فلسفه سیاسی اسلام ، امکان یا امتناع؟/ مرتضی یوسفی راد

جامعه اسلامی در عصر غیبت در فقدان رهبر و حاکمی به‌سر می‌برد که مستقیما نمی‌تواندتکالیف زندگی دنیوی را از منبع وحی دریافت و آنها را به مردم ابلاغ کند تا مردم به این تکالیف به مثابه۰ باور دینی عمل نمایند. آ

جامعه اسلامی در عصر غیبت در فقدان رهبر و حاکمی به‌سر می‌برد که مستقیما نمی‌تواندتکالیف زندگی دنیوی را از منبع وحی دریافت و آنها را به مردم ابلاغ کند تا مردم به این تکالیف به مثابه۰ باور دینی عمل نمایند. آنان اصول و قواعد کلی و ارزشی را از درون متون دینی و آموزه‌های وحیانی به دست آورده و آنها را مبنایی برای حرکت و تعالی جامعه قرار می دهند. بر این اساس، با تحکیم بنیان‌های جامعه و تقویت همبستگی اجتماعی، زمینه‌های حرکت در مسیر رشد و تعالی فراهم می‌شود. همچنین علاوه بر اینکه جامعه الگوی مطلوب خود را تعریف، تعیین و ترسیم می‌کند، آن را مقبول خود می‌گرداند و بر اساس آن هویت خاصی می‌یابد.
این نظریه مدعی است که برای تحصیل فلسفه زندگی و فلسفه سیاسی از متن آموزه‌های وحیانی، هیچ مانع معرفتی وجود ندارد. بنابراین با دریافت اصول و قواعد کلی زندگی می‌توان فلسفه‌ای سیاسی تولید کرد که از متندیم اسلام برخاسته باشد، به دلیل اینکه آموزه های وحیانی از جامعیت برخوردارند و در آنها خصلت‌هایی چون: برهان‌پذیری و حمایت و دفاع از منطق درونی خود مشاهده می‌شود.
این مقاله کوشش می‌کند نخست مفاهیم و مفروضات نظریه را بررسی نموده، از ادله برهان‌پذیری آموزه‌های دینی سخن به میان می‌آید. حاصل چنین تحقیقی، تولید نوعی از فلسفه سیسایی و فلسفه زندگی بر مبنای آموزه‌هایدینی و بر بنیادهای هستی‌شناسانه و معرفت‌شناسانه وحیانی خواهد بود.

 

برای مشاهده متن کامل مقاله، کلیک کنید.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها:

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست