معاون آموزشی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان گفت: عدهای میخواهند سکانداری نظام را از ولیفقیه بگیرند و لذا این سؤال را به صورت عام در رسانهها مطرح میکنند که روحانیت را به سیاست چه.
اختصاصی شبکه اجتهاد: از عمدهترین موضوعاتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه رهبران فکری و سیاسی در مدیریت سیاسی کشور بوده است حضور روحانیون در مناصب سیاسی بوده است عدهای معتقدند که روحانیون به عنوان متخصصان دین هستند که نباید در مناصب سیاسی حضور داشته باشند و عدهای نیز معتقدند همانگونه که پیروزی انقلاب اسلامی بدون روحانیون امکانپذیر نبود این حضور اکنون نیز باید در جهت استحکام دین و اسلام باید همواره ادامه داشته باشد.
در این خصوص با حجتالاسلام والمسلمین دکتر علیاکبر صافی اصفهانی، معاون آموزشی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان به گفتگو نشستیم. مشروح گفتگو با وی که یکی از طرفداران سرسخت حضور روحانیون در عرصه سیاست بهشمار میآید، از نگاه شما میگذرد:
اجتهاد: آیا حضور روحانیون در مناصب سیاسی را به صلاح میدانید؟ در این صورت، این حضور به چه میزان و در چه مناصبی باید باشد؟
صافی: مناصب سیاسی باید مشخص شود که چه مناصبی است؟ ریاست جمهوری، وزارت خانه یا …؟ مناصب سیاسی تعریف دارد. در قانون آمده کسانی میتوانند این مناصب را احراز کنند که دارای خصوصیاتی باشند.
ممکن است در مقطعی، یک روحانی با رأی مردم و با احراز صلاحیتها وارد مجلس شود و چون نگاه ما دینی است، مردمسالاری دینی اقتضا میکند که به مردم اجازه دهیم کسانی که از فیلترهای قانونی رد شدند و صلاحیت احراز مناصب را دارند بدون توجه به لباسشان به آنها رأی بدهند.
باید بگویم به روحانی از آن حیث که لباس روحانی پوشیده است نمیتوان گفت نباید در مناصب سیاسی شرکت کند، بلکه او نیز مثل سایر اقشار جامعه است و میتواند در فرایندهای انتخابات با توجه به مبانی دینی در قانون اساسی که مردمسالاری دینی را مطرح میکند شرکت کند. ما باید مردم را در انتخاب آزاد بگذاریم، لذا در هر صنف، لباس و یا قومیتی میتوانند آزادانه شرکت کنند.
اجتهاد: در جامعه ما عدهای معتقدند روحانیت نباید وارد فضای سیاسی شود؟ نظر شما چیست؟
صافی: مناصب سیاسی تعریف و چارچوب دارد و هر شهروند ایرانی با هر لباس و قومیتی بر اساس تعاریف و چارچوبها در انتخابات میتواند شرکت کند و اگر ما روی لباس حساس شویم اشتباه است. مانند این است که بر قومیتها حساس شویم. در مورد روحانی نیز معمولاً خودمان حساسیت ایجاد میکنیم.
اجتهاد: منظور شما از «خودمان»، چه کسانی هستند؟
صافی: منظور از خودمان، رسانهها، نوشتهها، بولتنها، نشریهها و پیامرسانهای اجتماعی هستند که گاهی خواسته یا ناخواسته برای منزوی کردن روحانیت از عرصه نظام دینی ایران این حساسیتها و شائبهها را مطرح میکنند. رسانهها به ویژه رسانههایی که آن سوی مرزها هستند و یا رسانههای داخل کشور که با آن سوی مرزها در ارتباط هستند و مغرضانه این خط را دنبال میکند. روحانی یک شهروند ایران است و آزادانه میتواند در عرصهها ورود پیدا کند. روحانیت در شیعه و در اسلام مانند روحانیت مسیحی نیست که دیواری دور خود بکشند و خودشان را در چارچوب محصور کنند. در تشیع، روحانی مانند دیگران از حقوق موازی و برابر برخوردارند و فقط یک صنف با یک شرح وظیفه است، لذا برای حضور روحانی در مناصب اجرایی نمیشود خطکشی کرد.
عدهای میخواهند سکانداری نظام را از ولیفقیه بگیرند و لذا این سؤال را به صورت عام در رسانهها مطرح میکنند که روحانیت را به سیاست چه؟ روحانیت باید به خمس و زکات مردم بپردازد و مسائل دینی مردم را پاسخ دهد. در واقع هدف اینها، رأس نظام است که بر اساس قانون اساسی که باید یک روحانی مجتهد در رأس آن باشد.
اجتهاد: آیا کاهش نمایندگان روحانی مجلس از مجلس اول تاکنون را امری نامطلوب میدانید یا خیر؟
صافی: علت کاهش نمایندگان روحانی در مجلس به خاطر بافت مجلس و بافت انتخابات در ایران است. بافت انتخابات در ایران بافت سالمی نیست یعنی کسی که وارد عرصههای سیاسی و انتخابات میشود، شروع به تخریب و افشاگریهای آنچنانی میکند. لذا این دورههای اخیر مجلس بیشتر سیاسی و حزبی شده تا مردمی و عامالمنفعه. به لحاظ بافتی که شوراها و مجلس شورای اسلامی دارد در واقع یک بافت حزبی و یک بافت خاصی است و به لحاظ ساختار نیز متأسفانه انتخابات در کشور، به صورت اصلح گزینی نیست، بلکه هرکسی با هر سطح و سواد پایینی همطراز یک روحانی، پزشک و استاد دانشگاه شروع به تبلیغات میکند و عدهای دیگر شروع به تخریب میکنند. لذا بسیاری از روحانیون از اینکه وارد مناصب سیاسی و مجلس شوند حذر دارند.
بنابراین این ناظر به خود روحانیون است. نه فقط روحانی بلکه قشر اساتید دانشگاه و نخبههای کشور نیز وقتی میبینند نوع گفتمان در مجلس در سطح پایینی است، از حضور در انتخابات کشور حذر میکنند.
اجتهاد: آیا این حذر روحانیت از ورود به عرصه سیاست به معنای کنارهگیری از سیاست نیست؟
صافی: بله درست است؛ رهبر معظم انقلاب بارها و بارها حوزه علمیه انقلاب را مطرح نمودند که هشداری نسبت به همین وضعیت است. البته این امر نباید به حساب مردم گذشته شده و گفته شود که مردم به لباس روحانیت زاویه دارند، بلکه خود قشر روحانی و حوزههای علمیه از درون به سمتوسوی انزوا و کنارهگیری حرکت کردند و خود را از جاروجنجالهای سیاسی فارغ کردند.
این ریشه کمرنگ شدن روحانیت در مناصب اجتماعی، ناشی از پشت کردن مردم به روحانیت نیست؛ زیرا پشت کردن مردم به روحانیت یعنی پشت کردن مردم به دین و اعتقاداتشان و ارزشهای شیعی.
عافیتطلبی و گوشهنشینی و خود را دور داشتن از جاروجنجالهای سیاسی، برای روحانیون در حال تبدیلشدن به عرف و عام البلوا شدن است و این خیلی بد است. رهبر نیز ناظر به همین است که بحث حوزه سکولار را مطرح کردند و بخش حوزه انقلابی را اکنون مطرح میکنند و بارها سر حوزهها داد زدند.
اجتهاد: آیا این گزاره که حضور روحانیون در عرصه سیاست، موجب کاهش محبوبیت آنها شده است صحیح است؟
صافی: اگر عملکرد ضعیف باشد و این عملکرد ضعیف به لباس روحانیت ضربه بزند، محبوبیت کاهش پیدا میکند. مردم روحانیونی که عملکردشان خوب است را دوست دارند، همانگونه که از محبوبیت رهبر معظم انقلاب کاسته نشده است.
در هر صورت این عملکرد ضعیف را نمیخواهیم بر مبنای حضور و یا عدم حضور روحانیت در مناصب اجرایی ببریم. اینکه بگوییم روحانیت وارد عرصههای اجتماعی و سیاسی نشود و اگر بشود مردم نسبت به او دید منفی پیدا میکنند، یک قیاس و استدلال غلط است؛ بلکه روحانی مانند شهروندی عادی میتواند وارد مناصب اجرایی و سیاسی شود و باید وارد شود اما لازم است در خود صلاحیتهای لازم را احراز کند. به نظر من، بر روحانیون، واجب کفایی است که برای اصلاح امور در این عرصه وارد شود اما اینکه مبنایی درست کنیم که حضور، موجب نگاه منفی مردم میشود پس نباید در این مناصب حضور پیدا کنند تا نگاه منفی ایجاد نشود، سخن اشتباهی است همانگونه که امام خمینی وارد شدند و موجب شد نگاههای منفی هم مثبت شود.
اجتهاد: پس به نظر شما، علت نارضایتی مردم از برخی روحانیون چیست؟
صافی: اگر طیفی از مردم ناراضی هستند و نارضایتی دارند ریشه آن حضور یا عدم حضور فرد خاصی نیست بلکه ریشه آن ضعف مدیریت در کشور است. مردم اصل نظام، اصل ولایتفقیه و روحانیت را دوست دارند، عملکردهای ضعیف و منفی است که مردم را بدبین و حساس میکند و اگر این ضعف مدیریت از بین برود مردم برایشان روحانی و غیر روحانی مطرح نیست بلکه کار و اصلاح امور میخواهند. وقتی حضور توانمندانه، پرانگیزه و کارآمد باشد مردم علاقهمندیشان افزایش پیدا میکند.
اجتهاد: آیا تشکیل حزب و معرفی کاندیدا برای تمام انتخابات، در زمره وظایف روحانیت قرار میگیرد یا آنکه بهتر است روحانیون در ایام انتخابات، به ارشادات کلی در رابطه با شرایط نامزد اصلح اکتفا کنند؟
صافی: موافقم، روحانیت باید از ورود در حزبها و جناحهای سیاسی به شدت پرهیز کند و جامعالاطراف باشد و نگرشهای خود را به گونهای مطرح کند که در واقع به این جناح و آن حزب گرایش نداشته باشد و یک گرایش عمومی بر مدار قرآن، روایات و آموزههای رهبران انقلاب مانند امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب داشته باشند. روحانی باید چنین چهرهای از خود نشان دهد.
اگر روحانی وارد جناح چپ و راست شود این خطر بسیار بزرگی است، روحانی باید متدینین همه جناحها را قبول و از آنها حمایت کند.
اجتهاد: آیا حمایت روحانیون از کاندیداهای مختلف در ادوار مختلف انتخابات با توجه به عملکرد توأم با اشتباهِ کاندیدای منتخب در طول دوران مسؤولیت، موجب ترفیع یا تنزل جایگاه روحانیت در میان مردم شده است؟
صافی: اگر روحانی فرد را بر اساس نسبی مورد حمایت قرار دهد و این حمایت، یک حمایت بیشائبه، بدون چشمداشت به منافع دنیوی، سیاسی و حزبی باشد خوب است؛ اما اگر یک روحانی بر اساس منافع دنیوی، حزبی، جناحی از یک نفر که کارآمد و دیندار نیست حمایت کند به نظام روحانیت ضربه خواهد زد. بنابراین در نفی کردن و اثبات کردنها باید این دو ملاک توانمند بودن و کارآمد بودن را لحاظ کند؛ البته نه فقط روحانی، بلکه تمام نهادهای مرجع باید این را لحاظ کنند؛ در غیر این صورت همه نگرشها نسبت به آنها منفی میشود.