شبکه اجتهاد: ابراهیم فیاض، دانشیار گروه مردم شناسی دانشگاه تهران است که در سالهای اخیر حضوری پررنگ در مطبوعات و صدا و سیما داشته و همواره نقطه نظراتی مبتکرانه و البته از مبنای مردم شناسی ارائه داده است. این دانش آموخته دانشگاه امام صادق(ع) در مسائل سیاسی و علمی روز نیز حضوری پررنگ داشته و بعضا نظرات خاص خود را دارد که با واکنشهایی روبرو بوده است. بخشی از گفتگوی مهر با این دانشآموختهی حوزه علمیه را میخوانید.
جمهوری اسلامی به ترکیب فقه و عدالت نرسیده است/ فقه ما فردگرا و سکولار است!
شبکه اجتهاد: ابراهیم فیاض، دانشیار گروه مردم شناسی دانشگاه تهران است که در سالهای اخیر حضوری پررنگ در مطبوعات و صدا و سیما داشته و همواره نقطه نظراتی مبتکرانه و البته از مبنای مردم شناسی ارائه داده است. این دانش آموخته دانشگاه امام صادق(ع) در مسائل سیاسی و علمی روز نیز حضوری پررنگ داشته و بعضا نظرات خاص خود را دارد که با واکنشهایی روبرو بوده است. بخشی از گفتگوی مهر با این دانشآموختهی حوزه علمیه را میخوانید.
کلیدواژه «چپ اسلامی» که در برخی جنبشهای عدالتخواهی اخیر برجسته شده، این طیف ما به ازای خارجی دارد. یعنی گروهی که به شدت نخبه و اهل مطالبه است و احساس میکند که راهی به ساختار سیاسی ندارد. به گمان این طیف، اندیشههای لیبرالی و راستگرایی در ساختار سیاسی که از زمان آقایهاشمی شروع شده بود، اکنون قدرت گرفته و اجازه حضور به این طیف را نمیدهد.
بنده اصرار دارم که حرکتهای اخیر را ناشی از اندیشههای شریعتی تحلیل کنم. در تمامی این سالها اصرار بر نفی افکار شریعتی بود و راستها هم با تعابیر تند شریعتی را میکوبیدند. جالب است که در چند سال اخیر بنده بسیاری از طلاب را میبینم که روی آثار و افکار شریعتی متمرکز شده اند. حتی تلاش دارند تا شریعتی را به شدت مطرح کنند و میگویند ظلم به شریعتی موجب شد تا اندیشههای سرمایه داری بر اداره کشور مسلط شود. به همین نسبت در محیطهای دانشگاهی نیز بازگشت پررنگ شریعتی را شاهد هستیم. به عبارت دیگر همان قشری که با شریعتی و افکارش وارد انقلاب شدند، الان وارد مطالبه گری در سطح بالا شده است.
امروز یک شریعتی در قم پیدا شود، عموم طلاب به سمت او میروند
دهه آینده دهه شریعتی است. دههای که افکار و آثار او بازسازی شده و به شدت در سطح جامعه پررنگ خواهد شد. موضوع چپ اسلامی را هم که شما به آن اشاره کرده اید، مبدا آن شریعتی است. در سالهای اخیر کتابهای شریعتی به شدت اوج گرفته است. گرایش کنونی به شریعتی هم محدود به قشر خاصی نیست و گرایشات مختلف دارند به سمت عدالتخواهی میروند.
شریعتی معجونی از عرفان و عدالت است. از سوی دیگر جمهوی اسلامی هنوز به ترکیب فقه و عدالت نرسیده است که در نهایت به اعتدال منجر شود. حوزههای علمیه هم در این راستا کم کاری کردند و گفتند شریعتی سوسیالیست است. شریعتیای که میگفت از اصول کلان حاکم بر فقه، عدالت است. چه کسانی این را میگفتند و شریعتی را میکوبیدند؟ راست مدرن در قم. میگفتند ما عدالت در فقه را قبول نداریم و این حرفها، حرفهای سوسیالیستی است. راست مدرن فقط مالکیت خصوصی را قبول داشت. نتیجه همین نگاهِ راست مدرن بود که اشرافیت وحشتناک امروز را رقم زد. فاصله طبقاتی، امروز به شدت اوج گرفته است. بنده مطمئنم امروز یک شریعتی در قم پیدا شود، عموم طلاب میروند سمت او.
عموم تئوریهای حاکم بر فضای رسمی کشور پاسخگوی هیچکدام از سوالات در جامعه امروزی نیست. سوالات جدید وتئوریهایی که جواب ندارند. نه از سوی دانشگاهها و نه حتی از سوی حوزه علمیه قم. و دانشگاههای فعلی هم عقب مانده و پرمصرف است
دانشگاههای ما عقب مانده و پرمصرف است
وضعیت کنونی انقلاب پارادایمی نامید که طی آن هم ساختارها عوض میشود و هم تئوریها. چرا که عموم تئوریهای حاکم بر فضای رسمی کشور پاسخگوی هیچکدام از سوالات در جامعه امروزی نیست. به این وضعیت انقلاب و بحران پارادایمی میگوییم. سوالات جدید وتئوریهایی که جواب ندارند. نه از سوی دانشگاهها و نه حتی از سوی حوزه علمیه قم. فقه ما فردگرا و سکولار است و دانشگاههای فعلی هم عقب مانده و پرمصرف است و به موازات آن، اساتیدی که نوآوری دارند، جلوی آنها گرفته میشود.
در وضعیت کنونی دانشگاهها، شما به شدت ISI گرایی را میبینید که یعنی نوکری آمریکا. فلان استاد ۱۲ مقاله در ISI چاپ کرد و آمد به دانشگاه تهران! خب این دانشگاه طبیعتاً دیگر هیچ ارتباطی به جامعه ندارد. در همان دوران قبل انقلاب، در شرایطی که امثال شریعتی جایی در دانشگاهها نداشتند، امثال سید حسین نصر و دکتر پاریزی باستانی مرتب داشتند از لحاظ مدارج و مناصب دانشگاهی اوج میگرفتند. هر چقدر آنها در حکومت آن وقت مقرب تر میشدند از این طرف شریعتی بود که در جامعه اوج میگرفت.