labelاجتهاد و اصول فقه, مرجعیت
commentبدون دیدگاه

نقش شیخ طوسی در تحول و گسترش علوم اسلامی

حضرت ‌آیت‌الله مکارم گفت: در میان علمای بزرگ شیعه مرحوم شیخ طوسى از بزرگترین محدثان، فقیهان و مفسران شیعه است که شایسته است نقش آن عالم شهیر شیعه و مؤسس حوزه علمیه نجف اشرف در پیدایش و گسترش علوم اسلامی به خوبی مورد واکاوی قرار گیرد.

به گزارش شبکه اجتهاد، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در نوشتاری نقش شیخ طوسی در تحول و گسترش علوم اسلامی را از منظر این مرجع تقلید مودر بررسی قرار داده که به شرح زیر است:

بی تردید شیعه، در پیدایش و گسترش علوم اسلامى نقش مؤثّرى داشته است، بعضى معتقدند که علوم اسلامى از آنها نشأت گرفته، حتّى کتاب یا کتاب‌هایى در این زمینه نوشته شده و اسناد و مدارکى ارائه داده‌اند، ولى ما مى گوییم حدّاقل، آنها در پدید آوردن این علوم سهم بسزایى داشته‌اند، و بهترین شاهد و گواه این مسأله کتاب‌هایى است که از علماى شیعه در علوم و فنون اسلام دیده مى شود.[۱]

لذا ده‌ها هزار کتاب از سوى علماى شیعه درباره عقائد اسلامى و فقه و اصول و تفسیر و حدیث و فلسفه و رجال و درایه و تاریخ اسلام تألیف و چاپ و منتشر شده است.[۲] که بسیارى از این کتاب‌ها هم اکنون در کتابخانه‌هاى ما و کتابخانه‌هاى معروف دنیا موجود است و در معرض دید همگان قرار دارد.[۳]

در این بین یکى از دانشمندان معروف شیعه [۴]نام ده‌ها هزار کتاب از کتب علماى شیعه را با ذکر مؤلّفین آنها و شرح کوتاهى درباره هر یک ذکر کرده. و روشن مى سازد که تا چه مقدار دانشمندان و علماى شیعه به علوم اسلامى خدمت کردند؛ و چگونه [۵]تصانیف بسیار گرانبهایى در همه فنون اسلامى و علوم بشرى از خود به یادگار گذاردند.[۶]

مطالعه وضع نهضت علمى اسلام که از همان قرن نخستین آغاز شد، و در قرن دوّم و سوّم هجرى بارور گردید، نشان مى دهد که محیطهاى اسلامى رنگ دیگرى داشت، چرا که این نهضت به زودى موجب پیدایش دانشمندانى، چون «حسن بن هیثم» فیزیکدان معروف اسلامى و «جابر بن حیان» که غربى‌ها به او «پدر علم شیمى» نام داده‌اند، وده‌ها تن مانند آنها شد.[۷]

البتّه نباید فراموش کرد که سهم دانشمندان و متفکرّان ایران در نهضت علمى اسلام بیش از دیگران بود [۸] که در سایه عقیده مذهبى چنین جنبش علمی بزرگی محقق شد؛ [۹] جنبشی که به اعتراف همه مورّخان شرق و غرب یک جنبش علمى وسیع را در جهان برانگیخت، که اثر آن در رنسانس و نهضت علمى اروپا به خوبى مشهود است.[۱۰]

حقیقت آن است که ما قبل از اسلام، دانشمند در تاریخ مملکتمان بسیار کم داریم، اما پس از ظهور اسلام می‌بینیم متفکّرین و دانشمندان بزرگی همچون بوعلى سیناها، زکریاها، خواجه نصیر الدین طوسى‌ها، پس از اسلام پیدا شدند؛ و این خدمتى است که اسلام به علم و‌اندیشه همه مردم دنیا مخصوصاً به ما جمعیت ایرانیان کرد و افکار خفته را زنده کرد؛ البتّه نژاد ایرانى استعداد و لیاقت فراوانى داشت اما مى بایست پرورش یابد.[۱۱]

در این میان مرحوم شیخ طوسى از بزرگترین محدثان، فقیهان و مفسران شیعه است که شایسته است نقش آن عالم شهیر شیعه و مؤسّس حوزه ی علمیه ی نجف اشرف در پیدایش و گسترش علوم اسلامی به خوبی مورد واکاوی قرار گیرد. [۱۲]

هجرت به بغداد

بزرگ دانشمند و پایه گذار دانشگاه دیرینه شیعه در نجف، مرحوم محمّدبن حسن طوسى، در سال ۳۸۵ در طوس دیده به جهان گشود و براى تکمیل [۱۳]تحصیل در سال ۴۰۸ عازم بغداد شد و از جلسات درس دو عالم معروف شیعه در قرن پنجم اسلامى (مرحوم شیخ مفید و سیدّمرتضى علم الهدى) استفاده فراوانى نمود [۱۴]

شیخ طوسی و تأسیس حوزه علمیه نجف

تأمل در حوادث سال ۴۴۱ هجرى [۱۵] و بعد از آن وضع ناراحت کننده اى که براى شیعه اهل بیت از کشتن، آزار رساندن، و سوزاندن کتابخانه‌هاى آنها، به وجود آمد، شیخ طوسى را ناچار ساخت در سال ۴۵۰ از بغداد به نجف اشرف مهاجرت کند، و حوزه نجف را تأسیس نماید.[۱۶] البته بغداد از آن زمان تا وقتى که فتنه و آشوب و درگیرى آنجا را فرا گرفت مرکز تشیع بود.[۱۷]

شیخ طوسی؛ زعیم و مرجع علمی و دینی شیعه

گفتنی است از زمانى که شیخ طوسی به اجبار از بغداد به نجف اشرف هجرت کرد. شیخ الطّائفه محمّد بن حسن طوسى، از شاگردان برجسته شیخ مفید و سید مرتضى بود و مدّت زیادى را نزد آنان شاگردى کرد. وى به مدّت ۲۳ سال ملازم و همراه سید مرتضى بود، تا آنکه پس از ارتحال سید مرتضى، زعامت پیروان مکتب اهل بیت را بر عهده گرفت و از همه جا به سوى وى مى آمدند.[۱۸]

لذا ریاست علمى و مرجعیت شیعه به او انتقال یافت؛ در عظمت و موقعیت علمى او همین بس که از طرف خلیفه عبّاسى «القائم بامر اللّه» با همه مخالفتهایى که با مرحوم شیخ طوسى داشت، کرسى مخصوصى به وى داده شد که روى آن بنشیند و به تدریس بپردازد.[۱۹]

تفسیر تبیان؛ نشانه‌ای محکم بر وسعت فکری و معرفتی شیخ طوسی

بدیهی است موفّقیت شیخ در میان علماى اسلام بسیار کم نظیر است؛ وى آثار گرانبهایى از خود در تفسیر، کلام، فقه، اصول و حدیث و غیره به یادگار گذارده است.[۲۰] تنها کتاب تفسیر وى به نام «التّبیان» گواه محکمى بر قدرت فکرى و وسعت اطّلاع وى مى باشد.[۲۱]

«تهذیب الاحکام»؛ مهم ترین مجموعه روایی و سومین کتاب از کتب اربعه شیعه

شیخ طوسى کتاب «تهذیب الاحکام» را به درخواست شاگردان حوزه درس خود به عنوان شرح بر رساله «مقنعه» استاد خود «مفید» نوشت. این سوّمین کتاب از چهار کتاب معروف شیعه مى باشد. وى در این کتاب غالباً آن قسمت از احادیثى را که مرحوم کلینى و صدوق موفّق به جمع آورى آنها نشده بودند از کتابهاى معروف شیعه که در زمان پیشوایان معصوم به وسیله شاگردان آنان نوشته شده بود جمع آورى نموده و به نام «تهذیب الاحکام» در ۳۹۳ باب منتشر ساخت؛ شماره احادیث این کتاب (۱۳۵۹۰) مى باشد.[۲۲]

انگیزه شیخ طوسی از نگارش «الاستبصار»

دوّمین کتاب آن عالم شهیر شیعه که چهارمین کتاب از کتب اربعه مى باشد همان «الاستبصار» است.[۲۳]

وى در این کتاب همّت خود را بر توضیح و تشریح اخبارى معطوف داشته است که در آغاز نظر، فهم آنها براى یک فرد محدّث و یا مجتهد مشکل و پیچیده مى رسد و چه بسا میان دو خبر، یک نوع اختلاف احساس مى کند؛ او با فکر بلند و اطّلاعات وسیع خود در این کتاب کوشیده که هر نوع ابهام و اختلاف را از چهره احادیث برطرف سازد. این کتاب داراى ۹۲۵ باب و شماره احادیث آن (۶۵۳۱) مى باشد.[۲۴]

مروری بر «مصباح المتهجّد» شیخ طوسى (ره)

در طول تاریخ شیعه، جمعى از بزرگان به گردآورى دعاها و زیاراتى که از جانب پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و ائمّه هدى علیهم السلام صادر شده، پرداخته‌اند تا همه عاشقان راز و نیاز با خدا و شیفتگان زیارت اولیاءاللَّه را از این چشمه جوشان معنویت، سیراب سازند که از میان آنها، شیخ الطائفه شیخ طوسى مؤلّف کتاب «مصباح المتهجّد» از جمله آن بزرگان به شمار می‌آید.[۲۵]

«مصباح المتهجّد» از جمله کتب معتبر در مضامین ادعیه شیعى به شمار مى‌رود؛ زیرا شیخ طوسى (ره) اهتمام فراوانى داشتند تا بدون مدرک چیزى را نقل نکنند و اگر دعا یا زیارتى از انشاى نفس ربّانى و [۲۶]ملکوتى خودشان است به آن تصریح نماید. ایشان به هنگام نوشتن ادعیه، کتب فراوانى را در اختیار داشته است که با اقتباس از آن، چنین اثرى از خویش به یادگار گذاشته است.[۲۷]

آثار فقهی شیخ طوسی در بیان «تأسیس الشیعه»

مولف [۲۸] کتاب گرانبهای تأسیس الشیعه در تبیین مقام شیخ طوسی این گونه می‌گوید: شیخ الطائفه أبو جعفر محمّد بن حسن بن علی طوسی (م ۴۶۰)[۲۹]؛ شیخ طوسى، شیخ الطائفه على الاطلاق است.[۳۰]امام فقه و حدیث و تفسیر و کلام است.[۳۱]

کتابهایى در اسلام تصنیف کرده که پیش از او کسى مثل آنها را تصنیف نکرده، از جمله کتاب «مبسوط» که حاوى فروع مستنبطه از اصول فقهیه است، کتابى است عظیم و مفصل در فقه. کتاب دیگر ایشان کتاب «خلاف » است، که یک کتاب فقهى است و به ترتیب کتب فقه مرتب شده و مسائل مورد اختلاف فقهاى اسلام در آن (با ذکر ادلّه) مطرح شده است … کتاب دیگر او نهایه است که در همه ابواب فقه به ترتیب کتابهاى فقهى نگاشته است. و همه این ابواب درباره فروعى است که از احادیث اهل بیت علیهم السلام استنباط شده، کتاب فشرده دیگرى در فقه دارد به نام الجمل ».[۳۲]،[۳۳]

نقش کلیدی شیخ طوسی در فرایند عقل گرایی در فقه شیعه

به نظر مى رسد مهم ترین علّت پیدایش تفکّر اخبارى گرى، سخت گیرى جمعى از فقها در امر حدیث و توجّه بیشتر به عقل و استدلالات عقلى بود.[۳۴]به واقع گرایش شدید به اخبار را مى توان عکس العمل شدید در برابر عقل گرایى مرحوم محقّق اردبیلى و شاگردان و پیروانش دانست.[۳۵]

در گذشته جمعى از فقها در استنباطات خویش فقط به کتاب و سنّت توجّه داشتند و از ورود عقل به مباحث فقهى براى دورى جستن از عمل به قیاس و رأى- اجتناب مى کردند، ولى برخى دیگر از فقها، مانند عمّانى و اسکافى، از استنباط عقلى در مسائل شرعى و فقهى بهره‌ها مى گرفتند، تا اینکه شیخ مفید و شیخ طوسى با بهره گیرى از هر دو مکتب، تعادلى میان آن دو روش برقرار ساختند و این خط و مسیر، سالها ادامه داشت.[۳۶]

محقق طوسی؛ عالم عامل

بی شک علما و استوانه‌های علمی که علوم مختلف را به ما آموختند، خود قبل از همه عامل به آن بودند، همانگونه که در کلام حضرت علی (ع) می خوانیم که فرمودند؛ «ایها الناس انّى و الله ما احُثّکُم على طاعه الّا و اسْبَقُکُم الیها و لا انهاکم عن معصیه الّا و اتَناهى قبلَکُم عنها؛ [۳۷]اى مردم به خدا قسم شما را به کار نیک و طاعتى ترغیب و تحریص نمى کنم، مگر این که در انجام آن بر شما سبقت مى گیرم و از معصیتى نهى نمى کنم مگر این که قبل از شما از آن دورى مى جویم».[۳۸]،[۳۹]

پیروان راستین این بزرگان هم چنین هستند، تأمل در احوالات شیخ طوسى موید این مدعاست، لذا گفته‌اند وقتى مصباح المتهجد که کتاب دعا و زیارت و نماز و ذکر مثل مفاتیح الجنان است را نوشت اول خود عمل کرد و یک بار هم اهل خود را مأمور کرد چنین کنند و سپس به مردم ارائه کرد.[۴۰]

نقش بی بدیل شیخ طوسی در تحول و پویایی فقه

دوره تحول فقاهت و اجتهاد از عصر شیخ طوسى (م ۴۶۰) آغاز مى شود، در ابتدا شیخ طوسى کتاب فقهى خود همانند گذشتگان به صورت مختصر و با استفاده از متن روایات و بدون تفریعات گسترده نوشت که از جمله کتاب «نهایه » بود.[۴۱]

سپس شیخ طوسى با مهارت در علوم مختلف اسلامى از جمله تفسیر، رجال، اصول و فقه، تحوّل تازه اى را در فقه اسلامى ایجاد کرد.[۴۲] در عصر وى، کتب فقهى از شیوه مرسوم که به صورت تدوین نصوص بود، تغییر یافت و فروعات تازه اى بر آن افزوده شد. در همه این فروعات به طور کامل از استدلال به روایات و قواعد اصول عقلى استفاده گردید.[۴۳]

شروع این تحوّل، از ناحیه شیخ طوسى با نوشتن کتاب مبسوط آغاز شد. وى در مقدّمه کتاب مبسوط آورده است که: «پیوسته مخالفان، ما را تحقیر کرده و مى گویند: آنها فروعات و مسائل‌اندکى در فقه دارند و ادّعا مى کنند کسانى که به قیاس و اجتهاد (به معناى خاص نزد اهل سنّت) عمل نمى کنند، نمى توانند تکثیر مسائل نمایند و بر اساس اصول کلیه، تفریع فروع کنند».[۴۴]

سپس مى افزاید: «من از گذشته به انجام این کار علاقه مند بودم، ولى کم رغبتى طایفه امامیه، مرا از انجام آن منصرف مى ساخت، زیرا امامیه اخبار فراوانى در اختیار داشتند و در مسائل، از الفاظ صریح و روایات بهره مى بردند، به گونه اى که اگر کسى آن الفاظ را تغییر مى داد و از لفظ دیگرى به جز روایت، براى رساندن مقصود خویش بهره مى گرفت، تعجب مى کردند. از این رو، نخست من کتاب «نهایه » را به همان شیوه مرسوم نوشتم، تا از نوشتن کتاب مبسوط (به شیوه تازه) شگفت زده نشوند».[۴۵]

این کلمات شیخ در «مبسوط» به خوبى نشان مى دهد که وى براى انتقال از دوره دوم فقه [۴۶]، به دوره سوم [۴۷]، کار بزرگى انجام داد و تحوّل عظیمى به وجود آورد.[۴۸]

شاخصه‌های تحول فقاهت در روش شناسی فقهی شیخ طوسی

بدیهی است مرحوم شیخ طوسى در نگارش جدید مسائل فقهى سنّت گذشتگان را در تدوین کتب فقهى کنار گذاشت و با استفاده از قواعد و اصول کلى به تفریع فروعات پرداخت و از تقیید به متن روایت (نه محتواى آن) در تدوین مسائل فقهى خارج شد و فصل تازه اى را در تدوین کتب فقهى امامیه باز کرد.[۴۹]

هر چند پیش از شیخ طوسى کتابهایى در فقه مقارن نوشته شده بود، ولى وى با نوشتن کتاب «خلاف » به طور گسترده ترى وارد این عرصه شد و مسائل مورد اختلاف مذهب امامیه و مذاهب اهل سنّت را مورد توجّه قرار داد و به مسأله فقه مقارن به صورت گسترده ترتوجه نمود.[۵۰]

از سوی دیگر تا زمان سید مرتضى، امامیه در مسائل فقهى به اجماع استدلال نمى کرد و تنها اهل سنّت از آن بهره مى گرفت؛ ولى از زمان سید مرتضى و مخصوصاً از عصر شیخ طوسى، نزد امامیه، ورود «اجماع» به ادلّه فقه به عنوان یکى از ادلّه مورد پذیرش قرار گرفت، هر چند حجیت آن را از راه «لطف» و مانند آن مى دانستند.[۵۱]

گفتنی است شیخ طوسى با نوشتن کتاب ارزشمند و مهم خود به نام عدّه الاصول عرصه جدیدى را در علم اصول و ورود گسترده «علم اصول فقه» به عرصه فقه گشود. این کتاب سالها به عنوان کتاب درسى در حوزه‌هاى علمیه امامیه مورد استفاده قرار گرفت.[۵۲]مرحوم سید مهدى بحر العلوم (م ۱۲۱۲) درباره این کتاب مى نویسد: «این کتاب بهترین کتابى است که در علم اصول نوشته شده است».[۵۳]،[۵۴]

از ثمرات مهم این اثر، اثبات حجیت خبر واحد است؛ زیرا پیش از شیخ طوسى، ادعاى اتّفاق مى شد که جز به خبر قطعى نمى شود عمل کرد؛ ولى شیخ طوسى نخستین کسى است که اثبات کرد، اخبار آحاد اگر راویانش افراد موثّقى باشند حجیت دارد و ادعا کرد که عمل اصحاب به روایات همین گونه بوده است.[۵۵]

شیخ طوسى افزون بر تدوین کتابى در علم اصول، با تدوین کتابهاى رجالى و موسوعات حدیثى، خدمت بزرگى به فقها در مسیر استنباط احکام کرد و دیگر عناصر لازم براى استنباط احکام را فراهم کرد.[۵۶]

تأثیر شخصیت شیخ طوسی بر فقه و آرای فقهای پس از خود

سالها افکار شیخ طوسى بر فقه شیعه سایه افکنده بود و به سبب نفوذ فوق العاده علمى شیخ، کسى با وى مخالفت نمى کرد،[۵۷]لذا شخصیت فقهی شیخ طوسی بر آرای فقهای پس از خود از نیمه قرن پنجم تا پایان قرن ششم سایه افکند و به سبب عظمت علمى شیخ طوسى، ابّهتى از وى در میان فقهاى امامیه به وجود آمد؛ به گونه اى که تا سالها فقیه مستقلى که بتواند بر خلاف نظرات شیخ فتوا دهد، یافت نشد. قداست علمى او سبب شد تا بیش از صد سال کمتر کسى جرأت مخالفت با نظراتش را داشته باشد. فقهایى که پس از وى کتابى مى نوشتند، مرجع علمى آنها کتابهاى شیخ بود و همان را به بیانى دیگر نقل مى کردند؛ به این سبب این عصر، دوره تقلید از افکار شیخ و رکود در فقاهت و اجتهاد نام گرفت.[۵۸]

تأثیر شیخ طوسی در تحول اصول فقه

مقام بارز علمی شیخ طوسی به ویژه در تحول علوم مختلف اسلامى هم چون اصول فقه موجب شد تا دیگر علما نیز به تبع شیخ طوسى به علم اصول توجّه ویژه اى داشته باشند؛ لذا از عنصر عقل در استدلالات، بهره بیشترى گرفته شد و ابن زهره، بخشى از کتاب غنیه را به علم اصول اختصاص داد.[۵۹]وى در عرصه‌هاى مختلف به طور روشن بر عقل اعتماد کرد. همچنین سدید الدّین حمصى (م ۵۸۸) نیز کتابى به نام المصادر فى اصول الفقه نوشت.[۶۰]

هم چنین قطب الدین راوندى (م ۵۷۳) کتابى با نام فقه القرآن نوشت و شیخ طبرسى نیز در تفسیر مجمع البیان به این مسأله توجّه خاصّى کرد.[۶۱]

وامداری غرب به اسلام در سایه نقش آفرینی شیخ طوسی در نجوم

بی شک مطالعه کتابهایى که درباره تأثیر علوم و دانشهاى شرقى مخصوصاً علوم اسلامى در جنبش علمى اروپا و به اصطلاح «رنسانس» و فهرست بدهکارى‌هاى غرب به مشرق نوشته شده، این واقعیت تلخ را به ما مى فهماند که هر قدر به عقب بر گردیم [۶۲]مى بینیم غربیها با صراحت و انصاف بیشترى درباره تأثیر عمیق این علوم و دانشها در «نهضت علمى اروپا» بحث مى کنند.[۶۳]

در این زمینه مستر «بارون کارول دوو» در یادداشتهاى خود درباره «اخترشناسى» مسلمانان و فعالیتهاى دانشمندان اسلام در نجوم و اخترشناسى مخصوصاً کوششهاى ارزنده و بى سابقه خواجه نصیر الدین طوسى و تأسیس رصدخانه مراغه و دقت ابزار و آلات نجومى که در آن رصدخانه به کار رفته بود، و اکتشافات گوناگونى که در این علم نصیب آنها گردید به تفصیل سخن مى راند و تصریح مى کند که:«آلات نجومى که در مراغه ساخته مى شد فوق العاده قابل تحسین بود».[۶۴]

نگذاریم نقش علمای شیعه در پیشرفت اسلام نادیده گرفته شود

در خاتمه باید گفت برخی کتب بزرگان دین مانند شیخ طوسی بیش از هزار سال است که در حال استفاده هستند و ماندگار شده‌اند [۶۵] که نشان می‌دهد پیروان مکتب اهل بیت(ع) نقش مهمی در پیدایش علوم اسلامی دارند.[۶۶]لذا شایسته است خدمات ارزنده ائمه و عالمان برجسته را روشن سازیم و با برگزاری کنگره، موسوعه‎ای با ۳۰ تا ۵۰ جلد در خصوص نقش شیعه در پیدایش نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم به جهان اسلام تقدیم کنیم تا مشخص شود که شیعه ستیزی تا چه‌اندازه دور از منطق و حقیقت است.[۶۷]

از این رو در این کنگره با دعوت از صاحب نظران حوزوی و خارج از حوزه و مراکز علمی به جهان ثابت خواهیم کردکه ائمه و علمای این مکتب بیشترین خدمت را به علوم اسلامی کرده‎اند؛ اکنون میدان عمل برای صاحب نظران و مراکز علمی و تحقیقاتی گشوده است که امیدواریم همه در شکل دهی به یک دایره المعارف بزرگ در تاریخ اسلام باقی بماند.[۶۸]

[۱] اعتقاد ما؛ ص۱۲۳٫

[۲] پیام قرآن، ج ۹، ص: ۳۶۸٫

[۳] اعتقاد ما؛ ص۱۲۳٫

[۴] مرحوم محقق عالیقدر شیخ آقا بزرگ تهرانى در کتاب الذریعه الى تصانیف الشّیعه که در ۲۶ جلد به چاپ رسید.

[۵] پیام قرآن؛ ج ۹؛ ص۳۶۷٫

[۶] همان؛ ص ۳۶۸٫

[۷] اسلام در یک نگاه؛ ص۲۴٫

[۸] همان.

[۹] اسلام و آزادى بردگان؛ ص۴۲٫

[۱۰] اسلام در یک نگاه؛ ص۲۴٫

[۱۱] اسلام و آزادى بردگان؛ ص۴۲٫

[۱۲] پیام قرآن؛ ج ۸؛ ص۴۳۹٫

[۱۳] پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ ص۶۶۴٫

[۱۴] همان؛ ص ۶۶۵٫

[۱۵] ر.ک: کتاب «المنتظم»؛ ج۸٫

[۱۶] ترجمه گویا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه؛ متن وترجمه(ج ۱)؛ ص۱۸٫

[۱۷] دائره المعارف فقه مقارن؛ ج ۱؛ ص۱۱۰٫

[۱۸] همان.

[۱۹] پاسخ به پرسشهاى مذهبى، ص: ۶۶۵٫

[۲۰] همان.

[۲۱] همان.

[۲۲] همان.

[۲۳] همان.

[۲۴] همان؛ ص ۶۶۶٫

[۲۵] کلیات مفاتیح نوین؛ ص۱۵٫

[۲۶] کلیات مفاتیح نوین؛ ص۲۵٫

[۲۷] همان؛ ص ۲۶٫

[۲۸] ر.ک: «تأسیس الشّیعه لعلوم الاسلام»؛ آیت اللَّه صدر،(اخلاق در قرآن؛ ج ۱؛ ص۳۹).

[۲۹] شیخ طوسى، مردى مورد اعتماد کامل است و فضل و جلالتش مشهورتر از آن است که نیاز به بیان باشد.(مقدمه بحار الأنوار، ص ۹۳- ۹۲).

[۳۰] دائره المعارف فقه مقارن؛ ج ۱؛ ص۲۴۵٫

[۳۱] همان.

[۳۲] تأسیس الشیعه؛ ص ۳۰۴٫

[۳۳] دائره المعارف فقه مقارن؛ ج ۱؛ ص۲۴۵٫

[۳۴] همان؛ ص۱۱۹٫

[۳۵] همان.

[۳۶] ر. ک: فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج ۱، ص ۴۰- ۳۹(براى آگاهى از دیگر عللى که براى پیدایش حرکت اخبارى گرى گفته شد، ر. ک: موسوعه طبقات الفقهاء، مقدّمه، جزء ۲، ص ۳۹۱- ۳۸۶).

[۳۷] نهج البلاغه؛ خطبه ۱۷۵٫

[۳۸] خطبه ۱۷۵؛ خطبه ۱۷۴٫

[۳۹] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)؛ ج ۲؛ ص۳۲۵٫

[۴۰] همان.

[۴۱] دائره المعارف فقه مقارن؛ ج ۱؛ ص۱۱۰٫

[۴۲] ر. ک: روضات الجنّات، ج ۶، ص ۲۴۹- ۲۱۶؛ اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۱۶۷- ۱۵۹٫

[۴۳] دائره المعارف فقه مقارن؛ ج ۱؛ ص۱۱۰٫

[۴۴] همان؛ ص ۱۱۱٫

[۴۵] مقدّمه مبسوط.

[۴۶] «عصر حضور امامان (علیهم السلام)».

[۴۷] از ابتداى غیبت صغری در سال ۲۶۰ هجرى آغاز و تا زمان ظهور.

[۴۸] دائره المعارف فقه مقارن؛ ج ۱؛ ص۱۱۱٫

[۴۹] همان.

[۵۰] همان.

[۵۱] همان.

[۵۲] همان.

[۵۳] فوائد الرجالیه، ج ۳، ص ۲۳۱٫

[۵۴] دائره المعارف فقه مقارن؛ ج ۱؛ ص۱۱۱٫

[۵۵] همان؛ ص ۱۱۲٫

[۵۶] کتابهاى رجال، فهرست و اختیار معرفه الرجال را در ارتباط با رجال و عالمان و راویان شیعه تدوین کرد و دو موسوعه حدیثى وى نیز تهذیب و استبصار نام دارد.

[۵۷] دائره المعارف فقه مقارن؛ ج ۱؛ ص۱۱۳٫

[۵۸] همان؛ ص۱۱۲٫

[۵۹] همان؛ ص۱۱۳٫

[۶۰] همان.

[۶۱] موسوعه طبقات الفقهاء، مقدّمه جزء دوم، ص ۳۰۳- ۳۰۲(با‌اندکى تصرّف و تلخیص).

[۶۲] اسرار عقب ماندگى شرق؛ ص۵۸٫

[۶۳] همان؛ ص ۵۹٫

[۶۴] همان؛ ص ۶۷٫

[۶۵] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار کارکنان دادستانی ویژه روحانیت و شوراهای ارشاد و صلح و سازش کشور؛۱۶/۸/۱۳۹۴٫

[۶۶] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه دبیرخانه کنگره بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی؛ مدرسه امام کاظم(ع)؛۲۸/۱۱/۱۳۹۵٫

[۶۷] همان.

[۶۸] همان.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: ‫مکارم شیرازی, ناصر
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست