labelحکومت و قانون, دیدگاه (گفت‌وگو/یاداشت)
commentبدون دیدگاه

«ولایت فقیه» جامعه را از دگردیسی حفظ می‌کند

حجت‌الاسلام بهجت‌پور گفت: کاملا روشن است عملی که موجب وهن دین است هرچند به‌اندازه گفتن یک کلمه نباید اتفاق بیفتد و قمه‌زنی که بدون‌شک موجب وهن دین و مذهب است، قطعا نباید اتفاق بیفتد.

شبکه اجتهاد: اخیرا فردی از جریان شیرای‌ها در سخنانی نسبت به بزرگان انقلاب اسلامی، ولایت فقیه و دفاع مقدس هجمه برده است؛ به‌همین‌خاطر برای روشنگری در این مسأله با حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجت‌پور، مدیر حوزه علمیه خواهران، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، رئیس موسسه قرآنی تمهید و صاحب تفسیر همگام با وحی گفت‌وگویی انجام شده است.

وی معتقد است که هجمه‌های این فرد به ولایت‌فقیه، نظام و دفاع مقدس آکنده از تناقضات فراوان و بغض نسبت به بزرگان نظام است و برداشت‌های این شخص سراسر تفسیر به‌رأی است و هدف آنها از این مخالف‌خوانی‌ها کسب شهرت و نشان دادن کینه‌شان علیه نظام، جبهه انقلاب و حضرت امام است که از گذشته شروع شده و در فرزندان آنها تداوم پیدا ‌کرده است. متن کامل گفت‌وگوی رسا تقدیم مخاطبان محترم می‌شود.

در ابتدا جایگاه قرآنی «ولایت فقیه» را تبیین فرمایید.

بهجت‌پور: مسأله ولایت خداوند در همه امور هستی مطلبی است که بی‌تردید از قرآن و گزاره‌های قرآنی قابل استفاده است، خداوند متعال «لا حکم الا لله» را بیان فرموده‌اند که حتی یک زمانی خوارج هم این آیه را دست‌آویز خود کرده بودند و بنا داشتند علیه حضرت امیر(ع) که منصوب خداوند و پیامبر(ص) بود اقدام کنند و فرصت را از او بگیرند.

حرف خوارج همین آیه «لا حکم الا لله» که به‌معنای حکم مخصوص خداوند است بود، آن‌چنان‌که از قر‌آن فهمیده می‌شود هیچ‌کس در جهان ولایتی بر مردم ندارد چون مالکیت بر پدیده‌ها و انسان‌ها را کسی جز خداوند ندارد و علت مالکیت خدا خلقت همه پدیده‌ها و جهان هستی است.

حتی مشرکان هم بر این باور بودند «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ» و اگر سوال می‌کردید که خالق آسمان‌ها و زمین کیست مشرکان هم می‌گفتند خداست پس اصل مالکیت و بعد آن‌هم ولایت و حق سرپرستی مخصوص خدای متعال است و حکم را او باید صادر کند.

نکته‌ای که در فرهنگ اسلامی همیشه مطرح بوده است این‌است که کسی بدون إذن الهی نمی‌تواند فرمانروایی و حکمرانی روی زمین را اجرایی کند، بیان این مسأله که امامت و حکومت در اندیشه دینی و اسلامی مطرح شده است این است؛ اگر قرار است خداوند متعال بر جهان حکمرانی فرمایند و این حکمرانی و اداره جامعه در چهارچوب سنن طبیعی و مطابق فطرت و آموزه‌های الهی است پس شایسته است معصومین و صالحترین افراد این نقش را برعهده گیرند.

گستردگی مفهوم ولایت فقیه در دوران علمای قبل از انقلاب ایران تا چه حد بوده است؟

بهجت‌پور: در برخی از همین شنیده‌ها ادعا شده که ولایت فقیه در فقه ما مطرح بوده ولی مفهوم آن تا این حد گسترده نبوده است و مفهوم آن‌را بعدا گسترش داده‌اند، شیخ انصاری در مکاسب محرمه صریحا مسأله ولایت فقیه را در کتاب‌البیع مطرح کرده است، البته ادله‌ای که این‌ها به آن تمسک کردند به‌معنای انکار ولایت فقیه نبوده است بلکه به‌‌معنای انکار استفاده ولایت از ادله‌ای بوده که مطرح کردند، مانند مرحوم آیت‌الله خویی که از باب امور حسبیه یعنی اموری که در جامعه اسلامی زمین می‌ماند و بالاخره کسی باید این‌ها را اداره کند ولایت فقیه را حجت و معتبر دانسته است.

مطلبی که در فقه ما مطرح بوده است و بزرگانی مانند مرحوم صاحب جواهر در کتاب جهاد و کتاب البیع به نحوی به بحث ولایت فقیه پرداخته اند و حال حضرت امام این نظریه را قدری شفاف‌تر و روشن‌تر کرده‌اند و آن‌را بزرگترین امر حسبه زمین مانده دانستند که براساس مصلحت عمومی امت اسلامی، اداره جامع کشور باید بر اساس دین باشد.

حضرت امام در تشخیص مصداق امور حسبه و عمومی بر زمین مانده و مصالح عامه جامعه اسلامی راه روشن‌تری به روی ما باز کرده است و این نظریه ولایت فقیه است که تحمل چنین توسعه‌ای را دارد، حال این مطلب را انکار کرده‌اند و حضرت امام را سرزنش کرده‌اند که چرا این توسعه را داده است و این در حالی است که ما در قمه‌زنی به‌عنوان شعائر هیچ دلیل معتبر شرعی و قابل قبولی وجود ندارد؛ بلکه دلایل از قرآن، روایات و از مصلحت‌فهمی‌ها کاملا علیه آن است، آن وقت صریحا می‌گویند که مسأله قمه‌زنی یکی از شعائر حسینی است زیرا در کتابی و سنتی به ما گفته‌اند که در فلان روز شمشیر به دست بگیر و بر سر و صورت خودت بزن تا ازآن خون جاری شود، شمشیری که باید سر یزید را بزند بر سر خود می‌زنند و موجب وهن دین و مذهب و تمسخر دشمن می‌شوند.

در زمان غیبت چه کسانی می‌توانند عهده‌دار حکومت شوند؟

بهجت‌پور: ولایت فقیه هم درست به همین معنا است، در مواردی مانند زمان غیبت که در محضر معصوم نیستیم و یا حتی زمانی که در محضر معصوم هستیم و از نظر مکانی با معصوم فاصله داریم، مثل حضرت امیر(ع) که در عراق بودند و مالک اشتر در شهر دیگری مانند مصر نقشی را باید ایفا می‌کردند، چه‌کسانی باید امور را اداره کنند؟ نزدیک‌ترین افرادی که رنگ و بوی دین و خدا را داشته باشند و به تعبیر حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه «ایها الناس إنّ أحق الناس بهذا الامر اقویهم علیه و اعلمهم بامر اللّه‏ فیه» باشند یعنی عالم ترین افراد به امور خدا در اداره امور مردم و اجرای احکام الهی باید عهده‌دار امر ولایت باشند.

ولایت فقیه مقامی است که احکام الهی را در زندگی بشر اجرا می‌کند و مراقب است که آسیبی از بیرون جامعه اسلامی به درون جامعه نرسد یا آفتی از درون، مجموعه را دچار دگردیسی و انحراف نکند.

چرا ولایت فقیه بهترین مدل برای اداره یک جامعه اسلامی است؟

بهجت‌پور: «فقه» یک دستگاه جامع قانون‌گزاری است که خدای متعال برای زندگی همراه با سعادت، رستگاری و صالحانه در اختیار دستگاه بشر گذاشته است، ولی‌فقیه باید این امر الهی را در زندگی مردم پیاده کند و مراقبت لازم در پرتو دین را در شرایط مختلف داشته باشد، ولی فقیه از این منظر بار را بردوش می‌گیرد و باید از شجاع‌ترین و عالم‌ترین افراد به امر الهی باشد و با وجود این فرد حتی نوبت به انسان‌های صالح؛ اما بی اطلاع از احکام الهی مثل عدول مسلمین هم نمی‌رسد، اینها در مراتب بعد هستند، به‌ تعبیر شاعرانه «چون که گل رفت و گلستان شد خراب / بوی گل را از که جوییم از گلاب».

نظریه ولایت فقیه بسیار معقول و منطقی است، چراکه زندگی مردم باید در یک نظام پویا، مطلوب و مطابق با اهداف الهی اداره بشود و چه کسی بهتر از فقیهی که دین و احکام دین را بشناسد، متخصص در دین باشد، با احدالناسی برسر دین معامله نکند، عادل و شجاع باشد، به خاطر نفس یا خواست دیگران از بیان حکم الله خودداری نکند و مسائلی از این‌دست نظریه ولایت فقیه را از دیگر نظریات حکومتی ممتاز می‌کند.

قرآن کریم درباره‌ افرادی که در مقابل حق ایستادگی کردند چه بیانی دارد؟

بهجت‌پور: در قرآن بیان شده است‌که فرعون دربرابر حکم خدا ایستاد و می‌گفت «انا ربکم الاعلی»، رب به‌معنای مالکی است که به‌دلیل صاحب‌اختیاری ادعا می‌کند که تدبیر به دست اوست، فرعون حتی حق انتخاب خدای آسمان‌ها را هم از آن خود می‌دانست؛ از این رو وقتی ساحران در مبارزه با حضرت موسی(ع) به خدای متعال ایمان آوردند، فرعون به آنها گفت آیا بدون اجازه من به خدای او ایمان آوردید؟ یعنی من پروردگار بزرگ شما هستم و در این امر هم باید از من اجازه بگیرید؛ بنابراین فراعنه کسانی هستند که از این مسیر اداره امور را برعهده نگیرند، از مسیر الهی جدا شوند و مالکیت خدا و بنده بودن خود را نادیده بگیرند، یعنی کسانی که پشت‌سرشان یک انتخاب کارشناسانه، بینش و تربیت اسلامی نباشد و بعد بخواهند اراده خودشان را به‌جای اراده الهی بنشانند.

در داستانی از قرآن مناظره حضرت ابراهیم(ع) با پادشاه زمان خودش مطرح شده «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذی حاجَّ اِبرهیمَ فی رَبِّهِ اَن ءاتهُ اللهُ المُلکَ» که آن پادشاه با حضرت ابراهیم از ربوبیت بحث می‌کرد و فقط خود را رَب و صاحب اختیار می‌دانست؛ از این‌رو همیشه بزرگترین مانع در برابر انبیا، ائمه و رهبران الهی کسانی بودند که خط خود را از مسیر خداوند جدا کرده‌اند.

هیچ فقیهی نباید از پذیرش فرمان و ولایت الهی انحراف داشته باشد، دستگاهی که فقه را خوب شناخته است و جامعیت اراده الهی در همه عرصه‌های زندگی را خوب باور کرده است ولی فقیه را انتخاب کرده‌ است و عقیده دارد که یک کارشناس توانا که قدرت رهبری مردم را بر اساس فقه و دستگاه حقوقی الهی دارد باید سرکار بیاید.

آیا مفهوم ولایت در قرآن از جهت عقلی هم قابل بررسی است؟

بهجت‌پور: به تعبیر درست، مفهوم ولایت فقیه در قرآن امری است که تصور آن موجب تصدیق است چراکه خداوند متعال جز به اجرای احکامش در عرصه زندگی و گسترده حیات راضی نیست و تصور همین مفهوم موجب تصدیق است که کسی از این مسیر انتخاب شده باشد باید امور مردم را در شئون مختلف بر عهده بگیرد، پس هرکسی که زیر بار چنین فردی نرود و نپسندد که چنین اراده‌ای از طرف خدای متعال در عرصه زندگی اجتماعی بشر اتفاق بیأفتد یا خودش فرعون است و یا از اصحاب فراعنه است یعنی این افراد تحمل چنین حکمی و اجرای اراده الهی را در زندگی ندارد.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست