هر حال آنها امام حسین(ع) را به عنوان ولی خدا قبول دارند. ما از این فضا خیلی میتوانیم استفاده کنیم. امّا از فضای عزاداری، سیاه پوشی و نوحه بعید میدانم که بتوانیم نتیجه چندانی بگیریم. این قطعاً تلخ است ولی واقعیتی است که اربعین با این شکل عزاداری آن نمیتواند چندان برای اهل سنت مورد توجه قرار گیرد.