labelاجتهاد و اصول فقه, دیدگاه (گفت‌وگو/یاداشت), یادداشت
commentبدون دیدگاه

ناگفته‌هایی از ارتباط آیت‌الله میلانی با علمای مکتب معارفی خراسان/ حسن طالبیان شریف

 اختصاصی شبکه اجتهاد: آیت‌الله سید محمدهادی میلانی(ره) از فقها و مراجع بزرگ جهان تشیع بود که تحصیلات حوزوی خود را در نجف اشرف نزد اساتید بزرگی در منقول و معقول آغاز و به اتمام رساند. اساتید خارج فقه و اصول ایشان عبارتنداز ‌آیات عظام: میرزای نائینی، آقا ضیا عراقی، شریعت اصفهانی، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی و حاج‌آقا حسین قمی.

آیت‌الله میلانی در علوم معقول نیز سال‌ها به تحصیل پرداخت و اساتید برجسته این علوم را درک نمود. ریاضیات را از محضر علامه سید ابوالقاسم خوانساری، فلسفه را نزد ‌آیات عظام حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی و حاج سید حسین بادکوبه، کلام و تفسیر را نزد علامه آیت‌الله شیخ جواد بلاغی، عرفان نظری را به همراه ‌آیات عظام خویی، علامه طباطبائی، جزایری و عماد رشتی به‌طور خصوصی از آیت‌الله شیخ محمدحسین کمپانی و اخلاق و عرفان عملی را نزد ‌آیات میرزاعلی قاضی و سید عبدالغفار مازندرانی آموخت.

آیت‌الله میلانی همزمان با تحصیل درس خارج نزد اساتید خویش تدریس سطوح عالیه‌ فقه و اصول را در نجف آغاز کرد و سپس برای برخی از فضلای نجف به تدریس خارج پرداخت درحالی که اکثر اساتید خارج ایشان در قید حیات بودند. ایشان در نجف مدتی نیز به تدریس فلسفه براساس متن اسفار پرداخت. سپس در سال ۱۳۵۴ ه.ق به کربلا رفت و سال‌های زیادی در آنجا به تدریس فقه و اصول پرداخت. در سال ۱۳۳۳ ه.ش به دعوت اساتید و علمای بزرگ مشهد – که نوعاً از شاگردان آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی بودند – در این شهر اقامت و به تدریس فقه و اصول تا پایان عمر مبارک اشتغال ورزید و شاگردان و فضلای بسیاری را پرورش داد.

اختصاص آیت‌الله میلانی به آیت‌الله کمپانی

آیت‌الله میلانی ۲۳ سال در درس و بحث‌های مختلف آیت‌الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی شرکت داشت و با ایشان بسیار مأنوس بود. آیت‌الله میلانی دو دوره خارج اصول و ابواب مختلف فقهی را به‌صورت اجتهادی و استدلالی از ایشان فرا گرفت و به مبانی ایشان کاملاً اشراف داشت و در درس خارج خود نظرات ایشان را بیشتر مطرح‌ می‌نمود. همچنان که ذکر شد سال‌ها علوم عقلی مانند فلسفه و عرفان و کلام را از ایشان فرا گرفت. آیت‌الله میلانی به عظمت علمی و معنوی استاد خود بسیار اعتقاد داشت و ایشان را از نظر علمی و معنوی کم‌نظیر‌ می‌دانست. یکی از برادران آیت‌الله میلانی به نام آقای حاج سید کاظم میلانی نیز با صبیه مکرمه آیت‌الله کمپانی ازدواج نمود و ارتباط شاگردی و استادی ایشان با این ازدواج مستحکم‌تر شد.

آیت‌الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی در سال ۱۲۹۶ هق متولد شد. پس از دوران کودکی. دروس حوزوی خویش را آغاز کرد. بعد از تکمیل دروس مقدماتی و سطوح فقه و اصول در سن ۲۰ سالگی در درس خارج اصول آخوند خراسانی حاضر شد و تا پایان عمر ایشان به مدت ۱۳ سال ملازم درس ایشان بود. در همین مدت، کتابی در شرح کفایه الاصول آخوند خراسانی به نام” نهایه الدرایه فی شرح الکفایه” نوشت که در چهار جلد به چاپ رسیده است و معروف‌ترین تألیف اصولی مرحوم کمپانی است. بعد از وفات آخوند، تدریس فقه و اصول خویش را تا پایان عمر به مدت قریب ۳۰ سال ادامه داد. در این مدت ابواب مختلف فقه و همچنین چندین دوره خارج اصول را به‌صورت استدلالی و اجتهادی تدریس نمود. آیت‌الله کمپانی علاوه بر فقه و اصول، سال‌ها به تحصیل معقول پرداخت. از جمله اساتید ایشان آیت‌الله میرزا محمدباقر اصطهباناتی شیرازی، فیلسوف معروف نجف است که به مدت ۴ سال نزد وی به فراگیری فلسفه اشتغال داشت. آیت‌الله کمپانی علاوه بر فقه و اصول در نجف به تدریس فلسفه و عرفان نیز اشتغال داشت. آیت‌الله کمپانی و آیت‌الله سید حسین بادکوبه‌ای معروف‌ترین اساتید معقول نجف بودند. آیت‌الله میلانی به اتفاق حضرات ‌آیات عظام خویی، علامه طباطبایی، جزایری و عماد رشتی در جلسه تدریس عرفان ایشان نیز حاضر‌ می‌شدندِ. آیت‌الله کمپانی از نظر مشی فلسفی بیشتر به فلسفه ملاصدرا گرایش داشت و در مکاتبات با مرحوم آیت‌الله سید احمد کربلایی ظاهراً که عارف مسلک و وحدت وجودی بود در دفاع از مبانی فلسفی با ایشان مکاتباتی نمود که به چاپ رسیده است. برخی از طرفداران عرفان وحدت وجودی ادعا‌ می‌کنند مرحوم کمپانی در اواخر به عرفان وحدت وجودی گرایش پیدا نمود که البته معلوم نیست. آیت‌الله شیخ عبدالنبی کجوری از شاگردان درس مرحوم کمپانی است که در این رابطه‌ می‌فرماید:

«ایشان یک روز در درس از مبانی فلسفی و عرفانی سخن گفت-که محل اختلاف نظر بزرگان و مورد انتقاد جدی اکثر فقها است. بعد از درس به ایشان عرض کردم:‌آیا شما به این مبانی معتقد و ملتزم هستید؟ فرمودند: خیر، من فقط‌ می‌خواهم بگویم این مبانی فلسفی و عرفانی است و من از آن‌ها اطلاع دارم ولی عقیده قلبی من این‌ها نیست و به این‌ها اعتقاد ندارم».

اصول فقه مرحوم آیت‌الله کمپانی آن‌قدر مطالب فلسفی دارد که به اعتقاد برخی بیشتر فلسفه است تا اصول. از آیت‌الله سید موسی شبیری زنجانی دامت برکاته شنیدم برخی از بزرگان، دقت نظرهای عقلی بیش‌ازحد عرف معمولی در روایات توسط مرحوم کمپانی را باعث دور شدن از دریافت مذاق شارع دانسته لذا در اصل اجتهاد و فقاهت ایشان تردید‌ می‌نمودند مانند آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی. سنگینی مباحث اصولی مرحوم کمپانی که اصطلاحات فلسفی را وارد اصول نموده بود باعث شد تعداد شاگردان ایشان نسبت به میرزای نائینی زیاد نباشد.

«آیت‌الله کمپانی در اواخر عمر تدریس یک دوره کامل خارج اصول تدریس نمود که ۱۴ سال طول کشیده است که در این دوره آیت‌الله میلانی و آیت‌الله خویی شرکت داشتند. ایشان بعد از آن قصد داشته است که حشو و زواید مباحث فلسفی را زدوده و در مدت ۴ سال یک دوره خارج اصول تدریس کند. هنوز یک سال طول نکشیده بود که بنا به نقل مرحوم آیت‌الله شیخ محمدرضا مظفر سکته کرد و وفات نمود ».

عدم گرایش عقاید فلسفی و عرفانی در آیت‌الله میلانی

با توجه به تدریس مرحوم کمپانی در فلسفه و عرفان و تلمذ و شاگردی آیت‌الله میلانی نزد ایشان در این مبانی شبهه گرایش فلسفی و عرفانی در آیت‌الله میلانی در ذهن برخی از فضلا و اساتید ایجاد شد. برخی مدعی هستند ایشان عقاید فلسفی و عرفانی داشته است. ولی تحقیقاتی که در این رابطه با فرزندان و نوه‌های آیت‌الله میلانی و خواص از فضلا و اصحاب و شاگردان ایشان داشته‌‌ام این مطلب را به شدت تکذیب‌ می‌نماید:

* از آیت‌الله سید محمدعلی میلانی آقازاده ایشان پرسیدم: آیا ایشان محی‌الدین عربی و عقاید او را قبول داشتند؟ فرمودند: خیر. پدرم به محی‌الدین عربی ارادتی نداشت.

* از ایشان پرسیدم: ‌آیا وحدت وجود و معاد مثالی ملاصدرا را قبول داشتند؟ فرمودند: خیر.

* حجت‌الاسلام والمسلمین حاج‌آقای مدرسی از فضلای اذری مقیم مشهد در مدرسه علمیه آیت‌الله خویی مشهد درحضور اساتید مدرسه خاطره‌ای را نقل کردند که من در محضر آیت‌الله میلانی بودم. طلبه‌ای با ایشان سؤال وجوابی‌ می‌کرد. و از محی‌الدین عربی دفاع‌ می‌کرد. ایشان ناراحت شده و فرمود: من مانند محی‌الدین عربی از خودم‌ نمی‌بافم.

* آیت‌الله سید فاضل میلانی ازشاگردان فاضل و خواص از اصحاب ایشان که نوه ایشان نیز هستند. فرمود: ایشان عقاید فلسفی و عرفانی را قبول نداشتند؛ و حتی استفتایی از ایشان دیدم که از ایشان درباره اسفار ملاصدرا سؤال شده بود. ایشان در پاسخ فرموده بودند که جز بسم الله الرحمن الرحیم آن به چیزی اعتقاد ندارم. این مطلب را در حضور چندین نفر از اهل علم وخاندان آیت‌الله میلانی فرمودند.

* از آقای حاج سید علی اصغر میلانی نوه مرحوم آیت‌الله کمپانی شنیدم که ایشان فرمودند: از آیت‌الله میلانی شنیدم که من جز بسم الله الرحمن الرحیم اسفار به چیز دیگری از آن اعتقاد ندارم. آیت‌الله کمپانی استاد من نیز چنین عقیده‌ای داشت.

* مرحوم آیت‌الله شیخ ابوالحسن قایمی قوچانی از شاگردان آیت‌الله میلانی نیز فرمودند. ایشان عقاید فلسفی وعرفانی نداشتند و با محی‌الدین عربی مخالف بودند وحتی استفتایی از ایشان دیدم که درمورد اسفار ملاصدرا بود. ایشان فرموده بودند. جز بسم الله الرحمن الرحیم آن به چیزی اعتقاد ندارم. ومن فتوکپی آن استفتا را دارم.

* آیت‌الله سید محمد موسوی درودی از شاگردان فاضل آیت‌الله میلانی فرمودند، یک روز در درس آیت‌الله میلانی فرمودند: «بحث در دو مفهوم مجهول الکنه اصاله الماهیه واصاله الوجود جزو اغلاط عالم است وجز تضییع عمر فایده‌ای ندارد». جالب آنکه این مطلب ایشان را به آیت‌الله میرزاعلی آقا اردبیلی رحمه‌الله متوفی ۱۳۹۱ هـ ش در مشهد علیه از شاگردان فاضل آیت‌الله میلانی و مدرس خارج فقه و اصول و فلسفه مشهد گفتم. ایشان لبخند زده و فرمودند: راست گفته‌اند.

* آیت‌الله شیخ غلامحسین مصباح الهدی از اساتید فقه و اصول مشهد و از شاگردان آیت‌الله میلانی شنیدم؛ که فرمودند آقای میلانی عقاید فلسفی و عرفانی نداشتند ولی دانستن فلسفه را برای طلبه لازم‌ می‌دانستند. بداند خوب است.

* استاد محمدرضا حکیمی از شاگردان آیت‌الله میلانی نیز فرمودند: از آیت‌الله میلانی در مورد فلسفه سؤال کردم. ایشان فرمودند: صنعت است، دانستنش خوب است.

* حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید علی‌اصغر امینی سبزواری از فضلای شاگردان آیت‌الله میلانی و از اساتید سطوح عالیه مشهد فرمودند: آیت‌الله میلانی عقاید فلسفی و عرفانی نداشتند و فرمودند عقاید من مانند افراد عادی است و تحصیلات فلسفی و عرفانی من تأثیر سو بر عقایدم نداشته است.

* استاد محمدعلی روحانی گلابگیر از فضلا و از اصحاب خاص آیت‌الله میلانی نیز فرمودند: ایشان عقاید فلسفی و عرفانی نداشتند. یک‌بار به مناسبت بحثی فرمودند: من نظرات فلاسفه مانند ارسطو و افلاطون و … را‌ می‌دانم ولی فایده‌ای ندارد باید نظر اهل‌بیت علیه‌السلام را گفت و مطرح نمود.

* از آیت‌الله سید جعفر سیدان از شاگردان آیت‌الله میلانی نیز شنیدم که برای من ثابت نشده است که آیت‌الله میلانی دارای عقاید فلسفی و عرفانی بوده باشند.

ارتباط آیت‌الله میلانی با آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی و شاگردان ایشان و روابط متقابل

آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی و آیت‌الله میلانی و آیت‌الله خویی همه از شاگردان آیت‌الله میرزای نائینی هستند. با این تفاوت که میرزا مهدی اصفهانی از شاگردان دوره اول و خصوصی میرزای نائینی بوده است و مقرر درس ایشان.

آیت‌الله سید محمدحسینی همدانی از شاگردان برجسته و داماد میرزای نائینی ایشان را از عیون شاگردان میرزای نائینی‌ می‌دانست.

نکته‌ای که قابل ذکر است اینکه ‌آیات عظام: شیخ محمدتقی آملی، شیخ محمدعلی کاظمینی، حاج سید ابوالقاسم خویی، حاج سید محمد‌هادی میلانی و علامه طباطبایی و… بعد از اتمام تحصیلات حوزوی میرزا نزد ایشان به درس میرزای نائینی وارد‌ می‌شوند. به عبارتی مرحوم میرزا یک طبقه از نظر شاگردان از ایشان جلوتر است.

* آیت‌الله سیدعباس صدر از شاگردان درس خارج آیت‌الله میلانی تعریف می‌کند:

یک روز آیت‌الله میلانی از عظمت علمی میرزای اصفهانی سخن گفتند که: «ایشان مورد توجه خاص میرزای نائینی بوده است و مرحوم میرزای نائینی در حل یک مساله عمیق علمی به هنگام اقامت ایشان در مشهد قصد داشته از نظرات میرزای اصفهانی بهره بگیرد که من در جریان آن هستم».

میرزا مهدی اصفهانی نیز به شخصیت علمی آیت‌الله میلانی احترام گذاشته و مایل بودند ایشان در حوزه مشهد اقامت نموده و به تدریس اشتغال ورزد. این مطلب را از آقازاده آیت‌الله میلانی مرحوم حاج‌آقا سید محمدعلی میلانی شنیدم که در سفر زیارتی آیت‌الله میلانی به مشهد در زمان حیات میرزا مهدی اصفهانی در مشهد -که ظاهراً بعد از شهریور ۱۳۲۰ هش بوده است حدود سال ۱۳۲۲ هـ ش- ملاقاتی مرحوم میرزا مهدی اصفهانی با آیت‌الله میلانی داشتند. بعد از اتمام جلسه. آیت‌الله حاج شیخ محمود کلباسی که شاگرد مشترک هر دو بزرگوار بوده است به آیت‌الله میلانی‌ می‌گوید: ایشان مایل بودند شما در مشهد اقامت نموده و به تدریس اشتغال بورزید. شاید همین فرمایش مرحوم میرزا و اظهار علاقه ایشان به آیت‌الله میلانی سبب گردید که علما و اساتید بزرگ حوزه مشهد که نوعاً از شاگردان مرحوم میرزا بودند در سفر بعدی ایشان به مشهد در سال ۱۳۳۳ هـ ش اصرار بیشتری برای اقامت ایشان در مشهد بنمایند.

* از آیت‌الله سید محمدعلی میلانی آقازاده آیت‌الله میلانی شنیدم:

وقتی پدرم به مشهد آمدند علمای مشهد به دیدن ایشان آمدند و در ضمن صحبت شد که آقا شیخ هاشم قزوینی بیمار است و مناسب است عیادتی از ایشان بفرمایید. ایشان قبول کردند و عصر به منزل ایشان رفتند.‌ نمی‌دانم شاگردان میرزا اتفاقی آمده بودند و یا هماهنگی کرده بودند که آمده بودند منزل آقا شیخ هاشم قزوینی. در آنجا مرحوم آقا شیخ مجتبی قزوینی به پدرم اصرار‌ می‌کرد که در مشهد اقامت کنید و تدریس بفرمایید. پدرم مبادی‌آداب بود و فکر کردم شاید ایشان نخواهد بماند و در محذوریت اخلاقی مانده باشد. لذا جسارت کردم و به آقا شیخ مجتبی گفتم. شاید پدرم رودربایستی داشته باشند و نخواسته باشند در مشهد اقامت نمایند. در کربلا حوزه درس دارند و شاگردان منتظر هستند و… ایشان نیز با قاطعیت فرمودند: در کار بزرگ‌ترها دخالت نکنید؛ و ساکت باشید. حاج‌آقا سید محمدعلی میلانی در حالی که‌ می‌خندیدند این جمله آقا شیخ مجتبی را نقل کرده و فرمودند: در اصل آقا شیخ مجتبی قزوینی ایشان را در مشهد نگاه داشت؛ و سایر شاگردان میرزا نیز از ایشان حمایت کردند».

در همین جلسه برخی از اهل علم حضور داشتند و به آقازاده میلانی عرض کردند: آقا! شاگردان میرزا به ایشان بی‌احترامی کرده و درس خارج اصول ایشان را تعطیل کردند. ایشان در پاسخ با قاطعیت این ادعا را تکذیب نموده و فرمودند: خیر این ادعا درست نیست و خود ایشان بخاطر ضعف جسمانی این درس را تعطیل کردند؛ و به شاگردان میرزا ارتباطی ندارد. من از شاگردان میرزا و بالأخص آقا شیخ مجتبی قزوینی بی‌احترامی ندیدم بلکه در مجالس نیز کمال احترام را نسبت به یکدیگر انجام‌ می‌دادند.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست