کاهش تعداد روحانیون مجلس، به علت شبیخون فرهنگی است/ حوزه انقلابی، به معنای تجمع و شعاردادن نیست/ اگر مسؤول بودم، برای حمام‌ها هم عقیدتی‌سیاسی می‌گذاشتم!

بحث این است که اگر روحانیت در مسند کارهای اجرایی قرار بگیرد، محبوبیتش کاهش می‌یابد و حملات مردم به روحانیت بیشتر خواهد شد. این مثل این است که بگوییم اگر پیغمبر خدا در کار مردم دخالت کند، محبوب نخواهد شد. در این صورت هیچ پیغمبری نباید مجری کارها شود. امروز با این دنیای کنونی و ظلم و ستمی که بر دنیا حاکم است، ضرورت دارد که روحانیون در مناصب اجرایی شرکت کنند.

اختصاصی شبکه اجتهاد: آغاز پنجمین دهه از عمر انقلاب اسلامی، سوالاتی زیادی را در خصوص رابطه روحانیت و انقلاب اسلامی در اذهان مردم ایجاد کرده است، سوالاتی از قبیل لزوم یا عدم لزوم حضور روحانیت در مناصب سیاسی، کاهش محبوبیت روحانیت در طول عمر انقلاب، مراد دقیق و روشن از حوزه انقلابی و … . برای پاسخ به این پرسش‌ها، با حجت‌الاسلام‌ والمسلمین حسین کوثری، امام جمعه شیروان و از مبارزین انقلاب اسلامی گفتگو کردیم. او در زمره کسانی است که معتقدند حضور روحانیت در مناصب اجرایی، امری لازم و ضروری است، اما در عین حال، حوزه انقلابی را به حوزه سیاسی و شعاری تفسیر نمی کند. سخنان صریح و انقلابی امام جمعه شیروان، گفتگو با وی را بسیار خواندنی کرده است. مشروح این گفتگو از نگاه شما می‌گذرد:

اجتهاد: با توجه به وجود احزاب و توده‌ها در زمان شاه، نقش روحانیت در پیروزی انقلاب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کوثری: البته ما سهم خواهی نمی‌کنیم. ما می‌خواهیم بگوییم تأثیرگذاری روحانیت چه میزان بود. ازآنجایی‌که هویت انقلاب اسلامی یک هویت دینی بود و اهدافی که بیان شد، حضرت امام، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را مطرح کردند که مردم هم شعار می‌دادند و تنها تریبونی که رسا بود و تنها رسانه‌ای که در آن روز نقش تأثیرگذاری داشت همین منبرها بود که نباید دست‌کم گرفته شود. در آن موقع روزنامه‌ها مطالبی را در مورد انقلاب نمی‌نوشتند.

افراد دیگر هم که شجاعتی به خرج می‌دادند همان روحانیت بود که اگر ناخنش را از انگشتش می‌کشیدند و او را به دار می‌آویختند و هجران و تبعید را تحمل می‌کردند. الحمدالله تاریخچه روحانیت بسیار درخشان و روشن است. چون روحانیت خودش بیدار بود و مردم را هم بیدار کرد قهراً از صنوف مختلف، حق‌طلبی را پشت سر روحانیت آغاز کردند و انقلاب اسلامی پیروز شد. ما نباید نقش روحانیت را با نقش دیگر صنوف، مقایسه کنیم.

ما اول توانستیم چهره طاغوت را به مردم بنمایانیم. حضرت امام در سال ۱۳۴۲ بر منبر فیضیه فریاد زد و مردم را آگاه و بیدار کرد و روحانیت از محرم و صفر، از عاشورا و تاسوعا، بهره گرفتند و توانستند مردم را آگاه کنند. وقتی مردم آگاه شدند، قهراً درصحنه آمدند و این نقش را کسی نداشت. این نقش سازنده، بیدارکننده، امیدبخش، مربوط به روحانیت است و ما نباید اجازه بدهیم کسی این نقش را کمرنگ کند. خیلی‌ها معتقد بودند که انقلاب پیروز نمی‌شود و ممکن نیست؛ اما کسی که به هدفش معتقد بود، امام بود و اصحاب و اطرافیان و شاگردان امام و حوزه علمیه، کسانی که حرف امام را خوب فهمیدند، حرف امام را دنبال کردند و یقین به این مسئله داشتند که حق پیروز است و باطل از بین رفتنی است.

اجتهاد: مراد از حوزه انقلابی چیست؟ آیا حوزه انقلابی به معنای برگزاری تجمعات و تحصن‌های مختلف از جانب روحانیون در رابطه با امور مختلف سیاسی است یا آن‌که یک معنای دانشی است؟

کوثری: انقلاب اسلامی یک حرکت بسیار خوب و جوشان و مستمر است. ما اگر انقلاب اسلامی را معنا کنیم، انقلاب اسلامی عبارت است از حکومت الله جل‌جلاله و نفی طاغوت. هرکجا که روحانیت این نقش را ایفا کرد که همه انبیاء آرزویشان همین بود و خاستگاه همه انبیاء دعوت مردم به الله جل‌جلاله و دور کردن مردم از طاغوت بود.

اگر ما این نقش را در حوزه‌های علمیه ایفا کردیم، مردم را به خداوند متعال دعوت کردیم و مردم را از طواغیت زمان نجات دادیم، حتماً بدانید که این حوزه انقلابی است؛ اما اگر کسی اعتقادش این باشد که روحانیت نباید در سیاست دخالت کند، انقلاب اسلامی شکست‌پذیر خواهد بود و روحانیت به زمان سابق رجعت خواهد کرد که هیچ‌کس به او اعتنا نخواهد کرد. امروز مایه افتخار است که از حوزه علمیه، یک عمامه به سر در سازمان ملل صحبت می‌کند و اهداف اسلام و انقلاب اسلامی را بیان می‌نماید. در رابطه با حوزه انقلابی، آن انتظاری که رهبر عزیز از حوزه دارد، صرف جمع شدن و شعار دادن نیست. ما باید ببینیم ماهیت انقلاب اسلامی چیست؟ آیا ما به آن سمت‌وسو حرکت می‌کنیم؟ انقلاب اسلامی در پی انسان‌سازی است. آیا ما کادر سازی کردیم؟ آیا مدیر شایسته ساختیم؟ آیا استاد لایق و شایسته برای کرسی‌های دانشگاه تربیت‌کرده‌ایم؟ آیا معلم دینی، سیاسی توأم با دیانت برای فرزندان خودمان تربیت‌کرده‌ایم؟ آیا امروز در مدارس ما، نقش روحانیت برجسته است یا نه؟

 این‌ها مسائل انقلاب است که باید پیگیری کنیم و آن جریان الهی و مکتب انبیا را امروز ما باید کاملاً برجسته کنیم. ما اگر به خط و مکتب امام نگاه کنیم، مکتب امام دفاع از اسلام، تبیین آیات قرآن، مبارزه با فقر و فحشا و منکرات و حمایت از مستضعفان جهان و نه‌فقط ایران است. خط و مکتب امام این است که ما با شجاعت کامل و با روحیه شهادت‌طلبی، ایثارگری و رزمندگی وارد عرصه‌ها بشویم. خیلی جالب است که این وظیفه همه روحانیت است.

اگر روحانیت به همین آیه قرآن عمل کند، این جامعه روحانیت را انقلابی می‌دانیم: «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لاَ یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفَى بِاللَّهِ حَسِیباً» (احزاب ۳۹). آیت‌الله مدرس می‌فرمود خداوند متعال دو چیز در من خلق نکرده است: یکی ترس و یکی طمع. اگر روحانیت این مسیر را ادامه بدهد و در این مسیر گام بردارد، این روحانیت و این حوزه را انقلابی می‌دانیم.

اجتهاد: آیا تشکیل حزب و معرفی کاندیدا برای تمام انتخابات، در زمره وظایف روحانیت قرار می‌گیرد یا آن‌که بهتر است روحانیون در ایام انتخابات، به ارشادات کلی در رابطه با شرایط نامزد اصلح اکتفا کنند؟

کوثری: ما هر جا مصداق تعیین کردیم، روحانیت آسیب دید؛ بلکه ما باید آن آزاداندیشی را در مردم احیا کنیم. اصلح طلبی را در مردم احیا کنیم. ما کلیات را به مردم بگوییم و مردم را بیدار کنیم که ویژگی‌های فرد اصلح چیست. اگر ما خط کش درستی به دست مردم بدهیم، مردم خودشان درست تشخیص می‌دهند. ما نتوانستیم خط کش و میزان درستی به دست مردم بدهیم. مردم در زمان انتخابات راه را گم می‌کنند. اگر یک روحانی بگوید به فلانی رأی بدهید، اگر برنامه تکامل‌یافته و تکامل آفرین را به مردم بازگو نکنیم، اسلام اصلاً فردگرا نیست. حتی شخص پیغمبر عظیم‌الشأن اسلام صلی‌الله علیه و آله که در جنگ احد شایع شد که پیغمبر صلی‌الله علیه و آله به شهادت رسیده است، قرآن کریم مردم را تخطئه کرد که اگر پیغمبر هم کشته شود، آیا شما باید رجعت کنید؟

دیدگاه من این است که ما نباید فردگرا باشیم. آن بلندای دید و افق نگاه امام را در وصیت‌نامه‌شان ببینید که فرمودند یک خدمتگزار از میان شما می‌رود ولی افراد دیگری هستند که این پرچم را بر دوش خود حمل کنند. آیه قرآن هم می‌فرماید اگر نعمتی را از شما گرفتیم، نعمت بالاتری به شما می‌دهیم. فردگرایی و مصداق گرایی، آسیب‌های خودش را دارد. ما اگر بتوانیم مردم را روشن کنیم که برنامه‌ها و عقاید افراد و سیاست آنان و نگاهشان به انقلاب اسلامی و مردم را ببینید، در این صورت مردم هم بیدارتر می‌شوند و انتخاب بهتری خواهند داشت.

اجتهاد: با توجه به نظر مرحوم امام مبنی بر عدم حضور روحانیون در مناصب اجرایی و پذیرش این امر در ابتدای انقلاب اسلامی از باب ضرورت، آیا ضرورت این حضور هنوز پایان نیافته است؟

کوثری: در آن زمان سخنان حضرت امام در باب ریاست جمهوری بود که ایشان نظرشان این بود که رئیس‌جمهور، غیرروحانی باشد. بعد که ضرورت اقتضا کرد، در همان زمان هم حضرت امام با ریاست جمهوری رهبر عزیزمان آیت‌الله خامنه‌ای موافقت کرد و این ضرورت، امروز هم وجود دارد. تجربه تلخی که از افراد و اشخاص داریم، اگر بخواهیم برنامه‌مان را اجرا کنیم، چه کسی بهتر از افرادی که تخصصش را دارند پیدا می‌شود؟ فقط بحث این است که اگر روحانیت در مسند کارهای اجرایی قرار بگیرد، محبوبیتش کاهش می‌یابد و حملات مردم به روحانیت بیشتر خواهد شد.

 این مثل این است که بگوییم اگر پیغمبر خدا در کار مردم دخالت کند، محبوب نخواهد شد. در این صورت هیچ پیغمبری نباید مجری کارها شود. امروز با این دنیای کنونی و ظلم و ستمی که بر دنیا حاکم است، ضرورت دارد که روحانیون در مناصب اجرایی شرکت کنند و نباید روحانیت را از صحنه سیاست و اجرای برنامه‌ها بیرون کنیم و به زاویه بکشانیم. امروز هم همان تبلیغات هست ولی با شعارهای مختلف که روحانیت مجری قانون نباشند.

پس ما در حوزه‌های علمیه برای چه درس می‌خوانیم؟ بله اگر ما افراد صالح و انسان‌های پاکی را تربیت کنیم، خاطرمان جمع است که ما فرمان این ماشین را به دست یک راننده آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر بسپاریم؛ اما اگر ما خودمان خوب تربیت نکردیم و چنین شخصی نداشتیم، چاره‌اش این نیست که انقلاب اسلامی را رها کنیم و کار اجرایی را کنار بگذاریم. اگر من مسئول حکومت می‌شدم، برای حمام‌ها هم عقیدتی سیاسی، نصب می‌کردم.

الآن بااینکه حکومت، حکومت الله جل‌جلاله است، روحانیت حضور فعالی درصحنه‌های اجرایی ندارد و معمولاً افراد غیرروحانی متصدی این مسئولیت هستند. دشمن می‌خواهد ما را با همین حرف‌ها به زاویه بکشاند. حرف‌هایی که مثل شعار دفاع از حقوق بشری که غربی‌ها سر می‌دهند و در پوشش این شعار به جنایات و خیانت‌های خود مشغول‌اند. با همین شعارها با لطایف‌الحیل می‌خواهند روحانیت را کنار بزنند و می‌گویند روحانی نباید در سیاست دخالت کند و کار اجرایی در شأن شما نیست. آیا امامت جماعت، کار اجرایی نیست؟ این هم یک نوع کار اجرایی است که مردم با قیام و قعود امام جماعت، قیام و قعود دارند. ما دین را در عرصه اجتماع آوردیم آن‌هم در یک مجمعی در مسجد مشغول اجرایی کردن آن هستیم. کار روحانیت، همه‌اش کارهای اجرایی است.

اجتهاد: آیا کاهش نمایندگان روحانی مجلس از مجلس اول تاکنون را امری نامطلوب می‌دانید یا خیر؟ علت این مسئله چیست؟

کوثری: علت این مسئله این است که وقتی جامعه از فرهنگ تهی شد و فرهنگ بی‌حال شد، در شبیخون فرهنگی آسیب دیدیم، قهراً مردم به دروغ‌ها و شعارها تن می‌دهند. به وعده‌های دروغین تن می‌دهند و آن‌کسی که اصلح است، قهراً بالا نمی‌رود و آن‌کسی که صاحب زر و زور و تزویر و قدرت است جلو می‌افتد. گاهی مردم سؤال می‌کنند که ما شام فلانی را خورده‌ایم. آیا حرام نیست که به او رأی ندهیم؛ یعنی تصور مردم این است که اگر خدمتی از شخصی دیدند، حتماً باید به او رأی بدهند. این آسیب است.

اجتهاد: آیا علت این امر را تخصصی شدن کمیسیون های مجلس نمی‌دانید؟

کوثری: این هم یکی از آن شعارها و حملات دشمن است. من تعجب می‌کنم. یک‌وقتی در دانشگاه سخنرانی داشتم. مطلبی را در آنجا گفتم که در زمان طاغوت به مردم تفهیم کرده بودند که روحانیت سواد و تخصص ندارد. حتی در بعضی از ادارات برای توهین به روحانیت می‌گفتند شما امضا می‌کنید با ا نگشت می‌زنید؟ این‌ها فکر می‌کردند که روحانیت حتی امضا هم بلد نیست.

امروز نوع طلاب، اطلاعات دانشگاهی دارند. ما در حوزه اقتصاددان‌های نخبه داریم. مثلاً در بعضی رشته‌ها مثل طب، متخصص نداریم. مگر در مجلس عمل جراحی می‌شود؟ در مجلس برنامه‌ریزی می‌شود. برنامه‌ریزی غیر از تخصص شخص است و ما در حوزه علمیه الحمدالله همه مواردش را داریم. حوزه ما غنی است. البته روحانیت ملازمه‌ای با عمامه به سر بودن ندارد.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست