اگر منشأ عید باستانی یک امر نادرستی بوده است اما الآن و در شرایط کنونی، این عید در مصب صحیح خود قرارگرفته است. من چهارشنبهسوری را قبول ندارم و باطل است و هیچ داعی عقلایی بر این کار متصور نیست؛ اما مراسم عید نوروز هم دواعی عقلایی و هم دواعی شرعی دارد. این صلهرحم، هدیه دادن، دیدوبازدید یکدیگر رفتن، مورد تائید شارع است. ما کاری به گذشتگان نداریم. فعلاً ما هستیم در یک جامعه ایرانی زندگی میکنیم که این جامعه ایرانی از قرنهای گذشته، این عید را پاس میداشته است و در آن کار خلاف شرعی هم انجام نمیداده است؛ لذا اگر هم منشأ آن یک منشأ نادرستی بوده اما امروزه در مصب صحیح خود قرارگرفته است.
اختصاصی شبکه اجتهاد: فقه بهعنوان حاکم اصلی بر برنامه زندگی مسلمانان آنان را نسبت به گزارههایی که در زندگی آنها اتفاق میافتد، رهبری میکند. شادی بهعنوان یکی از نیازات بشری از گزارههای مهم زندگی بشری است اما به جهت آمیخته شدن گاه و بی گاهش با برخی معصیتها و محرمات، مورد توجه فقه یا متفقهین قرار نمیگیرد. با این وصف، شایسته است مرزهای این ضرورت با فقه مشخص شود. در این خصوص، با استاد ناصرالدین انصاری قمی، استاد خارج فقه حوزه علمیه قم گفتگو کردیم. وی گفت مراسم باستانی تا جایی که آلوده به گناه نشود، امری مطلوب و مورد تائید شارع مقدس است. او تصریح میکند که چهارشنبهسوری را قبول ندارد اما عید نوروز، مناسبتی ملی و مشروع است. مشروح این گفتگو بهقرار زیر است:
اجتهاد: آیا شادی، یک حق به شمار میرود یا صرفاً حکمی فقهی است؟ این حق، مختص به مؤمنین است یا اختصاص به انسان دارد؟
انصاری قمی: همانطور که میدانید شادی یکی از عوارضی است که بر طبیعت انسان عارض میشود. انسان گاهی خوشحال و گاهی غمناک است. انسان بماهو انسان، گاهی خوشحال و گاهی غمناک میشود. لذا این حق انسان است که در مواقعی خوشحال و در مواقعی غمگین باشد و اختصاص به شریعت مقدسه اسلام و شخص مسلمان ندارد. هر انسانی میتواند در هرزمانی و در هر مکانی خوشحال باشد. این حق انسان است نه یک حکم شرعی فقهی.
اجتهاد: تفاوت بین حق و حکم در این زمینه به چه صورت تصور میشود؟
انصاری قمی: اگر حکم باشد تابع دستور شرع مقدس خواهد بود. شارع به او حکم میکند کجا خوشحال و کجا غمناک باش؛ اما اگر حق باشد، اصل حق، به دستور شارع نیست. بلکه شارع میتواند این حق را تحدید و تضییق یا توسعه بدهد. اگر حکم باشد، زمام حکم به دست شارع مقدس است و ما باید تسلیم امر شارع باشیم؛ اما اگر حق باشد، این حق برای طبیعت انسان قابلتصور است و لکن تحدید یا توسعه و تضییق آن به دست شارع است.
انسان از آغاز خلقت و اصل طبیعت خود، غمگین با خوشحال بوده است و اصلاً از مواردی است که شارع مقدس در تأسیس آن دخالتی نداشته است. این حق هر انسان، با خلقت او از سوی خداوند متعال به او اعطا شده است. مثل حق حیات و حق نفس و حق خوردن و خوابیدن و امثالذلک. خوشحال بودن هم یکی از حقوقی است که خداوند متعال برای انسانها قرار داده است و شارع مقدس کاری به ایجاد این حق برای انسانها نداشته است.
اجتهاد: آیا میتوان گفت اگر ضرورت بشری امری را اقتضا کند، این مطلب از حقوق خواهد بود و در غیر این صورت، حکم شرعی خواهد بود؟
انصاری قمی: عرض کردم اینیک حق طبیعی انسان است؛ اما شارع مقدس میتواند در مواردی این حق را تحدید کند. مثلاً بگوید اگر حکم شرعی فقهی نباشد، انسانها میتوانند این شادی و خوشحالی خود را در مجالس فسق و فجور ارائه دهند. شارع در اینجا، جلوی این حق را میگیرد. لذا این حق را برای او محدود میکند و میگوید: ای انسان متقی و پرهیزگار! از این حق، نمیتوانی در مجالس لهو و لعب و فسق و فجور استفاده کنی. شارع مقدس میتواند دایره این حق را محدود کند؛ اما اصل تأسیس این حق با خلقت انسان به او اعطا شده است و یکی از عوارضی است که عارض بر طبیعت انسان میشود.
اجتهاد: در صورت حق بودنِ شادی، آیا میتوان احکام منافی با این حق را بهمقتضای قاعده لاضرر، نفی نمود؟
انصاری قمی: اینجا مصب قاعده لاضرر نیست؛ چون این حق، اعمال یا محدودیتش ضرری برای او ایجاد نمیکند. شارع مقدس به او میگوید در مجالس مباح و حلال از این حق استفاده کن؛ اما در مجالس لهو و لعب و باطل، حق شرکت ندارید. شما نباید به آوازهای حرام گوش بدهید. شما حق ندارید غذا یا نوشیدنی حرام بخورید. اما شما میتوانی از این حق خودت در مجالس حلال استفاده کنی.
شارع مقدس، حق را برای او قائل شده است؛ اما جلو پای او دامهای شیطان که احیاناً با حق او منافات دارد، وجود دارد و خداوند متعال نیز این دامها را نشان داده است و فرموده: ای انسان باتقوا! تو باید خوشحال باشی و خوشحالی خود را اظهار و ابراز کنی؛ اما در مجالس حلال. لذا نمیتوان بهوسیله قاعده لاضرر احکام اولیه شرعیه را برداریم. اصلاً اینجا، جای تمسک بهقاعده لاضرر نیست. بههرحال تمام محرمات شرعیه، محرماتی هستند که شارع برای انسان قائل شده است و نمیتوان گفت چون منافات با حق طبیعی انسان دارد، لاضرر آن را برمیدارد. اتفاقاً وجود برخی شادیها برای انسان ضرر دارد. شارع چیزی را میدانسته که اینگونه مجالس یا برخی طعامها و شرابها را حرام کرده است و لذا در اینجا نمیتوان بهقاعده لاضرر تمسک کرد.
اجتهاد: آیا در اینجا تزاحم حاصل نمیشود؟ اگر گفتیم شادی حق انسان است و شارع بهحق انسان احترام گذاشته است و از طرفی لاضرر، از بعضی از شادیها نفی کرده است و از طرف دیگر برخی از مصادیق شادی مثل موسیقی، حرام است. حالا چون مقام، مقام تزاحم است، باید اهم و مهم کرد؟
انصاری قمی: جایی تزاحم و تعارض محقق میشود که دو دلیل با یکدیگر درگیر باشند؛ اما در اینجا دو دلیل نداریم. یک دلیل داریم. دلیل حلال و حرام و قاعده لاضرر نمیآید. لاضرر و لا حرج در مواردی جاری میشود که انسان به مرض موت و فوت دچار بشود. مثلاً آن چیز حرامی را که نمیتوان در حال اختیار و اباحه بخورد، اما وقتی به حال اضطرار میافتد، لا حرج، آن حرام را برای او حلال میکند؛ اما الآن ما به آن مرحله نرسیدهایم که بگوییم موسیقی برای جامعه حکم دارو را دارد. ما هیچوقت چنین ضرورتی را احساس نکردیم، بلکه میتوان از شادیهای حلال استفاده کرد، صلهرحم کرد، مهمانیهای حلال داشت و شاد بود. چرا مهمانیهای حرام و خوراکهای حرام و شنیدن صداها و آوازهای حرام باشد؟ شارع مقدس هرکجا چیزی را حرام کرده، چیزی را در مقابل او حلال کرده است. چرا ما به چیزهای حرام تمسک کنیم و بعد دست به دامن قاعده لاضرر شویم؟
شارع مقدس راه و چاه را به ما نشان داده است و ما بهجای اینکه از راه برویم با تمسک بهقاعده لاضرر میخواهیم خود را در چاه بیفکنیم. اینجا اصلاً جای قاعده لاضرر نیست.
اجتهاد: آیا اشکال شما به عدم اجرای قاعده لاضرر، کبروی است یا صغروی؟
انصاری قمی: بنده عرض کردم شادی حقی است که شارع مقدس آن را محدود کرده است. بله، هر انسانی حق دارد شاد باشد؛ اما شارع مقدس، شادی را به حرام و حلال تقسیم کرده است. خود شارع فرموده هر گناهی لذتی دارد و مسلماً هر لذتی شادی هم دارد اما فرموده: «کم من لذه یسیره اعقبت ندامه کثیره» بههرحال تمام گناهان یک لذت و شادی زودگذر دارد؛ اما شارع مقدس، شادیها را به شادی حلال تقسیم کرده است. لذا نزاع بنده با شما، نزاع کبروی است نه صغروی. من میگویم شرع مقدس شادیها را محدود کرده است و لذا ما کبرای کلام شما را قبول نداریم.
اجتهاد: در مورد خصوص عید نوروز، آیا در منابع معتبر دینی، مطلبی ذکر شده است یا خیر؟
انصاری قمی: آنچه از مجموع روایات درمییابیم این است که ما چیزی به نام عید نوروز در لسان ائمه علیهمالسلام نداریم. در زمان منصور دوانیقی، چون برامکه که ایرانی بودند، در دربار او آمده بودند، منصور یک سال عید نوروز را برپا داشت و همگان برای او هدایا آوردند و موسی بن جعفر علیهماالسلام را هم مجبور کرد که در این جشن شرکت کند. حضرت فرمود من در سیره و سنت اجدادم، چیزی در مورد این عید نیافتم. منصور گفت: چارهای نیست ما بر طبق مصالح کشوری باید این عید را جشن بگیریم. حضرت آمدند و کنار دست منصور نشستند و منصور در پایان روز تمام هدایا را به موسی بن جعفر علیهماالسلام داد. شخصی آمد و گفت من هدیه نداشتم که برای شما بیاورم ولی جدم در مرثیه جد شما سه بیت شعر سروده که آن را بهعنوان هدیه برای شما آوردم. آن شخص اشعار را خواند و حضرت تمام هدایا را به او بخشیدند. غرض اینکه موسی بن جعفر علیهماالسلام فرمود ما در میان سیره اجدادمان چیزی در مورد این عید نیافتیم.
اجتهاد: در تعارض بین سنت و ملیت یا در تعارض سنتگرایی ملی با دین، کدام مقدم است؟ آیا باید عید نوروز را کنار بگذاریم؟
انصاری قمی: من چنین چیزی نگفتم. شما پرسیدید که در سیره اهلبیت علیهمالسلام چیزی به نام عید نوروز وجود دارد که بنده عرض کردم، چنین چیزی در منابع دینی وجود ندارد؛ اما عید نوروز بهعنوان یک سنت ملی باید پاس داشته شود و عید ملی ما ایرانیان است. نباید بین این مسائل خلط شود. ما عید نوروز را از باب پاسداشت سنتهای ایرانی جشن میگیریم نه بهعنوان یک عید اسلامی. اعیاد اسلامی عید غدیر و قربان و عید فطر است؛ اما عید نوروز و شب یلدا و جشن مهرگان، از سنتهای باستانی ایرانیان است و از این باب، پاس داشته میشود.
اجتهاد: شما بهعنوان یک کبرای کلی فرمودید که حضرت کاظم علیهالسلام فرمودند من چنین چیزی در سنت اجدادم نیافتم. این جمله امام علیهالسلام بهعنوان یک کبرای کلی، عیدهایی مثل عید نوروز و امثال آن را نفی میکند و چهبسا این عیدها شبهه بدعت داشته باشد.
انصاری قمی: من نگفتم جشن گرفتن برای هر عیدی بدعت است. ما که نمیخواهیم حکم شرعی بر این اعیاد بارکنیم. عید نوروز یک عید باستانی است. چون در این عید مردم به صله ارحام میروند و دلها باهم نزدیک میشود و خانهتکانی صورت میگیرد، بسیار خوب و پسندیده است. حضرت برای کنارهگیری از مجلس منصور دوانقی و کناره گرفتن از آن طاغوت زمان، اینچنین فرمودند. حضرت که ایرانی نبودند و ما محذورات حضرت را نداریم. ما میتوانیم بدون هیچ محذوری این عید را جشن بگیریم و اشکالی هم ندارد.
اجتهاد: بههرحال حضرت بهعنوان یک امر کلی و کبرای کلی فرمودند چنین چیزی در سنت اجدادم نیافتم و چنین جملهای در مقام ضرب یک قاعده است. آیا این را قبول دارید؟
انصاری قمی: از مقتضیات زمانی حضرت علیهالسلام برمیآید که حضرت به جهت کنارهگیری و دوری از مجلس منصور، به این وسیله خواستند عذر و بهانهای بیاورند که منصور هم قبول نکرد ولی این منافاتی ندارد بااینکه ما در یک جامعه آزاد که کاملاً آزاد زندگی میکنیم، عید نوروز را جشن بگیریم.
اجتهاد: آیا میتوان گفت چون این اعیاد باستانی بهگونهای تقابل با اسلام داشته است، لذا حضرت به نفی آن پرداختند و فرمودند که چنین عیدی را در سنت اجدادم نیافتم؟
انصاری قمی: برخی مجسمهسازی را نفی میکنند چون از آن به عبادت غیر خدا منتقل میشوند ولی الآن مجسمهسازی چنین چیزی را موجب نمیشود. در مورد عید گرفتن هم همینطور است. الآن جشن گرفتن عید نوروز، ما را از دین خارج نمیکند؛ بلکه آموزههای دینی در این جشن رعایت میشود. مثل صلهرحم، مانند نظافت و طهارت ظاهر و باطن و اینها چیزهایی است که مورد تائید شرع است. لذا میتوان از کلیات شرع مقدس برداشت کرد که این عید نوروز بهعنوان جشن، مورد تائید شارع هست هرچند شارع تصریح خاصی به آن ندارد اما روح این جشن و عید مورد تائید شارع است.
اجتهاد: آیا بهصرف وجود یک منشأ نادرست و مغفول برای مراسم باستانی، میتوانیم مشروعیت یک عید یا مراسم باستانی را نفی کنیم؟
انصاری قمی: اگر منشأ عید باستانی یک امر نادرستی بوده است اما الآن و در شرایط کنونی، این عید در مصب صحیح خود قرارگرفته است. من چهارشنبهسوری را قبول ندارم و باطل است و هیچ داعی عقلایی بر این کار متصور نیست؛ اما مراسم عید نوروز هم دواعی عقلایی و هم دواعی شرعی دارد. این صلهرحم، هدیه دادن، دیدوبازدید یکدیگر رفتن، مورد تائید شارع است. ما کاری به گذشته آن نداریم. فعلاً ما هستیم در یک جامعه ایرانی زندگی میکنیم که این جامعه ایرانی از قرنهای گذشته، این عید را پاس میداشته است و در آن کار خلاف شرعی هم انجام نمیداده است؛ لذا اگر هم منشأ آن یک منشأ نادرستی بوده اما امروزه در مصب صحیح خود قرارگرفته است.
اجتهاد: فرمودید برای چهارشنبهسوری وجه صحیحی نمیدانید، اگر خویشاوندان دورهم جمع شوند و مراسم چهارشنبهسوری را انجام دهند، آیا صلهرحم نیست؟
انصاری قمی: پریدن از روی آتش هیچوجه و داعی عقلایی ندارد. اگر دور آتش در یک باغی جمع شوند، چون این شبها، شبهای سردی است، اگر در یک باغی آتشی روشن کنند و روی آن طعامی درست کنند و از گرما و نور حرارت آتش استفاده کنند، اشکالی ندارد. ولی پریدن از روی آتش داعی عقلایی ندارد و چهبسا موجب صدمه و زیان باشد و قاعده لاضرر اینجا حکم به حرمت این کار میکند. چون با این کار، ضرر به انسان متوجه میشود.
اجتهاد: آیا جواز بزرگداشت مراسمی مانند عید نوروز و شب یلدا نیازمند تائید شرع و امضای شارع مقدس است یا آنکه صرف عدم ردع یا عمومات صلهرحم برای مشروعیت آن کافی است؟
انصاری قمی: تائید این مراسم نیازمند دلیل جداگانه نیست. همین عدم ردع و عموماتی که وجود دارد، کفایت میکند. بلکه عمومات صلهرحم و هدیه دادن و خوشحال کردن مؤمن و امثالذلک برای اثبات مشروعیت آن کفایت میکند.
اجتهاد: در مورد کلیه سیرهها قائل به عدم ردع هستید یا در خصوص این مورد چنین مطلبی را میفرمایید؟
انصاری قمی: همین عمومات فقهی مانند تصریح برای ما حجت است. گاهی دلیل ما به اطلاق یا به عمومش و گاهی دلیل خاص دلالت بر مشروعیت یک عملی میکند. الآن در بزرگداشتها و اعیاد و جشنها همین عدم ردع شارع برای ما کفایت میکند.
اجتهاد: اینکه در برخی روایات غسل اول سال را مستحب دانسته است، نمیتوان امضای این عید توسط شارع را نتیجه گرفت؟
انصاری قمی: این روایت معلی بن خنیس است که چنین مطلبی را بیان کرده است که نیازمند بررسی سندی است و اینکه معلی چه کسی بوده است و حدیث در چه کتابی نقلشده است. فعلاً کاری به این حدیث نداشته باشیم بهتر است. البته غسل در هر وقتی خوب و مستحب است. حالا چه روز نوروز باشد و چه روز قبل از آن و چه بعدازآن. ولی از این مطالب نمیتوان مشروعیت نوروز را استفاده کرد.
اجتهاد: آیا قاعده تسامح در ادله سنن، سند حدیث را تصحیح نمیکند؟
انصاری قمی: برخی از آقایان برای اثبات مشروعیت نوروز به همین حدیث استدلال کرده بودند. ولی این حدیث بهقدری پایهاش سست و ضعیف است که نمیتوان به آن استدلال کرد.
البته معلی بن خنیس امین مالی امام صادق علیهالسلام بوده است و بعد هم به شهادت رسیده است ولی جزء روات حدیث نیست و ما حدیثی از ایشان نداریم. فقط امین در مال بوده است اما امین در نقل و روایت، نه. علمای ما، ایشان را توثیق نکردند و حتی نامی از او نیاوردهاند و اصلاً جزء محدثین و روات نبوده است تا درباره توثیق او بخواهند بحث کنند. معمولاً رجالیان در توثیق روات بحث میکنند و ایشان اصلاً جزء راویان نبوده است.
اجتهاد: با توجه به اینکه فرمودید شارع مقدس شادیهای حلال را جایگزین شادیهای حرام نموده است، وقتی به جامعه نگاه میکنیم میبینیم خیلی از مظاهر شادی که همراه با گناه است، توسط شریعت نفیشده است. آیا شما میپذیرید که بعدازانقلاب، ما نتوانستیم یک مظاهر شادی حلال را به جامعه ارائه بدهیم که مردم اینها را از ما بپذیرند و به سراغ شادیهای حرام نروند؟
انصاری قمی: ما در شرع مقدس، شادیهای فراوان داریم. مثل موالید اهلبیت علیهمالسلام. من کمکاری خودمان را تائید میکنم. آنقدری که ما به عزاداری پرداختیم، کمتر به این جشنها پرداختهشده است. ما عید غدیر و عید قربان و عید فطر را نصف روز و از صبح تا ظهر جشن میگیریم. ایام عزاداری را یک ماه تا دو ماه کش میدهیم اما ایام سرور و جشن را با نصف روز تمام میکنیم. من قبول دارم که نتوانستیم از این ظرفیت عظیم جشنها و ولادتها و سرور مذهبی، بهرهبرداری کنیم و طبیعتاً مردم رو به جشنها و شادیهای حرام میآورند.
اجتهاد: به نظر شما مصداق شادی چیست؟ آیا موسیقی یا دعوت یک کمدین میتواند مصداق شادی حلال باشد؟
انصاری قمی: مصادیق دست خود عرف است. تا آنجایی که آلوده به حرام نشود مثل اختلاط زن و مرد و مثل خوراکهای حرام و صداهای نامشروع، شارع ردعی ندارد. مصادیق دست خود عرف و جامعه است تا آنجایی که منجر به حرام نشود.