تعامل امام صادق(ع) با علمای اهل سنت الگوی حوزه‌های علمیه باشد

رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با بیان این که امام صادق (ع) بزرگ پرچمدار تقریب و وحدت جامعه اسلامی است عنوان کرد: در زمان امام صادق (ع) شبهات زیادی در جامعه مطرح بود و انشعابات مذهبی و فرقه‌های گوناگونی ایجاد شده بود؛ لذا ایشان در شرایط حساس تاریخی باید گوهر دین را از گزند شبهات حفظ می‌کردند و در عین حال باید مانع ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی می‌شدند لذا امام صادق(ع) تربیت شاگردان و پاسخگویی علمی به شبهات را به عنوان راه‌کاری برای حفظ گوهر دین و همچنین جلوگیری از ظهور تفرقه برگزیدند.

به گزارش شبکه اجتهاد، آیت‌الله محمدعلی تسخیری مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور جهان اسلام در گفتگو با شفقنا اظهار کرد: آنچه در میان علمای جهان مسلم است جایگاه رفیع علمی امام صادق (ع) است چرا که این مطلب مورد اذعان همه علمای اسلامی است که بسیاری از علمای مذاهب شکل گرفته در اسلام یا به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تحت تعلیم امام صادق (ع) قرار داشته‌اند و به نوعی می‌توان گفت یا شاگرد مستقیم یا غیر مستقیم آن حضرت بوده‌اند. بر این اساس می‌توان گفت امام صادق (ع) در طول عمر با برکت خود با برگزاری کلاس‌های مختلف و پذیرش شاگردان زیاد به عنوان یک مرجع بزرگ علمی و معنوی در جهان اسلام مطرح شد از همین رو علمای سایر مذاهب و شاخه‌های فکری مختلف نیز با توجه به جایگاه علمی رفیع امام صادق(ع)، ایشان را به عنوان یک عالم و دانشمند بزرگ قبول داشتند و در تاریخ آمده است که بسیاری از علمای سایر مذاهب برای حل مشکلات علمی خود اعم از فهم و تفسیر قرآن تا فقه و علوم دیگر خدمت ایشان می‌رسیدند و از ایشان مطالب علمی مبهم را سؤال می‌کردند.

تلمذ علمای اهل سنت از محضر امام صادق(ع)

رئیس اسبق مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی ادامه داد: حضرت امام صادق (ع)، دارای چهار هزار شاگرد بودند که حتی اسامی آنان را نیز «ابن عقده زیدى» در کتاب خود بیان کرده است، بنا به این گزارشات اکثریت این ۴۰۰۰ شاگرد از علمای اهل سنت بودند. همان طور که بیان شد در بین این شاگردان می‌توان به رهبران فرقه‌های اصلی اهل سنت اشاره کرد؛ در این بین، دو رهبر اهل سنت به شکل مستقیم و دو رهبر دیگر، به شکل غیر مستقیم از محضر ایشان بهره‌مند شدند؛ ابوحنیفه، با اینکه از حضرت امام صادق (ع) به جهت سنی، بزرگ‌تر بود ولی دو سال از محضر حضرت بهره برد که جمله معروف او که «لولا سنتان لهلک نعمان» یعنی اگر دو سال شاگردی امام صادق (ع) نبود، ابوحنیفه تباه می‌شد، بر این امر دلالت دارد. به گواه تاریخ مناظرات فراوانی میان امام صادق (ع) و ابوحنیفه شکل گرفته است برای نمونه از آنجا که قیاس در احکام فقهی یکی از روش‌های ابو حنیفه بود امام صادق (ع) در یکی از گفت‌وگو‌های خود با او از او می‌پرسند: « ابن شبرمه می‌گوید: من و ابو حنیفه بر جعفر بن محمد (ع) وارد شدیم. ایشان به او حنیفه فرمودند: تقوای خدا پیشه کن و در دین خدا بر اساس قیاس حکم نکن. چرا که اولین قیاس کننده، شیطان بود، وقتی که خداوند به او دستور داد که به آدم سجده کند گفت: من سجده نمی‌کنم زیرا که مرا از آتش آفریدی، و او را از خاک و آتش گرامی‌تر از خاک است. تا اینکه فرمود: وای بر تو، کدامیک از این دو مهمتر است: کشتن انسان یا زنا؟ ابو حنیفه پاسخ داد: کشتن انسان. حضرت فرمود: خداوند عز و جل در کشتن شخص، تو شاهد را می پذیرد ولی در زنا چهار شاهد را نمی‌پذیرد. آیا نماز مهمتر است یا روزه؟ پاسخ داد: نماز. حضرت فرمود: پس چرا زن حائض باید روزه خود را قضا کند ولی نماز نیاز به قضا ندارد؟ پس چگونه قیاس در نزد تو معتبراست؟ تقوای خداوند پیشه کن و قیاس نکن».

مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور جهان اسلام ادامه داد: مالک بن انس نیز از رهبران فرق چهارگانه اهل سنت بود که وی نیز از مکتب امام صادق (ع) بهره‌ها برد و تعابیر مالک در خصوص امام صادق (ع) نیز بسیار جالب و شگفتی آور است. از مالک سخنان مختلفی از فضایل امام صادق (ع) نقل شده است از جمله اینکه او بیان کرده است که من می‌رفتم نزد جعفر بن محمد «و کان کثیر التبسم» و خیلی زیاد تبسم داشت، یعنی به اصطلاح خوشرو بود و عبوس نبود و بیشتر متبسم بود، و از آدابش این بود که وقتی اسم پیغمبر را در حضورش می‌بردیم رنگش تغییر می‌کرد (یعنی آنچنان نام پیغمبر به هیجانش می‌آورد که رنگ چهرشان تغییر می‌کرد) . من زمانی با او آمد و شد داشتم. بعد، از عبادت امام صادق نقل می‌کند که چقدر این مرد عبادت می‌کرد و عابد و متقی بود.

وی ادامه داد: همچنین مالک داستان بسیار جالبی را از حج امام صادق (ع) نقل می‌کند که در یک سفر با امام با هم به مکه مشرف می‌شدیم، از مدینه خارج شدیم و به مسجد الشجره رسیدیم، لباس احرام پوشیده بودیم و می‌خواستیم لبیک بگوییم و رسما محرم شویم. همان طور سواره داشتیم محرم می‌شدیم، ما همه لبیک گفتیم، من نگاه کردم دیدم امام می‌خواهد لبیک بگوید اما چنان رنگش متغیر شده و آنچنان می‌لرزد که نزدیک است از روی مرکبش به روی زمین بیفتد، از خوف خدا. من نزدیک شدم و عرض کردم: یا ابن رسول الله! بالاخره بفرمایید، چاره‌ای نیست، باید گفت. به من گفت: من چه بگویم؟! به که بگویم لبیک؟! اگر در جواب من گفته شود: «لا لبیک» آن وقت من چه کنم؟!.

تسخیری تصریح کرد: همین مالک ابن انس شاگردی داشت به نام شافعی که یکی از بزرگان مذهب شافعی در اهل سنت است او در حقیقت شاگرد مالک ابن انس بود که با ادغام مذهب حنفی دیگر شاگرد امام صادق(ع) و مالکی توانست مذهب جدیدی به نام شافعی در اهل سنت شکل دهد. احمد حنبل یکی دیگر از بزرگان چهارمین مذهب اهل سنت یعنی حنبلی است که به نوعی شاگرد با واسطه امام صادق (ع) محسوب می‌شود چرا که او نیز شاگرد شافعی بود. بر این اساس از آنجا که همه ائمه بزرگ چهار مذهب اصلی اهل سنت یا بدون واسطه یا با واسطه شاگرد امام صادق (ع) بودند می‌توان جایگاه رفیع علمی امام (ع) را درک کرد.

رئیس اسبق مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی عنوان کرد: علومی که در مکتب امام صادق (ع) تدریس می‌شد را نباید به علم فقه و حدیث و حتی علوم صرفا دینی منحصر کرد بلکه در این مکتب علاوه بر علومی که بیان شد علومی همچون حدیث، تفسیر، اخلاق، هیئت، جغرافیا، سیاست، اقتصاد، علوم فلکی، طب، کیمیا، ریاضیات، جبر، فیزیک، نور، و تاریخ را نیز در بیانات و سخنانی که از ایشان از طریق همین شاگردان نقل شده است می‌توان مشاهده کرد.

امام صادق(ع)؛ پایه‌گذار بزرگ‌ترین دانشگاه جهان اسلام

وی در پاسخ به این مسئله که چرا ایشان را به عنوان رئیس مکتب جعفری عنوان می‌کنند پاسخ داد: به هر حال ایشان ناشر علوم اهل بیت (ع) بودند یعنی خیلی وسیع‌تر از هر امامی روایت از ایشان نقل شده است و همچنین شاگردان بسیاری تربیت کردند بر همین اساس می‌توان گفت که اندیشه شیعه و مذهب جعفری توسط ایشان توسعه و نشر پیدا کرد. علاوه بر این مساله باید به این نکته نیز توجه داشت که ایشان در زمانی حضور داشتند که دیگر مکاتب و مذاهب اسلام مانند حنفی و مالکی و … نیز تازه در حال شکل گیری بودند و هم قرین بودن ایشان با این افراد باعث شده است که برخی مکتب جعفری را به ایشان منتسب کنند. به هر حال شرایط زمانی مخصوصا سیاسی آن زمان ایجاب می‌کرد که ایشان بیشتر از امامان دیگر در میان جامعه باشند و آزادی بیشتری داشته باشند. ضعف بنی امیه که به واسطه فعالیت‌های ضد اسلامی و دینی خود جایگاه مردمی خود را از دست داده بود و همواره در تلاش برای حفظ حکومت و جنگ بر سر قدرت و همچنین پس از آن فاصله زمانی اولیه برای قدرت گیری و اشراف حکومتی بنی عباس موجب شد تا فرصتی عالی برای نشر علوم اسلامی و حدیث در جامعه اسلامی از سوی این امام همام ایجاد شود و ایشان بزرگ‌ترین دانشگاه جهان اسلام را به شکل فراگیر ایجاد کنند. همه اینها تاثیر مهمی در این نامگذاری داشته است.

دشمنان با طرح شبهات تلاش می‌کردند فضای جامعه را غبارآلود کنند

مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور جهان اسلام، اظهار کرد: در حقیقت این جهاد علمی و تلاش فراوان امام صادق (ع) بود که باعث شد معارف اصیل اهل بیت (ع) در آن زمان تبیین شود و برای آینده‌گان به یادگار بماند. ایشان برای ایجاد این مکتب علمی بزرگ و پرورش شاگردان متعدد و همچنین رویاروی وسیع با چالش‌های علمی، فرهنگی و فکری در آن زمان، زحمات و مصائب بسیاری را تحمل کردند. اگر چه شرایط زمانی باعث شده بود که ایشان کمی آزادتر از دیگر امامان بتوانند فعالیت کنند اما به هر حال ایشان برای پرورش شاگردان متعدد و گسترش علوم و نشر احادیث اهل بیت (ع)، با چالش‌های عظیمی روبرو بودند؛ طرح شبهات در زمان امام صادق(ع) یکی از ابزارهای دشمنان برای صدمه زدن به اسلام بود و امام صادق(ع) تلاش کردند به طور علمی به این شبهات پاسخ دهند و معارف اسلامی را برای مردم تبیین کنند و از آموزه‌های اسلامی غبارزدایی کنند، یکی از مشکلاتی که ایشان با آن روبرو شدند و تلاش بسیاری برای از بین بردن این جریان داشتند، جریان غالی‌گری بود؛ این افراد با غلو درباره‌ جایگاه اهل بیت (ع)، جریان خطرناکی ایجاد کرده بودند، لذا امام صادق(ع) به مبارزه علمی و عملی با این جریان پرداختند.

رفتار امام صادق (ع) با دیگر مذاهب دوستانه و محبت آمیز بود

وی در مورد رفتار امام صادق(ع) با علمای اهل سنت بیان کرد: رفتار امام صادق (ع) با دیگر مذاهب دوستانه و محبت آمیز بود همان طور که از انس ابن مالک که یکی از علمای بزرگ اهل سنت است بیان شده است ایشان بسیار متبسم و گشاده رو بود و به نظر می‌رسد همین تبسم و گشاده‌رویی ایشان بود که باعث شده بود از همه مکاتب اهل سنت بر سر درس ایشان حاضر شوند و از فیض وجودی ایشان بهره ببرند. به هر حال این از مسلمات تاریخی و حدیثی ما این است که ما باید با همه انسان‌ها برخورد با محبت و اخوت داشته باشیم مخصوصا امام صادق (ع) که با سیره رفتاری خود بر این مساله تاکید بسیار مهمی داشتند. در روایاتی نقل شده است که « پسر وهب می‌گوید به امام جعفر صادق علیه‌السلام گفتم: ما با برادران اهل سنت از خویشاوندان و معاشران خود چگونه رفتار کنیم؟ فرمود: به امامان خودتان که از آنان پیروى مى‌کنید بنگرید پس هر طور با آنان برخورد مى‌کنند شما هم همان گونه عمل کنید. بعد فرمودند: بخدا قسم پیشوایان شما از بیماران آنان عیادت مى‌کنند، و در تشییع جنازه آنان حاضر مى‌شوند، به نفع آنان و علیه آنان شهادت مى‌دهند و امانت را به آنان بر مى‌گردانند». همچنین در تفسیر صافی از فیض کاشانی ذیل آیه « وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ» حدیثی نقل کرده که یک شیعه‌ای در مسجد به خلیفه دوم توهین کرد. وقتی امام صادق (ع)این را شنید، فرمود خدا این شیعه را لعنت کند!

رئیس اسبق مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ادامه با اشاره به لزوم تاسی علما و مردم به رفتار اهل بیت(ع) در حفظ وحدت جامعه اسلامی بیان کرد: در روایاتی از امام صادق (ع) نقل شده است « مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَانَ کَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ؛ هر کسی با اهل سنت در صف اول و پشت سر امام سنی نماز بخواند مانند این است که پشت سر حضرت رسول اکرم (ص) در صف اول نماز خوانده است» بر این اساس مرحوم شهید اول در کتاب دروس خود می‌فرماید اگر آدم مخیر بود بین نمازی که امامش شیعه است و نماز دیگری که امامش سنی است من آن نماز امام سنی را ترجیح می‌دهم. این تعبیر مرحوم شهید اول با این عظمت را نباید دست کم گرفت، عالمی با جایگاه و مقام ایشان به جای اینکه بخواهد در نماز جماعت شیعیان حاضر شود ترجیح می‌دهد در نماز جماعت سنی‌ها حاضر شود.

تسخیری ادامه داد: روایتی که بیان شد نهایت تقریب در جامعه اسلامی برای ما شیعیان است. به هر حال بدون تردید می‌توان حضرت امام جعفر صادق (ع) را بزرگ پرچمدار تقریب و وحدت جامعه اسلامی دانست. در زمان امام صادق (ع) شبهات زیادی در جامعه مطرح بود و انشعابات مذهبی و فرقه‌های گوناگونی ایجاد شده بود؛ لذا ایشان در شرایط حساس تاریخی که مکاتب غیر اسلامی به خصوص اندیشه‎های یونانی وارد جامعه شده بود و به فعالیت و ایجاد شبهات گوناگون می‌پرداختند و انشعابات مذهبی ایجاد شده بود باید گوهر دین را از گزند شبهات حفظ می‌کردند و در عین حال باید مانع ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی می‌شدند لذا امام صادق(ع) تربیت شاگردان و پاسخگویی علمی به شبهات را به عنوان راه‌کاری برای حفظ گوهر دین و همچنین جلوگیری از ظهور تفرقه برگزیدند.

 

تعامل امام صادق(ع) با علمای اهل سنت باید الگوی طلاب در حوزه‌های علمیه باشد

وی با اشاره به اینکه حوزه‌ علمیه در حقیقت یکی از ثمرات تلاش‌های عملی امام صادق (ع) است و بدون تردید حوزه تمام و کمال مدیون فعالیت‌های امام صادق (ع) است، ادامه داد: کاری که حوزه های علمیه بعد از ح دود ۱۴ قرن از امام صادق در حال انجام دادن است تدریس همان مطالبی است که از ایشان توسط شاگردان‌ برجسته‌‌شان به دست ما رسیده است. بر این است باید اخلاق امام صادق (ع)، بینش ایشان و همچنین تعامل ایشان با دیگران را الگوی علمی و رفتاری حوزه علمیه و تمام حوزویان باشد و این طور نباشد که فقط حوزه از سخنان ایشان بهره ببرد و در عمل توجهی به آن نداشته باشد. به هر حال هر طلبه باید تلاش کند که در دنیای کنونی یک امام صادق (ع) کوچک باشد. به نظر می‌رسد فقط این گونه است که ما بتوانیم در دنیا و جهان کنونی اسلام و تشیع را حفظ کنیم.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: تسخیری, جعفر بن محمد(امام صادق), محمدعلی
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها:

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست