شبکه اجتهاد:۱- عصر ۱۱ مرداد ۱۲۸۸ شمسی شیخ فضلالله نوری؛ مجتهد مشهور پایتخت به اتهام صدور دستور قتل مشروطهخواهان به حکم هیأت قضاتی که از طرف کمیسیون عالی اداره کشور منصوب شده بودند در میدان توپخانه تهران؛ جایی که الان ایستگاه متروی امام خمینی در آنجا ساخته شده، به دار کشیده شد. کمیسیون عالی پس از فتح تهران به دست قوای مشروطهخواه و سقوط حکومت تقریبا سه ساله محمدعلی شاه برای اداره کشور تشکیل شده بود.
۲- در هیأت قضات علاوه بر شیخ ابراهیم زنجانی که نقش مشابه دادستان را نیز بر عهده داشت، سید محمد امامزاده؛ امام جمعه تهران و عموی دکتر سید حسن امامی (امام جمعه تهران در عصر پهلوی دوم و حقوقدان بزرگ ایرانی) به عنوان نمایندگان علما حضور داشتند. بقیه اعضای هیأت نیز از سیاسیون، نظامیان و دیگر رجال مشروطهخواه بودند.
۳- این هیأت علاوه بر شیخ فضلالله یک روحانی دیگر بهنام میرهاشم دوهچی را نیز به اتهام مشارکت در کشتار مشروطهخواهان اعدام کرد. همچنین یک مقام نظامی ارشد پایتخت، سردسته اوباش تهران و نیز حاکم تهران جزو اعدامیها بودند. شیخ ابراهیم زنجانی در خاطراتش گفته که انگلیسیها به عنوان مهمترین حامی خارجی مشروطهخواهان از ادامه اعدامها جلوگیری کردند.
۴- از محاکمه شیخ فضلالله گزارش و صورتجلسه رسمی و مشروحی بیرون نیامد، اما مهدی ملکزاده و مهدی بامداد که مورخان مهم مشروطه بودند بر اساس شنیدهها نوشتهاند از اتهامات مشترک مفاخرالملک(حاکم تهران)، شیخ فضلالله نوری و صنیعحضرت(سردسته اوباش تهران)، کشتن میرزا مصطفی آشتیانی (روحانی مشروطهخواه و پسر آیتالله میرزا حسن آشتیانی) و شیخ غلامحسین پیشنماز (پدربزرگ مرحوم آیتالله آقامجتبی و مرحوم حاجآقا مرتضی تهرانی) بود که شیخ فضلالله این اتهام را نپذیرفته و قتل این روحانیون مشروطهخواه را متوجه مفاخر و صنیعحضرت کرد. صنیعحضرت نیز ضمن پذیرفتن مباشرت در قتل این روحانیون مخالف محمدعلی شاه، در دادگاه گفت که به دستور شیخ فضلالله آنها را کشته است. با این حال شیخ فضلالله پذیرفت که فتوا به ارتداد حامیان مشروطه داده و طبق اجتهاد خود عمل کرده است. وی در انتهای رساله حرمت مشروطه گفته بود هرکس از مشروطه حمایت کند، چه عارف باشد و چه عامی، احکام چهارگانه قتل مرتد بر او جاری میشود.
۵- پس از اعدام شیخ فضلالله در خیابانهای شهرری و نجف عدهای برای اعدام وی شادمانی کردند. علمای نجف نیز هیچ پیام تسلیتی ندادند و فقط مجلس فاتحهای برای او در نجف برپا شد که آخوند خراسانی؛ رهبر اصلی مشروطه نیز در آن شرکت کرد. اما چند هفته پس از اعدام، زمانی که میرزای نائینی در حضور شیخ عبدالکریم حائری یزدی رساله حرمت مشروطه را برای آخوند میخواند، آخوند از فتوای ارتداد مشروطهخواهان خشمگین شده و میگوید: از تأثرم برای اعدام شیخ متأثرم (نقل آیتالله بهجت و برخی علما از آیتالله شیخ مرتضی حائری و او هم از پدرش آیتالله شیخ عبدالکریم حائری).
۶- نیم قرن پس از اعدام، شایع شد که شیخ مهدی؛ پسر مشروطهخواه شیخ نوری هنگام اعدام او کف میزده و شادمان بوده است. اما برخی شاهدان گفتهاند او در ساختمان مجاور گریه میکرده و مخالف اعدام بود. شیخ حسین لنکرانی از حامیان شیخ نوری هم گفت در صحنه اعدام بوده و چنین چیزی ندیده است. نورالدین کیانوری (پسر شیخ مهدی) هم با بیشرمانه خواندن این دروغ گفته که پدرش چند روز قبل از بازداشت شیخ از او خواسته مدتی به قم برود تا خطر اعدام متوجه او نشود. شیخ مهدی پنج سال پس از اعدام پدرش به دست عوامل روسیه ترور شد.
۷- عکسی که از اعدام شیخ منتشر شده، به گفته تندرکیا؛ دیگر نوه شیخ جعلی است. همچنین اغلب محققین معتقدند اصالت فتوای علمای نجف که در محاکمه شیخ مورد استناد قرار گرفته، مورد تردید جدی است.
۸- جلال آلاحمد با کتاب غربزدگی نقش مهمی در پررنگ شدن اعدام شیخ نوری داشت. جمله ماندگار او این بود: «من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد».
راوی؛ گزارشگر فرهنگ، سیاست و اجتماع