labelاندیشوران فقهی, تاریخ فقه و فقهاء, فرهنگ و ارتباطات
commentبدون دیدگاه

در خود حوزه، رتبه‌های خودمان را قبول نداریم/ به‌جای عناوین دانشگاهی یک نظام رتبه‌بندی علمی حوزوی تعریف کنیم/ بهترین راه در شرایط فعلی، تنظیم رتبه‌های علمی خاص حوزه است

ما در نهادهای حوزوی یک اتفاقی را دنبال کرده‌ایم و سبب شده طلبه‌ها را به سمت عناوین دانشگاهی برده و از عناوین حوزوی جدا کنند و آن این‌که آمده‌ایم یکسری سطوح علمی به نام هیئت‌علمی تعریف کرده‌ایم؛ یعنی پژوهشکده و دانشکده درست کرده‌ایم و گفته‌ایم افرادی در آن هیئت‌علمی باشند. هیئت‌علمی هم از مربی شروع می‌شود و بعد می‌رسد به استادیار، دانشیار و استاد تمام. مراحلی که در دانشگاه وجود دارد را عیناً در حوزه وارد کرده‌ایم و در کنار آن افرایش حقوق و مزیت شغلی را هم آورده‌ایم.

اختصاصی شبکه اجتهاد: القابی همچون حجت‌الاسلام، آیت‌الله، آیت‌الله العظمی، علامه و… به راحتی به افراد مختلف در حوزه‌های علمیه نسبت داده می‌شود. هر طلبه‌ای که چند سالی وارد حوزه شده و جمعی را دور خود جمع کرده و منبری می‌رود، از این القاب استفاده می‌کند. این در حالی است که در گذشته نه چندان دور بزرگان حوزه از این القاب فراری بودند. در زمان ما بر این القاب، مدارج دانشگاهی نیز افزوده شده است. القابی چون حجت‌الاسلام دکتر به وفور یافت می‌شود که جلوی نام افراد قرار می‌گیرد. حتی بعضا دیده شده که برخی از حوزویان بدون طی کردن مدارج دانشگاهی و صرفا به دلیل شرکت در امتخان سطح چهار حوزه، از عنوان دکتر برای خود استفاده می‌کنند. آنچه در این وانفسا به نظر می‌رسد سر و سامانی است که باید به بازار این عناوین و القاب داده شود. به نظر می‌رسد ضروری است نظامی برای این القاب طراحی شود تا هم جلوی سوءاستفاده‌ها گرفته شود و هم مراجع و اساتید و طلاب هر کدام در جای خود قرار بگیرند. در این مورد، حجت‌الاسلام‌ محمد قطبی، رئیس دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان نیز با ما هم نظر بود. او البته منشأ گرفتاری حوزه به القاب دانشگاهی را چیز دیگری می‌داند.

اجتهاد: القاب حوزوی برای چه رتبه‌ای وضع شده‌اند؟

قطبی: چون این القاب انضباط ندارند در آن دقت نمی‌شود؛ یعنی منطقی که به‌طور معمول از قدیم در حوزه‌ها بازگو می‌شد و شفاهی بیان می‌گردید این بود که سال‌های اول به طلبه‌ها آرام‌آرام حجت‌الاسلام می‌گفتند. سپس به او حجت‌الاسلام‌والمسلمین و بعد آیت‌الله اضافه می‌شد. ولی این القاب نابسامانی دارند؛ یعنی گاهی برای طلبه‌ای که سطح سه و چهار است و معمم شده بود، حجت‌الاسلام‌والمسلمین در بنرهایی که برای سخنرانی دعوت می‌شدند نوشته می‌شد.

از آن طرف، شخصیت‌های علمی داریم که به خاطر اخلاق و نزاکت حوزوی که رعایت می‌کنند، ابا دارند از این‌که با لقب، آن‌ها را نام ببرند، درصورتی‌که در دانشگاه‌ها چنین نیست. در دانشگاه وقتی کسی مدرک دکتری را گرفت همه‌جا مصر است که با آن مدرک از او نام ببرند. نه آنجا اضافه‌تر گفته می‌شود و به دانشجو دکتر می‌گویند و نه کاهش می‌دهند که اگر کسی دکترا دارد اخلاقاً آن مدرک را ننویسند. اتفاقاً این بیان عنوان، احترام به مخاطب است که بدانند سواد و رده علمی او چیست؛ اما در حوزه این‌که برخی القاب خود را کاهش می‌دهند یا تأکید دارند با القاب ساده‌تری از آن‌ها یاد شود و از آن طرف برخی القاب بالاتر از شأن خود را می‌خواهند دارا باشند در جامعه یک آشفتگی ایجاد کرده است. لذا الآن نمی‌توانیم بگوییم که مثلاً حجت‌الاسلام پایین‌تر از حجت‌الاسلام‌والمسلمین است. ولی در درون حوزه به لحاظ این‌که همه حوزوی‌ها همدیگر را می‌شناسند این عناوین رعایت می‌شود.

اجتهاد: آیا نظام‌مندکردن القاب روحانیون، امری مطلوب است یا آن‌که وضعیت فعلی مناسب است؟

قطبی: با نگاه آسیب شناسانه اگر به این مسئله نگاه کنیم یک سردرگمی برای مخاطب ایجاد می‌کند. وقتی کسی در روی منبر قرار گیرد و ندانیم سطح علمی او کجاست، چه باید کرد؟ می‌گوییم منبر کار عمومی است یا مشاوره دینی می‌خواهیم داشته باشیم یا سؤال تاریخی داریم، باید بدانیم رده علمی وی در حدی هست که در پاسخ به پرسش به آن اکتفا کنیم یا نه؟ وقتی ندانیم عنوانش چیست، حیران می‌مانیم؛ اما در نظام پزشکی وقتی مراجعه به یک متخصص می‌شود به نسخه او اعتماد کرده و از داروی او استفاده می‌کنیم. اگر آن هم دارای آشفتگی بود لازم است به چند نفر مراجعه کنیم تا به اطمینان برسیم. این‌که گاهی مردم یک سؤال را از چند روحانی می‌پرسند به دلیل این است که نمی‌دانند رده علمی آن‌ها کفاف می‌دهد برای این پاسخ یا خیر. پس لازم است تعریف دقیق برای عناوین حوزوی انجام شود.

اجتهاد: برای نظام‌مند کردن القاب روحانیون چه تمهیداتی باید اندیشیده شود؟

قطبی: یکی اینکه عناوین علمی با عناوین شهرتی یکی باشد. دوم این‌که عنوان را تعریف کنیم و به عدد اکتفا نکنیم. سوم این‌که ملاحظه معمم بودن یا نبودن و خواهر و برادر بودن را رعایت کنیم.

 ما در نهادهای حوزوی یک اتفاقی را دنبال کرده‌ایم و سبب شده طلبه‌ها را به سمت عناوین دانشگاهی برده و از عناوین حوزوی جدا کنند و آن این‌که آمده‌ایم یکسری سطوح علمی به نام هیئت‌علمی تعریف کرده‌ایم؛ یعنی پژوهشکده و دانشکده درست کرده‌ایم و گفته‌ایم افرادی در آن هیئت‌علمی باشند. هیئت‌علمی هم از مربی شروع می‌شود تا استادیار، دانشیار و استاد تمام. مراحلی که در دانشگاه وجود دارد را عیناً در حوزه وارد کرده‌ایم و در کنار آن افرایش حقوق و مزیت شغلی را هم آورده‌ایم. هرچه مدرک بالاتر باشد حقوق بیشتر داده می‌شود. این یک فضای کشنده‌ای ایجاد می‌کند که حتی من طلبه حوزوی در نهاد حوزوی هم کار می‌کنم، برای این‌که منزلت اجتماعی بالاتری پیدا کنم، تلاش می‌کنم هیئت‌علمی شده و به سمت عناوین دانشگاهی بروم.

اگر می‌خواهیم عناوین حوزوی را درست تعریف کنیم در اعمال این عناوین در نهادهای حوزوی هم باید پیش‌قدم شویم؛ یعنی به‌جای عناوین دانشگاهی، یک نظام رتبه‌بندی علمی حوزوی تعریف کنیم. در خود حوزه، وقتی رتبه‌های خودمان را قبول نداریم، تمسک به عناوین دانشگاهی می‌کنیم. اگر بخواهیم عناوین حوزوی را تعریف کنیم در اجرا باید از خودمان شروع کنیم. البته عناوینی که تعریف می‌کنیم در مجامع علمی کشوری و جهانی باید رسمیت یافته و شناخته شود؛ یعنی رتبه‌های علمی حوزوی را نسبت به همه رتبه‌های علمی دنیا تعریف کنیم. قبلاً می‌گفتند سطح یک، معادل لیسانس است، ولی بعداً معادلش را حذف کردند.

اجتهاد: آیا استفاده از معادل‌های دانشگاهی برای القاب روحانیون مطلوب است یا آنکه باید القاب حوزوی جدیدی برای این امور ایجاد شود یا آنکه همان القاب پیشین حوزوی را منضبط کرد؟

قطبی: ما اگر از اوایل انقلاب که مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه شکل گرفت شروع می‌کردیم به آموزش حوزه‌ها و القاب دانشگاهی را به رسمیت می‌شناختیم ایرادی نداشت. الآن مسیحیت نیز برای خود سبکی از حوزه علمیه دارد ولی عناوین آن همان عناوین دنیایی است. ولی ما یکسری عناوین جایگزین را معرفی کردیم و بر آن پافشاری کردیم. الآن سخت است که به آن عناوین دانشگاهی برگردیم. البته اگر همسان شود منعی ندارد که واژه‌های آن در دنیا یکی باشد. البته تفاوت‌هایی هم در این خصوص وجود دارد. سطح دو که طلبه می‌خواهد بگیرد به اندازه فوق‌لیسانس دانشگاه واحد می‌گذراند. مدارس خواهران با پنج سال همان سطح دو را می‌گیرند. لذا این تفاوت باید در بازنگری‌ها دیده شود.

ولی آن پیشنهادی که مقام معظم رهبری فرمودند که عناوین حوزوی تعریف کنید، اکنون می‌توان براساس آن پیشنهاد پیگیری نمود و عناوین را تولید کرد. البته استقرار آن و معرفی آن به جامعه و شهرت اجتماعی آن ممکن است سالیانی دراز طول بکشد.

البته اگر به القاب سنتی خود که مردم آن‌ها را می‌شناسند مثل حجت‌الاسلام، آیت‌الله، آیت‌الله‌العظمی، مرجع و عالم که در افکار عمومی جایگاه دارند انضباط دهیم می‌توان گفت جایگاه عناوین حوزوی چیست.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست