استاد سطح خارج حوزه علمیه تأکید کرد: باید مرزها روشن شود و مطالب خود را به شهید صدر منتسب نکنیم؛ گذر از فقه موضوعات به فقه نظامات ربطی به آرای شهید صدر ندارد. برخی چون میخواهند حرفی بگویند ولی از گفتنش واهمه دارند آن را به شهید صدر نسبت میدهند؛ در حالی که حرف خود را میزنند. لذا اگر گفته میشود، فقه نظام و نسبت آن با شهید صدر موجب تخریب نظریات صدر است. از این منظر قابل بحث است وگرنه شهید صدر دنبال نظامسازی اقتصادی بوده هرچند از تعبیر نظام کمتر بهره برده است.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین ملکزاده، استاد سطح خارج حوزه علمیه، در پاسخ به این سؤال ایکنا که آیا فقه دارای نظام یا نظامساز است؟ بیان کرد: برای اینکه بدانیم فقه نظام دارد یا خیر، ابتدا باید به تعریف فقه برسیم؛ فقه عبارت است از دانش فرایندهای استنباط قوانین الهی برای سامانبخشی به زندگی انسان و جهتدهی به او؛ یعنی عملیات استخراج قوانین الهی که سامانبخش زندگی بشر است.
وی افزود: اگر این دانش قرار است به زندگی انسان جهت بدهد، پس خودش هم باید نظم و نظام داشته باشد؛ دانش فقه دانش کشف شریعت است و شریعت هدف و غایت واحد دارد؛ بنابراین در فقه از شریعت منظم سخن میگوییم.
نگاه سیستمی به فقه
ملکزاده با بیان اینکه احکام فقهی جزیرهای نیست و همه در راستای هدفی خاص هستند، تأکید کرد: داشتن چنین برداشتی به معنای داشتن نگاه سیستمی است و با این نگاه نظامسازی میکنیم؛ بنابراین اگر از این زاویه به فقه بنگریم نظاممند بودن آن طبیعی است و تصور بنده هم این است که مراد از قائلان فقه نظام هم این نوع برداشت از فقه است.
این محقق و پژوهشگر حوزه علمیه با بیان اینکه شارع احکام صلاه و صوم همان خدایی است که حکم جهاد، دیات و قصاص را قانونگذاری کرده است، تصریح کرد: اگر یک شخص معمولی هم حرفی بزند که حرفهای دیگر او را نقض کند نکوهش میشود و پذیرفته نیست، چه رسد به اینکه این مسئله را به خداوند نسبت دهیم؛ خدایی که علیم، حکیم و خبیر است.
همافزایی احکام در راستای هدف
وی افزود: تا جایی که بنده مطلع هستم مراد معتقدان به فقه نظام ارتباط بین اجزای احکام هر باب دینی با باب دیگر در تمام جزئیات نیست. معتقدم تمام احکام با همدیگر همافزایی دارند و یک هدف را دنبال میکنند؛ یعنی این طور نیست که برخی احکام انسان را به فردیت و انزوا ببرد و برخی او را به جنبههای اجتماعی دعوت کند.
ملکزاده تصریح کرد: روح حاکم بر قوانین و احکام شریعت، روح واحدی است؛ مثلاً اعتکاف که در ظاهر انزواطلبانهترین حکم دینی است در زمان و مکان خاص جاری است و در عین حال به همه مکلفان هم میگوید که اگر میخواهید معتکف شوید، باید در یک مسجد و یک زمان و در کنار برادران دینی خود دور هم جمع شوید؛ بنابراین میبینیم که شلوغترین ایام سال مساجد در همین دوره شکل میگیرد.
نگاه منظومهای به احکام
ملکزاده با بیان اینکه باید به احکام اسلامی نگاه منظومهای و شبکهای داشته باشیم، اظهار کرد: وقتی از یک دانش سخن میگوییم، با رویکرد فلسفه علم ممکن است معانی مختلفی به ذهن بیاید؛ گاهی میگوییم منظور ما از دانش فقه حاصل تلاش فقیهان از ابتدا تاکنون است، ولی گاهی مراد آنچه باید باشد است.
استاد سطح خارج حوزه علمیه با بیان اینکه در تعریف نخست فقه کمبودهایی برای رفع نیازها به ویژه نیازهای روز دارد، اظهار کرد: اگر مراد از فقه را کشف شریعت باشد، شریعت این ظرفیت را دارد تا مباحث مورد نیاز خانوادگی، حقوقی، اجتماعی، فردی و تمدنی را برآورده کند.
وی افزود: اگر دانش فقه کاملاً به وظیفه خود عمل کند میتواند قوانین پنج عرصه واجب، حرام، مکروه، مستحب و حلال را پیدا و ارائه کند که البته بخشی از آن انجام شده و بخش دیگری نیز باید انجام شود.
تفاوت فقه و فقاهت
استاد سطح خارج حوزه علمیه قم با بیان اینکه سخن از فقه نظام به معنای تأسیس فقه جدید با مکلفان جدید نیست، تصریح کرد: مراد از قائلان به فقه نظامات، استمرار فقه گذشته با اصلاحات و تعدیلهایی ضروری است. به ویژه اینکه صرفاً با نگاه فردی به فقه نپردازیم و رویکرد اجتماعی را نیز در آن لحاظ کنیم.
ملکزاده با بیان اینکه باید میان فقه و فقاهت تفاوت بگذاریم، بیان کرد: فقه همین مطالب کتب موجود است، ولی فقاهت روش و دستگاه استنباط است که ظرفیتهای نظامسازی دارد؛ البته از برخی ظرفیتهای آن به خوبی استفاده نشده است و این نیاز مطرح است که آیا فقاهت شیعه میتواند جامعه را اداره کند؟ لذا دنبال نظامسازی رفته است.
استاد سطح خارج حوزه با تأکید لزوم نظامسازی بر مبنای دین و فقه بیان کرد: سخنان برخی افراد ناشی از این است که این افراد نمیدانند که نظام در زندگی چه جایگاهی دارد؛ در عرصه اجتماعی خارج از نظامات نمیتوانیم زندگی کنیم و از ابتدای حیات بشری تاکنون هم بوده و هست؛ بشر برای هر نوع روابط اجتماعی نیازمند تدوین قوانینی است که در آن از ظلم به دیگری جلوگیری و عدالت رعایت شود و افراد تا حد ممکن به حقوق خود برسند. این امر بدیهی است و در شرایط امروز که ارتباطات بشری گسترش یافته و پیچیده شده است، این ضرورت بیشتر حس میشود.
سبک زندگی التقاطی بدون فقه نظام
ملکزاده با بیان اینکه نظامات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بشر روز بهروز پیچیدهتر شده است، اظهار کرد: باید بدانیم که اگر نظام اسلامی را در تعلیم و تربیت، اقتصاد و سیاست حاکم نکنیم زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم متوقف نخواهد شد و ادامه مییابد، ولی قطعاً اسلامی نخواهد بود؛ یا مندرآوردی خواهد شد و یا با التقاط از نظامات مختلف غربی به کار خود ادامه خواهد داد که امروز در مباحث اقتصادی شاهد آن هستیم.
وی با بیان اینکه اگر مدل اقتصادی ارائه ندهیم، اقتصاد متوقف نمیشود، بیان کرد: با طرح شعار جامعه اسلامی نمیشود، حتی با دگرگونی و انقلاب هم کار به پایان نمیرسد. پس از گذشت چهار دهه از انقلاب امروز نیازمند بازسازی نظامات براساس فقه یا اصلاح و ترمیم برخی موارد آن هستیم؛ موظف به نظامسازی در همه عرصهها هستیم، زیرا ارزشهای دینی در نظام مبتنی بر شریعت بروز و ظهور خواهد یافت.
ملکزاده با بیان اینکه ارتباط به معنای همسانی و مشابهت نیست، اظهار کرد: مراد ما از ارتباط میان احکام نبود تناقض و داشتن روح واحد برای رشد و تکامل انسان است و در تزاحم هم آنکه ملاک قویتری دارد انتخاب میشود. در مقام عمل هم راه برای برطرف کردن چالشهای فقهی وجود دارد.
وی با اشاره به برخی سخنان در نقد فقه نظام اظهار کرد: برخی به قائلان فقه نظام نسبت میدهند که میخواهند مثلاً میان احکام نماز با روزه ارتباط برقرار کنند. این سخن دور از فضای علمی و حرف بیربطی است. اسلام به معنویت و اجتماع دعوت میکند و این روح در تمام احکام جاری است؛ یعنی اگر اسلام به عدالت تأکید دارد باز روح کلی عدالت در همه احکام جاری است و همه احکام یک کل منسجم و واحد را میسازند.
روح واحد حاکم بر احکام
ملکزاده تأکید کرد: اینکه بگوییم قائلان میخواهند میان جزئیات احکام در هر موضوع شرعی با خودش و با احکام موضوع دیگری ارتباط برقرار کنند حرفی غیرعلمی است؛ بحث بر سر وجود هدف واحد و روح منسجم و واحد بر کلیه احکام شرعی است که همه از جانب خدا تشریع شده است.
این استاد سطح عالی حوزه در پاسخ به این سؤال که چه نسبتی میان فقه نظام و آراء و نظریات شهید صدر وجود دارد، اظهار کرد: شهید صدر از کشف مذهب اقتصادی حرف زده است که ترجمه به مکتب شده و کمتر از تعبیر نظام استفاده کرده است؛ ایشان در فلسفتنا، نظام اجتماعی را مطرح کرده ولیکن مبانی مکتب را مطرح و در جنبه عملیاتی از نظام استفاده کرده است.
ملکزاده بیان کرد: شهید صدر تنها کسی نیست که از این مطالب حرف زده است، ولی اندیشمندان بعد از ایشان اگر بخواهند نظر خود را به دیدگاههای ایشان مرتبط و مستند کنند باید در چارچوب آرای وی حرف بزنند، نه اینکه خود را پشت نظرات شهید صدر پنهان کنند؛ اگر استادی پرچمدار نظرات شهید صدر است نباید چیزی به وی منتسب کند که او نگفته است.
پنهان شدن در پشت آرای شهید صدر
این استاد سطح خارج حوزه علمیه تأکید کرد: باید مرزها روشن شود و میان این دو خلط نکنیم و مطالب خود را به شهید صدر منتسب نکنیم؛ گذر از فقه موضوعات به فقه نظامات ربطی به آرای شهید صدر ندارد. برخی چون میخواهند حرفی بگویند ولی از گفتنش واهمه دارند آن را به شهید صدر نسبت میدهند؛ در حالی که حرف خود را میزنند. لذا اگر گفته میشود، فقه نظام و نسبت آن با شهید صدر موجب تخریب نظریات صدر است. از این منظر قابل بحث است وگرنه شهید صدر دنبال نظامسازی اقتصادی بوده هرچند از تعبیر نظام کمتر بهره برده است.
ملکزاده در پایان تأکید کرد: فقه نظاممند است و نظام اسلامی در بخشهای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قابل استخراج و استحصال است، اما راه و روش آن چه باشد این مسئله میتواند مورد بحث قرار گیرد. خوب است که در حوزه علمیه تحقیقات بیشتری در قالب مناظرات و نشستهای علمی انجام شود.