به باور یک استاد حوزه علمیه قم، فقها برای اعلام نظر تخصصی خود برای تعطیلی موقت برخی از مصادیق عبادات و تعظیم شعائر، ناگزیر به مراجعه به نظرات کارشناسی پزشکان و مبنا قرار دادن آنها هستند و در روزهای گذشته هم تعطیلی درس برخی مراجع مستند به نظر کارشناسی پزشکان بود.
به گزارش شبکه اجتهاد، ویروس کرونا مرزهای جغرافیایی را پشت سر گذاشت و با مقداری سهلانگاری وارد ایران شد، زمان زیادی نگذشت که ایران رتبه دوم را در میان کشورهایی که به دلیل این بیماری قربانی میدهند، به دست آورد. در این برهه توجه به اصول بهداشتی بیش از هر زمانی اهمیت دارد، اما به گفته پزشکان انجام مناسک مذهبی جمعی مانند نماز جماعت، شرکت در هیئت و زیارت حرمها میتواند موجب افزایش ابتلا به این ویروس شود، چراکه تنفس هوای آلوده و لمس اشیا از راههای انتقال آن است.
ایرناپلاس گفتوگویی درباره چگونگی رویارویی نهادهای دینی در مواجهه با شیوع کرونا با حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری، عضو هیئت علمی دانشگاه باقر العلوم (ع) انجام داده است که در ادامه میخوانید.
بیماری کرونا از راه تنفس در اماکن عمومی منتقل میشود و تجمع مردم برای انجام برخی از مناسک دینی مانند زیارت، هیئت و نماز جماعت ممکن است باعث شیوع بیشتر این بیماری شود. نظر دین در این گونه مواقع چیست و آیا مصلحتهای اجتماعی و تعطیلی برخی مناسک پیشبینی شده است؟
الویری: در باره این پرسش مهم، بیان این مقدمه لازم است که از نظر دینی احکام شرعی را باید در سه مرحله متفاوت ولی متناوب در نظر گرفت: یعنی مرحله جعل اولیه از سوی خداوند، فعلیت یافتن آن برای مکلف و عمل به آن (امتثال) از سوی مکلف. این احکام گاه در مرحله سوم یعنی مرحله عمل کردن به آن، با هم ناسازگار و غیرقابل جمع میشوند، به گونهای که عمل به یکی از آنها، عرصه را بر دیگری تنگ میکند و انسان مکلف در این مرحله یا قدرت انجام هر دوی آنها را دارد ولی به هر دلیلی انجام هر دو را به مصلحت نمیداند و لذا مردد است که کدام را انجام دهد و کدام را ترک کند (تزاحم اهتمامی) یا به استناد قرائن و شواهد مختلف درمییابد که توان انجام هر دو را ندارد و خود را در برابر یک دوگانه میبیند که باید تنها یکی از آن دو را برگزیند (تزاحم امتثالی). باید توجه داشت که در هیچ یک از این حالتها، حکم شرعی تغییر نمیکند.
این دوگانهها، که در فقه اسلامی از آنها با عنوان تزاحم یاد میشود، ذیل مباحثی همچون ازدحام مانع از انجام حکم شرعی (مانند دوگانه بوسیدن حجرالاسود و دوری جستن از ازدحام دردسرآفرین طوافکنندگان)، دوگانههای پرداخت بدهی طلبکاران در صورت عدم امکان پرداخت همه بدهی به همه آنها، دوگانههای عمل به اجزای یک وصیتنامه در صورت ناممکن بودن عمل به صورت کامل به آن و دوگانههای چگونگی استفاده از مشترکات فضای عمومی مانند کوچه مشترک بین چند نفر در صورت کافی نبودن فضا برای همه ذینفعان مورد بررسی فقهای بزرگوار قرارگرفته است.
ولی بحث دوگانهها (تزاحم) در اصول فقه بسیار گستردهتر و دقیقتر در ساحت نظری مورد توجه است و منشأ یک سلسله بحثهای مبنایی، پرجاذبه و اثرگذار شده است. اصولیان بر این پایه که دو سوی این دوگانه چه وضعیتی دارند و نوع رابطه آنها با یکدیگر چگونه است، بحثهای دقیقی مطرح کردهاند تا روشن سازند در صورت روبهرو شدن با این دوگانهها، کدام سوی آن را باید برگزید.
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]
فقها برای اعلام نظر تخصصی خود برای تعطیل موقت برخی از مصادیق عبادات و تعظیم شعائر ناگزیر به مراجعه به نظرات کارشناسی پزشکان و مبنا قرار دادن آنها هستنددر این نوع رویدادها نظر چه کسانی متنفذ و ارجح است، پزشکان و متخصصان یا فقها؟
[/box]
بر پایه مباحث علم اصول، اگر هر دو حکم از نظر اهمیت همسان باشند، مکلف به انتخاب خود میتواند یکی از دو سوی این دوگانه را برگزیند، ولی در صورت برتر بودن یکی از آنها بر دیگری نزد شارع مقدس، اصولیان با توجه به مؤلفههای مختلف، نظر خود را در باره گزینه برتر اعلام میکنند. تشخیص این برتری بر اساس مؤلفههایی صورت میگیرد که مهمترین آنها عبارت است از: عقلی یا شرعی بودن دلیل برتری یک حکم نسبت به دیگری، دارای ملاک بودن یا نبودن دو حکم که امکان عمل به هر دو نیست، وضعیت هر یک از دو حکم از نظر ویژگیهایی همچون: وجوب و استحباب و اباحه، امر بودن یا نهی بودن، هنجاری بودن یا وصفی بودن (تکلیفی یا وضعی بودن)، تنگنای زمانی داشتن یا نداشتن (واجب مضیق یا موسع بودن)، الزامآور بودن یا اختیاری بودن (واجب تعیینی و تخییری)، جایگزین طولی یا عرضی داشتن یا نداشتن هر یک از آنها (بدل داشتن)، عینی یا کفایی بودن، حق الله بودن یا حق الناس بودن، منوط به قدرت عقلی بودن یا منوط به قدرت شرعی بودن، تقدم زمانی داشتن یا نداشتن انجام یکی از دو حکم نسبت به دیگری، همیشگی یا موقت بودن ناسازگاری دو حکم با یکدیگر، چرایی ناتوانی مکلف از انجام همزمان دو حکم (اتحاد وجودی متعلقهای دو حکم، مقدمه بودن یکی برای دیگری و دیگر موارد)، روح و حکمت و مقاصد شریعت در هر یک از دو حکم، و سرانجام گستره تعلق هر یک از دو حکم (مشخص ساختن این که هر یک از دو حکم متعلق به کدام گسترده از قلمروهای پنج گانه شریعت است: پاسداشت دین، پاسداشت عقل، پاسداشت نفس، پاسداشت نسل، پاسداشت مال).
ملاحظه میفرمایید که سخن گفتن در باره برگزیدن یکی از دو گزینه در صورتی که عمل به هر دو ممکن نباشد، چندان آسان نیست. بر پایه پرسش خوبی که مطرح کردهاید، ما نیز اکنون با یک دوگانه روبهرو هستیم که انجام هر دو ممکن نیست؛ انجام برخی از مناسک دینی مانند رفتن به زیارت و هیئت و مسجد از یک سو و جلوگیری از شیوع یک بیماری واگیر به نام کرونا که از راه تنفس در اماکن عمومی منتقل میشود، از سوی دیگر. هر چند در این دوگانه قطعا دین پیشبینیهایی دارد و شاید تردیدی هم در پاسخ نهایی آن وجود نداشته باشد و همه بدانند که حفظ جان و پرهیز از تضییع حق دیگران واجب است و اینگونه امور مذهبی که به آن اشاره کردهاید، امور مستحبی دارای جایگزین هستند و تردیدی در اولویت حفظ جان خود و دیگران وجود نداشته باشد، ولی فرایند رسیدن به پاسخ استوار و قابل اعتماد در این زمینه بسیار پیچیده و نیازمند دقتنظرها و دانش دینی درخور است. بنابر این باید عرض کنم که پاسخ دقیق پرسش شما را باید از فقهای بزرگوار طلب کرد و از نظر اخلاق علمی زیبنده نیست افراد غیرمتخصص مثل بنده به راحتی در این باره اظهار نظر کنند.
در این نوع رویدادها نظر چه کسانی متنفذ و ارجح است، پزشکان و متخصصان یا فقها؟
الویری: گرچه رویکرد عموم فقها و اصولیان این است که کاربست اصول و ضوابط تدوین شده در منابع فقهی و اصولی برای برگزیدن یکی از دو سوی دوگانههایی که در پرسش قبلی به آن اشاره شد، بر عهده خود مردم است، ولی با توجه به پیچیدگیهای کنونی جوامع بشری از یک سو و ضرورت اخذ تصمیم عمومی برای همگان از سوی دیگر، نمیتوان به آسانی این تصمیم را به خود مردم وانهاد. در ماجرای شیوع کرونا هم، همچون هر رویداد دیگر سزاوار است که هرکس در قلمرو تخصصی خود اظهار نظر کند. اظهار نظر تخصصی درباره واگیربودن این بیماری و خطرآفرین بودن یا نبودن حضور در محافل عمومی بیتردید برعهده پزشکان است و اظهار نظر دیگران در این زمینه فاقد اعتبار است. ولی توصیه به ترک زیارتها و مراسم عبادی جمعی مانند نماز جماعت و دعاها بهتر است از سوی متولیان امور دینی صورت بگیرد. البته تردیدی نیست که فقها برای اعلام نظر تخصصی خود برای تعطیل موقت برخی از مصادیق عبادات و تعظیم شعائر ناگزیر به مراجعه به نظرات کارشناسی پزشکان و مبنا قرار دادن آنها هستند. همان طور که بحمدالله در روزهای گذشته شاهد بودیم برخی از مراجع که نسبت به تعطیل تدریس خود و توصیه به حضور کمتر مردم در اماکن عمومی هشدار دادند، نظر خود را مستند به نظر کارشناسی پزشکان کرده بودند. پس نظر هر کدام از فقها و پزشکان در جای خود اهمیت دارد و به تعبیر شما ارجح است.
به نظر شما درباره اجرای مناسک دینی در شرایط بحرانی -مانند امروز- و مثلا تعطیلی موقت حرمهای مقدس مانند مشهد و قم و نمازهای جمعه، حکومت باید تصمیم بگیرد یا مراجع؟
الویری: مرجع تصمیمگیری درباره یک مسئله، بر اساس قلمرو اثرگذاری آن تفاوت میکند؛ شاید نظر تخصصی یک پزشک برای یک فرد بسنده و قابل اعتماد باشد ولی اظهار نظر درباره یک مسئله پزشکی برای عموم مردم و فراخواندن مردم به یک رفتار عمومی که نیازمند تخصص و همهجانبهنگری است، باید از سوی نهادهای رسمی مانند سازمان نظام پزشکی یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صورت بگیرد و به همین ترتیب برای یک مسئله عمومی مربوط به سطح کشور، تصمیمگیری حسب مورد بر عهده دولت و یا حتی رهبری نظام است. ولی مهم آن است که هیچ یک از اظهار نظرها بدون پشتوانه مراجعه به نظرات کارشناسی پزشکان و غیرپزشکان صورت نمیگیرد.
تعطیلی موقت حرمهای مطهر میتواند با در نظر گرفتن همه جوانب موضوع از سوی تولیت آنها صورت بگیرد و الزاما نیازمند دخالت حکومت نیست. البته کاملا روشن است که باز بودن حرمها که خود یک مکان عمومی برای مراجعه مردم است، به معنای الزام یا تشویق مردم به حضور در آنجا نیست و هیچ منافات ندارد که حرم باز باشد و به مردم، نسبت به پیامدهای حضور در آنجا هشدار داد. درباره مساجد و حضور در نماز جماعات هم مراجع بزرگوار یا مرکز رسیدگی به امور مساجد میتوانند تعیین تکلیف کنند ولی با توجه به وجه حکومتی نماز جمعه، تصمیمگیری درباره تعطیلی یا عدم تعطیلی نماز جمعه بدون تردید باید از سوی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه یا مقام معظم رهبری صورت بگیرد.
بسیاری معتقدند با توجه به اینکه ائمه(ع) شفابخش هستند، نباید این طور تلقی شود که مثلا ممکن است کسی در حرم امام رضا(ع) و بر اثر بوسیدن ضریح، بیماری بگیرد. نظر شما درباره این مسئله چیست؟
الویری: نوع تلقی برخی دینباوران ما در این گونه موارد کماهمیت انگاشتن توصیههای پزشکی، بهداشتی و حتی مسلمات عقلی به بهانه شفابخش یا منزه بودن فضاهای مرتبط با اهل بیت (ع) است. اخیرا دوستی تعریف میکرد در یکی از مجالس عزای حضرت زهرا (س) به کسی که با دستهای بدون دستکش کفشهای عزاداران را مرتب کرده بود و با همان دست بدون شستشو به ریختن چای پرداخت، تذکر داده بود که باید قبل از دست زدن به استکانها، دستهای خود را بشوید، آن فرد در پاسخ گفته بود به برکت حضرت زهرا هیچ کس هیچ مشکلی پیدا نمیکند، همین تماس دست با این کفشها و آن چه به خودش میگیرد خودش مایه برکت است، آن فرد بیاعتنا به این تذکر به کار خود ادامه داده بود. این عزیزان بین دو مفهوم خلط کردهاند؛ این که معصومان (ع) این توان را دارند که اگر اراده کنند میتوانند موالیان خود را از هر گزندی دور بدارند، یک بحث است و این که آنها همواره و در هر شرایطی برای همه کس چنین میکنند بحث دیگری است. این دو را نباید یکی انگاشت، اگر چنین بود که بدون رعایت بهداشت و اصول ایمنی از عنایات اهل بیت (ع) بهرهمند باشیم، نباید هیچ گاه هیچ یک از پیروان معصومان و از جمله خود آنها هیچ آسیبی میدیدند؛ ولی تاریخ گواه است که چنین نیست و شواهد مختلفی از مسموم شدن آنان، شیعیان آنها، شیوع وبا و مرگ و میر گسترده در شهرهای شیعهنشین در طول تاریخ در دست است. رعایت اصول ایمنی و بهداشتی و قوانین برای دور ماندن از انواع گزندها چه در صحنه نبرد و چه در غیر آن یک امر بدیهی عقلی است که شرع مقدس هم بر آن پای فشرده است و جز در مواردی که انسان میتواند یا باید برای مصلحتی بزرگتر به خود آسیب برساند، روا نیست از رعایت دستورهای پزشکی و ایمنی چشم بپوشد. جای تأسف است که در یکی دو دهه اخیر این گونه تلقیهای سست و این گونه رفتارها رواج بیشتری یافته است، تا جایی که چندی پیش هم در همین فضا، شاهد انتشار فیلم خجالتآور به آتش کشیدن نماد دانش پزشکی از سوی کسانی بودیم که خود را به دین منسوب میدارند.
آیا میتوانید نمونهای از توصیههای دینی را در این زمینه بیان کنید؟
الویری: نمونهها بسیار زیاد هستند و در بخشهای مختلف ابواب حدیثی و فقهی میتوان آنها را نشان داد. به عنوان مثال در باب بیستم کتاب الاحتضار در مجموعه گرانقدر وسائل الشیعه با عنوان «بَابُ جَوَازِ الْفِرَارِ مِنْ مَکَانِ الْوَبَاءِ وَ الطَّاعُونِ إِلَّا مَعَ وُجُوبِ الْإِقَامَهِ فِیهِ کَالْمُجَاهِدِ وَ الْمُرَابِط» (فصل مربوط به مجاز بودن گریختن از جاهایی که وبا و طاعون در آن رواج دارد، جز در مواردی که ماندن در آنجا برای کسانی مانند رزمندگان و مرزداران واجب است) پنج روایت آمده است که مضمون همه آنها بسیار به هم نزدیک و نشانگر ضرورت اتخاذ روشهای عُقَلایی و عَقلانی در برابر بیماریها واگیر است. به روایت نخست این بخش توجه کنید:
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْوَبَاءِ یَکُونُ فِی نَاحِیَهِ الْمِصْرِ- فَیَتَحَوَّلُ الرَّجُلُ إِلَی نَاحِیَهٍ أُخْرَی- أَوْ یَکُونُ فِی مِصْرٍ فَیَخْرُجُ مِنْهُ إِلَی غَیْرِهِ فَقَالَ لَا بَأْسَ، إِنَّمَا نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ ذَلِکَ لِمَکَانِ رَبِیَّهٍ کَانَتْ بِحِیَالِ الْعَدُوِّ فَوَقَعَ فِیهِمُ الْوَبَاءُ فَهَرَبُوا مِنْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْفَارُّ مِنْهُ کَالْفَارِّ مِنَ الزَّحْفِ- کَرَاهِیَهَ أَنْ تَخْلُوَ مَرَاکِزُهُمْ. (وسائل الشیعه، ج ۲، صص ۴۲۹ ـ ۴۳۰)
راوی حدیث میگوید از امام صادق علیه السلام در باره شیوع وبا در یک منطقه معین (شاید هم سرزمین مصر) یا در هر سرزمینی پرسیدم که کسی که در آنجا ساکن است (از ترس وبا) منطقه را ترک میکند، حضرت فرمودند اشکالی ندارد، پیامبر از این امر برای ساکنان منطقهای که در برابر دشمن بود و وبا در آنجا افتاد و مردمان آن شهر گریختند نهی کردند و فرمودند کسی که از وبا بگریزد همچون کسی است که از مقابل دشمن گریخته باشد، این را پیامبر از آن روی گفتند که منطقه آنها (در برابر دشمن) خالی نشود. (و لذا گریختن مردم در شرایط عادی از مناطقی که در آن وبا هست، منعی ندارد)
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]
ظاهرگرایی دینی بلیهای است که به جان جامعه اسلامی ما افتاده است، مدتی است با آن روبهرو هستیم و نگران گسترش بیش از گذشته آن هم هستیم
[/box]
وبا را برخی لغتدانان همچون صاحب بن عباد (۳۸۵ ق.) در المحیط فی اللغه، ج ۱۰، ص ۴۵۱ و زبیدی (۱۲۰۵ ق.) در تاج العروس، ج ۱، ص ۲۷۱ و ابن منظور (۷۱۱ ق.) در لسان العرب، ج ۱، ص ۱۸۹ به مفهوم هر بیماری فراگیر دانستهاند. بنابراین، میتوان از این نوع روایات جواز مقابله با بیماریهای واگیردار را برداشت کرد. گرچه این امر عقلی است و اگر هیچ روایتی هم در این باره نداشتیم، عقل و منش خردمندان همین حکم را صادر میکرد.
روایت سوم این مجموعه که در آن به جای کلمه وبا، طاعون آمده است، توضیح خیلی روشنتری در اینباره دارد که برای طولانی نشدن بحث از ذکر آن خودداری میکنم. به هر حال این ظاهرگرایی دینی بلیهای است که به جان جامعه اسلامی ما افتاده است، مدتی است با آن روبهرو هستیم و نگران گسترش بیش از گذشته آن هم هستیم، امیدواریم بزرگان ما این خطر را بیشتر حس کنند و به چارهاندیشی در برابر آن بپردازند.
به نظر شما نهادهای دینی نقش خود را در مواجهه با شیوع این بیماری به خوبی انجام دادهاند؟
پاسخ بنده به این پرسش منفی است، در شرایط کنونی که متأسفانه اعتمادی به رسانههای خارجی و داخلی نیست، بزرگان دینی ما و به ویژه مراجع بزرگوار میتوانند نقشآفرینی بسیار مؤثرتری داشته باشند. درباره رسانههای بیگانه، تردید نداریم که بزرگنمایی آنها بیش از آن که به قصد خیرخواهی صورت بگیرد، به قصد ناکارآمد جلوه دادن حکومت و تضعیف روحیه مردم نجیب و مظلوممان صورت میگیرد. یکی از شبکههای اجتماعی عربی اخیرا گزارشی از حجم بسیار سنگین تبلیغات رسانههای وابسته به سعودی برای بازداشتن عراقیها از سفر به ایران منتشر کرده بود. روشن است که هدف این تبلیغات حفظ جان عراقیها نیست، و هدفی جز افزایش فاصله با ایرانیان و ضربه اقتصادی به ایران ندارد. رسانههای داخلی و به ویژه رسانه ملی هم که متأسفانه به دلیل پیشینه سیاستزده خود منبع خبری قابل اعتمادی برای آگاهی از وضعیت واقعی جامعه و برآورنده همه انتظارات برای بسیاری از نخبگان کشور نیست. در چنین شرایطی، مراجع تقلید و بزرگان دینی ما میتوانند نقش بسیار مؤثری در توجیه و راهنمایی مردم و کاهش آلام روحی آنها داشته باشند.
باید چشمان خود را باز کنیم و ببینیم که مردم خوب و مظلوم و نجیبمان نیازمند راهنمایی دلسوزانه بزرگان هستند. چه خوب بود در این ایام، هر شب همچون شبهای ماه مبارک رمضان، فضایی برای مراجع بزرگوار فراهم میآمد تا صمیمانه با مردم در باره ابعاد مختلف این پدیده سخن بگویند و پاسخگوی انبوه پرسشهای مردم باشند. اکنون مراجع بزرگوار ما به کمک مشاوران اجتماعی و رسانهای خود ـ اگر چنین مشاورانی داشته باشند ـ فرصت بسیار خوبی برای بازخوانی و بازطراحی رابطه متولیان امور دینی با اقشار مختلف مردم و اصلاح ذهنیتهای ناصواب یافتهاند. مراجع بزرگوار ما میتوانند در این فرصت مناسب آفات و آسیبهای بسیاری از کژاندیشیها و ظاهرگراییهای خطرناک دینی را برای مردم تبیین کنند و جایگاه و اعتبار یافتههای بشری در فرهنگ دینی را به مردم بنمایانند، آنها میتوانند جایگاه واقعی رفتارهایی مانند قربانی کردن، نذر کردن، خواندن برخی ادعیه و زیارتنامهها را برای مقابله با بلایای طبیعی و بشری و عدم تنافی آنها با اقدامات خردمندانه بشری روشن کنند.
از یاد نبریم که شیوع این بیماری در اسفند ماه و خدای ناکرده ادامه آن در تعطیلات نوروز خسارتهای سنگین اقتصادی هم برای کشور ما دارد و چه بسیار از صنوف و حتی دستفروشان و صاحبان مشاغل موقت که اندوخته اندک چند ماه خود را در اسفند و فروردین به دست میآورند. اگر مراجع تقلید هم وظیفه مردم را برای رعایت دقیق اصول بهداشتی به منظور مهار این بیماری و جلوگیری از شیوع آن به خوبی به آنان گوشزد کنند، بیتردید در زدودن غم از چهره مردم خوبمان و گرهگشایی از مشکلات آنها که بیش از همه بهای این گونه بلایا را میپردازند، سهم داشته باشند، همان مردمی که بار دیگر روز جمعه دوم اسفند در مناطق غیرمرفه به پای صندوق رأی آمدند و دیدن چهره پرنجابت و غیرتمند و رنجکشیده آنها جان انسان را میگداخت.