ساحت اندیشه سیاسی در اسلام به مثابه نظام منسجم و ساختارمندی، واجد آموزههایی ناب و قدسی و کارویژههایی درخور، برای اداره و تمشیت امور سیاسی، اجتماعی و تربیتی انسانهاست. از اینرو میتوان بازتاب بسیاری از ایدههای اجتماعی امروزین را در نصوص، روایات و آرای متفکران اسلامی به عیان دید و محکی برای ارزیابی و نقد دیدگاههای گوناگون در آن سراغ گرفت. از جمله این ایدهها، مشارکت شهروندان در مدیریت کلان جامعه است که سابقه استقرار و میزان فراگیری آن در هر نظام سیاسی، از سرامدی، کارایی و مطلوبیت نظام مورد نظر حکایت دارد. در همین چارچوب، نظریه مشارکت در اندیشۀ سیاسی در اسلام ، پیشینه و جایگاه منسجم و جاافتادهای، بهصورت منصوص، روایی و جدلی دارد که این امر، خود گواهی بر دیرینگی کاربرد این نظریه است و ضرورت ارزیابی آن در فقه سیاسی اسلام را توجیهپذیر میکند. با وجود این، باید توجه داشت که مشاورت در اسلام، با آنچه در نظامهای سیاسی – حقوقی توسعهیافته از مشارکت مراد میشود، فارغ از تشابه، تمایزاتی هم دارد. در حقیقت نفس مشارکت – مشاورت در اندیشههای اسلامی، بر بنیادی از ایجاد شوق و رغبت در مردم سازمان یافته است و با سازوکارهایی چون: «بیعت»، «نظارت عمومی»، «حقالنصیحه»، «دعوت به خیر» و «امر به معروف و نهی از منکر»از انگاره مشارکت سیاسی، به مفهوم متعارف آن در ادبیات سیاسی بازشناخته میشود. آری مقاله پیشرو از سه زاویه: نخست توجه به جایگاه نظریه مشارکت در منابع اسلامی؛ دوم، بررسی بازتاب مشارکت و مشورت در آرای متفکران اسلامی و سرانجام شناسایی سازمان حقوقی مشارکت در قوانین بالادستی، به موضوع پژوهش مینگرد.
جایگاه مشارکت در اندیشه سیاسی اسلام
نویسنده(گان): حسین رحمت الهی؛ احسان آقامحمدآقایی؛ فاضل کاکا
نشریه: پژوهشهای فقهی
شماره: دوره ۱۱، شماره ۳، پاییز ۱۳۹۴
دانلود: کلیک کنید.
چکیده:
ساحت اندیشه سیاسی در اسلام به مثابه نظام منسجم و ساختارمندی، واجد آموزههایی ناب و قدسی و کارویژههایی درخور، برای اداره و تمشیت امور سیاسی، اجتماعی و تربیتی انسانهاست. از اینرو میتوان بازتاب بسیاری از ایدههای اجتماعی امروزین را در نصوص، روایات و آرای متفکران اسلامی به عیان دید و محکی برای ارزیابی و نقد دیدگاههای گوناگون در آن سراغ گرفت. از جمله این ایدهها، مشارکت شهروندان در مدیریت کلان جامعه است که سابقه استقرار و میزان فراگیری آن در هر نظام سیاسی، از سرامدی، کارایی و مطلوبیت نظام مورد نظر حکایت دارد. در همین چارچوب، نظریه مشارکت در اندیشۀ سیاسی در اسلام ، پیشینه و جایگاه منسجم و جاافتادهای، بهصورت منصوص، روایی و جدلی دارد که این امر، خود گواهی بر دیرینگی کاربرد این نظریه است و ضرورت ارزیابی آن در فقه سیاسی اسلام را توجیهپذیر میکند. با وجود این، باید توجه داشت که مشاورت در اسلام، با آنچه در نظامهای سیاسی – حقوقی توسعهیافته از مشارکت مراد میشود، فارغ از تشابه، تمایزاتی هم دارد. در حقیقت نفس مشارکت – مشاورت در اندیشههای اسلامی، بر بنیادی از ایجاد شوق و رغبت در مردم سازمان یافته است و با سازوکارهایی چون: «بیعت»، «نظارت عمومی»، «حقالنصیحه»، «دعوت به خیر» و «امر به معروف و نهی از منکر»از انگاره مشارکت سیاسی، به مفهوم متعارف آن در ادبیات سیاسی بازشناخته میشود. آری مقاله پیشرو از سه زاویه: نخست توجه به جایگاه نظریه مشارکت در منابع اسلامی؛ دوم، بررسی بازتاب مشارکت و مشورت در آرای متفکران اسلامی و سرانجام شناسایی سازمان حقوقی مشارکت در قوانین بالادستی، به موضوع پژوهش مینگرد.