labelخانواده و سلامت, دیدگاه و گزارش
commentبدون دیدگاه

مدرسه تربیتی امام موسی صدر و دلالت‌های آن در زمان حاضر

همایش «مدرسه تربیتی امام موسی صدر و دلالت‌های آن در زمان حاضر» به منظور تکریم جایگاه و نقش تربیتی امام صدر، به مثابه الگویی نظری و عملی در سالروز حضور ایشان در کلیسای کبوشیین برگزار شد.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، همایش «مدرسه تربیتی امام موسی صدر و دلالت‌های آن در زمان حاضر» با حضور و سخنرانی آیت‌الله سید مصطفی محقق داماد، عضو پیوسته و رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران؛ حجت‌الاسلام والمسلمین علی ذوعلم، رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، سیده حورا صدر، مدیر موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر؛ دکتر مهدی فیروزان، مدیرعامل شهر کتاب و داماد امام موسی صدر؛ سید محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش؛ حجت‌الاسلام دکتر محمد احمد حجازی، از پژوهشگران لبنانی؛ ۳۰ بهمن‌ماه ۹۷ با مشارکت سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، شورای عالی آموزش و پرورش، ستاد همکاری‌های آموزش و پرورش و حوزه و موسسه امام موسی صدر، در مدرسه دارالفنون تهران برگزار شد.

برنامه‌های این همایش یک روزه در دو میزگرد جدا برگزار شد که در میزگرد اول با عنوان «دین شناسی و انسان شناسی امام صدر و آثار تربیتی آن» دکتر خسرو باقری، عضو هیات علمی دانشگاه تهران؛ حجت‌الاسلام دکتر علیرضا صادق‌زاده، استاد دانشگاه ترتبیت مدرس؛ دکتر غلامرضا ذکیانی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران؛ دکتر محسن اسماعیلی، عضو مجلس خبرگان رهبری و حقوقدان شورای نگهبان به سخنرانی پرداختند و در میزگرد دوم با عنوان «دریافت‌های تربیتی امام موسی صدر از قرآن» دکتر مسعود آذربایجانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ دکتر معصومه عبدلی و دکتر علیرضا هزار؛ سخنرانی نمودند. در ادامه ‌مهمترین مطالب سخنرانان برگرفته از رسانه‌ها با اصلاح و ویرایش از پیش‌رویتان می‌گذرد.

ایمان و کفر امری است قلبی و در حقوق شهروندی اثری ندارد/ این مبنا را در اندیشه امام صدر می‌بینم/ در آموزش و پروش باید تفکر دیگر پذیری را رواج دهیم

آیت‌الله سیدمصطفی محقق داماد: دعوت از بنده فکر کنم به دو علت بود. یک اینکه این شخصیت عالیقدر یعنی امام موسی صدر از شاگردان نادر و نامدار پدرم مرحوم محقق داماد بوده است و من دوران نوجوانی را با او سپری کردم که به خانه ما رفت و آمد می‌کرد. برای آخرین باری که چهره ایشان را دیدم، زمانی بود که برای فوت پدر به منزل ما آمدند؛ اما علت دوم برای اشتراک فکری‌ای است که این طلبه کوچک با آن مرد بزرگ دارد و من برای عرض ادب آمدم.

همه ما با قرآن انس داریم و در قرآن ایمان و کفر وجود دارد و ما نمی‌توانیم آن را منکر شویم؛ اما سخن این است که ایمان و کفر جایش کجاست؟ آیا جای آن قلب است یا زبان و لفظ؟ آیا ایمان و کفر از بیانات افراد معلوم می‌شود یا نشانه‌اش قلب است؟ این سوال را عرضه می‌کنیم به قرآن مجید و پاسخ می‌گیریم.

در قرآن در سوره حجرات آمده است: شما نگویید ما مومن شدیم چون ایمان در قلبتان وارد نشده است. بگویید اسلام آورده‌ایم. این یعنی ایمان و کفر جایش در قلب است اما آنچه در زبان جاری می‌شود و در روابط اجتماعی وجود دارد اسلام به معنای تسلیم است. در همین آیه از سوره حجرات آمده: آنهایی که ایمان نیاوردند اگر خدا و رسولش را اطاعت کند، در اجر و مزدشان و در توزیع منابع قدرت برای آنها هیچ کم نمی‌گذاریم. کما اینکه در تمدن اسلامی نیز این‌گونه شد. ابوسفیان مومن و مسلمان نشد، اما خود و فرزندانش در راس قدرت آمدند. چه کسی می‌گوید که خالد بن ولید با آن همه جنایت‌هایش ایمان آورده بود؟ ایمان نیاورده بود اما سردار سپاه اسلام شد.

من این مبنا را در اندیشه امام صدر می‌بینم. به نظر من در زمان فعلی ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که باید از قرآن این را برداشت کنیم که ایمان و کفر امری است قلبی و در حقوق شهروندی و روابط شهروندی اثری ندارد. آنچه اثر دارد اطاعت خدا و پیامبر یعنی عمل به مقررات اجتماعی است. اگر از نظم کشور پیروی و رعایت کنیم و قوانین را نشکنیم این اطاعت خدا و پیامبر است هر چند ایمان قلبی وجود ندارد.

اما درباره نگاه تربیتی و پرورشی امام موسی صدر که مدنظر این برنامه است. ما باید بچه‌ها را به دیگر پذیری عادت دهیم و آموزش ببینند که همه ذی حق هستند و همه شهروند یک کشور هستند. دشمنی و عداوت را در دل بچه‌ها نکاریم، اینها شیوه امام صدر است. ایشان به کشوری می‌رود به نام لبنان که پیروان چند دین و مکتب در آنجا وجود دارد و این عالم شیعی همه را به دور هم جمع می‌کند. او با همه گفت‌وگو می‌کند و همه را می‌پذیرد.

اگر ما این روند را از دوره دبستان به فرزندانمان آموزش ندهیم بیان کردن آنها در بزرگسالی فایده ندارد. ما در دانشگاه‌ها آب در‌هاون می‌کوبیم. اگر شما در آموزش و پرورش به کودکان آموزش دهید که تو تنها نیستی و دیگری با هر عقیده‌ای دارای حق است و باید به او و کرامتش احترام بگذاری، بعدها جامعه به مراتب بهتری خواهیم داشت.

شهید ثانی از بزرگان شیعه در منطقه جبل عامل می‌گوید که حتی وقف کردن بر یهودی و زرتشتی هم درست است چرا که آنها نیز بنده خدا هستند و انسان کریم است. این مورد را من در کتاب جدیدم آوردم و بحث کرده‌ام که آخوند خراسانی نیز این تفکر را داشت.

در آموزش و پروش باید تفکر دیگر پذیری را رواج دهیم. ما مجاز نیستیم تا دیگران را تفتیش قلبی کنیم به ما چه ارتباطی دارد که در قلب او چه می‌گذرد؟ باید فقط مراقب باشیم از قوانین تخطی نشود. این درس را از امام موسی صدر فرا بگیریم، درخت دوستی را بنشانیم و درخت دشمنی را برکنیم که رنج بی‌شمار آرد.

نگاه امام صدر نگاهی است که رهبری در گام دوم انقلاب ترسیم کرد/ سندهای تربیتی آموزش و پرورش را بر اساس سیره امام صدر بنویسیم

دکتر علی ذوعلم: من یکی از مریدان امام صدر بوده‌ام، هستم و خواهم بود. ایشان به عنوان یکی از شاگردان برجسته مکتب امام صادق، ۲۰ سال قبل از پیروزی انقلاب مهاجرت در راه خدا را بر ماندن در یک فضای آرام ترجیح داد و پایه گذار یک سنت در دوره ما شد.

ما در مورد پاسداشت بزرگان کم می‌گذاریم و قدرناشناسی می‌کنیم و گاهی هم چون بزرگان ما ذو مراتب هستند از وجوه مختلف آنها غفلت می‌کنیم. اگر شخصی از خارج به ایران آمده بود و حتی مدرسه‌ای کوچک راه اندازی کرده بود، ما چقدر از او تجلیل می‌کردیم.

اینکه عالمی شیعی در شرایط سخت به کشوری رفته که درگیری‌های فرقه‌ای، فقر و فلاکت و مشکلات شیعیان را دارد و در وسط معرکه آتش بذری می‌پاشد که آن بذر امروز بارور شده است. تفکر اصلاحی، سیاسی، اقتصادی و معنوی امام صدر برکات بسیاری برای جهان اسلام داشته که ما امروز آن برکات را در جهان اسلام می‌بینیم.

امام صدر به همراه امام خمینی، آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله سیستانی شناسنامه جهان اسلام هستند. حال اینکه عده‌ای متشابهات را در زندگی امام صدر مطرح می‌کنند و از دیدن حقایق و محکمات سیره او سرباز می‌زنند.

ما باید افتخار کنیم که یک ایرانی به کشوری رفته که هرچند در جغرافیای ایران نیست اما پاره‌ای از جهان اسلام است و می‌تواند این کشور را از ذلت به عرش برساند.

در حوزه تربیتی نیز این مرد بزرگ به ریشه‌های اسلام ناب محمدی پیوند خورده است. نگاه ایشان فطرت گرایی توحیدی است و هویت ساز است، یعنی امروز اگر ما نوشتیم تربیت باید هویت ساز باشد، امام صدر نیز هویت را در لبنان احیا کرد. نگاه امام صدر نگاه امیرکبیر و نگاهی است که رهبری در گام دوم انقلاب ترسیم کرد.

عقلانیت در کنار مجاهدت، اخلاق در کنار علم، نواندیشی در کنار اصالت و اجتهاد پویا در کنار اجتهاد سنتی همه قطعات مختلف یک نقشه هستند. با پرهیز از تحجر در کنار نپذیرفتن غرب به عنوان منبع فکر و اندیشه، بایستی تلاش کنیم این سرمشق‌ها را در مکتب فکری خودمان و در مواجهات سیاسی و اجتماعی خودمان الگو قرار دهیم.

سبک تربیتی امام موسی صدر برای مدارس امروز ما برای معلمان و مدیران ما سرمشق است و به این نکته توجه کنیم که آن سعه صدر تربیتی بدون کوتاه آمدن از مواضع الهی است. ما یا دچار تحجر و اخباری‌گری می‌شویم یا دچار غرب زدگی؛ اما سبک امام صدر که توانست امتی را احیا کند سرمشق ماست و امیدوارم بتوانیم سندهای تربیتی آموزش و پرورش را بر اساس این سبک بنویسیم.

انسان محوری در تفکر و سیره عملی امام صدر موج می‌زند/ استخراج دلالت‌های تربیتی

حورا صدر: یکی از ویژگی‌هایش این همایش مکان برگزاری آن است که در تاریخ معاصر بزرگان بسیاری در آن قدم گذاشته اند. این ویژگی مکانی است اما ویژگی زمانی هم دارد که امروز برابر با سی ام بهمن ماه است. ۴۴ سال پیش امام موسی صدر در چنین روزی به کلیسای کبوشیین بیروت رفتند و بزرگان کلیسا حضور داشتند نه برای یک سخنرانی معمولی بلکه برای اجرای یک منسک مذهبی. امام صدر خودش تشبیهی برای این کار دارد و می‌گوید که کار آنها مشابه این بود که من کشیشی را برای خطبه‌های نماز جمعه دعوت کنم.

چقدر جای امام صدر در زمانه فعلی خالی است. اینکه امام را به کلیسا دعوت می‌کنند قطعا پیش زمینه‌ای دارد و اینکه امام هم بر چه مبنایی می‌پذیرند، جای تحلیل و بررسی دارد.

بحث دیگر پذیری در روش ایشان جای تامل دارد. هم امام صدر دیگری را می‌پذیرد و هم دیگران امام صدر را می‌پذیرند. این درس بزرگی برای ماست که با شعار و سخنرانی تنها کاری از پیش نمی‌برد.

وقتی که کارنامه و آثار امام صدر را در لبنان مرور کنیم، می‌بینیم که نتایج متعددی دارد. امام صدر معروف به پرچم داری گفت وگوی ادیان است و تاسیس جنبش محرومان و رفع محرومیت از کارهای مهم اوست. امام صدر موسس مقاومت نیز هست، مقاومتی که هنوز هم سربلند است. با بررسی اینها متوجه می‌شویم که زمینه‌هایی برای امور تربیتی در آنها وجود دارد.

یکی از ویژگی‌های تفکر امام صدر نگاه ایشان به انسان است و انسان محوری در تفکر و سیره عملی اش موج می‌زند. او می‌گوید باید هم خصلت‌های انسانی را به کمال رساند و از این جمله می‌توان دلالت‌های تربیتی را استخراج کرد.

نگاه امام صدر به دین دومین ویژگی تفکرش است. او اعتقاد دارد که دین پیش از آنکه برای آخرت باشد بهترین وسیله برای زندگی است.

امام صدر مقاله‌ای دارد که در همایشی در قاهره تحت عنوان شیوه‌های تربیتی و مبادی دین ارائه شده است که در بخشی از این مقاله به شیوه‌های تربیتی اشاره می‌کند. ایشان شیوه جدیدی در تربیت ارائه می‌کند که مختص قرآن است و از معجزات اسلام به شمار می‌آید. این شیوه را می‌توان تحولی در مفاهیم تربیتی نامید.

انسان در این شیوه تربیتی، همراهی جهان هستی را با خود احساس می‌کند و درمی یابد که همه موجودات با او در هستی همراه هستند. انسان با فطرت و جسم خویش با این کاروان بزرگ هستی همگام می‌شود و این همگامی اطاعت از امر و نهی و کار نیک را برای انسان آسان می‌کند.

امام صدر می‌گوید قرآن کتاب هدایت، علم، دین و تربیت است نه کتاب فیزیک و شیمی… انسان دچار طغیان و غرور نمی‌شود.

نمی‌دانم که آیا مدرسه تربیتی امام موسی صدر می‌پذیرد که شخصیتی مثل او چهل سال در زندان و محروم از آزادی باشد؟ ما این محرومیت را قبول کردیم. من شاهد بودم که اگر مشکلی پیش می‌آمد آرام و قرار نداشت تا اسیری را آزاد و تبعید شده‌ای را به کشور خود برگرداند. وظیفه صاحبان قدرت و نفوذ در دعا خلاصه نمی‌شود.

امام صدر می‌گوید جامعه حاصل عمل ماست/ به کودکمان بیاموزیم که با دروغ و ریا مسیر کاروان هستی را مختل نکنند

دکتر مهدی فیروزان: یکی از مهمترین دستاوردهای این همایش، مطرح کردن اندیشه امام موسی صدر در نظام آموزش و پرورش ایران است. در این صورت معلمان و سازندگان آینده ایران و جهان اسلام می‌توانند توشه، تجربه و دیدگاه امام صدر را بیاموزند که پیشتر در جامعه لبنان تجربه موفقیت آمیزی داشته است.

امام صدر از معدود مصلحانی است که توفیق اجرای منظومه فکری اش را داشت. اینکه آموزش و پرورش ایران به معرفی امام موسی صدر می‌پردازد، بسیار ارزشمند است.

بحثی در اندیشه امام موسی صدر هست که من بسیار جذب آن شده‌ام. امام درباب توجیه مذمت رذیلت‌های اخلاقی نظر جالبی دارد. در بیان اینکه چرا دروغ بد است؟ چرا کبر بد است؟ چرا خداوند بعضی از اعمال را مذموم می‌داند و چرا همه ادیان نسبت به آنها نظری واحد دارند؟ امام می‌گوید انسان در کاروان هستی قرار دارد و تنها نیست؛ یعنی انسان در راه هدایت همراهانی در طول تاریخ بشریت دارد و نباید بترسد.

امام صدر می‌گوید جامعه حاصل عمل ماست. تنها چیزی که سرنوشت ما را می‌سازد عمل ماست. آنچه که از ما می‌ماند عمل است. آنچه من را می‌سازد عمل شخصی و اجتماعی ماست و دخالت هر پدیده دیگری را در ساخت جامعه و ساخت وجودی انسان را رد می‌کند.

داد و ستدی که در جامعه اتفاق می‌افتد آن را شکل داده و بنیان‌هایش را محکم می‌کند. اگر صفتی مانند غرور، ریا و دروغ دیگران را از داشته‌های یک فرد محروم کند، درواقع به تمام جامعه ظلم شده است. اگر غرور من باعث شود که کسی از دانش من بهره مند نشود به همین دلیل این غرور مذموم است. شما وقتی ریا می‌کنید یعنی بخشی از خودتان را رنجانده و درهایی را برای استفاده توانایی دیگران در جامعه می‌بندید. این مانعی اجتماعی برای پیشرفت انسان است. از طرف دیگر به میزانی که انسان خوبی‌هایی دارد یعنی راه این داد و ستد را برای جامعه هموار می‌کند. با چنین تحلیلی آدمی دیگر به راحتی نمی‌تواند رذیلت‌های اخلاقی را ادامه دهد.

ما ۱۴۰۰ سال است می‌گوییم غیبت و دروغ بد است. در طول تاریخ تا به امروز همه علمای اخلاق در بدی رذیلت‌های اخلاقی سخن گفته اند؛ اما اگر بخواهیم زبان خداوند را به عملی تربیتی ترجمه کنیم، همین سخن امام صدر را باید مدنظر قرار دارد.

ما باید به کودکمان آموزش دهیم که تو در کاروان هستی وجود داری و باید داد و ستد داشته باشی و نباید با دروغ و رذیلت بخشی این داد و ستد را مختل کنی.

یکی از رویکردهای مهم امام این است که انسان وجودی یکپارچه و هماهنگ است و ما حق نداریم در این هماهنگی بخشی را آنقدر فربه کنیم که بر دیگر بخش‌ها سایه بیاندازد. وقتی خداوند با همان نگاه سمبلیک به انسان نگاه می‌کند، می‌گوید این موجود احسن موجودات من است. ما به چه حقی می‌خواهیم در این احسن الخالقین دخالت کنیم؟ بنابر این حق نداریم بخش غرایض را اینقدر فربه کنیم که بر عقلانیت سایه بیندازد. وجود انسان مثل یک سیستم خلق شده و آدمی در این هماهنگی نمی‌تواند خودش را ناهماهنگ کند. این تعادل راه اسلام است.

در آموزه‌ها و روش‌های تربیتی امام صدر، اجبار، الزام و خشونت جایی ندارند

سید محمد بطحایی: من چندان توفیق را نداشتم که با آثار امام صدر مانوس باشم و از آن بهره ببرم، اما تا جایی که می‌دانم نخستین بهره از سیره امام صدر برای ما آموزش و پرورشی‌ها نگاه و برداشتی است که او از دین دارد.

در کلام امام صدر، دین هدیه ارزشمندِ خداوند برای هدایت بشر، اشرف مخلوقات است؛ بنابراین دین در خدمت سعادت بشر و برای رشد، عاقبت بخیری، رامش بشر و رسیدن به افق‌های سعادت بشر است.

بر اساس منش و گفتار امام صدر متوجه می‌شویم که در آموزه‌ها و روش‌های تربیتی اجبار، الزام و خشونت جای نخواهد داشت. ما در مدارسمان بسیار به این روش احتیاج داریم و برای نقشه راه آموزش و پرورش نیز باید از الگوهای تربیتی شخصیت‌هایی چون امام صدر استفاده کنیم.

گزارش میزگرد «دین شناسی و انسان شناسی امام صدر و آثار تربیتی آن»

امام صدر در مقام متفکری دینی وارد بحث تربیت می‌شود/ نگاه امام صدر به مقوله تربیت، نگاهی عمل محور است

دکتر خسرو باقری: ارتباط دین شناسی و انسان شناسی در تفکر امام صدر مسئله‌ای است که باید در این میزگرد مورد توجه قرار بگیرد. در سخنان ایشان سه عنصر را می‌توان پیگیری کرد: اندیشه، ارزش و عواطف. امام صدر در جایی می‌گوید که ما به وحدت تام و تمام اندیشه و عشق نیاز داریم و اندیشه بدون عشق به جایی نمی‌رسد. از این نکته می‌توان وارد دین شناسی امام صدر شد. فراموش نکنیم که امام صدر در مقام متفکری دینی وارد بحث تربیت می‌شود. نحوه تفکر و دین شناسی در تربیت هم می‌تواند اثر مثبت و هم اثر منفی داشته باشد.

از میان سخنان امام صدر در دین شناسی چند نکته قابل استخراج است. نخست این که امام صدر دین را امری قابل تفسیر می‌داند، بنابراین می‌توان برداشت‌های متنوعی از دین داشت. از اینجا امام صدر به این نکته می‌رسد که قرائت از دین امری تفسیری است و اندیشه‌های دینی می‌توانند قرائت‌های متنوعی داشته باشند. امام صدر در جایی اشاره کرده که در سیاست به دو گونه از دین سواستفاده شده است. نخست اینکه دین وسیله‌ای برای بهره‌ گیری اقتصادی برخی از اشخاص شد و این امری بسیار خطرناک است. سواستفاده دوم استفاده از دین به عنوان عامل بازدارنده محرومان از قیام علیه ظلم است. به تعبیر مارکس دین می‌تواند افیون توده‌ها هم شود.

اما دینی که امام صدر از آن سخن می‌گوید حامی محرومان است و نقش افیونی بازی نمی‌کند. امام صدر هرچند همه تفسیرها را می‌پذیرد اما همه آنها را قبول نمی‌کند. متاسفانه دین در جامعه ما جوان‌ها را دفع می‌کند. به تعبیر حضرت امیر اگر پوستین اسلام را وارونه بر تن کنیم همه از آن می‌ترسند. امام صدر هم می‌گوید که دین باید در خدمت انسان باشد و زندگی انسان را اعتلا ببخشد و انسان را بر صدر بنشاند. اگر این زبان دین باشد چرا باید از آن گریزان بود؟

امام صدر در جایی با اشاره به این سخن حضرت مسیح (ع) که انسان تنها با نان زنده نیست و نیاز به اعتقاد هم دارد؛ بیان می‌کند که انسان تنها با اندیشه دینی زنده نیست. آیا صرف اینکه ما به دینی پایبند هستیم کفایت می‌کند؟ اندیشه دینی باید اثراتی روی زندگی انسان بگذارد و خدمت گذاری‌اش به بشر را نشان دهد. به صرف اعتقاد کاری پیش نمی‌رود.

امام موسی صدر به دنبال پشت سر گذاشتن صورت گرایی‌ها و نگاه کردن به ارزش‌های واقعی است. عشق و محبت ارزش مطلوب انسان‌هاست و آیا این ارزش‌ها به دست ادیان به انسان می‌رسد؟ اگر دین فقط فرقه بندی کند چه فایده‌ای برای بشر دارد؟ به باور امام صدر اگر دین قرار است جنگ فرقه‌ای به پا کند همان بهتر که نباشد.

به باور امام صدر مسئله دروغ و راست یک ارزش مطلق است؛ بنابراین اگر می‌خواهیم فرزندانمان را تربیت کنیم باید راست گفتن را در فضای زندگی‌مان به صورت عملی نشان دهیم. از نظر ایشان راستگویی، عشق و محبت ارزشی فرادینی دارند. او می‌گوید حتی اگر با من دشمنی هم بورزند وظیفه من عشق داشتن و محبت است. این سخن امام نشان می‌دهد که ارزش‌های مطلقی وجود دارند که باید به کودکان آموزش داده شوند. اگر ما به فرزندانمان این راستگویی و عشق ورزی را آموزش دهیم، در آینده اثرات آن را خواهیم دید. در تربیت باید بدانیم که با فرزند باید مدارا کرد و به او حق انتخاب داد. معلمان باید نسبت به شاگردان دغدغه داشته و در راه تربیت او اهتمام داشته باشند و برای آنها نمونه عملی باشند؛ و در نهایت، بدانیم که برای انسان انتخاب گر تربیت یک امکان است نه قطعیت.

به باور امام صدر آموزش دینی از نوع تربیت دینی نیست/ تربیتی که امام صدر به دنبال آن است بر اساس گفت و گو و حفظ کرامت و احترام به نوع انتخاب او اتفاق می‌افتد

دکتر محسن اسماعیلی: دانش یک فضیلت و ارزش است و هرکسی از این فضیلت برخوردار نیست اما هنر آموزش بالاتر از هنر دانش است و هنر تربیت از هنر آموزش هم بالاتر است. هر معلمی مربی نیست. ویژگی برجسته امام صدر در این است که هم دانشمند است و هم معلم و مربی. هر سه ویژگی در وجود امام صدر جمع شده و موفیقت امام نیز به همین دلیل است.

این‌گونه نیست که هرکسی با دین آشناست می‌تواند معلم خوبی هم برای دین باشد؛ بنابراین برخی با اینکه حسن نیت و دانش دارند در مواجهه با نسل جوان موفق نیستند و نمی‌توانند مفاهیم دینی را درست منتقل کنند و مدام مجبورند بر سخنان خود اصلاحیه بزنند. در مجموعه ارزشمند «گام به گام با امام» من حتی یک مورد هم ندیده‌ام که امام صدر تکذیبیه‌ای بر سخنان خود زده باشد. اگر کسی این مجموعه را بخواند متوجه می‌شود که امام صدر از روز نخست تا روزی که ربوده می‌شود در مسیری ثابت پیش می‌رود. امام صدر هم دین را می‌شناسد و هم انسان را و راه پیوند میان این دو را می‌داند.

تربیت صحیح در پرورش استعدادهای متربی است. امام صدر به خوبی با مردم ارتباط برقرار می‌کرد و به نیکی می‌دانست که برای جذب مردم به دین از چه مسیری برود. او به خوبی دریافت که دین از جنس باور است و مخاطب باید «باور» را قلبا بپذیرد. همچنین امام صدر می‌داند که انسان موجودی انتخاب گر است، بنابراین به انتخاب انسان اصالت می‌دهد.

در باور امام صدر دین جزو مناسک ظاهری نیست، امام صدر به خوبی می‌داند که بروز ظاهری دین هم باید بر اساس پذیرش‌های درونی باشد؛ بنابراین ریشه همه برونه‌های ظاهری را در قلب جست‌وجو می‌کند. امام صدر می‌داند که تربیت دینی با اجبار اتفاق نمی‌افتد. او بر این نکته تکیه دارد که انسان موجودی انتخاب گر و کلیم است و باید با حفظ کرامتش با او گفت‌وگو کرد.

به باور امام صدر آموزش دینی از نوع تربیت دینی نیست. تربیتی که امام صدر به دنبال آن است بر اساس گفت و گو و حفظ کرامت و احترام به نوع انتخاب او اتفاق می‌افتد. امام صدر تربیت شناس است و از تفاوت کار تربیتی و آموزشی آگاه و دین را از مقوله تربیت می‌داند نه آموزش. به باور او رفتار می‌تواند دیگران را به سوی تربیت دینی جذب کند، بنابراین خودش از طریق معاشرت‌ها افراد را جذب می‌کرد. ایشان می‌گوید دعوت اگر صحیح و توام با عمل نباشد و وضع اجتماعی دعوت کننده با هم‌دینانش کم اثر باشد، مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد؛ یعنی اگر هم کیشان دعوت کننده در جهل و فقر باشند دعوت او بی‌اثر خواهد بود.

امام صدر در گفتاری برای شیعیان و علمای شیعه اشاره دارد که اهل کتاب از جانب مسلمانان مستحق چیزی جز جدال احسن نیستند؛ بنابراین در گفت‌وگو با آنها نه جنگ، نه قطع رابطه، نه خشونت، نه طعنه و نیش زبان و نه تندی در سخن، معنا ندارد. اگر با خشونت و تصلب بخواهیم مردم را به حفظ حدود خود مجبور سازیم تا در برابر ما آزادی رفتار، گفتار و آزادی مناقشه نداشته باشند خود را از حقیقت دور کرده‌ایم. این سخن جز از روحی صادر نمی‌شود که با ماهیت کار تربیتی و از عمق وجود انسان آشنا باشد.

سیره امام صدر مخصوصا در مواجهه با جوانان مهم است. او می‌گوید ما باید اعتراف کنیم که جوانان آمال و آرزوهای خود را دارند. من برای برخورد با جوانان از شیوه تسامح استفاده می‌کنم و هم از شیوه نصیحت. سخن مشهور امام درباره جوانان این است که در برخورد با آنها یک چشمم را بسته و چشم دیگر را باز می‌گذارم. با چشم بسته از چیزهایی که خیلی هم با اصول و ارزش‌های بنیادین تعارضی ندارد چشم پوشی می‌کنم و با چشم باز مراقب آینده آنها هستم.

امام صدر می‌گوید عشق به وطن بخشی از ایمان است/ وطن تجلی ابعاد وجودی انسان است

دکتر غلامرضا ذکیانی: از نظر امام موسی صدر اجتماع از فرد تاثیر می‌پذیرد. این نیازی به برهان ندارد و نگاه تقدیسی امام صدر به آموزه‌های اجتماعی در اسلام است. او می‌گوید که عطا و دهش از آموزه‌های اصلی اسلام است. مومن باتقوا کسی است که همه چیز خود را اعطا می‌کند. آنچه فرد به جامعه می‌دهد حقی است که جامعه بر گرده او دارد. مردم همه عیال خدا هستند و محبوب ترین خلق نزد خدا کسی است که بیشتر به عیال خدا رسیدگی کند.

امام صدر بر اساس توجه به اجتماع به هویت ملی هم نگاه ویژه دارد. او می‌گوید عشق به وطن بخشی از ایمان است. وطن زمینه حرکت و پویایی انسان را فراهم می‌کند. وطن دوستی نه شعار و نه کسب و کار است، بلکه وطن تجلی ابعاد وجودی انسان است.

امام صدر درباره جنبش محرومان نیز می‌گوید که این جنبش نه اسلامی که ملی است و ما بر این باوریم که وجود فرقه‌های مختلف به باز شدن دریچه‌های تمدن به روی ملت لبنان منجر می‌شود. ملیت با قومیت منافاتی ندارد و بسیاری از ظرافت‌های بشری در ملیت آشکار می‌شود و متاسفانه می‌بینیم که پس از انقلاب در ایران ملیت گرایی تضعیف شد.

فرهنگ، تاریخ، سیاست و سرزمین عناصر ملیت هستند. وقتی ملی گرایی تضعیف شود مصائب بسیاری رخ خواهند داد که ما در شرایط فعلی جامعه خودمان شاهد آن هستیم. عدم خرید کالای ملی یکی از این مصائب است. وقتی نرخ ارز کمی تغییر می‌کند همه به سراغ خرید و فروش آن می‌روند در صورتی که می‌دانند این کارشان چه بر بلایی بر سر اقتصاد کشور می‌آورد.

ما در طول دو قرن اخیر تنها در دفاع مقدس هشت ساله بود که هیچ بخشی از خاک کشور را از دست ندادیم، این به دلیل اهمیت ملیت برای ایران بود که همه از هر دینی در آن شرکت کردند؛ اما چرا اکنون به عناصر ملی با دیده تحقیر نگاه می‌کنیم؟ اگر ملی گرایی را تقویت کنیم هیچ جناح سیاسی منافع ملی را بر منافع جناحی خود ترجیح نخواهند داد. ما بارها منافع ملی را قربانی منافع جناحی خود کرده‌ایم. قانون گریزی و مالیات گریزی و عدم توجه به محیط زیست نیز کار کسانی است که هیچ احساس ملی ندارند. ما هر چقدر ملیتمان قوی باشد به همان میزان نیز قومیت‌ها را به رسمیت می‌شناسیم.

اشتباه کردن ذاتی انسان است و معلمان نباید اشتباه دانش آموزان را طوری نشان دهند که دانش آموزان آن را پنهان کنند. از چیزی که باید ترسید عدم نقدپذیری و تکرار اشتباه است. نقدپذیری را باید به دانش آموزان یاد بدهید.

ادیان در خدمت انسان هستند نه انسان در خدمت دین/ امام صدر معتقد به حیات طیبه است و تربیت را مهمترین راه برای رسیدن به آن می‌داند

حجت‌الاسلام دکتر علیرضا صادق‌زاده: اگر تربیت را فرآیندی بدانیم که انسان را از وضع موجود به وضع مطلوب سوق دهد، سه سوال پیش می‌آید: انسان چیست؟ انسان چه باید باشد؟ و چگونه باید از وضع موجود به وضع مطلوب برود؟ هر متفکری در حوزه تربیت باید به این سه سوال پاسخ دهد.

امام صدر می‌گوید ادیان در خدمت انسان هستند نه انسان در خدمت دین. این جمله نگاه امام صدر درباره دین را به خوبی مشخص می‌کند. به باور امام صدر انسان موجودی مختار و انتخاب گر است. موجودی است که فطرت الهی دارد و نیازی نیست که ما برای دعوتش به ارزش‌ها چیزی را به او تحمیل کنیم. موفقیت امام صدر در لبنان به خاطر این است که با زبان فطرت با همه صحبت می‌کند. امام صدر روی عقلانیت بسیار تاکید می‌کند و دین را نه جایگزین عقلانیت بلکه مکمل عقلانیت است و آموزه‌های دینی را با عقلانیت جا می‌اندازد.

امام صدر معتقد به حیات طیبه است و تربیت را مهمترین راه برای رسیدن به آن می‌داند. او می‌گوید اعمال انسانی ذات انسان را می‌سازد و این همان هویت است. امام موسی صدر انسان و دین را به عنوان دو منظومه در کنار هم می‌بیند و فکر می‌کند اگر انسان می‌خواهد به کمال برسد فقط از راه دینداری می‌تواند. او نگاه انسانی را پیش نیاز دینداری می‌داند که نخست باید این پیش نیاز را فراهم کرد.

گزارش میزگرد «دریافت‌های تربیتی امام موسی صدر از قرآن»

ترجیع بند تربیت‌های ما باید بر اساس عدل و حق باشد/ ویژگی‌های تفکر تربیتی امام موسی صدر

حجت‌الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی: توجه به ابعاد اجتماعی تربیتی و سویه‌های در آیات قرآن از ویژگی‌های تفکر تربیتی امام موسی صدر است. به عنوان مثال امام صدر پاداش و عقاب را محدود به آخرت ندانسته و آن را در این جهان نیز معتبر می‌داند. در بحث انفاق، انسان نتایج انجام دادن یا ندادن آن را در همین دنیا خواهد دید. اگر به نیازمند کمک کردیم، زندگی اجتماعی امروز ما نیز بهبود پیدا می‌کند. این برداشتی است که امام صدر ۵۰ سال پیش انجام داد اما ما امروزه به آن نیازمندیم.

امام موسی صدر در برداشت‌های تربیتی از قرآن با شواهد علمی آن برداشت‌ها را اثبات می‌کند. به عنوان مثال در برداشتی از آیات سوره ذاریات می‌گوید که قرآن کتاب هدایت، دین و تربیت است نه کتاب فیزیک و شیمی. به همین دلیل است که وقتی شواهدی علمی از عالم را می‌دهد صرفا برای تذکر به انسان‌ها برای تامل و تدبیر در هستی است تا از آن به خشیت و فروتنی دربرابر خداوند برسند.

امام موسی صدر اعتقاد داشت که ما باید تربیت را مرتبط به قواعد منتج از اصول دین کنیم. ترجیع بند تربیت‌های ما باید بر اساس عدل و حق باشد که مسئله‌ای بسیار حائز اهمیت است. امام صدر از آیه میزان برداشت می‌کند که تمام عالم بر اساس قواعد منظم است و نظم همان عدالت است. این روش تربیتی سه نتیجه دارد: نخست اینکه این مدل از تربیت در هستی تا به ابد امتداد پیدا می‌کند. دیگر اینکه احساس همراهی با هستی و جهان به تربیت شونده می‌دهد و سومین نتیجه این است که احساس اعتماد به نفس به تربیت شوندگان می‌دهد.

بررسی سیره نظری و عملی امام موسی صدر به منظور استنتاج فلسفه تربیتی

دکتر معصومه عبدلی: من دو رویکرد را در روش امام صدر بیان می‌‌کنم که بدون توجه به آنها هیچ اتفاقی در نظام تعلیم و تربیت ما نخواهد افتاد. ما باید نوع نگاهمان را به انسان تصحیح کنیم تا روش‌های تربیتی ما هم تغییر کند. امام موسی صدر می‌گوید که ادیان باید در خدمت انسان باشند و این حرف بسیار بزرگی است. دین باید به انسان تعظیم کند و خادم او باشد.

اگر بخواهیم بر مبنای روش امام صدر در آموزش و پرورش حرکت کنیم باید نگاه ما به انسان در دیدگاه‌های تربیتی‌مان تغییر کند. امام صدر بدون خشونت انسان‌ها را تربیت کرده است. یکی از رویکردهای مهم امام صدر اجتماع محوری اوست. همه حضور امام صدر در عرصه اجتماع است. امام صدر همه رذیلت‌ها و فضیلت‌های اخلاقی را اجتماعی تفسیر می‌کند. هنگامی که ما غیبت می‌کنیم شخصی را که یک امکانی برای جامعه است، از آن می‌گیریم. جامعه‌ای که اعتماد و اطمینان در مردمش نسبت به همدیگر وجود نداشت به سادگی از هم می‌پاشد؛ بنابراین رذیلت اخلاقی غیبت، اجتماع را به نابودی می‌کشاند. ما باید در نظام آموزش و پرورش دقت کنیم که فرزندان را اجتماعی بار بیاوریم.

مبنای دوم عملگرایی امام صدر است. بین نظر و عمل امام صدر تفاوتی وجود نداشت، اما در جهان اسلام متاسفانه بین حکمت نظری و حکمت عملی مانند ارسطو تفکیک قایل شدند، اما حتی در آیات خدا نیز نظر از عمل جدا نیست. در کمتر آیه‌ای از قرآن کریم ذکر ایمان بدون اشاره به عمل یعنی کار نیک، آمده است. این تفکیک پس از انقلاب در تعلیم و تربیت ما آسیب جدی بوجود آورده است. همه معلمان گمان می‌کنند که هرچه مباحث نظری را مدام تکرار کنند بیشتر در مغز دانش آموزان فرو می‌رود. ما مدام بچه‌ها را مجبور می‌کنیم که آیات بسیاری از قرآن را حفظ کنند. در صورتی که خداوند در قرآن نظر دیگری دارد. موضوع امام صدر هم شبیه قرآن و سخن ائمه است. امام صدر درباره شب قدر می‌گوید که این باوری خرافاتی است که اعتقاد داریم شب قدر همه تقدیر ما نوشته می‌شود. تقدیر ما از آنچه تاکنون انجام داده‌ایم به دست می‌آید. امام صدر همه مباحث نظری‌اش نیز در حوزه مسائل معتنابه و مورد نیاز جامعه بوده است. او آنچه را که به آن اعتقاد داشته و بیان کرده به آن عمل کرده است.

روش تربیتی قرآنی امام صدر چنین واقع‌گرا و در عین حال آرمانگرا بود

دکتر علیرضا هزار: ما هنوز مدرسه تربیتی امام موسی صدر نداریم و شاید دقیق این بود که درج می‌کردیم سیره یا منهج تربیتی امام موسی صدر. مدرسه به عنوان یک جریان مطرح است و به این معنا ما مدرسه تربیتی امام صدر نداریم؛ بنابراین امروز از روش تربیتی امام صدر صحبت می‌کنیم. روش تربیتی قرآنی امام صدر چنین بود: واقع‌گرا و در عین حال آرمانگرا بود. مربی بود و نه رییس. دیدش جهانی بود، اما در منطقه خود عمل می‌کرد. بلنداندیش و بلند همت بود و از خانواده‌ها آغاز کرد. نمی‌گفت بروید، می‌گفت بیایید با هم برویم. مدارا داشت و ایمان به کارش. این عناوین را از مجموعه «گام به گام با امام» استخراج کرده‌ام.

امام صدر در زمین زیست می‌کرد، بنابراین طبیعی است که واقع‌گرا بود. امام صدر استشهاد می‌کند که خدای این خانه را بپرستید، خدایی که شما را از گرسنگی و هراس ایمن می‌دارد. امام صدر تعبیر لطیفی از این آیه دارد که شما خدایی را می‌پرستید که گرسنگی را از میان شما برمی‌دارد و هم ترس را؛ بنابراین امام صدر اقتصاد را مهم می‌داند و نگاهش این است که جوان زمانی صدای مو‌‌ذن را نخواهد شنید که گرسنگی امانش را بریده باشد.

فرهنگ تربیت در کلام امیرالمومنین بر بهبود معیشت مردمان استوار است و امام صدر نیز از این روش استفاده می‌کند. به همین دلیل ما او را واقع‌گرا می‌دانیم. به عبارتی امام صدر واقع‌گرایی را با آرمان‌گرایی درهم تنیده است. به زعم من امام صدر بسیار بلند همت است. این از ویژگی‌های مهمی است که در حوزه تعلیم و تربیت به آن معتقدیم. او معتقد است به این فرمایش امام سجاد(ع) که خدای متعال امور عالی را دوست می‌دارد و از امور سطح پایین کراهت دارد. امام صدر راضی نیست که صرفا دغدغه معیشت را رفع کند و هویت انسانی شاگردانش نیز برای او بسیار اهمیت دارد.

اشراف نقش تربیتی در ساخت انسان معاصر در تفکر امام موسی صدر

حجت‌الاسلام دکتر محمد احمد حجازی، از پژوهشگران لبنانی میهمان همایش، در سخنانی با ترجمه همزمان مترجم برای مخاطبان، به نکات زیر اشاره کرد:

من در بحث «اشراف نقش تربیتی در ساخت انسان معاصر در تفکر امام موسی صدر» صحبت خواهم کرد. ماهیت تربیت و ارتباط آن با انسانیت و تربیت از نظر امام صدر این است که کودک اول بتواند خدا را در صورت مادرش و سپس پدرش و در ادامه معلم ببیند؛ بنابراین تربیت حقیقی ارتباط مستقیم با خالق دارد و بر حسب آموزش‌های الهی است؛ بنابراین امام صدر فرمودند که انسان جز با تربیت نمی‌تواند انسانیت خود را شکوفا کند. ایشان حقیقت تربیت را با ارزش‌های والای دینی و اخلاقی ربط داده است. اگر تربیت با اهداف بالا همراه نباشد تضییع می‌شود.

امام صدر نقش والدین و مسئولیت تربیت فرزندان را تنها به بر عهده مادر نمی‌داند و هر دو باید مسئولیت داشته باشند. اگر این طور نباشد به گمراهی و دور شدن فرزندان از ارزش‌های الهی خواهد انجامید.

نبود نظارت والدین نگرانی‌هایی را در ذهن جوانان بوجود آورده و ثبات فکری و روحی را از بین می‌برد که دو نتیجه دارد: نتیجه اول نگرانی در میان جوانان است. دوم از هم گسیختگی خانواده و جامعه. اگر این جداسازی انجام شود، نمی‌توان گذشته و حال حاضر را با هم جمع کرد.

اختلاف نظر در روش‌های زندگی اگر رعایت نشود مصلحت‌هایی که در خانواده باید اجرا شود، به فراموشی سپرده خواهد شد. عدم مسئولیت و تربیت خانواده و اداره فرزندان توسط خانواده نتایج وحشتناکی دارد و باعث انفصال گذشته از آینده می‌شود. جدایی از خانواده باعث جدایی نسل‌ها می‌شود. مسئله خطرناک این است که جوانان امروزی از اصالت خود دور شده‌اند و امام صدر این خطر را هشدار می‌دهد.

عدم اشراف خانواده بر مسئولیت نیز فاجعه‌ای بزرگ در خانواده‌های امروز است و اگر خانواده نباشد مطمئنا ملت‌ها از هم گسیخته خواهند شد. به این نکته توجه کنید که امروز رشد مادی بسیار گسترش یافته ولی متاسفانه از ارزش‌های معنوی دور شده‌ایم. پیوند خانواده کم کم دارد از هم پاشیده می‌شود. پیروی از دیگران همانطور که ابن خلدون گفته بسیار خطرناک است. مشکل از هم گسیختگی خانواده جهانی است. اینجا از نظر امام صدر باید جانفشانی انجام شود. تربیت بدون جانفشانی حاصل نخواهد شد. ما پدر و مادرها اگر از خودگذشتگی نداشته باشیم نمی‌توانیم به استحکام خانواده‌مان فکر کنیم. به همین دلیل امام صدر پیشگویی‌هایی دارد که خانواده به کجا خواهد رفت؟

دو چیز را اگر از دست بدهیم موجودیتمان از دست خواهد رفت: ارزش‌ها و خانواده. باید خانواده به اصالت خود که همان اسلام است بازگردد. تاکید امام صدر بر پیروی از ارزش‌های والای انسانی، همراه شدن علم با دین و تربیت (علم بدون دین ادامه پیدا نخواهد کرد) و ضرورت ارتباط میان حال و گذشته است. اگر این سه نباشد به باور امام صدر ما اصالت‌مان را از دست خواهیم داد. ما باید زبان‌مان را قبول کنیم و حجابمان را قبول کنیم و عباداتمان را. تحت تاثیر غرب قرار نگیریم.

پشتیبان بودن ما برای خانواده از طریق اخلاق مهم است. به باور امام صدر اخلاق پشتیبان وطن و خانواده است. امام صدر در رابطه با زن صحبت‌هایی دارد. زن نقش بسیار مهمی در ساختن فرهنگ دارد. نصیحت من به خانم‌ها و مادرها این است که از نقش خودتان در تربیت فرزندان پا پس نکشید. تربیت کردن شما عبادت است.

امام موسی صدر یک پایه اساسی برای تربیت دارد یعنی تربیت ارتباط مستقیمی با اصول دین دارد و روش‌های تربیتی را نمی‌شود از اصول دین و قرآن کریم جدا کرد. اگر جدا کنیم و ارزش‌ها را از زندگی منفک کنیم فاجعه اسفناک خواهد بود.

امام موسی صدر شخصی مومنی است چون او تاکید بر اصالت اسلام دارد. قرآن کریم روش‌های تربیتی مهمی دارد: اقناع، امر به معروف و نهی از منکر، توجه به جامعه‌ای که انسان در آن حضور دارد، اعتماد بر دلیل و برهان. در قرآن آمده که با دلیل تربیت کنیم. قرآن کریم انقلابی را در مفاهیم بوجود آورده است و انسان را جوری تربیت می‌کند که یک هستی گسترده را دربر می‌گیرد.

همه کارهای ما با عالم غیب ارتباط دارد. این همان چیزی است که در غرب نمی‌بینیم. آثار روش‌های تربیتی قرآنی را می‌توان به این صورت دسته بندی کرد: کسی که از طریق قرآن تربیت شود، با عبادت و متکی به خود بار می‌آید. انسان را مسئولیت پذیر کرده و او را از حب ذات دور می‌سازد. از سستی و فساد اخلاقی دور خواهد بود. در انسان قرآنی خدا و ارزش‌های والا را می‌بینیم. از هویت انسانی دفاع می‌کند و مستکبران نمی‌توانند بر آن شخص چیره یابند. اگر با قرآن تربیت نشویم چه فرقی بین ما با دیگران است. در دست ما نیرویی قوی وجود دارد که نباید آن را ترک کنیم.

گفتنی است، از نهادهای دست اندرکار برگزاری همایش با حضور وزیر آموزش و پرورش و سیده حورا صدر، دختر امام موسی صدر تقدیر شد.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست