labelاقتصاد و بازار, دیدگاه و گزارش
commentبدون دیدگاه

صفویه؛ دوره تقویت فقه اقتصادی حکومتی/ شهید صدر بیان‌گذار اندیشه مدون اقتصاد اسلامی است/ مرز فقه و حقوق اقتصادی با نظریه اقتصاد اسلامی شفاف نیست/ در روش‌شناسی فقه اقتصاد اسلامی عقب هستیم

به نظر می‌رسد بحث‌های اندیشه اقتصاد اسلامی و اندیشه اقتصادی متفکران شیعه یک روند رو به رشدی داشته است منتها شاید یک سری از دغدغه‌های معرفت شناسی داریم شاید هنوز مرزهای فقه اقتصادی یا حقوق اقتصادی با نظریه اقتصاد اسلامی خیلی شفاف نشده است.

به گزارش شبکه اجتهاد، محمد جواد توکلی استاد گروه اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ۲۰ اردیبهشت ۹۷ در کمسیون علوم انسانی، کنگره بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی به ارائه مقاله خود با عنوان«شخصیت‌ها و آثار عالمان شیعه در علم اقتصاد» پرداخت. آنچه در پی می‌آید مشروح سخنان وی در ارائه گزارشی از این مقاله است:

تقسیم بندی ادواری رهیافت‌های اقتصادی شیعیان

سرفصل‌های مقاله به اختصار عرض می‌کنم راجع به ادوار بررسی تحول اندیشه اقتصادی و تفکیکی بین رهیافت‌های اقتصادی شیعیان در قرون وسطی و پس از آن که در این مقاله شده است. پس از قرون وسطی چند برهه را تفکیک کرده‌ایم، پیش از صفویه، صفویه، مشروطه و اندیشه اقتصادی معاصر.

شاید خیلی وقت نباشد که بر روی تصویر کلان تاریخ عقاید اقتصادی متمرکز بشوم، ولی چون بحث ما بحث علما است به‌گونه‌ای دایره بحثی من عمدتاً پس از غیبت کبری و حوالی غیبت کبری است همانند بحث متفکرانی مثل فارابی و شیخ صدوق؛ البته تقسیم بندی انجام شده تا شهید صدر و اقتصاد دانان معاصر نیز ادامه دارد.

در خصوص تفکیکی که شده است تفکیک بین قرون وسطی و پس از آن به دلیل ادعایی است که یکی از مورخان تاریخ عقاید اقتصادی مطرح کرده است به نام شومپیتر که گفته است ما یک شکاف ۵۰۰ ساله در تاریخ عقاید اقتصادی داریم در اواخر قرون وسطی.

مثلاً چیزی در حدود سال ۵۰۰ میلادی تا حول و حوش ۱۲۰۰ میلادی که مکتب اقتصاد مسیحی اسکولاسیک می‌آیند می‌گویند ۵۰۰ سال انگار هیچ تفکر مستقل اقتصادی نداریم. خیلی از اندیشمندان مسلمان نوشته‌اند که دوره قرون وسطی بوده است در اندیشه غرب در واقع دوره علم در دوره اسلامی بوده است.

تمرکز بر روی نظرات اقتصاددانان و فلاسفه شیعه

تمرکز بنده در ارائه نظریات خود بر روی بحث متفکران شیعه و بخصوص فلاسفه شیعه است. شواهد تاریخی نشان می‌دهد که خیلی از مفاهیمی به صورت مشترک در میان اقتصاددانان شیعی و اهل سنت مطرح بوده‌است که البته بنده بر روی بحث شیعه متمرکز شده‌ام.

بحث‌هایی در خصوص تقسیم‌کار، تخصص گرایی، قیمت بازاری، عرضه و تقاضا، وظائف پول، مالیات ستانی و مسائلی از این دست در ادبیات فقها و اندیشمندان مسلمان یافت می‌شود؛ به خصوص در آراء متفکران شیعه و فلاسفه شیعه مثل ابن سینا این امر مشهود است.

ما وقتی آثاری همانند اکئونایست نگاه می‌کنیم می‌بینم تقریباً به ابن رشد و ابن سینا در همه آثار شان اشاره کرده‌اند. در جایی مورخین اعتقاد دارند که برخی از اندیشه‌های مسلمان و شیعیان عملاً گرفته شده است و به نام کسانی مثل آدام اسمیت ارائه شده است.

اندیشه اقتصادی فقهای شیعه استمرار دیدگاه‌های اقتصادی قرآن و سنت است

شاید اندیشه اقتصادی فلاسفه مسلمان و فقهای شیعه استمرار دیدگاه‌های اقتصادی است که در قرآن و سنت مطرح‌شده است و آن اندیشه‌ها را به صورت مشخص فرموله و ارائه‌شده است.

اگر بخواهم به اختصار به اندیشه‌ها اشاره‌کنم، پیش از قرون وسطی و یا در قرون وسطی فلاسفه برجسته‌ای داریم از جمله فارابی، ابن مسکویه و از جمله ابن سینا که شما رگه‌های اندیشه اقتصادی را می‌توانید در مدینه فاضله فارابی ببینید، در تدبیر منزله مسکویه کتاب تجارب الامم و تهذیب الاخلاق ببینید. در کارهای ابن‌سینا می‌شود این‌ها را دید.

به طور مثال اگر ما نظریه تقسیم‌کاری که عمدتاً با آدام اسمیت شناخته می‌شود در کارهای فارابی به آن اشاره‌شده است، در نظریه عدالت فارابی می‌توانیم برخی از نظریه‌هایی که در اقتصاد متعارف هم آمده است را مشاهده کنیم.

ذخایر عمیقی در زمینه فلسفه اقتصاد اسلامی داریم

بحث وظائف دولت، بحث عقلانیت اقتصادی الآن فرصت نیست و گرنه به نظر بنده ما یک ذخیره عمیقی در بحث‌های فلسفه اقتصاد اسلامی راجع به مفاهیمی مثل مفهوم عقلانیت داریم که یکی از حوزه‌های کاری بنده هم بوده است.

وقتی نگاه می‌کنیم در واقع فلاسفه مسلمان به این نکته توجه داشته‌اند که ما از نوعی عقلانیت نقص رنج می‌بریم و اگر بخواهیم تحت تأثیر امیال باشیم، عملاً مدل‌های رفتاریمان دچار مشکل می‌شود و بحث تقوا و مدل‌های کنترل رفتاری را می‌شود رگه‌های آن را در بحث نظریات فلاسفه مسلمان دید.

فقهای شیعه در قرون وسطی مثل شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و محقق حلی که برخی از این‌ها را به صورت مستقیم به آثارشان مراجعه کرده‌ام که به نظر بنده در این آثار خیلی کم‌کار شده است و کارهای ثانویه‌ای که شده است خیلی دقیق نیست.

بحث تدبیر منزل در آثار ابن سینا

شاید برای کار ابن‌سینا فقط یک روز جست و جو کرده‌ام تا ببینم چیزی که در خصوص تدبیر منزل دارد و در کجا این بحث آماده است؛ در آخر در نرم‌افزار نور پیدا کردم که در مجموعه کتاب بحث تدبیر منزل ابن‌سینا آمده است و در مقاله استفاده شد.

برخی از اندیشه‌های اقتصادی که علما داشته‌اند در اینجا تفکیک‌شده است، بین اندیشه حقوق اقتصادی با نظریه اقتصاد اسلامی تفکیک قائل شده ایم که شهید صدر نیز به‌گونه‌ای این تفکیک انجام می‌دهد. به‌طور مثال بحث نظریه کفایت زکات، بعد معنوی زکات، نوسانات طبیعی و معنوی مصنوعی قیمت را که نمی‌توانم وارد شوم.

کارهای فلاسفه شیعه می‌تواند مدلی برای الگوی اسلامی پیشرفت باشد

اصول حاکم بر مالیات‌های اسلامی، بحث شکست بازار و لزوم مداخله دولت، بحث نظریه قیمت، عدالت که حتی در دیدگاه‌های شیخ مفید می‌توانیم بحث همبستگی رشد و عدالت را پیدا کنیم و روی آن تئوری سازی کنیم و جلو ببریم. بحث تقسیم‌کار خواجه نصیر حتی مثال‌های عینی می‌زند که خیلی بحثش جلوتر از آدام اسمیت است و مثال‌های جالبی دارد.

نکته‌ای که شاید در حال حاضر بسیار مطرح‌شده است و تیتر آن را من داده‌ام، به نظر می‌رسد که کارهای فلاسفه مسلمان و شیعه مثل فارابی و ابن‌سینا راجع به مدینه فاضله می‌تواند مدل و نظریه‌ای برای پیشرفت فضیلت محور را برای ما معرفی کند و ما بتوانیم بر اساس این در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از این نظریه استفاده کنیم.

صفویه؛ دوره تقویت فقه اقتصادی حکومتی

اما در اندیشه اقتصادی شیعیان بعد از قرون وسطی یک تحولی در دوره صفویه وجود دارد که به نظر می‌رسد وقتی به تاریخ عقاید نگاه می‌کنیم، می‌بینیم علما مورد مشورت حکام قرار گرفتند و در معرض یک هجوم‌هایی قرار گرفتند به همین دلیل اندیشه‌های اقتصادی‌شان تبلور پیداکرده است.

به طور مثال در دوره صفویه چون حاکمان صفوی مثل محقق کرکی به علما اقبال نشان دادند، این اندیشه‌ها گسترش پیدا می‌کند. یا در دوره اواخر قاجار، وقتی استعمار انگلیس به ایران هجوم می‌آورد همانند مرحوم آقانجفی، مرحوم مدرس اندیشه‌های حمایت گرایانه از تولید ملی که در حال حاضر نیز بحث اقتصاد مقاومتی داریم رگه‌های آن را در اواخر قاجار می‌بینیم.

بنده هم آن را با این عنوان آورده‌ام که غیر از اندیشه علمای شیعه مثل دوانی، دشتکی و دیگران وقتی به علمای صفویه می‌رسیم می‌بینیم که فقه اقتصادی حکومتی تقویت می‌شود به خاطر اینکه علما مخصوصاً شیعه که در حاشیه بوده‌اند مقداری مورد مشور قرار می‌گرفتند.

مبانی فلسفی اقتصاد اسلامی در آثار ملاصدرا

شاید یکی از چیزهایی که بنده نیز تعجب کردم بحث ملاصدرا بوده است، مقداری روی اندیشه‌های او متمرکز شویم، برخی از مبانی فلسفی اقتصاد اسلامی را می‌شود در نظریات ملاصدرا پیدا کرد.

به طور مثال بحث ضرورت پیوستگی اقتصاد و اخلاق در جامعه اسلامی، وظیفه اصلی حکومت، تقسیم سعادت به دنیوی و اخروی، تقسیم شقاوت به دنیوی و اخروی و مسائلی از این دست در آثار ایشان دیده می‌شود؛ نظریه عقلانیت به گونه‌ای بر اساس دیدگاه‌های ملاصدرا در مقاله آمده است.

اهتمام علما نسبت به حمایت از تولیدات جامعه اسلامی

یک قسمتی هم در خصوص بحث علمای مشروطه و نظریه حمایت از تولید جامعه اسلامی است؛ این عنوان جامعه اسلامی را با عنایت آورده‌ام چون در دیدگاه علما وقتی نگاه می‌کنید خیلی کشورهای اسلامی مفهوم پیدا نکرده است و چیزی که وجود دارد جامعه اسلامی است.

به عبارت دیگر گویی علما به سمت اتحاد مسلمان‌ها نگاه می‌کردند و بیاناتشان به سمت حمایت از تولید اسلامی است که رگه‌های این نظریه را در بحث میرزای شیرازی می‌بینم.

سپس موج دوم را در علمای اصفهان می‌بینیم که بیانیه پنج ماده‌ای صارکرده و شرکت اسلامیه ایجاد می‌کنند؛ آخوند خراسانی و آیت‌الله سید محمدکاظم یزدی نیز در این عرصه وارد می‌شوند و فتاوایی در حمایت از تولید ملی می‌دهند؛ این جلوه‌های برجسته‌ای از نظریات اقتصادی فقهای شیعه است که ما کمتر بر روی آن کارکرده‌ایم.

در دوره پهلوی هم مرحوم ملاعلی کنی، آیت‌الله مدرس، آیت‌الله کاشانی در این زمینه اهتمام داشتند که در مقاله به آن پرداخته‌شده است.

شهید صدر بیان‌گذار اندیشه مدون اقتصاد اسلامی است

در یک‌ قسمتی از مقاله بر روی اندیشه معاصر اقتصاد اسلامی کار کرده ام و من اینجا ادعا کرده‌ام که مبدأ اندیشه مدون اقتصاد اسلامی را باید شهید صدر دانست و بعد از شهید صدر نیز به‌گونه‌ای نظریه ایشان بسط پیدا کرد ولی شاید بخشی از قسمت‌های نظریات شهید صدر را به خوبی کار نکرده‌ایم.

کتاب‌های شهید صدر را خیلی در حوزه‌های علمیه نمی‌خوانند. حتی موسسه امام خمینی(ره) که قبلاً کتاب‌های شهید صدر جزو کتاب‌های درسی‌اش بود اکنون دیگر نیست.

از این جهت شهید صدر را شایسته نام بنیان‌گذار اقتصاد اسلامی می‌دانیم که یک تبیین نظام‌مندی از اقتصاد اسلامی دارد، بحث نظریات مختلفی که دارد مثل نظریه منطقه الفراغ، نظریه توزیع قبل از تولید و توزیع بعد از تولید و بحث‌های باز تولید، بحث روش کشفی، نظریه عدالت و توازن اجتماعی از جمله آنها است.

بهره‌مندی اقتصاددانان معاصر از اندیشه‌های شهید صدر

تأمین اجتماعی، قواعد اساسی اقتصاد اسلامی، الگوی بانکداری و دیدگاه شهید صدر در نظریات اقتصاددانان معاصر گسترش پیداکرده است. همانند آقای عباس میرآخور که بحث الگوی مشارکت در سود و زیان یا PLS را بر مبنای اندیشه‌های شهید صدر گسترش داد و به عنوان یکی از نظریات پایه در صندوق جهانی پول پذیرفته‌شده است.

تحلیل نهایی بنده این است که از تحلیل تاریخی چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟ به نظر می‌رسد که در شکل‌گیری و تکامل اندیشه‌های اقتصادی متفکران شیعه فراز و فرودهایی داشته‌ایم که وقتی علما با موضوعات درگیر شده‌اند و احساس خطر کرده اند، این اندیشه‌ها گسترش پیدا کرده است.

شاید اندیشه‌ای که در حال حاضر به واسطه وقوع در تحریم از سوی رهبر معظم انقلاب با عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح شده است مشابه همان اندیشه‌ای است که اواخر قاجار در بحث حمایت گرایی از اقتصاد جامعه اسلامی مطرح‌شده است.

غفلت علمای شیعه نسبت به فقه اقتصاد حکومتی

اما به نظر می‌رسد که ورود علمای شیعه به عرصه نظریه پردازی خیلی سیستماتیک نبوده است، گاهی افول پیداکرده است؛ احساس می‌کنم در مباحث فقه اقتصادی عمدتاً به سمت فقه اقتصادی فردی تمایل پیدا کرده است و موضوعات فقه اقتصاد حکومتی خیلی برجسته نشده است.

به طور مثال شاید فقهای ما در حال حاضر جواب نداده‌اند که اگر شخصی ۲۵ هزار سکه بهار آزادی در شرایط تحریم اقتصادی خرید آیا نباید بخش زیادی از آن را به عنوان مالیات از او بگیریم؟ داستان مالیات‌های حکومتی چیست؟

مقاله‌ای نوشته‌ام که بگویم بحث زکاتی که مطرح شده است با همین داستان می‌توانیم در فقه حکومتی مالیات بر سفته بازی در بازار سکه و ارز بیاوریم. این قسمت‌ها قسمت‌هایی است که باید برجسته شود.

مرز فقه و حقوق اقتصادی با نظریه اقتصاد اسلامی شفاف نیست/ در روش‌شناسی فقه اقتصاد اسلامی عقب هستیم

به نظر می‌رسد بحث‌های اندیشه اقتصاد اسلامی و اندیشه اقتصادی متفکران شیعه یک روند رو به رشدی داشته است منتها شاید یک سری از دغدغه‌های معرفت شناسی داریم شاید هنوز مرزهای فقه اقتصادی یا حقوق اقتصادی با نظریه اقتصاد اسلامی خیلی شفاف نشده است.

در حوزه‌های روش‌شناسی فقه اقتصادی و فقه حکومتی و فقه اقتصاد اسلامی خیلی جلو نرفته‌ایم. روش کشفی شهید صدر مدام بحث شده است ولی خیلی بر روی آن تمرکز کافی صورت نگرفته است.

با این وجود احساس می‌کنم که یک ذخیره ارزشمندی در فلاسفه مان و فقهای شیعه داریم که اگر از این ذخیره و گنج بی پایان استفاده کنیم، مدل سازی کنیم، نظریه پردازی کنیم، می‌توانیم بر اساس مقتضیات روز خیلی از نظریه‌های اقتصاد اسلامی را به عنوان نظریه‌های تدبیری عرضه کنیم.

یکی از آفات‌هایی که در تاریخ عقاید اسلامی نوشته‌اند این است که گفته‌اند هرچه که غربی‌ها گفته‌اند قبلاً متفکران ما گفته‌اند. به نظر بنده این یک اشتباه راهبردی است.

در این مقاله استدلال شده است که اقتصاد اسلامی یک اقتصاد اخلاقی بوده و سعی شده است نقصان عقلانیت با اخلاق جبران شود ولی ما در طراحی‌های مدل سازی‌مان گاهی اوقات این اخلاق خیلی داخل ساختار سازی اقتصادمان نیامده، چارچوب‌های حقوقی‌مان به سمت اخلاق جلو نبرده‌ایم.

به نظر می‌رسد اگر ما بتوانیم اندیشه اقتصادی اصیل فلاسفه و فقهای شیعه را احیا کنیم، مدل‌سازی کنیم و بر مسائل و مشکلات روز تطبیق کنیم، این اندیشه می‌تواند به عنوان یک اندیشه در عرصه جهانی عرضه شود و به عنوان مدل مطرح کنیم. وسائل

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: سیدمحمدباقر, صدر، سید محمد باقر
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , , , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست