فقه و عزاداری/ حسین ادبی

اختصاصی شبکه اجتهاد: آغاز سال قمری مصادف است با ماه محرم و ماه محرم سرآغاز فوران شور حسینی در دل محبان اهل بیت علیهم‌السلام است. ماه محرم، ماه عزا و سوگواری است. مسلمانان در این ماه بر چه مصیبتی می‌گریند و برای چه مراسم عزا بر پا می‌کنند؟ روشن است که این همه، نه فقط برای مظلومیت سبط نبی حسین بن علی علیه‌السلام، که علاوه بر آن به خاطر زنده نگه داشتن این شعار دینی و الگوگیری از آن در مبارزه با ظلم و انحراف و طاغوت است.

اختصاصی شبکه اجتهاد: آغاز سال قمری مصادف است با ماه محرم و ماه محرم سرآغاز فوران شور حسینی در دل محبان اهل بیت علیهم‌السلام است. ماه محرم، ماه عزا و سوگواری است. مسلمانان در این ماه بر چه مصیبتی می‌گریند و برای چه مراسم عزا بر پا می‌کنند؟ روشن است که این همه، نه فقط برای مظلومیت سبط نبی حسین بن علی علیه‌السلام، که علاوه بر آن به خاطر زنده نگه داشتن این شعار دینی و الگوگیری از آن در مبارزه با ظلم و انحراف و طاغوت است. ماه محرم شور و حرارتی در دلها ایجاد می‌کند که نه تنها مسلمانان، بلکه تمامی آزادگان جهان را مملو از احساس خشم و نفرت از هرگونه ظلم به انسان و انسانیت می‌کند. سوز و گداز مردم مسلمان در این ماه با نوای عزای مسیحیان، یهودیان، هندوها و پیروان دیگر فرق و ادیان جهان در هم می‌آمیزد و یکپارچه ندای ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی و انسانیت سر می‌دهد.

در این میان اما، شیعیان به واسطه اتصال به مبدأ این حرکت عظیم، الگوساز شیوه‌های عزا هستند. این شیعیان هستند که به دیگر مردمان دنیا آموختند در عزای مردی از سلاله نبوت که برای امر به معروف و نهی از منکر برخاست و خون مبارکش به ناحق بر زمین ریخت، چگونه عزاداری کنند. رعایت آداب عزای حسینی، نمادی از احترام به آن حضرت بود و همه آزادگان جهان این را پذیرفتند که برای حرمت گذاشتن بر چنین آزادمردی باید آداب پیروانش در عزاداری را نیز رعایت کنند. اگر چه این الگوبرداری زمینه توسعه معرفت حسینی را از ظواهر به باطن این حرکت عظیم، در مردم جهان ایجاد کرد، اما دشمنان این مکتب را نیز بر آن داشت تا با بهره‌گیری از این فرصت عظیم و تخریب جایگاه آن از درون، الگوی ناب را به انحراف کشانده و اثر آن را خنثی سازند. شیوه‌های جدید عزاداری، دخالت دادن ابزار و ادوات موسیقی در مجالس عزا، نوشتن جملات طنزگونه و خالی از هرگونه احساس غم و اندوه نسبت به خاندان پیامبر و در خطاب به دشمنان اهل بیت بر روی اتومبیل‌ها، انجام حرکات موزون شبیه آنچه در مجالس گناه صورت می‌گیرد در مجالس عزای حسینی، جایگزینی اشعار پرمعنا با اشعار خالی از معرفت و با مضامین عشق زمینی در خطاب به خاندان نبوت، همه و همه حربه‌ای برای مقابله با این حرکت شور و شعورآفرین بوده و هست.

در این نوشتار خطاب اولیه با شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت و به تبع آن، همه محبین خاندان عصمت و طهارت است. اگر چه واقعه عاشورا را نمی‌توان صرفاً یک حرکت فقهی و مبتنی بر تکلیف فقهی دانست و ابعاد دیگر آن را نادیده گرفت، اما عزاداری اباعبدالله الحسین علیه‌السلام و به طور کلی عزاداری برای ائمه علیهم‌السلام از مقولاتی است که قابلیت پرداخت فقهی را دارد و می‌توان جوانب مختلف آن را در دایره فقه به ارزیابی و سنجش گذارد.

این موضوع از دوجنبه قابلیت بررسی دارد؛ اول ضرورت عزاداری از منظر فقه به عنوان یکی از مظاهر معرفی دین و مکتب اهل بیت علیهم السلام و دیگری بررسی فقهی شیوه‌های عزاداری. همه ساله، در ماه محرم تمامی رسانه‌های جهان معطوف به رخدادی عظیم می‌شوند که از ناحیه شیعیان رقم می‌خورد و به تمامی پیروان مکاتب و ادیان دیگر کشیده می شود. این فرصت عظیم معرفی حق و حقانیت دین اسلام و مکتب اهل بیت نمی‌تواند مغفول بماند. آیا برگزاری مراسم عزای حسینی به عنوان یک فرصت تبلیغی برای اثبات حقانیت این مکتب، امری واجب و ضروری است؟ آیا اگر این عمل را مصداقی از امر به معروف بدانیم، می‌توانیم آن را به واسطه وجوب امر به معروف با همه شروطش، واجب بدانیم؟ و اگر قائل شدیم که شروط امر به معروف و نهی از منکر شرط واجبند و نه شرط وجوب، آیا در صورت عدم وجود شرایط تبلیغ دین با ابزار عزاداری، باید این شرایط را احصا کنیم و شیوه‌ای منطبق بر امر به معروف مؤثر شرعی در عزاداری‌های خود به کار گیریم یا اینکه در این زمینه وظیفه واجب شرعی‌ای نداریم؟ این یک زاویه از زوایای فقهی ضرورت عزاداری است. از زاویه دیگر می‌توان ضرورت عزاداری را به عنوان عنصر محرک و تجدید کننده قوای انگیزشی جامعه اسلامی مورد بررسی قرار داد. شور و حرارت محبت حسین بن علی علیه‌السلام، انگیزه ظلم‌ستیزی و دغدغه‌مندی نسبت به جامعه اسلامی را در انسان‌ها زنده می‌کند. تقویت ظلم‌ستیزی و دغدغه‌مندی افراد جامعه نسبت به همدیگر، آنقدر از اهمیت بالایی برخوردار است که جوامع مختلف برای فرهنگ‌سازی در این زمینه، اقدامات پرهزینه‌ای را انجام می‌دهند. آیا می‌توان درجه اهمیت دغدغه‌مندی و بی‌تفاوت نبودن افراد جامعه اسلامی نسبت به همدیگر و تقویت ظلم‌ستیزی را آنقدر بالا دانست که در فقه شیعی، حکم به وجوب برگزاری عزاداری از سوی فقها شود؟ آیا از منظر فقه حکومتی، این امر یکی از وظایف و الزامات حاکمیت اسلامی نسبت به فرهنگ‌سازی در جامعه اسلامی نیست؟ و اگر هست، آیا میزان اهمیت آن، الزام‌آور است یا می‌توان آن را امری مستحب و یا مباح برای حکومت تلقی کرد؟

از بُعد سوم، می‌توان به بررسی شیوه‌های برگزاری عزاداری پرداخت. در این زمینه سخن بسیار گفته شده است، اما اشاره به نگاه فقه نسبت به این مقولات در این نوشتار خالی از اهمیت نیست. بدیهی است که این نوشتار کوتاه، عرصه بررسی حکم فقهی هرکدام از ابعاد و زوایای عزاداری نیست و فقط می‌تواند به تبیین عرصه‌های فقهی شیوه‌های عزاداری اشاره کند و سؤالاتی را در این زمینه مطرح کند، همانگونه که در موضوع ضرورت عزاداری به آن اشاره شد.

بر این اساس به بررسی شیوه‌های عزاداری از منظر فقهی می‌پردازیم. شیوه‌ مرسوم عزاداری در گذشته بدین گونه بوده که عده‌ای در قالب یک هیئت یا یک جمع متشکل، دور هم چمع می‌شدند و به استماع معارف اهل بیت از زبان یکی از روحانیون و عالمان دینی می‌نشستند و سپس ذکر مصیبت وارده بر امام حسین علیه‌السلام و خاندان مطهرش، زمینه گریه و زاری و شیون و ارتباط عاطفی با آن خاندان مکرم را فراهم می‌کرده است. سپس در پایان مراسم، مداحان به مداحی پرداخته و افراد با سینه‌زنی و یا زنجیرزنی به همدردی با مصیبت‌های خاندان اهل بیت می‌پرداختند. این شیوه عزاداری در دو دهه اخیر دستخوش تغییراتی شده است. بخش اعظم عزاداری‌ها به مداحی و سینه‌زنی اختصاص یافته است؛ بیان معارف دینی و احکام شرعی کمرنگ شده است؛ در عزاداری‌های عمومی که در خیابانهای شهر برگزار می‌شود، ابزارآلات موسیقی اعم از طبل و سنج و نی و فلوت و … کاربرد فراوانی یافته است؛ استفاده از سیستم‌های پخش صوت قوی امری رایج و عادی شده است، و …

این بخش از عزاداری که ساختار شکلی آن اشاره دارد، نیازمند تحلیل فقهی دقیق‌تر و عمیق‌تر از گذشته است. اگر چه برخی از استفتائاتی که از دفاتر مراجع تقلید صورت می گیرد به این امور اختصاص یافته و حکم فقهی اکثر این موارد روشن است، اما به دلیل عدم اطلاع رسانی و تفهیم دقیق اهمیت مسئله، این امور به دست فراموشی سپرده شده و بیشتر هیئات در این زمینه از اطلاعات کافی برخوردار نیستند و البته خود نیز دغدغه ای برای فراگیری و آموزش این مفاهیم به اعضای خود ندارند.

به عنوان مثال استفاده از ابزارآلات موسیقی در عزاداریها چه حکمی دارد؟ آیا استفاده از سیستم‌های صوتی قوی که صدای مجالس عزا را به بیرون از مجلس کشانده و زمینه آلودگی صوتی و آزار همسایگان و یا شهروندان را فراهم می کند مجاز است؟ آیا کوبیدن بر طبل‌های بزرگ و قوی که صدایی وحشتناک ایجاد کرده و باعث آزار شنیداری کسانی که با هیئت مواجه می شوند، می گردد، کاری حرام محسوب نمی شود؟ با توجه به اینکه برخی مراجع دستگاه امام حسین و عزای حسینی را امری جدای از مباحث دیگر دینی می دانند و برای آن تسامحی خارج از عرف دیگر مقولات دینی قائلند، این تسامح و همراهی با عزای حسینی تا چه حد مجاز است؟ خطوط قرمز عزای حسینی از نظر فقهی کدام است و تا چه میزان افراد اجازه دارند که با عزاداری خود حریم‌های اجتماعی را نقض کنند؟

بخش دیگر، محتوای مجالس عزاداری است. محتوای مجالس عزا را می توان در چند بخش مورد مطالعه قرار داد؛ محتوای منابر و سخنرانی‌ها، محتوای اشعار و روضه‌های مداحان، آنچه نوازندگان با ابزار موسیقی می نوازند، رفتار عزاداران و عملکرد آنها در هنگام تزاحم عزاداری با تکالیف شرعی همچون نماز و شیوه‌های عزاداری همچون سینه‌زنی و زنجیرزنی و … .

آیا فقه برای تمامی این بخش‌ها دستورالعمل ویژه دارد؟ آیا سخنران اجازه دارد در سخنرانی خود، به هر موضوعی اشاره کند؟ یا به هر شیوه‌ای برای سخن تمسک بجوید؟ استفاده از مثال‌های واقعی و مبتلا‌به جامعه همچون افراد و شخصیت‌های حقوقی برای سخنرانی و تفهیم مطلب به مخاطبان چه حکمی دارد؟ آیا سخنران وظیفه دارد برای سخنرانی خود مطالعه کند و آیا عدم اختصاص وقت کافی به مطالعه برای سخنرانی مصداق کم‌فروشی است؟ آیا سخنران اجازه دارد به معضلاتی که مخاطبان از آن اطلاع کافی ندارند اشاره کند؟ آیا این کار مصداق اشاعه فحشا محسوب نمی‌شود؟

آیا مداحان مجاز به استفاده از هر آهنگ و ریتمی برای مداحی و سینه‌زنی هستند؟ تشبه به خوانندگان ترانه‌های لهوی توسط مداحان از نظر فقهی چه حکمی دارد؟ حکم استفاده از اشعار عاشقانه و نسبت دادن برخی القاب معشوقه های زمینی به معصومین علیهم‌السلام چه حکمی دارد؟ آیا واجب است مداحان به عنوان الگوی بخشی از مردم جامعه، در غیر از زمان‌های مداحی هم رعایت چارچوب‌ها و محدودیت‌های خاصی را بکنند؟ وظیفه شرعی مداحان در مواجهه با رفتارهای خارج از چارچوب دیگر مداحان چیست؟ از نظر فقه، مداحان تا چه میزان اجازه ورود به مسائل روزمره اجتماعی را دارند؟ در صورتی که ورود برخی مداحان به موضوعات مبتلابه جامعه باعث ایجاد تنش و تشتت شود، از نظر فقهی چه وظیفه‌ای بر عهده مداحان است؟

نواختن چه موسیقی‌های در مراسمات عزاداری مجاز است؟ آیا شرایط عزاداری با ابزار موسیقی در فضای خیابان با محیط مسجد تفاوت می کند؟ آیا افراد مجازند از هر ابزار موسیقی‌ای در عزاداری استفاده کنند؟ حکم تقلید و اجرای موزیک‌های خوانندگان در مراسم عزاداری چیست؟

حکم اولیه و ثانویه قمه‌زنی چیست؟ حکم اضرار به نفس در مراسم عزای حسینی تا چه حد مورد بخشش فقهی قرار دارد؟ آیا اساساً برخورد فقهی با شیوه‌های اجرای مناسک عزاداری کاری درست است؟ در چه صورتی وهن دین در عزاداری باعث حرمت آن عمل در عزاداری خواهد شد؟ آیا هر عملی که باعث وهن در نگاه غیرمسلمانان دین شود، حرام است؟

بخشی از این سؤالات مورد استفتاء قرار گرفته و پاسخ فقهی آن روشن است، اما بخش اعظم آن هنوز مبهم باقی مانده است. اما همه این سؤالات آنگونه که در خور و شایسته است میان مردم رواج نیافته است و تبیین پاسخ‌های ارائه شده در این زمینه برای مردم امری مهم و ضروری است.

توجه به عزاداری از جنبه فقه حکومتی، فقه الاجتماع، فقه سیاسی، فقه تمدنی و دیگر شاخه‌های علمی فقه، ضرورتی انکارناپذیر است. بررسی تطبیقی عزاداری از نگاه شیعه و اهل سنت نیز از موضوعات مغفول مانده است که امید است مودر توجه پژوهشگران عرصه فقه قرار گیرد.

در پایان توجه به این نکته لازم است که اگرچه در حال حاضر و با توجه به شیوه‌های عزاداری جدید، پاسخ به این سوالات اهمیت یافته است، اما اگر بخواهیم از عزاداری سالم و عمیق و بامعرفت و به دور از هرگونه شائبه‌ای برخودار باشیم، بهترین راه الگوبرداری از سلف صالح در این زمینه است که خود را از شبهات عزاداری‌های جدید به دور نگه داشته بودند و توجه ویژه ای به کسب معارف دین و عمل به دستورات دین داشتند.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست