اختصاصی شبکه اجتهاد: بارها دیدهام و میبینم بسیاری از کسانی که درباره دین اسلام مینویسند یا در این باره سخن میگویند ، آشکارا بین دوران مکی و مدنی زندگی پیامبر- و کسانی که با او ایمان آوردند ، فرق میگذارند و دوران مکه را دوران خودسازی و صبر و شکیبایی و دوران مدینه را دوران اجرا و برپایی حکومت ، میشمارند و تلاش میکنند به گونهای ویژگیهای این دو دوره را تبیین کنند که گویی این دو دوران با یکدیگر متضاد هستند .
«خودسازی بیپایان»؛ مقایسه نوع جهاد اسلامی در مکه و مدینه/ محمدباقر صدر
اختصاصی شبکه اجتهاد: بارها دیدهام و میبینم بسیاری از کسانی که درباره دین اسلام مینویسند یا در این باره سخن میگویند ، آشکارا بین دوران مکی و مدنی زندگی پیامبر- و کسانی که با او ایمان آوردند ، فرق میگذارند و دوران مکه را دوران خودسازی و صبر و شکیبایی و دوران مدینه را دوران اجرا و برپایی حکومت ، میشمارند و تلاش میکنند به گونهای ویژگیهای این دو دوره را تبیین کنند که گویی این دو دوران با یکدیگر متضاد هستند . من درباره این مطلب بسیار درنگ و تأمل کردم ؛ چراکه بیشک تأثیر بسیاری در اندیشه ما دارد . به این امید که نوری را که می طلبم ، بیابم، به کتابهای سیره مراجعه کردم و از خودم پرسیدم : ویژگیهای دوران مکه چیست؟
از [تاریخ] زندگی مسلمانان پیدا است که آنها در مکه انواع سختیها را پشت سر گذاشتهاند ؛ انواع مصیبتهایی که امکان دارد یک گروه مؤمن که برای برپایی شریعت خدا بر روی زمین تلاش میکنند ، با آن مواجه شوند ، بر سر مسلمانان آمد ؛ جسم و مال و جانشان به خطر افتاد ، قومشان آنها را تحریم اقتصادی و اجتماعی کردند ، و در زمین خدا ، اول به حبشه و سپس به مدینه مهاجرت کردند و زن و فرزند و مال و منزلشان را رها کردند.
و سپس در مدینه آیات قرآن یکی پس از دیگری نازل میشد و قوانین جنایی و مدنی و نظام اجتماعی و اقتصادی را تبیین میکرد و پیامبر- خود ، غزوات را فرماندهی مینمود و لشگر میفرستاد و به کسراها و قیصرها نامه میداد و حکم خدا را بر روی زمین ، اقامه مینمود .
آیا اصول زندگی مسلمانان در مدینه تغییر یافت؟ این موضوعی است که میخواهم در این مقاله به بررسی آن بپردازم .
جلوههای زندگی اسلامی در مکه و مدینه
آزار جسمی:
اگر ویژگی دوران مکه این است که صحابه ، آزارهای بدنی فراوانی را تحمل میکردند و از آن دوران این صحنهها به جا مانده است که بلال را بر روی ریگهای داغ بیابان کشیدند و عمار را شکنجه دادند و سمیه را کشتند و پیامبر- را آزردند ، باید گفت که ماهیت این آزارها در مدینه نیز باقی بود .
پیامبر- در غزوه احد ، مجروح شد ؛ در تاریخ آمده است : دندانهای پیشین رسول خدا- شکست و سرش شکافت و حضرت خون را از صورتش پاک میکرد و میگفت : چگونه قومی که پیامبرشان را درحالى که ایشان را به خدا میخواند ، مجروح کردند و دندانهایش را شکستند ، رستگار خواهند شد ، که در این هنگام خداوند متعال این آیه را نازل فرمود : «لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْء ؛ تو هیچ گونه اختیارى در این امر [عفو کافران ، یا مؤمنان فرارى از جنگ ،] نداری».
تاریخ به نقل از ابوموسی گزارش میکند : همراه رسول خدا- برای جنگ [از مدینه] خارج شدیم . ما شش نفر بودیم و یک شتر داشتیم که یکی پس از دیگری بر آن سوار میشدیم ؛ از این رو پاهایمان مجروح شد . پاهای من نیز زخمی شد و ناخنهایم افتاد ، به ناچار پارچههایی را به پاهایمان بستیم و از آنجا که به پاهایمان این پارچهها را میبستیم این غزوه ، ذاتالرقاع (دارای وصله) نامیده شد.
در غزوه بدر چهارده ، در اُحد نود و شش ، در «بعث الرجیع» یازده ، در ماجرای «بئر معونه» چهل و به روایتی هفتاد ، صحابی به شهادت رسیدند و این یعنی تا سال چهارم هجرت پیامبر- تعداد شهدای اسلام به ۱۶۰ صحابی رسید ؛ شهدایی که شکمهای برخی از آنها دریده شد و برخی دیگر بیش از هفتاد جراحت بر بدنشان نشست و برخی دیگر به دار کشیده شدند .
مسأله آزار بدنی در مدینه به جنگ محدود نشد ، بلکه حتی به کاری پست یعنی مسموم کردن هم رسید ؛ کاری که پیامبر- در مکه هرگز با آن مواجه نشد . در روایتی آمده است : «وقتی خیبر فتح شد ، پیامبر درباره اموری سخن گفت و به آنها فرمود : آیا در این گوسفند سم قرار دادهاید؟ گفتند : بلی ، گفت : چه چیز باعث شد چنین کاری بکنید؟ گفتند : خواستیم اگر دروغگویی [از دستت] راحت شویم و اگر پیامبر باشی هم به تو آسیبی نمیرسد» ، بعضی از اصحاب بر اثر خوردن این گوسفند از دنیا رفتند و پیامبر- حجامت کرد و اثر سم در دهان پیامبر- بود و درد تا سه سال به سراغش میآمد.
ایثار مالی
ویژگی دوران مکه این است که صحابه بر فداکاریهای مالی شکیبایی میورزیدند و اموالشان را رها کرده و به سوی پروردگارشان مهاجرت کردند و کفار اموال مسلمانان را مصادره و خانههایشان را تصرف کردند ، تا جایی که پیامبر- بعد از غزوه فتح و ورود به مکه در پاسخ به اسامه بن زید که پرسید : «ای رسول خدا! فردا در کدام منزل ساکن میشوید؟» ، فرمود : «و آیا عقیل جایی (منزل یا محل اقامت) برای ما گذاشته است؟» .
این ایثار سخاوتمندانه در مدینه نیز ادامه یافت ، کافی است جنگهای پی در پی و شهدایی را که یکی پس از دیگری در نبردهای اسلامی بر زمین میافتادند را به یاد آوریم ؛ به یاد آوریم که چگونه سختیها در مدینه برای مسلمانان بیشتر شد ؛ مسلمان مجاهد میبایست سلاحی فراهم کند و پرچم جنگ را نگه دارد و در هزینههای جنگ مشارکت کند و سپس در کنار گروه مؤمنان بار یتیمان و بیوهزنان را به دوش بگیرد و بدینسان بود که این خوی عزت و غیرت در جان های این مردم زنده و بیدار باقی ماند .
تربیت
اگر ویژگی دوران مکه این است که تک تک صحابه مسئولیت این دعوت [و تبلیغ] را به عهده گرفتند و ایمانی روشن به خدا داشتند و استوار مقاومت مینمودند ، باید گفت که این جنبهها در مدینه به بیشترین حد ممکن ظهور و بروز یافت .
در زمره آیاتی که در مکه نازل شده است ، میخوانیم : ﴿یا أَیّها الْمُزّمِّلُ ، قُمِ الّیْلَ إِلّا قَلِیلا﴾ ؛ اى جامه به خود پیچیده! شب را ، جز کمى ، بپاخیز! و ﴿ وَ مِنَ اللّیْلِ فَتَهَجّدْ بِهِ نافِلَهً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبّکَ مَقاماً مَحْمُوداً﴾ ؛ و پاسى از شب را زنده بدار ، تا براى تو [به منزله] نافلهاى باشد ، امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند . در میان آیاتی که در مدینه نازل شده است میخوانیم : ﴿ مُحَمّدٌ رَسُولُ اللهِ وَ الّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکّعاً سُجّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السّجُودِ﴾ ؛ محمّد- پیامبر خداست و کسانى که با اویند ، بر کافران ، سختگیر [و] با همدیگر مهربانند . آنان را در رکوع و سجود مىبینى . فضل و خشنودى خدا را خواستارند . علامتِ [مشخّصه] آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است .
همچنین میبینیم که خداوند متعال پس از فتح مکه نیز ، آیات توبه و استغفار را فرو میفرستد : ﴿إذا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ ، وَ رَأَیْتَ النّاسَ یَدْخُلُونَ فی دِینِ اللهِ أَفْوَاجًا ، فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنّهُ کَانَ تَوّابَا﴾ ؛ هنگامى که یارى خدا و پیروزى فرارسد ، و ببینى مردم گروه گروه وارد دین خدا مىشوند ، پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبهپذیر است .
بنا بر روایات ، پیامبر- حتی در لحظه جان دادن به اصحابش میگوید : «[بر شما باد به] نماز! نماز! و کنیزانتان!» تا جایی که صدایش پایین گرفت و دیگر زبانش بهوضوح سخن نمیگفت . پیامبر- در آخرین لحظههای حیات به اصحابش چنین وصیتی میکند ؛ چراکه نماز در کلام خداوند متعال ، کلید رستگاری است : ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ، الّذِینَ هُمْ فی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ … وَ الّذینَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ یُحافِظُون﴾ ؛ مؤمنان رستگار شدند ، آنها که در نمازشان خشوع دارند … و آنها که بر نمازهایشان مواظبت مىنمایند . خداوند تبارک و تعالی آن را اولین و آخرین ویژگی مؤمنان بر شمرده است .
یادآوری آخرت
اصحاب پیامبر- در مکه در حالی تلاش میکردند که یاد آخرت همواره پیش چشمشان بود و کلام خداوند متعال بر آنها نازل میشد که : ﴿الْقَارِعَهُ ، مَا الْقَارِعَهُ ، وَ مَا أَدْرَئکَ مَا الْقَارِعَهُ ، یَوْمَ یَکُونُ النّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ، وَ تَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنفُوش﴾ ؛ آن حادثه کوبنده ، و چه حادثه کوبندهاى! و تو چه مىدانى که حادثه کوبنده چیست؟! [آن حادثه همان روز قیامت است] ، روزى که مردم مانند پروانههاى پراکنده خواهند بود ، و کوهها مانند پشم رنگین حلّاجىشده مىگردد .
هدایت الهی در زندگی مسلمانان استمرار مییابد و میبینیم که وحی در مدینه با چنین آیاتی نازل میشود : ﴿یا أَیّها النّاسُ اتّقُواْ رَبّکُمْ إِنَ زَلْزَلَهَ السّاعَهِ شَیءٌ عَظِیم﴾ ؛ اى مردم! از [عذاب] پروردگارتان بترسید ، که زلزله رستاخیز امر عظیمى است .
﴿یا أَیّها الّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکمُ نَارًا وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجَارَهُ عَلَیْهَا مَلَائکَهٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لّا یَعْصُونَ اللهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُون﴾ ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید ؛ آتشى که فرشتگانى بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىکنند و آن چه را فرمان داده شدهاند [به طور کامل] اجرا مىنمایند .
روح اجتماعی
گاهی گفته میشود : زیباترین جلوههای برادری در مدینه بروز یافت . اما انصاف حکم میکند که برادری کریمانهای را که مسلمانان قبل از هجرت در مکه داشتند ، یاد کنیم ؛ اصحاب پیامبر- لباس و غذایشان را با یکدیگر تقسیم میکردند و با تعاون میزیستند و هیچ یک از آنان از بذل مالشان دریغ نمیکردند و هرگز مال ، آنها را از هجرت به سوی پروردگارشان ، باز نداشت .
بنابراین ، مبانی اساسیای که زندگی اسلامی در مکه بر پایه آنها استوار بود ، از قبیل ایمان به خدا و آخرت و عمل صالح و جلوههای این مبانی مانند عبادت و شبزندهداری و تحمل آزارهای جسمی و ایثار مالی و سختیهای روحی ، در مدینه نیز همچنان محکم و استوار باقی ماند و اصحاب ایمان عمیقشان را به خداوند حفظ کردند و عبادت ، مداومت بر تلاوت قرآن ، توبه و استغفار را بیش از پیش تقویت کردند و همچنان با جان و دل پیامدهای تبلیغ دین را تحمل مینمودند و افزون بر گذشته ، مشکلات نظامسازی در مدینه و جهاد در راه خدا هم بر دوش آنها گذاشته شد .
حکومت
نظامسازی در مدینه پیش از هر چیز ترویج ایمان در آن بود و حکومت اسلامی باری بود که اصحاب در آن به این خیال زندگی نکردند که دوران ساختن تمام شده و حالا دوره اجرا است .
اسلام ـ آن قدر که من میدانم ـ چنین تقسیمبندیهایی را نمیشناسد ؛ از این رو اخلاق مسلمانان در مدینه همانطور که در مکه بود ، باقی ماند و آنچه در مدینه بیشتر شد فقط بارهایی جدید بود بر دوشهایی که شبزندهداری و تلاش برای ترویج دین خدا بر روی زمین ، خسته و ناتوانشان ساخته بود .
روش عمل
این حقایق را به این دلیل بازگو میکنم که اهمیت بسیاری در این دوره از تاریخ ما دارند ؛ گاهی این طور به ذهن میرسد که خودسازی در تاریخ اجتماع [اسلامی] یک دوران محدودی دارد و پس از آن ، دوره اجرا فرا میرسد که در آن خیلی به خودسازی توجه نمیشود . اما شواهد زندگی در مکه و مدینه روشی را که باید در پیش بگیریم برای ما آشکار میسازد و حکم میکند که ما باید پیش از هر چیز به استحکام و تقویت ایمان در دلهای خودمان توجه کنیم و ایمان به خدا و آخرت ، توجه به عبادت ، صادقانه به سوی خدا رو نمودن و نماز را به خوبی به پا داشتن ، روش همه ما باشد ؛ چه فرمانده و چه سرباز .
گاهی انسان خیال میکند که پس از آن که مقداری از دین را به دست آورد دیگر به مرتبهای رسیده است که میتواند بیحرکت بماند و نیازی نیست برای بهبود و اصلاح عبادت و افزودن بر دریافتهایش از قرآن و سنت پیامبر- و مناجات با پرودگار در دل تاریکی شب و توبه و استغفار ، تلاش و مجاهده کند و دین برای او به مدیریتی تبدیل میشود که آن نشاط پیشبرنده در آن نیست ؛ نشاطی که فقط از سرچشمه سجود در جان جوشیدن میگیرد .
من احساس میکنم که تفاوت ظریف میان اسلام به عنوان یک دین با دیگر نظامها دقیقاً در همین نقطه است ؛ چه اینکه مهمترین ویژگی اسلام ، خودسازی بیپایان آن است ؛ خودسازی که فرد و گروه را کنترل میکند و همواره آن دو را به کتاب خدا عرضه میدارد ؛ خودسازی که عمر فرد را از عمر اسلام جدا میکند ؛ وقتی من عمر خودم را از عمر دینم جدا میکنم ، آرام میشوم و شتابان پی نتیجه نمیدوم که خودش به اندازه خواهد آمد و خدا هم از من برای پیروزی حساب نخواهد کشید ، بلکه «صدق» مرا محاسبه میکند که او خود ، در کتابش فرموده است :﴿لِیَجْزِیَ اللهُ الصّادِقینَ بِصِدْقِهِم﴾ ؛ تا خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد و ﴿وَ مَا النّصْرُ إِلّا مِنْ عِنْدِ اللهِ﴾ ؛ و پیروزى تنها از جانب خداوند تواناى حکیم است. (رساله الجمعیّه الخیریّه الإسلامیّه، رمضان- شوّال/ ۱۳۸۸ ق / به نقل از بارقهها، ص ۲۵۳)