اختصاصی شبکه اجتهاد: حجتالاسلام دکتر مرتضی جوادی آملی، اگرچه بهمانند پدر، به فلسفه و تفسیر شهره است، اما باز بهمانند پدر، دستی هم در آتش فقه دارد. حضور او در مجامع بینالمللی و دغدغه وی نسبت به مباحث جدید فقهی، موجب شد تا از او در رابطه با فقه رسانه و چالشهای پیش روی آن بپرسیم. او با صراحتی که باز هم از پدر به ارث برده است، معتقد بود فقه فعلی، نمیتواند پاسخگوی مسائل جدید فضای مجازی باشد! مشروح این گفتگو، پیش روی شماست.
اجتهاد: چالشهای امروز نظام در حوزه رسانه که باید توسط فقه حل شود را در چه اموری میدانید؟
جوادی آملی: بحث فضای مجازی و همچنین شبکههای اجتماعی، خیلی فراتر از آن چیزی است که ما در حد رسانه بخواهیم مطرح کنیم. چون در حوزه رسانه فقط یک اخبار و گزارشِ و تحلیل بوده و همچنین موضوعاً یک مقدار بسته و محدودتر است. اصلاً فضای مجازی به وجود آمده بهمراتب از این فضاهای حقیقی، مداخلات بسیار عجیبوغریبی را در حوزه زندگی و عرصه اجتماع و خانواده ایجاد کرده است. ما نمیتوانیم با چند سؤال اینچنینی راجع به این مسئله اظهارنظر کنیم. لذا اوّل باید فضای مجازی را بشناسیم و قدرت فضای مجازی در عرصه اجتماع و مباحث تربیتی، اخلاقی و خیلی از بحثهای دیگر را ارزیابی کنیم. بعد هم شبکههای اجتماعی که در این فضاها شکل میگیرند و بعد هم بحث رسانه. الآن رسانه امر سوم و چهارم میشود. فقه هم باید واقعاً یک چارهجویی جدی در این زمینه بکند.
اجتهاد: آیا فقه میتواند چالشهایی را که نظام در حوزه رسانه دارد را حل کند یا خیر؟
جوادی آملی: فقه فعلی قطعاً نمیتواند. فقه فعلی این فضا را تجربه نکرده است. در فضای مجازی قدرتی ایجادشده که فقه هیچگونه آمادگی و قدرتی برای اینکه با این قدرت بخواهد روبرو بشود و برای این قدرت برنامهریزی بکند و به آن نظام بدهد و یک سامانی برایش ایجاد بکند، ندارد. گرچه توانمندی ذاتی فقه این هست که بتواند به این فضا بیاید و باید هم بتواند این کار را انجام بدهد. مثلاً اخلاقی که در فضای مجازی وجود دارد، بسیار مهم است که موردتوجه و ارزیابی فقه قرار بگیرد. زمانی این مباحث مطرح بود که نسبت بین اخلاق و فقه چگونه است، هنوز هم مطرح هست، ولی بالأخره بحث این بود که آیا مبانی و اصول اخلاقی در فقه و در اجتهاد نقش دارد یا ندارد. بحثهایی که امروزه هست، یعنی عرصه اخلاقی یا مباحث حقوقی در فضاهای مجازی به حدی قوی و مؤثر واردشده که نمیتوانیم بدون مسائل اخلاقی، یعنی نگرشهای اخلاقی در فضای مجازی فقط با توانمندیهای فقهی به صحنه بیاییم؛ بنابراین باید خیلی فکر بشود. فقه ما با این قضایا هیچ آمادگی ندارد.
لذا اگر منظور از رسانه، فقط بحثهای خبری و گزارش و تحلیل باشد، یک محدودیتهایی هست. گرچه بهصورت تخصصی باید ورود بیشتری داشته باشد، ولی تا حدی ممکن است که فقه پاسخگو بوده و نقش خودش را ایفا بکند. الآن فضای مجازی بسیار گسترده شده است؛ بهطوریکه از شرق و غرب عالم خانوادهها باهم صحبت میکنند و حتی پارتی گرفتهاند و در پارتیها باهم حضور پیدا میکنند و ارتباط برقرار میکنند و بسیاری از ارتباطات و مناسباتی که در فضای حقیقی هست، در این فضا شکل میگیرد. همچنین شوخیها و لذتها، حتی لذتهای جنسی و امثالذلک در فضای مجازی منتقل میشود. همچنین مردم از همدیگر خبر میگیرند و دادوستد میکنند. بهعلاوه، ممکن است که بسیاری از فعالیتهای ناصواب جنسی، اخلاقی، حتی مالی و اقتصادی، قمار و… در این فضاها وجود داشته باشد. اینها مسائلی نیست که ما بهراحتی بتوانیم با این فقه نسبت به آنها اظهارنظر بکنیم.
بنابراین نمیدانم که آیا فقه امروز ما اصلاً این عرصه را تا چه حدی شناخته که بتواند راجع به آن اظهارنظر بکند. خیلی این عرصه، عرصه وسیع و گسترده و پرنفوذ، پرکاربرد و اشتغال آفرین و دغدغه آفرین و امثالذلک هست. اصلاً یک دنیای جدیدی وارد عرصه زندگی بشر شده است و ما با این فقه قطعاً نمیتوانیم با این مسئله روبرو بشویم.
اجتهاد: سرفصلهای فقه رسانه را در چه اموری میدانید؟
جوادی آملی: رسانه به مدل قبلیاش، اینگونه بود که میتوانستیم فقه خبری و فقه مخبری را در فقه رسانه داشته باشیم. قبلاً اگر خبری را از شرق برای غرب میگفتید، برایتان جذابیت داشت. الآن دیگر این حرفها جذابیت ندارد؛ برای اینکه قبل از اینکه این خبر بخواهد اتفاق بیفتد، طرف دیگر عالم مطلع شدهاند. لذا اگر یک مقدار مناسبات قویتر و ارتباطات عمیقتر بشود، دیگر چیزی برای رسانه نمیماند.
در کشور خودمان کسی به رسانه توجه نمیکند. با توجه به اینکه رویکرد رسانهها معمولاً به قدرت برمیگردد و نهادهایی که دارای قدرت هستند، میخواهند خبری را بگیرند و پخش کنند. الآن شبکههایی که فقط اسلامی هستند، اخباری را که میخواهند منتقل بکنند، دستهبندی و طبقهبندی میکنند و فیلتر میگذارند و خیلی از کارها را انجام میدهند تا بخواهند خبر را گزارش بدهند. ممکن است گفته شود این خبر چقدر از واقعیت برخوردار است، میگویند که چون از کانال فیلتر اسلامی خودش گذشته، واقعیت دارد؛ اما این رسانه نمیتواند جذابیتهای خبری برای افراد داشته باشد؛ بنابراین کسی به این مدلهای از رسانه هیچوقت توجه نمیکند. کسی بخواهد واقعیتی را بداند اینجور نبوده که بیاید فقط یک آنتن را انتخاب کند و بعد بگوید که من به واقعیت رسیدم.
اوّل که آنتن را انتخاب میکند، خود آنتنها عملاً تعیّن یافته هستند، سرفصل دارند و فیلترها و مواضعشان مشخص است. زبان رسانه الآن اگر زبان قدرت باشد یکجوری است، زبان ترس باشد یکجور دیگر. همه اینها الآن تعیّن یافته هستند و مردم میخواهند از اخبار و گزارشهایی مطلع باشند که هیچکدام از اینها، رنگ و بوها و تعیّنهای رسانهای را نداشته باشد.
به نظر نمیرسد رسانه در آینده بتواند کارآمد باشد. آنچه کارآمد است فضای مجازی است و حاکمیت برای جریانهایی است که با ابزار قدرت، ابزار پول، ابزار تبلیغ و امثالذلک استفاده میکنند. گرچه آنها هم بهنوبه خودشان در فضای رسانهای کار میکنند؛ اما چون در فضای مجازی هستند، تعیّن خاصی را انسان نمیتواند قبول کند، برای اینکه همزمان با آن میتواند چند نوع از رسانه را تجربه کند که چگونه هست.
سؤالاتی را که مطرح فرمودید، یک مقداری از زمان آن گذشته است، به خاطر پیشرفت بحث فضای مجازی و حاکمیت، دیگر از این سؤالات گذشتیم و به نظر میرسد که باید به سؤالهای دیگری که در فضای مجازی شکل میگیرد پاسخ دهیم و در روشن کردن فضای مجازی، جامعه علمی و حوزویمان را کمک بکنیم تا هم به چیستی این فضا و هم به هستی این فضا، یک شناخت و باور جدیتر پیدا کنند.