معمای «اجتهاد النبی»، انکار «خطاپذیری»، اثبات «عصمت»/ مصطفی قناعتگر

اختصاصی شبکه اجتهاد: هنوز مدت زیادی از تنش میان «حیدر حب الله» و آیت‌الله محسنی به واسطه چاپ کتاب «المعتبر من بحار الانوار» نگذشته بود که او به دعوت مدرسه بهاره تخصصی حدیث دفتر تبلیغات به مشهد آمد. نزدیکان وی خبر داده بودند که موضوع سخن وی، موضوع چالشی و جنجال‌برانگیز «اجتهاد النبی» است. البته در بنرهای دفتر تبلیغات عنوان عام تری مکتوب شده بود که شاید دلیل آن، همان جنجالی بودن تیتر «اجتهاد النبی» بود.

این عنوان که از عالَم اهل تسنن سربرآورده است و مخالفت با عصمت رسول را با خود به همراه دارد و توجیه اجتهادات به خطای خلفا را می‌زاید و …، می‌توانست جلسه‌ای ملتهب و پر حاشیه را پدید آورد. تصورات این بود که یک سو اندیشمندی اهل تقصیر در مقام رسول و سوی دیگر، مرزبانان کیان مقام عصمت و «إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى» رسول، با یکدیگر به نزاع خواهند پرداخت.

شیخ بر اساس مدل همیشگی خویش، به تبیین نظرات پیرامون مساله پرداخت. او تعاریف گوناگون عصمت را که در پهنه عالم اسلام تا کنون مطرح شده ارائه داد. از سوی دیگر مفهوم اجتهاد النبی را نیز از زبان قائلان به آن به خوبی ترسیم کرد. به گونه‌ای که احساس می‌کردی قول او نیز همان است؛ اما نبود.

او عصمت را به گونه‌ای تعریف کرد که بسیاری از عالمان شیعه تعریف کرده‌‌اند و مراد خویش از اجتهاد النبی را بیان کرد. رسول از خطا مصون است؛ ولی تفکر و تدبیر و استنباط نیز دارد. او به‌مثابه یک ماشین نیست که از خودش هیچ نداشته باشد و فقط بر اساس برنامه‌ی از قبل نوشته شده در سیستم عمل کند. رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم، براساس تأدیب الهی تفکر و تدبر دارد و در تمام آن‌ها مصیب است و خطا نمی‌کند.

در نگاه نگارنده این سطور که در نشست حاضر بود، اوج ماجرا جایی بود که از وی سؤال شد نظریه «تفویض دین» به رسول خدا چه نسبتی با اجتهاد النبی دارد و او پاسخ داد «چه‌بسا همین باشد». نظریه‌ای که برخی آن را بهانه‌ی غالی خوانی دیگران کرده‌اند.

این جمله اندیشمند لبنانی، آب سردی بود بر پیکره اهل تقصیر؛ کسانی که پیوسته در پی مصادره افکار عالمان به سود «رسالت و امامتِ حداقلی» هستند و بازی «علما ابرار» را مدیریت می‌کنند. کسانی که نه تنها بر شارع بودن رسول می‌تازند که او را محتمل الخطا در برخی حوزه‌ها نیز دانسته‌‌اند پناه بر خدا.

ممکن است این پرسش مطرح شود که «چه نیازی است که یک عالم شیعی با ادبیات اهل سنت خلفا (اجتهادالنبی) سخن بگوید و موجبات شبهه را برآورد»؟ پاسخ روشن است. اگر قرار است برای سراسر پهنه جهان اسلام سخن حقی بگویی، ادبیات آنان را نیاز داری.

عالمان شیعی که در جهان عرب (به ویژه کشورهای سنی نشین) زیست می‌کنند یا با آنان مرتبط هستند، خواسته یا ناخواسته با اهل سنت دیالوگ وارد دیالوگ می‌شوند. آنان به این نتیجه می‌رسند که باید اصطلاحات علمی اهل تسنن را به کار گیرند تا بتوانند معانی شیعی را نفوذ دهند. بر همین اساس است که مؤلف «حجیه السنه فی الفکر الاسلامی» ضروری دید دانشیان شیعی را نیز از کانال کاربست همین اصطلاحات وارد فضای دیالوگ با جهان اسلام کند.

هدف تطهیر کامل اعتقادات هیچ کس نیست که «الخطأُ بین الخلق مقسوم»؛ بلکه رعایت انصاف و شناخت اندیشمندان براساس آنچه می‌گویند و می‌نویسند، است، نه بر اساس آنچه در موردشان گفته و نوشته می‌شود. شوربختانه دانشیان و دانشمندان علوم دینی، کمتر عادت دارند همدلانه کنار هم بنشینند و یکدیگر را دقیق بشنوند.

جلسه به پایان رسید و شیخ حیدر حب الله مصادره نشد.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: حب الله, حیدر, قناعتگر, مصطفی
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست