labelاجتهاد و اصول فقه, اندیشوران فقهی, تاریخ فقه و فقهاء
commentبدون دیدگاه

روش مکتب قم به فقه جواهری اقرب از نجفی‌هاست/ رقیب فقه جواهری، فقه ژورنالیستی و فقه یخ‌زده است

استاد فاضل لنکرانی می‌گوید: اگر بیاییم فقه مرحوم آقای بروجردی، شیخ عبدالکریم حائری، حاج‌آقا مرتضی حائری، آقای داماد، فقه مرحوم امام و فقه مرحوم والد ما را با معاصرین و اقران خود آن‌ها در نجف مقایسه بکنم ادعا می‌کنم روش مکتب قم به فقه جواهری اقرب از نجفی‌هاست.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، کتاب «جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام» تألیف آیت‌الله محمدحسن نجفی معروف به «صاحب جواهر» (متوفای ۱۲۶۶ ه ق) و موضوع «فقه جواهری» از مواردی است که از سوی امام راحل مورد تمجید، تحسین، تأکید و اهتمام فراوان قرار گرفته است. همان‌گونه که از عنوان کتاب «جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام» پیداست، مرحوم صاحب جواهر کتاب خویش را در شرح کتاب «شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام» تألیف «محقق حلی» یا «محقق اول» (متوفای ۶۷۶ ه ق) نگاشته است. این کتاب از بی‌نظیرترین آثار فقهی امامیه است و از زمان نگارش مورد توجه فقهای عظام واقع شده و شروح متعددی همچون «مسالک الافهام» شهید ثانی، «مدارک ألاحکام» سید محمد عاملی، «جواهر الکلام» شیخ محمدحسن نجفی، «مصباح الفقیه» آقا رضا همدانی بر آن نگاشته شده است.

کتاب «جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام» از نظر وسعت تتبع و جمع‌آوری و احاطه به اقوال و دلایل نظریات فقهی علما بر تمام کتاب‌های فقهی برتری دارد. همچنین از نظر توجه و روی آوردن اهل علم و بزرگان از فقهای شیعه کمتر کتابی مانند «جواهر الکلام» توفیق داشته است. «جواهر الکلام» در حالی که یک دوره کامل فقه شیعه می‌باشد، جامع جمیع کتاب‌های فقهی نیز است. در واقع نگارش این کتاب یکی از حوادث عجیب و خارق‌العاده زمان خود می‌باشد؛ این کتاب جامع فروع و امهات مسائل فقهی است و به دلیل همین خصوصیات و ویژگی‌های خاص جواهر الکلام، در تمام مراکز علمی فقهی و نزد دانش‌پژوهان فقه، این کتاب ارزنده وجود دارد. عناصری چون انضباط، بررسی و تتبع در آثار قدما، خردورزی، مصلحت‌نگری، واقع‌بینی و دخالت زمان و مکان در اجتهاد از مؤلفه‌‌های عمده فقه جواهری است.

«هفته‌نامه حریم امام» چندی پیش به مناسبت سالگرد صاحب جواهر در گفتگوهایی با اساتید باسابقه حوزه علمیه قم چون ابوالقاسم علیدوست، محمدجواد فاضل لنکرانی و کاظم قاضی‌زاده، نگاهی به فقه جواهری داشته و از ضرورت پرداختن به آن سخن گفته است. در ادامه بخش‌هایی از از منظرتان می‌گذرد.

رقیب فقه جواهری، فقه ژورنالیستی و فقه یخ‌زده است

استاد ابوالقاسم علیدوست عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این گفتگو با اشاره به دوران زندگی صاحب جواهر و انگیزه وی در تألیف کتاب جواهر الکلام، نقاط ضعف و قوت آن را مورد توجه قرار داده و از تفاوت میان فقه سنتی و جواهری با فقه مدرن سخن گفته است.

استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم می‌گوید: مرحوم امام، مخصوصاً سال اواخر عمرشان که حکومت می‌کردند، به پایایی فقه معتقد بودند؛ یعنی فقه نباید هنجارهای خودش را از دست بدهد و امام این را خطری جدی برای فقه می‌دانست. فقه ژورنالیستی و پوپولیستی را نمی‌توانستند قبول کنند. همچنین به پویایی فقه باور داشتند. اینکه ایشان دائم به اقتضائات زمان و مکان تأکید می‌کردند، بر همین اساس است. به نظرم امام این پایایی و پویایی را در فقه جواهری می‌دیدند؛ یعنی پایاست، از آن جهت که منضبط است و پویاست، از آن جهت که به حوادث واقعه نظر دارد. اگر این فقه دو ویژگی در فقه وجود داشته باشد، قهراً کارا و مانا می‌شود و می‌تواند معضلات را حل کند. پایایی و پویایی فقه جواهری امام را وادار می‌کرد که بر فقه جواهری تأکید کند.

وی تأکید می‌کند: حوزه باید اصول فقه قوی داشته باشد و کاری به زمان این رسالت ندارم که چقدر این کار طول می‌کشد، این بحث دیگری است؛ اما حوزه باید اصول قوی برخوردار و مسلح به سلاح لازم باشد. در اصول بسیاری از مسائل باقی مانده که بحث جانانه و کافی در باب آن‌ها نشده است. حوزه باید میان سه جریان بی‌انضباطی و ژورنالیستی و پوپولیستی و از طرف دیگر از یخ‌زدگی و جمود، راه وسط را انتخاب کند که هم انضباط و هم پویایی فقه را حفظ کند.

موافق تقسیم‌بندی فقه به سنتی و جواهری نیستم

استاد علیدوست در بخشی از این گفتگو تصریح دارد: چندان موافق تقسیم‌بندی فقه سنتی و فقه جواهری نیستم؛ اخیراً عده‌ای هم این تعبیر فقه مدرن را به کار می‌برند که واقعاً تقسیم‌بندی‌ها معنای مشخصی ندارند. فقه سنتی به چه معناست؟ یعنی فقه با تأکید بر هنجارها؟ این خیلی خوب است. آیا فقه سنتی، یعنی پرهیز از نوآوری در فقه؟ اگر این فقه جواهری باشد، غلط است. اصلاً آیا واقعاً در مقابل فقه سنتی قرار می‌گیرد؟! همین‌قدر به شما بگویم که ما سه جریان در فقه داریم. اینکه فقه هنجارهای شناخته شده داشته باشد و از اسناد اربعه خارج نشود، اما ظرفیت اسناد اربعه را به دست بیاورد و استفاده به‌جا از آن داشته باشد و به مقاصد شریعت توجه کند و به اندیشه‌ها و آرای گذشتگان احترام بگذارد و آن‌ها را لحاظ کند؛ از طرفی نگاهش به اقتضائات زمان و مکان باشد؛ کارایی فقه و پیامدگرا بودن گزاره‌های فقهی را در نظر بگیرد و… چنین فقهی مطلوب است و اسمش هر چه می‌خواهد باشد. از نظر من چنین فقهی پایا و پویا و جامع است.

کارهای بسیاری  در فقه، بر زمین مانده است

حوزه باید به این باور برسد که فقه به هیچ وجه نباید از انضباط خارج بشود. به هر حال هر علمی ابزار خودش را دارد و این ابزار باید حفظ بشود؛ اما اصرار بر حفظ انضباط فقهی، به معنای جمود نیست و لذا باید به تکمیل و ترمیم و تکامل فقه فکر کرد؛ یعنی «فقهِ هست» به «فقهِ باید» تبدیل بشود. حوزه باید به این باور برسد که کار زیادی باقی مانده است. نمی‌دانم چرا بعضی‌ها تا بحث فقه می‌شود، می‌گویند: «فقه متورم شده است و باید به سراغ دانش‌های دیگر رفت»! من می‌گویم که این گفته‌ها مانند برخی شعارهای سیاسی است که عده‌ای باید چندتا مرگ بر دیگران بگویند و بعد درود بر دیگری بفرستند!… لازم نیست برای اینکه از ضرورت پرداختن به فلسفه و کلام صحبت کنیم، فقه را بکوبیم. هر کدام از این دانش‌ها را باید در جای خودش بررسی کنیم و به آن‌ها بپردازیم. کار زیادی در فقه صورت گرفته، اما کارهای بسیاری دیگری هم در فقه، بر زمین مانده است.

روش مکتب قم به فقه جواهری اقرب از نجفی‌هاست

استاد محمدجواد فاضل لنکرانی رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در گفتگویی به تبیین شاخصه‌‌های فقه جواهری، علل توجه به فقه جواهری و تسلط کامل صاحب جواهر بر قواعد اصولی و به‌کارگیری آن در کنار قواعد فقهی، می‌پردازد.

استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه یکی از شاخصه‌های فقه جواهری این است که فقیه امامی باید بر فقه اهل سنت تسلط داشته باشد، درباره کتاب «جواهر الکلام» می‌گوید: تمام جواهر بزنگاه‌های اجتهادی هر مسئله‌ای است. از قدیم معروف بود که می‌گفتند: کتاب جواهر به صورت تلگرافی نوشته شده است و همین‌طور است. چون صاحب جواهر در هر بحثی از هر دلیلی، بزنگاه اصلی آن دلیل را مطرح می‌کند و رد می‌شود و نتیجه می‌گیرد. اعتنای به کلمات عامه به این نحو است که صاحب جواهر مراقبت دارد از اینکه روش اجتهادی اهل سنت وارد در فقه شیعه نشود.

اگر کسی با فقه جواهر اُنس داشته باشد، از بسیاری از کتب بی‌نیاز است

استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، جامعیت و تکامل نسبت به کتب گذشته‌ی فقهی خود از خصوصیات کتاب صاحب جواهر دانسته و می‌گوید: انصافاً ایشان یک راه بسیار قوی و مهم آنجا مطرح کرده است. اگر کسی با فقه جواهر انس داشته باشد، از بسیاری از کتب بی‌نیاز است؛ یعنی شاید یکی از جهاتی که امام (ره) این مسئله را مطرح کردند، همین است.

ضرورت جدا کردن حکم اخلاقی از حکم فقهی

وی در بخشی از این گفتگو بیان دارد: ما نمی‌توانیم بگوییم که فقه صاحب جواهر کامل است. یک مقدار تتبع کردم ببینم آیا مثلاً تفکیک بین احکام فقهی و اخلاقی و یا روایات فقهی و یا روایات اخلاقی در کتاب جواهر وجود دارد یا نه، نتوانستم به نتیجه‌ای برسم. یکی از ضرورت‌ها و نیازهای فقه امروز ما جدا کردن حکم اخلاقی از حکم فقهی است که جاهای زیادی در همین بحث صلاه مسافر -که من عمده‌ی آن را هم بحث کردم مورد توجه و نیاز است.

استاد فاضل لنکرانی در ادامه بیان می‌کند: ما اگر بیاییم فقه مرحوم آقای بروجردی و آقای شیخ عبدالکریم حائری و فرزند ایشان مرحوم آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی حائری و آقای داماد، فقه مرحوم امام فقه مرحوم والد ما – این‌ها که در این دهه‌های اخیر از ارکان حوزه قم و مکتب قم بودند- را با معاصرین و اقران خود آن‌ها در نجف مقایسه بکنم می‌خواهم ادعا بکنم که روش مکتب قم به فقه جواهری اقرب از نجفی‌هاست.

اهتمام مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی به کتاب جواهر و فقه جواهری

رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با ذکر خاطره‌ای از اهتمام مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی به کتاب جواهر الکلام و فقه جواهری، بیان داشت: قبل از این‌که مرحوم والد مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) را راه‌اندازی کنند، در مجلس درسشان حلقه‌هایی را تشکیل داده بودند پنج نفره و شش نفره و این‌ها را ملزم کرده بودند که جواهر را مباحثه کنند. این قضیه، خود مهم است یعنی آشنایی با متن جواهر که متأسفانه حوزه علمیه امروز ما طلبه‌ای که حتی در حال خواندن درس خارج هم هست با متن جواهر هم آشنایی ندارد تا چه برسد به این‌که بخواهند شیوه اجتهادی صاحب جواهر را متوجه شوند. همچنین یادم می‌آید قدیم الایام راجع به یکی از مراجع که از دنیا رفته من از کیفیت درس ایشان از شاگردانشان سؤال می‌کردم که یکی از شاگردان ایشان به عنوان تنقیص می‌گفت درس ایشان زائد بر جواهر چیزی ندارد! همان جا یکی از بزرگان گفت اگر واقعاً همین‌گونه باشد که بسیاری از نکات جواهر را مطرح کرده باشد در واقع شما بسیاری از راه را طی کرده‌اید و این کم‌چیزی نیست، یعنی اعتنا به کتاب جواهر بسیار برای فقاهت مهم است.

جواهر، نماد اجتهاد گسترده و جامع و عمیق فقه شیعه در دوران جدید است

استاد کاظم قاضی‌زاده رئیس موسسه فهیم قم در گفتگویی با ارزیابی فقه جواهری و توانایی آن در حل مسائل مستحدثه از حدود و ثغور اجتهاد و نوآوری در حیطه فقه جواهری سخن به میان آورده است.

استاد حوزه علمیه قم درباره کتاب جواهر الکلام می‌گوید: وقتی به مجموعۀ کتب فقهی شیعه نگاه کنیم، جواهر الکلام به لحاظ گستردگی و جامعیت مباحث فقهی و استدلال‌های گسترده‌ای که داشت، در میان کتاب‌های فقهی ما برجستگی خاصی دارد؛ هم به لحاظ عمق و هم به لحاظ گستردگی و جامعیت. شاید بتوان گفت که بزرگ‌ترین شرحی است که بر کتاب شرایع الاسلام از مرحوم محقق نوشته شده و خودش هم مورد توجه علمای بعد از خودش قرار گرفته است. فقه جواهری، اگر با این تعبیر مشهور شده است، بیشتر به این خاطر است که جواهر، نماد اجتهاد گسترده و جامع و عمیق فقه شیعه در دوران جدید است؛ شاید مهم‌ترین و شاخص‌ترین کتابی است که در دوران متأخرین توسط فقهای ما نوشته شده است. از این جهت باید بگوییم که فقه جواهری، یعنی فقهی که به‌صورت سنتی در میان علمای اسلامی وجود داشته است.

آیا فقه جواهری در مقابل فقه مدرن قرار دارد؟

استاد خارج فقه حوزه علمیه قم در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان گفت فقه جواهری در مقابل فقه مدرن قرار دارد؟ اظهار کرد: من این را نمی‌پذیرم که ما یک فقه مدرن در مقابل فقه سنتی داریم. امام(ره) هم‌چنین مطلبی را نمی‌فرماید. نکته این است که در دل فقه سنتی باید این پویایی وجود داشته باشد. بد نیست به این جملۀ امام اشاره کنم که می‌فرماید: «این مسئله نباید فراموش بشود که به هیچ وجه از ارکان محکم فقه و اصول رایـج در حوزه‌ها نباید تخطی بشود. البته در عین اینکه از اجتهاد جواهری به صورتی محکم ترویج می‌شود، از محاسن روش‌های جدید و علوم مورد احتیاج حوزه‌های اسلامی استفاده گردد». معنای سخن امام این است که یک نوع ترکیبی باید بین توجه به اصول فقه سنتی یا فقه جواهری بشود و در ضمن آن، از روش‌های جدید و از مسائل پیرامون هم به لحاظ متدلوژی استنباط و هم به لحاظ گستردگی موضوعات و خصوصیاتی که در علوم جدید در کشف موضوعات هست، باید بهره ببریم.

فقه اجتهادی نه فقه التقاطی!

وی ادامه داد: گاهی تعبیر فقه پویا را در برابر فقهی به کار می‌برند که فقیه، فقط به اصول رایج استنباط فقهی توجه دارد و به مسئلۀ زمان نگاهی ندارد. در حقیقت آن فقه‌اش، فقه سنتی هم نیست. گاهی هم بعضی‌ها وقتی پویا یا فقه انقلابی یا دوران جدید را مطرح می‌کنند، در حقیقت فقه را در ذیل مسائل جدید تعریف می‌کنند. به‌طوری که فقیه به دنبال اجتهاد نیست؛ بلکه به دنبال آن است که آنچه دنیای جدید می‌طلبد، یا آنچه حکومت‌ها می‌طلبند، همان‌ها را از فقه بیرون بکشد. یک نوع فقه التقاطی است و نه فقه اجتهادی. این یکی از آفت‌هایی است که امروزه باید به آن توجه کرد. گاهی حتی مراکز فقهی ما به افراد پژوهشی را سفارش می‌دهند و می‌گویند بر اساس این پژوهش به این نتیجه باید برسید! اگر به فقیهی بگوییم که در این موضوع اجتهاد کن تا به این نتیجه برسیم، این اسمش اجتهاد نیست. این کار، به دنبال توجیه است.

باید اجتهاد مصطلح همراه با بینش اجتماعی باشد

رئیس موسسه فهیم با تأکید بر اینکه اجتهاد مصطلح ما باید همراه با بینش اجتماعی باشد، بیان کرد: در دوران پس از انقلاب اسلامی بعضی از کسانی که بهره‌های اندکی از فقه داشتند، به این شیوۀ توجیه مسائل اجتماعی بر اساس بعضی از داده‌های سستی که از فقه داشتند، روی آوردند. شاید بستر طرح فقه جواهری برای احتراز از این قضیه بوده است. بعضی‌ها به تعبیری، روشنفکری در فقه را با توجیه‌گری نسبت به مسائل اجتماعی بر اساس فقه اشتباه گرفتند. ما باید این دوتا را از هم جدا کنیم.

استاد قاضی‌زاده افزود: متأسفانه بخشی از کسانی که قدرت یا پولی برای تحقیق دارند، تحقیقاتی را در حوزە فقه می‌طلبند که نتایج آن را از قبل به محقق دیکته می‌کنند. این یکی از مسائلی است که باید به آن توجه داشته باشیم. این اسمش اجتهاد نیست. این اسمش توجیه‌گری است. باید این دو مسئله را مورد توجه قرار داد. نه بی‌توجهی به مکان و زمان و علوم جدید و روش‌های جدید در فقه و نه توجیه‌گر شدن استنباط ما نسبت به هر آنچه دنیای جدید یا قدرتمندان یا زورمداران از زاویە فقه می‌خواهند؛ اگر این دو را کنار بگذاریم، آن فقه مطلوب، فقهی می‌شود که هم سنتی است و هم در دل خودش پویایی دارد و می‌تواند مسائل را بیش‌ازپیش در عرصه‌های فردی و اجتماعی حل کند.

از نظر امام خمینی پویایی از قدیم در فقه سنتی و جواهری بوده است

استاد مسیح بروجردی نیز طی سخنانی می‌گوید: امام (ره) روش فقهی فقه پویا را نمی‌پسندد. روشی که امام آن را می‌پسندد آن است که پویایی را از فقه سنتی استخراج می‌کند و معتقد است فقه سنتی پویاست. در واقع امام با یک مکانیزم و روشی می‌گوید خصوصیتی در فقه سنتی وجود دارد که باعث پویایی فقه می‌شود.

نوه امام خمینی همچنین بیان می‌کند: فقه پویا، روشی درون فقه شیعه است و بدون اینکه درگیر مسأله قیاس و کمک گرفتن از علل احکام باشد، دغدغه‌هایی دارد و به دنبال حل کردن دغدغه‌هایی است که در مسائل جامعه پیش می‌آید. ضمناً احکامی که قرار است صادر گردد باید مورد پذیرش عقل و عقال و عرف و جامعه قرار بگیرد.

این استاد حوزه علمیه قم می‌افزاید: امام خمینی(ره) می‌گوید که من معتقد به فقه پویا نیستم؛ بلکه معتقد به فقه سنتی هستم و خصوصیت فقه سنتی این است که با متن ادله کار دارد و اگر استدلال فقه پویا از متن روایات و آیه نباشد من به آن معتقد نیستم؛ زیرا ما نمی‌توانیم از بیرون و از خودمان به ادله شرعی اضافه کنیم. با توجه به صحبت‌های امام نتیجه می‌گیریم که ایشان فقه پویا به معنایی که ادله خارج از متن آیه و روایت بیاید را قبول نداشته و معتقد بوده که پویایی در فقه جواهری از قدیم بوده است.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست