اشتغال بانوان به خودی خود، مردود نیست؛ مهم این است که نباید به عنوان اصل و یک ارزش اجتماعی و در صدر اولویتهای زنانه به شمار بیاید.
اشتغال بانوان به خودی خود، مردود نیست؛ مهم این است که نباید به عنوان اصل و یک ارزش اجتماعی و در صدر اولویتهای زنانه به شمار بیاید.
به گزارش شبکه اجتهاد، یکی از مشکلاتی که جامعه امروز ما با آن مواجه است وارونگی جایگاه زنان در خانواده و هویت اجتماعی آنان است.
یکی از مهمترین نقشهای زن، ایفای نقش مادری و تربیت فرزند در کانون خانواده است که از اهمیت ویژهای برخوردار است. اجرای درست این نقش، زمینه ساز جامعهای خوب خواهد شد؛ چرا که جامعه متشکل از اعضای همین خانوادهها است و وقتی فرزندان این خانواده درست تربیت شده باشند طبیعتا جامعه هم از هنجارهای مناسبی برخوردار خواهد بود. همچنانکه امام راحل معتقد بودند از دامن زن، مرد به معراج میرود.
رهبر معظم انقلاب در اجتماع زنان خوزستانی در سال ۷۵ فرمودند: «یک کشور اگر مىخواهد به معنای واقعى بازسازى کند، باید بیشترین تکیه و بیشترین نگاه و توجهش به انسان و نیروى انسانى باشد. وقتى که صحبت از نیروى انسانى است، باید توجه کنیم که نصف جمعیت کشور و نیمى از نیروى انسانى، بانوان کشورند. اگر بینش غلطى در مورد زن وجود داشته باشد، بازسازى به معناى حقیقى و در سطح وسیع آن، شدنى نیست. هم خودِ بانوان کشور باید نسبت به موضوع زن از نظر اسلام، داراى آگاهى کافى و لازم باشند تا بتوانند بااتّکا به نظر والاى دین مقدس اسلام، از حقوق خود به طور کامل دفع کنند و هم همهى افراد جامعه و مردان در کشور اسلامى باید بدانند که نظر اسلام در مورد زن، حضور زن در عرصههاى زندگى، فعالیت زنان، تحصیل زنان، کار و تلاش اجتماعى و سیاسى واقتصادى و علمى زنان، نقش زن در خانواده و نقش زن در بیرون از خانواده چیست.»
متأسفانه سالهاست که با فرهنگ سازیهای غلط و به دور از آموزههای دینی و فرهنگ اصیل ایرانی نقش زن وراونه جلوه داده شده و طوری تلقی میشود که زن خانهداری که بیشتر دغدغه اش مدیریت خانواده و تربیت و رسیدگی به فرزندانش است گویا انسان عقب ماندهای است و از فرهنگ به دور است!
به اسم آزدی و اینکه زن و مرد از حقوق یکسان برابرند زنها را از محیط خانواده دور کردند و به گونهای فرهنگ سازی کردند که اشتغال زنان جزئی از هویت اجتماعی آنها شده است.
این نکته را نباید فراموش کرد که اسلام با تساوى حقوق زن و مرد مخالف نیست؛ بلکه با تشابه حقوق آنها مخالف است.
چالش اشتغال بانوان
متأسفانه امروزه برای خیلی از خانمها تشکیل خانواده اولویت ندارد. آنچه برایشان مهم است دانشگاه رفتن و اشتغال است. به خصوص داشتن شغلی خارج از منزل خیلی برایشان مهم است.
اشتغال بانوان در بیرون از منزل تقریباً به صورت یک اصل و فرهنگ در آمده و اگر خانمی شغل بیرون از منزل نداشته باشد، گویا شأن اجتماعیاش خدشه دار شده و دارای نقصان است. باید توجه داشت که اشتغال بانوان نباید به صورت یک ارزش تلقی شود، بلکه در مواردی که حرمتشکنی میشود و مفاسدی را به دنبال دارد، قطعاً ضد ارزش است.
در حال حاضر خیلی از مشاغلی که بانوان به آن اشتغال دارند، واقعاً تناسبی با زن ندارد و این مطلب به طور جدی لوث شده است. این بدان معنا نیست که بخواهیم عدالت اجتماعی را زیر سؤال ببریم و حقوق آنها را نادیده بگیریم، بلکه حقیقت این است که زن از خصوصیاتی برخوردار است و مرد هم از خصوصیاتی؛ یک سری امور هست که واقعاً متناسب با شخصیت و روحیات زن نیست و اصولاً ورود خانمها به این مشاغل از هیچ مزیتی برخوردار نیست؛ اینگونه نیست که اگر خانمها به این شغلها وارد نشوند نقصانی متوجه آنها شده است؛ چرا که طبیعتشان متناسب با این مشاغل نیست. از طرفی بعضی از این مشاغل، چه بسا مفسده انگیز است. یکی از مصادیق بارز آن اختلاط بیمورد زن و مرد است که از نظر شرعی امری مذموم است و بعضاً تبعات خطرناکی را در پی خواهد داشت.
از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده که در فرازی از نامه خود به امام حسن علیهالسلام فرمودند: «المرأه ریحانه لیست بقهرمانه؛ زن گل است و قهرمان نیست.» نهج البلاغه/نامه ۳۱
درست است؛ بعضی شغلها با زن تناسب دارد و چه بسا لازم باشد عدهای از خانمها به آن اشتغال داشته باشند، به شرط اینکه ضوابط شرعی و حدود حریمها مراعات شود؛ مثل معلّمی خانمها برای دختران، پزشکی در تمامی تخصصها برای درمان و معاینهی خانمهای بیمار و مشاغلی از این قبیل… . متأسفانه بعضی از این شغلها نیز درست مدیریت نمیشود؛ مثلاً پزشک مرد به راحتی زن نامحرم را معاینه میکند و مرتکب نگاه و لمس حرام میشود؛ در حالی که در همان محل دسترسی به پزشک یا پرستار زن هست. بله یک زمانی هست که قحط الرجال است، در آنجا حسابش جداست؛ ولی در شرایط عادی، معمولاً این مسائل رعایت نمیشود و این مطلب خودش از معضلاتی میباشد که جامعه به آن مبتلا است.(بماند که خیلیها این مسائل را اصلاً معضل نمیدانند)
نقش سیما در فرهنگ سازی
مجموعههای تلویزیونی از جمله مواردی است که میتوان گفت فرهنگ سازی مؤثری در ترویج این تفکر داشته است. بسیاری از این مجموعهها یک خانواده متمدن و با فرهنگ را خانوادهای نشان میدهد که زن خانه حتماً شاغل است و معمولاً یک فرزند دارد و در مواردی هم نهایتاً دو فرزند؛ در این مجموعهها طوری وانمود میشود که اگر زنی خانهدار باشد، گویا کسر شأن و به دور از تمدن است و همچنین کسانی که بچهی زیاد دارند، انسانهای دور از تمدن و سطح پایینی نمایش داده میشوند. معمولاً خانوادههای فقیر و یا خلافکار را خانوادهای پر جمعیت نشان میدهند و اتفاقاً هم خانم چنین خانوادهای خانهدار و بدون تحصیلات عالیه است؛ در حالیکه زن با فرهنگ را الزاماً تحصیلکرده، شاغل و کم فرزند معرفی میکنند. این روند در خیلی از مجموعههای تلویزیونی در طول سالهای متمادی طبیعتاً اثرگذار و فرهنگ ساز بوده است. البته این بدان معنا نیست که تمام مجموعهها اینگونه بوده، بلکه غالباً به این شکل بوده است.
فاصله گرفتن از آموزههای دینی
با این اوصاف آیا واقعاً یک زن مسلمان باید اینگونه باشد؟ آیا واقعاً خانهدار بودن، بچهداری و تربیت فرزند، کسر شأن و پایین آوردن مقام زن است؟ آیا ازدواج کردن و زیر بار زندگی مشترک رفتن، مادر شدن و تربیت فرزند صالح و شایسته، امری بیارزش و بیفضیلت است؟
آیا در احادیث اسلامی نیامده که جهاد زن، خوب شوهرداری کردن اوست؟ آیا ذکر نشده که بهشت زیر پای مادران است؟
مگر ما الگوی بزرگ و عظیم الشأنی همچون حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها نداریم که در سن نه سالگی ازدواج کرد و در هجده سالگی صاحب پنج فرزند بود؟ آنهم چه فرزندانی!
حالا نمیگوییم که دختران الزاماً در نه سالگی ازدواج کنند، ولی میتوان که از این سیره برتری زود ازدواج کردن و بیش از دو فرزند داشتن را برداشت کرد. حالا احادیث فراوانی که در فضیلت ازدواج و فرزنددار شدن هست، بماند.
مگر رسول خدا صلی الله علیه و آله کار بیرون را به امیرالمؤمنین علیهالسلام و کار منزل را به حضرت فاطمه سلام الله علیها محوّل نکرد؟ آیا این بزرگواران الگوی ما نیستند؟!
نقل شده که زنی خدمت امام صادق علیهالسلام رسید و گفت من زنی “متبتّله” هستم. حضرت فرمود “تبتّل” نزد تو چیست؟ گفت: ازدواج نمیکنم. فرمود: چرا؟ آن زن گفت میخواهم فضیلتی کسب کنم .
حضرت در جواب به او فرمود: “اِنْصَرِفی” که اگر عامیانه معنی کنیم، یعنی “بلند شو برو پی کارِت!” و در ادامه فرمود: اگر این کار فضیلتی داشت، فاطمه علیهاالسلام سزاوارتر از تو به این کار بود. هیچ احدی نسبت به فضیلتی بر او سبقت نمیگیرد.کافی/ج۵/ص۵۰۹
در حدیث شریف دیگری ثواب عظیمی برای بارداری و شیردهی وارد شده که نشان میدهد این امور از چه جایگاهی برخوردار است: امام صادق علیهالسلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل میکند که به امسلمه فرمود: وقتی زنى باردار میشود به منزلهی روزهدار و به قیام برخاستهای است که با خود و مالش در راه خدا مجاهده میکند. وقتی زایمان میکند، اجرى دارد که کسی عظمت آن را نمیداند. وقتی طفل را شیر میدهد، به ازای هر مکیدنی، ثواب آزاد کردن یک بنده از اولاد اسماعیل را دارد و زمانی که از شیر دادن فارغ میشود، فرشتهای بر پهلویش میزند و میگوید کار خود را از سر بگیر که آمرزیده شدى. أمالی صدوق/ص۴۱۱
این مطالب نشان میدهد که جامعه از آموزههای دینی فاصله گرفته و ارزشها کمرنگ شده است. یکی از مهمترین راهکارهای تصحیح فرهنگ غلط، تبیین معارف ناب است که باید برای مردم بیان شود و إن شاء الله ثمرات با برکتی را به دنبال داشته باشد.
رهبر انقلاب در فراز دیگری از بیانات خود در دیدار با زنان خوزستانی فرمودند: «از جمله وظایفى که برعهدهى زنان در داخل خانه و خانواده است، مسألهى تربیت فرزند است. زنانى که به خاطر فعّالیتهاى خارج از خانواده، از آوردن فرزند استنکاف مىکنند، برخلاف طبیعت بشرى و زنانهى خود اقدام مىکنند. خداوند به این راضى نیست. کسانى که فرزند و تربیت فرزند و شیردادن به بچه و در آغوش مهر و عطوفت بزرگ کردن فرزند را براى کارهایى که خیلى متوقّفِ به وجود آنها هم نیست، رها مىکنند، دچار اشتباه شدهاند. بهترین روش تربیت فرزند انسان، این است که در آغوش مادر و با استفاده از مهر و محبّت او پرورش پیدا کند. زنانى که فرزند خود را از چنین موهبت الهى محروم مىکنند، اشتباه مىکنند؛ هم به ضرر فرزندشان، هم به ضرر خودشان و هم به ضرر جامعه اقدام کردهاند. اسلام، این را اجازه نمىدهد. یکى از وظایف مهم زن، عبارت از این است که فرزند را با عواطف، با تربیت صحیح، با دل دادن و رعایت و دقّت، آن چنان بار بیاورد که این موجود انسانى – چه دختر و چه پسر- وقتى که بزرگ شد، از لحاظ روحى، یک انسان سالم، بدون عقده، بدون گرفتارى، بدون احساس ذلّت و بدون بدبختیها و فلاکتها و بلایایى که امروز نسلهاى جوان و نوجوان غربى در اروپا و آمریکا به آن گرفتارند، بار آمده باشد.»
نکته پایانی
نکته مهمی که به عنوان نتیجهگیری بحث جا دارد به آن اشاره شود این است که اشتغال بانوان به خودی خود امری مردود نیست؛ مهم این است که نباید به عنوان اصل و یک ارزش اجتماعی و در صدر اولویتهای زنانه به شمار بیاید؛ بلکه آن چه که در اولویت باید باشد، نقش مدیریت خانه و خانواده و تربیت فرزندان است و به هچ عنوان نباید این مسئله پیش پا افتاده تلقی شود؛ چرا که همانطور که بیان شد اثرات اجتماعی مهمی را در پی خواهد داشت. بابک شکورزاده – رسا