در قسمت پایانی یادداشت «چند نکته در باب نظم نوین فقهی» گفته شد: زندگی بشر چهار ساحت اصلی مختلف دارد؛ ساحت الهی یا عبادی، ساحت فردی، ساحت اجتماعی و ساحت طبیعی که هرکدام به زیرشاخههای بسیار متنوع و گستردهای تقسیمشده و بررسی و تتبع فقهی در آن زمینه را میطلبد. در نوشتار پیشِرو، علاوه بر ارائه نمودار پیشنهادی برای بازچینی ابواب فقهی چند نکته را نیز متذکر میشوم:
- از مباحث مطروحه در این نمودار، آنچه در کتب فقهی موجود به بحث گذاشتهشده است فقط مباحث فقه عبادی، فقه بازار، فقه زناشویی و تا حدودی بعضی از مباحث فقه فردی است، ولیکن مباحثی که تحت عنوان فقه اجتماعی یا طبیعت با تمام اقسام و شاخههایش از قبیل فقه ارتباطات، فقه تمدن، فقه شهروندی، فقه محیط زیست، فقه حکومتی، فقه سیاسی، فقه نظامی و فقه تمدنی ذکر شد در بین مباحث عمیق فقه سنتی کمتر به چشم میخورد.
- بدون شک به علت گستردگی ابعاد مختلف زندگی بشر، بررسی فقهی و تخصص در همه این زمینهها، از توان یک فرد خارج بوده و این میطلبد که فقه مدرن به سمت تخصصی شدن حرکت کند.
- برای بررسی بهتر و ارائه نظرات فقهی دقیق و واقعیتر باید فقیه در حوزه تتبع خود از دانش کافی برخوردار باشد و این میطلبد که با حضور در آن حوزه به موضوع شناسی پرداخته و بعد از اشراف با آن به بررسی فقهی بپردازد. بهعنوانمثال کسی که میخواهد در حوزه قضا، به بحث فقهی بپردازد باید خود درگیر این مسئله بوده و به قضاوت بپردازد. مسلماً مجتهدی که قاضی است یا در حوزه قضاوت حضور دارد اشراف بیشتری به مسائل قضا داشته و احکام واقعیتری ارائه خواهد داد ولی اگر مجتهدین از قضا فاصله گرفته و قاضیان خود مجتهد نباشند هر دو در زمینه کاری خود از واقعیت یا حق فاصله گرفته و نظراتشان پختگی و وزانت کافی را دارا نخواهد بود.
همچنین آن فقیهی که میخواهد راجع به مسائل زناشویی و روابط و حقوق زن و مرد یا طلاق و دیگر مسائلی ازایندست به فقاهت بپردازد، باید اولاً خود ازدواج نموده باشد و ثانیاً اگر اشتغال به قضاوت در دادگاههای خانواده را ندارد لااقل در دادگاههای خانوادگی و دفاتر ازدواج و طلاق حضور به هم رساند.
یا کسی که میخواهد راجع به مسائل فقه حکومتی بررسی فقهی داشته باشد باید از اشراف کافی در آن حوزه برخوردار باشد. فقه شهرسازی و شهرداری منوط به آشنایی با شهرسازی و کیفیت اداره شهر و حضور در شهرداریها و نظر به قوانین و برخورد آنها با مردم است. همینطور است فقه فضای مجازی و فقه امنیت و مراکز نظامی یا شهربانی یا فقه بینالملل.
- به نظر میرسد باید تتبع دیگری در منابع نقلی اسلام صورت گرفته و با رجوع به قرآن، کتب اربعه، بحارالانوار و حتی کتبی که تا الآن فقهی محسوب نمیشدند مثل نهجالبلاغه و … مستندات جدیدی که مربوط به حوزههای جدید فقه است استخراج نمود. بهعنوانمثال در فقه سیاسی، حکومتی و نظامی مطالب بسیار مفیدی در نهجالبلاغه یا کتب دیگر وجود دارد که چون مربوط به ابواب فقهی سنتی نمیشده است در منابع فقهی ذکر نشده و بررسی نشده است.
- بعد از اخراج این مستندات و ادله فقهی جدید، باید تمامی آنها بعلاوه مستندات فقهی شناختهشده از قبل را مطابق با سیستم جامع فقهی که ارائه شد، در ضمن ابوابی با عناوین جدید طبقهبندی کرده و وسائلالشیعهای جدید تدوین گردد.
سخن آخر: این نمودار، اولیه و پیشنهادی بوده و ممکن است دارای نقایص یا اشکالاتی باشد، ضمن اینکه قصدم تفصیل و بیان تمامی زیرشاخهها در همه ابواب نیست، بلکه درصدد بیان ضرورت ارائه چینشی جدید خصوصاً در مسائل و ابوابی است که در فقه سنتی یا بدانها پرداخته نشده یا آنچنانکه بایدوشاید موردتوجه قرار نگرفته است.