labelاجتهاد و اصول فقه, اندیشوران فقهی, تاریخ فقه و فقهاء
commentبدون دیدگاه

پیش‌بینی مسیر فتوا و ولایت در آینده

حجت‌الاسلام پارسانیا گفت: کتاب «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه» مسیر آینده فتوا و ولایت را قابل پیش‌بینی می‌کند که با ارائه‌‌ای که از تاریخ آن داشته، می‌توان تصور کرد که در آینده چه خواهد شد و نهادهایی که به وجود آمده چه دگردیسی‌هایی را خواهند داشت که می‌تواند موضوع پروژه‌های بعدی باشد.

به گزارش شبکه اجتهاد، نشست نقد و بررسی کتاب «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه» با حضور حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر حمید پارسانیا، دکتر محمدعلی حسینی‌زاده و دکتر محسن صبوریان (نویسنده کتاب) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

دکتر محسن صبوریان نویسنده کتاب «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه» در توضیحات خود ابتدا به شناسنامه این اثر، اشاره و اظهار کرد: مساله‌ای که در بررسی نهاد دین در ایران وجود دارد، بحث شکل گیری یک سازمان یا نهاد متمرکزی به نام مرجعیت تقلید است که برخلاف نظر برخی از محققین پیشینه طولانی مدتی ندارد؛ هر چند نهاد علمای بلاد و به طور کلی نهاد روحانیت، به زمان حضور معصومین و پیامبر اکرم(ص) باز‌ می‌گردد، این نهاد در زمان غیبت صغری نیز وجود داشته و زمان غیبت کبری موضوعیت خاصی پیدا‌ می‌کند.

او ادامه داد: ما طبقات مختلف فقها داریم، اما لفظ مرجعیت و کارکردهایی که این نهاد دارد و معنایی که در دوره متأخر از آن مراد‌ می‌شد، پیشنیه طولانی ندارد و شاید طولانی ترین پیشینه‌ای که بتوان برای آن در نظر گرفت، حدود ۲۰۰ سال هست و محققین اخیر اجماع نظر دارند که لازم بود یکسری عوامل دست به دست هم دهند تا اینکه نهاد مرجعیت داشته باشیم.

او گفت: به لحاظ لفظ، لفظ مرجعیت حدود ۱۷۰ سال قبل به کار رفت و چند سال بعد به معنای امروز تثبیت شد، ولی قبل از آن این لفظ بدین معنا به کار‌ نمی‌رفت.

نویسنده کتاب «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه» خاطرنشان کرد: فتوا و استفتا سابقه‌ای طولانی دارد منتها بحث اینکه یک نهاد متمرکزی باشد که بلاد مختلف و آنچه امروز به عنوان کشور و دولت‌های ملی‌ می‌شناسیم، مربوط به دوره متأخر است لذا بحثم در این کتاب در سه فصل است. در فصل اول، پیشینیه نظری و روشی موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم به طور خاص توضیح داده شده که از زمان شیخ مفید یا حتی از زمان معصومین چگونه این نهاد فقاهتی پیش رفت به صورتی که در زمان شیخ انصاری مرجعیت عامه تصویب شد و پس از ایشان ما مراجع متعددی داریم تا به دوره متأخر‌ می‌رسیم. برای اینکه نسبت سنجی را بسیار عینی کنم، در دو دوره تاریخی یعنی از ابتدای دوره قاجار تا انتهای قاجار و در دوره پهلوی اول که تحولات این نهاد، بسیار چشمگیر بود، تحولات نهاد روحانیت در نسبت به مرجعیت و دولت را سنجیدم.

پرسش‌های اصلی کتاب

او به پرسش‌های اصلی این کتاب اشاره و تصریح کرد: پرسش‌های اصلی این است که مرجعیت چرا تأسیس شد؟ و پس از تأسیس چه تحولاتی از سر گذرانده است؟ در دوره متأخر تکلیف مرجعیت چیست؟

صبوریان با بیان اینکه نهاد مرجعیت وجه اجتماعی و سیاسی دارد و اگر بازوی اقتصادی نداشته باشد در دوره عصر غیبت کبری امکان تکوین را پیدا‌ نمی‌کند؛ حتی در عصر معصومین نیز این چنین بوده است، گفت: پرونده‌های متنوعی در فصول این کتاب در خصوص نسبت بین نهاد دولت و دین مورد بحث قرار گرفته و مساله مهم برایم این بود که نهاد دین چطور متمرکز‌ می‌شود.

او افزود: تمرکز بسیار مهم است و در دوره قاجار این تمرکز منجر به شکل گیری نهاد مرجعیت‌ می‌شود. وقتی همه علمای نسل دوم شاگردان وحید بهبهانی فوت‌ می‌کنند، تنها کسی که باقی‌ می‌ماند صاحب جواهر بوده که او نیز مردم را به شیخ انصاری ارجاع‌ می‌دهد و شیخ انصاری یک دوره ۱۸ ساله مرجعیت تامه داشته لذا با شیخ انصاری است که‌ می‌توان به شکل تثبیت یافته و بسیار مشخص از نهاد مرجعیت صحبت کنیم، پس از ایشان تا حدی مرجعیت متکثر‌ می‌شود، ولی کم و بیش مردم به سمت میرزای شیرازی باز‌ می‌گردند.

ظهورهای اجتماعی سیاسی نهاد مرجعیت است

صبوریان با بیان اینکه به لحاظ سیاسی اجتماعی ما خیلی کنش گسترده‌ای در زمان شیخ انصاری مشاهده‌ نمی‌کنیم، گفت: ویژگی شخصی شیخ انصاری این بوده که بسیار اهل احتیاط بودند و در بسیاری از مسایل ورود مستقیم‌ نمی‌کردند یا احتیاط‌ می‌کردند، ولی میرزای شیرازی بسیار روشن وارد مباحث و مسایل‌ می‌شود به عنوان مثال فتوای تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی، یکی از بزرگترین ظهورهای اجتماعی سیاسی نهاد مرجعیت است که هنوز برای محققین این مساله وجود دارد که چطور علی رغم اینکه آن زمان سایر مراجع فتوای تحریم داده بودند، ولی هیچ کدام مورد توجه مردم قرار‌ نمی‌گیرد، اما فتوای میرازی شیرازی بسیار مورد توجه قرار‌ می‌گیرد؛ این اتفاق از پرسش‌های بزرگ تاریخ است.

او به نهاد مرجعیت در دوره مشروطه اشاره و بیان کرد: در دوره مشروطه نهاد مرجعیت متکثر‌ می‌شود، نهاد سیاست در نسبت با نهاد مرجعیت، به شکل یک طرفه به نفع نهاد سیاست پیش‌ می‌رود لذا تجربه کنار گذاشتن علما از مشروطه را تجربه‌ می‌کنیم.

نویسنده کتاب «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه» ادامه داد: پس از آن رضاخان روی کار‌ می‌آید که در دوره رضاخان شیخ عبدالکریم حائری با تأسیس یا تجدید حوزه علمیه قم باعث شد که این نهاد دین کماکان در ایران بماند و علی رغم اینکه در دوره رضاخان نهاد مرجعیت ایران و عراق تا حدی به لحاظ اجتماعی و اقتصادی تفکیک شده بود، ولی این مرجعیت یکپارچه و متمرکز در ایران باقی بماند.

صبوریان در جمع بندی کلی مباحث خود، گفت: سعی شد که در این اثر بررسی شود که مرجعیت چطور تأسیس شد و چه لوازمی برای تأسیس داشت و پس از تأسیس در دوره قاجار و دوره پهلوی اول چه تحولاتی را در نسبت با دولت از سر گذراند.

نقدهای دکتر حسینی‌زاده

در ادامه دکتر محمدعلی حسینی‌زاده، عضو هیأت‌ علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه در ابتدای هر نقدی ابتدا به نکات مثبت و محاسن آن اثر پرداخته می‌شود، گفت: بنده از ذکر این نکات مثبت گذر می‌کنم نه به این دلیل که این اثر نقاط مثبت ندارد و صرفاً به ذکر این نکته بسنده می‌کنم که متن نوشته‌شده متن جذابی‌ست به‌ویژه که توسط یک نویسنده جوان نگاشته شده که آینده خوبی را برای او و برای این مسیر می‌توان تصور کرد.

حسینی‌زاده در ادامه با توجه به ماهیت جلسه، وارد مقوله نقد شد و خاطرنشان کرد: در مورد روش و مبنای نظری کتاب باید گفت که از نظریه وبر و جامعه‌شناسی تاریخی استفاده شده است که انتخاب خوبی نیست و بنده موافق این انتخاب نیستم. وقتی از تکوین نهاد صحبت می‌شود باید به سراغ نهادگرایی تاریخی رفت. گرچه نهادگرایی در جامعه دانشگاهی ما زیاد شناخته‌شده نیست ولی مفاهیمی دارد که در این کتاب می‌توانست مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین در بحث روشی، حسنی را نمی‌توان دید و حتی با حذف روش، مشکلی در کتاب ایجاد نمی‌شود.

نکته دوم، استفاده از عنوان نهاد مرجعیت در روی کتاب است ولی در کتاب، پس از فصل ۲ به نهاد روحانیت می‌پردازد. بحث اصلی در کتاب روحانیت است که با عنوان سازگار نیست. تاریخی بودن عمده مباحث کتاب و سایه انداختن تاریخ بر تبیین نظریه، گستردگی موضوع و تأثیر آن بر کم شدن عمق مطالب، عدم رجوع به برخی منابع مهم توسط نویسنده مثل اثر سایه خدا و فرهنگ سیاسی امیر ارجمند، عبور ساده و آسان از موضوع و عدم توجه به برخی از اتفاقات تأثیرگذار در تاریخ شیعه ازجمله مکتب حلی، نادیده انگاشتن رقابت‌ها و منازعات مذهبی ازجمله میان صوفیان، شیخی‌ها، مسیحیان و بابی‌ها، نداشتن نگاه گفتمانی به شکل‌گیری نهاد مرجعیت از دیگر انتقاداتی بود که این عضو هیأت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی در رابطه با اثر محسن صبوریان مطرح کرد.

دکتر حسینی‌زاده در پایان سخنان خود تأکید کرد: هم‌چنان معقتد هستم که قدم برداشته شده توسط نویسنده این کتاب، قدمی مبارک است و نشان‌دهنده توانایی او در ورود به این موضوع با توجه به اینکه موضوع آن، موضوع آسانی نیست.

سخنان حجت‌الاسلام دکتر پارسانیا

حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر پارسانیا به بیان نکاتی در مورد کتاب «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه» پرداخت و گفت: این اثر نوعی جامعه شناسی تاریخی‌ می‌باشد که مساله تکوین نهاد مرجعیت را مورد بررسی قرار‌ می‌دهد و رویکردی اجتماعی به مساله دارد.

او ادامه داد: اول اینکه مساله قدرت و اقتدار بخشی از مباحث این اثر است که متمرکز روی حوزه اقتدار نیست. دوم اینکه به لحاظ روش، فکر‌ می‌کنم رویکردی که وجود دارد نوعی از پدیدارشناسی معناست. حضور معنا در حوزه حیات تأسیس انسانی و ذات گرایی نسبت به معنا در مقابل برخواسته دانستن این معناست. رویکردهایی که معنا را به افقهای دیگر‌ می‌برند ضمن اینکه اصالتی برای آن قائل هستند؛ این کتاب از این زاویه و از این جهت پدیدارشناسی است و برای معنا ذات قائل است و این ذات در حوزه تاریخ فعال‌ می‌شود و الزمات خود را به تدریج ظاهر و بارز‌ می‌کند.

او گفت: با این نگاه مرجعیت یک معناست که در یک نظام معنایی و در یک مقطع تاریخی خاصی که با عمل کنشگران فرصت بروز و ظهور پیدا‌ می‌کند، معنا ذات دارد، اما اینکه کنشگران معنا را‌ می‌آورند فعل انسانی و لحظه به لحظه تاریخی است و نیاز به رصد دارد.

او ادامه داد: این کنشگر با اقبال خود‌ می‌تواند تصمیم بگیرد چگونه با ذخیره‌ای که از معنا تحقق پیدا کرده، برخورد کند و از آن استفاده نماید و از فرصت‌هایی که به وجود آورده بهره ببرد یا فرصت سوزی کند، لذا این اثر تاریخی است و یک حوزه معاشناسی فقهی کلامی و فلسفی و اصولی است. وارد نزاع‌های اصولی و کلامی اخباری نشده است، اما سعی کرده تعامل هرکدام از این رویکردها را با حوزه و بستر تاریخی خودشان و وزنی را که به وجود آوردند، دنبال کند.

رویکرد مساله مرجعیت در نظام فکری شیعه

پارسانیا گفت: براساس این رویکرد مساله مرجعیت یک پدیده‌ای است که به نظام فکری شیعه باز‌ می‌گردد، اگر ایشان به زمان شیخ مفید رفته و زمینه تاریخی را پیدا کرده، سعی کرده که امتداد عقبه‌های این معنا را ببیند. درست است که مفهوم مرجعیت یک مفهوم تاریخی متأخر است همانطور که روحانیت متأخر است، اما این مفهوم ترکیبی از حوزه افتا و ولایت است که شکل گرفته و در یک برهه تاریخی خاصی که فرصت بروز و ظهور پیدا کرده، این ترکیب پدید آمده و شکل گرفته است.

پارسانیا با تأکید بر اینکه در نظام اندیشه‌ای شیعی عالم و فقیه سه مسئولیت دارد، فتوا، قضا و ولایت، اظهار کرد: این معنا همواره فرصت بروز اجتماعی نداشته است. در زمان ائمه معصومین هم تحقق اجتماعی پیدا نکردند به لحاظ تاریخی در عصر غیبت بخشی از آن، فرصت بروز پیدا‌ می‌کرده تا بخواهد فقیه و فقه و این نظام معنایی آنقدر مستحکم و گسترده در جامعه باشد و بتواند فتوای یک نهاد ایجاد کند. هم کمیت و هم کیفیت مربوط به خود را‌ می‌طلبد. لذا کتاب به لحاظ جامعه شناسی تاریخی دنبال کرده که چگونه نهاد مرجعیت در دوران صفویه و قاجار به وجود‌ می‌آید و پاسخ‌ می‌دهد آنچه مرجعیت را به وجود آورده در مقطع تاریخی میانی قاجار به خاطر منزلت اجتماعی است که فقیه پیدا کرده و جریان‌های معنایی رقیب حذف شدند.

او افزود: اگر جریان‌های معنایی اخباری در فرهنگ حضور به هم‌ می‌رساند ما هرگز در جامعه ایران‌ نمی‌توانستیم مرجعیت داشته باشیم بلکه محدثینی داشتیم که نقل حدیث‌ می‌کردند. بسیار مناسبات و روابط اجتماعی دگرگون‌ می‌شد. منتها در این مقطع جایگاه و منزلتی که فقیه به خاطر ارتباطی که با حوزه فرهنگ عموم مردم پیدا‌ می‌کند و تعاملی که در فتوا به وجود‌ می‌آید زمینه شکل گیری دو مسئولیت دیگر، یکی فقه و قضا و دیگری ولایت به وجود‌ می‌آید.

پارسانیا گفت: در این شرایط عالمان به قضاوت‌ می‌پردازند و رقیبی برای قدرت سیاسی موجود‌ می‌شوند به عبارت دیگر فقیه تنها فتوا‌ نمی‌دهد و مردم در رفتار خود به فتوای او تنها عمل‌ نمی‌کنند بلکه نوعی متصدی اجرای و قوام فقه در زندگی به تدریج این تصدی گری را به وجود‌ می‌آورد و این امر به عرصه مدیریت اجتماعی‌ می‌آید یعنی یک نهاد اجرایی را شکل‌ می‌دهد.

ویژگی نهاد افتا

او اظهار کرد: شاید مساله ارتباطات اجتماعی و تلگرام باعث‌ می‌شود ظرفیتی که در فقیه وجود دارد تجمعی هم در آن پیدا شود، ویژگی نهاد افتا این است که قوام آن بر روی علم و اعلمیت نهفته است لذا شخصی که تبلور علم در آن‌ می‌شود مقداری هم‌ می‌تواند به صورت شاخصی بروز و ظهور پیدا کند و زمینه تمرکز در آن به وجود‌ می‌آید.

او ادامه داد: این تمرکز در حوزه فتوا به تدریج زمینه اجرا و ولایت را نیز به وجود‌ می‌آورد منتها نکته بسیار مهمی که نویسنده اثر در کتاب بیان کردند این است که ما نهادهای اجتماعی را به لحاظ مفهومی از هم تفکیک‌ می‌کنیم اما به لحاظ مصداقی بسیاری از آنها قابل تفکیک نیستند یعنی حوزه اقتصاد، فرهنگ، سیاست بعضاً مصادیقشان با هم ارتباط در هم آمیخته‌ای دارد.

پارسانیا گفت: این اقتدار یا ارتباط که به وجود‌ می‌آید قاعدتاً مناسبات و شکل اقتصادی خود ر ا نیز باید نشان دهد و یکی از کارهای خوب در کتاب این است که نشان داده نهاد وقف، چگونه نقش ایفا‌ می‌کرده است لذا صاحبان فتوا یا نهاد علمی خود را به خاطر استغنایی که از ناحیه وقف پیدا‌ می‌کرده، یک ظرفیت دیگری که در فرهنگ دینی حضور دارد و آن خمس است، سراغ این ظرفیت‌ نمی‌رود و این ظرفیت مسکوت‌ می‌ماند، اما با هجومی که به نهاد وقف خصوصاً در دوران رضاخان به بعد‌ می‌شود، ظرفیت دیگری در این نظام شکوفا‌ می‌شود.

او خاطرنشان کرد: به نظر‌ می‌رسد که تکوین نهاد مرجعیت بخشی از یک پروسه تحقق آن نظام معنایی است. دقیقاً باید تاریخی دیده شود ضمن اینکه زنده و فعال است و کنشگران در لحظه دائماً در بستر معنایی تحقیق یافته عمل‌ می‌کنند، بستری که وجود داشته همواره باید ملاحظه شود. لذا بنده نگاه تاریخی و به عقبه‌های تاریخی رفتن کتاب را لازمه این روش‌ می‌بینم.

پارسانیا در پایان تأکید کرد: این کتاب‌، مسیر آینده فتوا و ولایت را قابل پیش‌بینی می‌کند که با ارائه‌ای که از تاریخ آن داشته، بتوان حدس زد که در آینده چه خواهد شد و نهادهایی که به‌وجود آمده چه دگردیسی‌هایی را خواهند داشت که می‌تواند موضوع پروژه‌های بعدی باشد.

کتاب «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه» نوشته محسن صبوریان است. این کتاب در ۴۵۱ صفحه با شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۷ هزار تومان توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به چاپ رسیده است.

در معرفی این کتاب عنوان شده است: این کتاب روند تحولات نهاد روحانیت را در سایه تحولات نهاد مرجعیت و ذیل تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران (از آغاز قاجار تا پایان دوره پهلوی اول) بررسی می‌کند. پژوهشگر این اثر تلاش کرده تمرکز و افزایش (یا کاهش) اقتدار مجتهدان را به موازات روند دیوان‌سالاری و تمرکز در دولت پیگیری کند.

«شکل‌گیری نهاد مرجعیت تقلید»، «نهاد روحانیت در دوره قاجار» و «نهاد روحانیت در دوره پهلوی اول» فصل‌های مختلف این کتاب‌اند.

نوشته پشت‌ جلد کتاب: نهاد متمرکز مرجعیت تقلید شیعی در اواسط دوره قاجار پدید آمد. شکل‌گیری این نهاد با تبلور نظریه اجتهاد و تقلید و توسعه نظریه تقلید پیوند خورده است. همچنین نهاد مرجعیت از آغاز با زعامت در پیوند بوده و آثار این پیوند را می‌توان در نهضت‌های تنباکو و مشروطه پی گرفت. این کتاب پژوهشی است تاریخی درباره مسئله تمرکز در نهادهای دین دولت و نسبت آن با گسترش روندهای بوروکرایتک در نهاد دولت.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: جعفریان, رسول
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست