عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق(ع) اظهار کرد: با توجه مستحدثه بودن پدیده خلق پول و اهمیت بسیار آن در اقتصاد کشور، لازم است فقها و حوزههای علمیه به میدان بیایند و ابعاد فقهی و شرعی و رابطه آن با ربا را مورد بررسی قرار داده و نتیجه کار را اعلام کنند.
به گزارش شبکه اجتهاد، یکی از مشکلات جدی که در اقتصاد ایران با آن مواجه هستیم، افزایش حجم نقدینگی است. این مسئله هم عمدتا از طریق افزایش خلق پول در نظام بانکی کشور رخ داده و مشکلات عدیدهای را هم پدیده آورده است.
این پدیده، علاوه بر اینکه به تورم دامن زده، حتی منجر به افزایش فعالیت تولیدی و اقتصادی هم نشده است؛ بنابراین لازم است مسئولان اقتصادی کشور برای آن چارهای بیاندیشدند چراکه عواقب اقتصادی ناخوشایندی را در پی دارد.
اما علاوه بر ابعاد اقتصادی که به آن اشاره شده، تاکنون ابعاد شرعی پدیده «خلق پول» در نظام بانکی کشور هم مورد بررسی قرار نگرفته و حکمی از جانب هیچ فقیهی در این مورد صادر نشده است بنابراین ابعاد شرعی این پدیده هم نیازمند واکاوی است.
برای بررسی بیشتر ابعاد علمی و شرعی پدیده خلق پول در اقتصاد ایران ایکنا با کامران ندری، عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق(ع) و مدیرگروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میآید:
ابتدا توضیح دهید منظور از خلق پول چیست و به چه شکلی اتفاق میافتد؟
ندری: معنای خلق پول در دنیای امروز ما متحول شده و بیشتر نوعی اعتبار است؛ یعنی وقتی شما اعتباری را دارا هستید، مردم براساس آن اعتبار، کالا و خدماتی را در اختیار شما قرار میدهند. این اعتبار و خلق پول، الان در دنیا، در وهله اول توسط بانکهای مرکزی انجام میشود.
قانون این قدرت را به بانکهای مرکزی داده است که خالق این نوع اعتبار باشد که ما اسمش را پول میگذاریم و در مرحله دوم، این اعتبار در درون شبکه بانکی خلق میشود؛ یعنی بانکها با توجه به امکانات تکنیکی و فنی این امکان را دارند که این خلق پول یا خلق اعتبار را انجام دهند.
بنابراین دو نوع خلق پول را دارا هستیم که یکی خلق پولی است که در درون شبکه بانکی توسط بانکها انجام میشود که به آن خلق پول درونی میگوئیم و یک خلق پولی که توسط بانک مرکزی صورت میگیرد که منشأ به وجود آمدن پول در اقتصاد است که اصطلاحا به آن خلق پول بیرونی میگوئیم.
بدون این اعتبار، هیچ نظام اقتصادی نمیتواند کار کند و این اعتبار اهمیت بسیار ویژهای دارد و تا این اعتبار وجود نداشته باشد نمیتوان اقتصاد کشور را به خوبی اداره کرد، طبعا این اعتبار در اقتصاد لازم است و بدون آن، فعالیتهای اقتصادی امکانپذیر نیست؛ لذا خلق پول به عنوان یک ضرورت، غیرقابل انکار است.
اما یک مشکل هم رابطه با خلق اعتبار وجود دارد که اگر این خلق اعتبار، در اقتصاد، بیش از ظرفیت واقعی اقتصاد انجام بگیرد، این خلقِ پولِ بیش از حد و اندازه ظرفیتهای واقعی اقتصاد، باعث افزایش تقاضا شده و اگر این تقاضا فراتر از ظرفیتهای تولیدی اقتصاد باشد، میتواند منجر به ایجاد تورم شود.
منظور از این ظرفیتهای اقتصادی این است که باید پشتوانه خلق پول وجود داشته باشد؟
ندری: نه. منظور ظرفیتهای تولیدی اقتصادی است. مثلا ما میتوانیم به اندازه هزار میلیارد تومان، کالا و خدمت ایجاد کنیم و دو هزار میلیارد تومان پول خلق کنیم، در حالیکه ظرفیت اقتصاد به اندازه هزار میلیارد تومان است و خلق پول بیش از اندازه اقتصاد منجر به افرایش تورم در قیمتها میشود.
آفت مسئله خلق پول، همان ایجاد تورم است و اگر این آفت را کنار بگذاریم، این خلق پول، معاملات را تسهیل کرده و باعث گردش چرخ اقتصاد میشود اما باید مراقب آن مشکلی هم که عرض کردم، باشیم و اگر بیش از حد، خلق پول کنیم، این خلق پول میتواند منجر به تورم شود.
این پدیده حتی میتواند، در اقتصاد باعث ایجاد «اَبَر تورم» شود که تاکنون در اقتصاد کشور ما رخ نداده است و البته ما از معدود کشورهایی هستیم که تورم بالا داریم و این تورم بالا نشان میدهد که ما مسئله خلق پول را به خوبی در اقتصاد کشور مدیریت نکردهایم.
شما فرمودید بانکهای عامل هم میتوانند اقدام به خلق پول کنند؟
ندری: بله شبکه بانکی هم میتواند این اقدام را انجام دهد و بخشی از این خلق پول، خلق پول درونی است که توسط شبکه بانکی انجام میشود که اصطلاحا این قدرت بانکها را با ضریب تبادلی پول اندازهگیری میکنیم. در حال حاضر این ضریب در کشور ما حدود ۶ است؛ یعنی هر یک تومانی که بانک مرکزی، به صورت بیرونی خلق میکند در درون شبکه بانکی به شش واحد تکثیر پیدا میکند.
اتفاقا سؤال بعدی در مورد وضعیت خلق پول در ایران است که الان در چه وضعیتی است و با چه مشکلاتی در این زمینه مواجه هستیم؟
ندری: مشکل اصلی که ما در ایران به صورت مزمن با آن مواجه هستیم، مسئله کسری بودجه دولت است. دولتها در قبل از انقلاب هم چنین وضعیتی داشتند و بعد از انقلاب هم این روند ادامه پیدا کرده است. معمولا دولتها اهداف اقتصادی خیلی متعالی را برای خودشان ترسیم میکنند، بدون اینکه توجه کنند که برای دستیابی به این اهداف، احتیاج به منابع دارند.
لذا دولتها، هزینههای جاری یا عمرانی که برای خودشان میتراشند، بسیار بیشتر از درآمدهایی است که از طریق مالیات دریافت میکنند. در اقتصاد ما برای پوشش این کسری بودجه، یعنی تفاوت بین هزینهها و درآمدهای مالیاتی، در طی پنجاه سال گذشته، دو راه وجود داشته است.
در طول این سالها، این فاصله بین درآمدهای مالیاتی و هزینهها را، یا با درآمدهای نفتی پوشش دادهاند یا به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از بانک مرکزی استقراض کردهاند. منابع بانک مرکزی هم همان اعتباری است که بانک مرکزی خلق میکند.
در آنجایی هم که از درآمدهای نفتی استفاده کردهاند، چون دولتها نمیتوانستند دلار را در داخل کشور خرج کنند، مجبور شدند این پولهای خارجی را به بانک مرکزی بدهند و در مقابل، ریال دریافت کنند. این ریال هم همان منابعی است که بانک مرکزی خلق کرده است.
اگر شما به ترکیب پایه پولی در اقتصاد ایران دقت کنید، متوجه خواهید شد، این ترکیب را داراییهای خارجی، بدهیهای دولت و بدهیهای بانکها و آیتم دیگری که سایر داراییها نام دارد، تشکیل شده است. اگر در پنجاه سال گذشته، متوسط رشد اجزای پایه پولی را بررسی کنید، میبینید که معمولا پایه پولی، بیشتر از طریق دارایی خارجی بانک مرکزی حاصل شده است که اگر اشتباه نکنم، رشد متوسط دارایی خارجی بانک مرکزی، ۲۰ درصد بوده است.
این رشد پایه پولی در ایران به چه شکلی اتفاق افتاده است؟
ندری: از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۴ را که بنده بررسی کردم، متوسط رشد دارایی خارجی که یکی از اجزای مهم پایه پولی است، حدود ۲۰ درصد بوده است و این مسئله نشان داده است که دولت، این درآمدهای نفتی را در اختیار بانک مرکزی قرار داده است و بانک مرکزی هم این پولها را چاپ کرده و در اختیار دولت قرار داده است و دولت هم هزینههای خود در اقتصاد را انجام داده است.
رشد بالای پایه پولی که بیشتر از ناحیه دارایی خارجی، سپس بدهیهای دولت و در مرحله سوم ناشی از بدهیهای بانکها به بانک مرکزی بوده است، یک تورم متوسط نزدیک به ۱۸/۱ درصد را در این سالها یعنی از سال ۱۳۵۰ تا سال ۱۳۹۴ برای ما ایجاد کرده است که تورم نسبتا بالایی است.
عمده این تورم هم همانگونه که خدمتتان عرض کردم، به این مسئله بر میگردد که دولت دارای کسریهایی بوده و این کسری را از طریق درآمد نفتی جبران کرده است و بانک مرکزی هم پول خلق کرده و در اختیار دولت قرار داده است و در برخی موارد، حتی دولت، دلار را به بانک مرکزی نداده است بلکه مستقیما برای هزینههایی که میخواسته در اقتصاد انجام دهد همانند مسکن مهر از منابع بانک مرکزی استفاده کرده است.
در حال حاضر هم بانکها از منابع بانک مرکزی استفاده میکنند؛ یعنی همه بانکها مشکل دارند و دولت باید این مشکلات را برطرف کند اما چون درآمد کافی ندارد بنابراین این کار را بانک مرکزی انجام میدهد و منابع بانک مرکزی است که به بانکها کمک میکند تا سرپا باشند.
این موضوع خلق اعتبار چه ارتباطی با چاپ پول دارد؟
ندری: همانگونه که عرض کردم، پول، الان اعتبار است و وقتی شما در جیبتان پول دارید، یعنی اعتبار دارید و به مقدار پولی که در جیب یا کارتتان دارید، میتوانید از مغازه یا کسانیکه کالا و خدمات عرضه میکنند، این کالا و خدمات را خریداری کنید.
البته این اعتبار با آن اعتباری که به صورت قرض یا در قالب تسهیلات از بانکها میگیرید، از لحاظ معنایی، مقداری متفاوت است ولی ریشه همه آنها در همین فرآیند خلق پول است.
الان حجم نقدینگی در ایران بسیار بالا رفته و شما هم اشاره کردید که مدیریت حجم نقدینگی بسیار مهم است اما شاید تاکنون به اندازه مسئلهای همانند ربا در نظام بانکی به این مدیریت حجم نقدینگی توجه نشده باشد، و شاید عواقب این مسئله از مشکلات شرعی در نظام بانکی هم بیشتر باشد، بنابراین چرا برای این مسئله چارهای اندیشیده نشده است؟
ندری: این مسئله را باید در نظر داشته باشیم که مسئله خلق پول، از مسائل مستحدثه است و فقها هم به این پدیده خلق پول نپرداختهاند و چندان ابعاد آن را بررسی نکردهاند و خود بنده هم چندان مطمئن نیستم که این مسئله خلق پول با مفهوم ربا در آموزههای دینی ما ارتباط نزدیکی داشته باشد.
اما نکته این است که فقهای ما، ربا را بسیار سادهانگاری کردهاند و آن را در حد شرط کردن یک مبلغ اضافه در قرض پائین آوردهاند، در حالیکه مفهوم ربا و مصادیق ربا، میتواند بسیار گستردهتر از این موارد باشد اما اینکه آیا خلق پول ارتباط با مفهوم ربا پیدا میکند یا خیر را چندان مطئمن نیستم و در این زمینه هم کار چندانی در حوزههای علمیه و توسط محققان دینی ما انجام نشده است.
متأسفانه همانگونه که عرض کردم، ربا در جوامع مدرن و در دنیای امروز، بسیار پیچیدهتر از فرم و شکل سادهای است که فقهای ما برای آن در نظر گرفتهاند و گمان میکنند اگر شرط مبلغ اضافه در قرارداد قرض را بتوانیم حذف کنیم، توانستهایم ربا را حذف کنیم، در حالیکه ربا میتواند به شکلهای دیگر در سیستم اقتصادی کشور به وجود بیاید و باعث مشکلاتی جدی برای همه اقتصاد و نظام اجتماعی ما شود.
الان پول در وهله اول توسط بانک مرکزی و در مرحله بعدی در داخل شبکه بانکی ازدیاد پیدا میکند و اینکه این فرآیند با آموزههای دینی انظباق دارد یا خیر هم در مورد ابعاد شرعی آن بحث چندانی را بنده ملاحظه نکردهام.
البته باید دانست که اولا، این مسئله خلق پول «لابد منه» است، یعنی امکان اینکه ما خلق پول را نداشته باشیم اصلا وجود ندارد و الان خلق پول در تمام دنیا انجام میشود و تقریبا غیرممکن است که فرآیند خلق پول را متوقف کنیم. البته برخی و حتی غربیها هم مطرح کردهاند که فرآیند خلق پول باید فقط خلق پول بیرونی توسط بانک مرکزی باشد.
آیا میتوان به پدیده خلق پول در نظام بانکی خاتمه داد؟
ندری: عدهای معتقدند نباید اجازه دهیم شبکه بانکی، خلق پول کند و فقط توسط بانک مرکزی انجام شود. چنین پیشنهاداتی مطرح شده است اما دنیای اقتصادی امروز، فعالیت بدون خلق پول، بیمعنی است.
البته آنگونه که باید و شاید، مسائل شرعی آن در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است و البته بنده معتقدم اگر هم پرداخته شود، چون مسئله مستحدثه و جدیدی است و در بیشتر امور مستحدثه، حکم این است که مباح است و میتوان اینکار را انجام داد اما حداقل تلاشی که میتوان انجام داد این است که تلاش کنیم تا مضرات آن کمتر شود.
در بسیاری از کشورهای دنیا هم اینکار را انجام دادهاند و الان کشورهای غربی و توسعه یافته، مدام در حال خلق پول هستند ولی شما میبینید که کاملا مسلط بر این پدیده هستند و نرخ تورم در اقتصاد آنها کاملا کنترل شده است و از این ابزار خلق پول برای حل مشکلات داخلی و مشکلات دولت هم استفاده نمیکنند.
مشکلی اصلی که در این زمینه در کشور خودمان با آن مواجه هستیم این است که دولت از ابزار خلق پول به صورت مستقیم یا غیرمستقیم برای حل مشکلات خودش استفاده میکند و در حال حاضر که من با شما صحبت میکنم، مشکل دولت و نظام اقتصادی را با این فرآیند خلق پول برطرف میکنند.
در گذشته دولت نهم و دهم تلاش کرد مشکلات مسکن مهر را با مسئله خلق پول حل کند و یک مسئله کلی هم وجود دارد که بودجه ما وابسته به نفت است و این مسئله و واگذاری دلار نفتی به بانک مرکزی و دریافت ریال، منجر به افزایش پایه پولی در کشور و خلق پول میشود بنابراین این مسئله هم به صورت ساختاری در نظام اقتصادی ما نهادینه شده است، مگر اینکه وابستگی به درآمدهای نفتی از بین برود تا ما بتوانیم کنترل بیشتری بر فرآیند خلق پول داشته باشیم.
بنابراین شما معتقدید با توجه به اهمیت این قضیه، نهادهای فقهی و حوزوی باید وارد میدان شوند و این مسئله را بررسی کرده و ابعاد فقهی و شرعی آن را اعلام کنند.
ندری: بله باید وارد میدان شوند. البته تا حدودی ورود هم کردهاند اما صرفا اعلام کردهاند این پدیده، مستحدثه است و البته اگر حکمی را صادر کنند که دولت باید به گونهای از این ابزار خلق پول استفاده کند که باعث ایجاد تورم نشود، بسیار میتواند مؤثر باشد.
اکنون فقهای ما، به این دلیل که متوجه قدرت این مسئله نشدهاند، بنابراین حکمی هم درباره آن اعلام نکردهاند. ممکن است مراجع عظام تقلید وقتی این پدیده را خوب تحلیل کنند، در نهایت به این نتیجه برسند که دولت حق ندارد از این پدیده به گونهای استفاده کند که منجر به تورم بالا شود.
دلیل این امر این است که هزینه تورم بالا را مردم و کسانی میپردازند که پول نگهداری میکنند که به این مسئله مالیات تورمی گفته میشود. بنابراین فقها میتوانند در این مورد، فتوای لازم را ارائه دهند. البته ممکن است در برخی مواقع هم جایی برای فتوا وجود نداشته باشد و مثلا دولت مجبور باشد که همانند جریان جنگ جهانی اول و دوم، برای پوشش هزینهها از این قدرت خلق پول استفاده کند.
در برخی از کشورهای اروپایی در زمان جنگ جهانی شاهد شکلگیری «اَبَرتورم» بودیم و علتش هم این بود که برای پوشش هزینهها، به استفاده بیش از حد از این خلق پول مبادرت کردند و بعد که متوجه مسئله شدند، دیگر این مسئله را کنترل کردند.
الان در کشورهای توسعهیافته، تورم تقریبا در ۳ درصد مهار شده است و در کشورهای کمتر توسعه یافته هم، کمتر کشوری را مشاهده میکنیم که تورم آنها بالای ۶ یا ۷ درصد باشد اما متأسفانه در حدود ۵۰ سال گذشته، اقتصاد کشور ما با تورم متوسط ۱۸/۱ درصد مواجه بوده است و این نشان میدهد که ما نتوانستهایم به خوبی از ابزار خلق پول استفاده کنیم.