سقط جنیندرمانی نوعی از ختم بارداری است که جنبه درمانی دارد. اگرچه در اکثر نظامهای حقوقی اقدام به سقط جنین، عملی ممنوع شمرده میشود. لکن، در مواردی استثنائاً سقط جنین را مجاز میشمرند. از جمله مبانی تجویز آنها میتوان به قاعده تزاحم اشاره نمود. با توجه به این قاعده، امکان اسقاط جنین به جهت ناهنجاری جنین و حفظ حیات مادر قبل از ولوج روح در جنین بر اساس ماده واحده سقط درمانی میسر میباشد، امّا مطابق این ماده واحده اسقاط جنین بعد از ولوج روح امکانپذیر نیست. لکن مطابق تبصره ماده ۷۱۸ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ حتی بعد از ولوج روح برای حفظ حیات مادر میتوان جنین را سقط نمود. فقها، سقط جنین را قبل از دمیدهشدن روح در جنین در موارد درمانی تجویز نمودهاند. عدهای از فقها اعتقاد دارند، بعد از دمیدهشدن روح در جنین، زمانی که وجود جنین برای مادر خطر جانی دارد، میتوان چنین جنینی را سقط درمانی نمود. به نظر میرسد، فقهایی که اعتقاد به سقط درمانی بعد از ولوج روح ندارند، چنانچه مبنای استدلال خویش را قاعده تزاحم اهم و مهم ـ قرار میدادند، نتیجهای خلاف نظرشان میگرفتند. به عبارتی قاعده مذکور مورد اتفاق نظر هر دو دسته فقها میباشد و باید به دلالت قاعده عقلی دفع ضرر بیشتر، تئوری سقط درمانی بعد از ولوج روح را تقویت سپس، عینیت و حاکمیت بخشید.
نویسنده(گان): جلالالدین قیاسی ، زهرا حبیبی
نشریه: پژوهشهای فقه و حقوق اسلامی
شماره: دوره ۱۱، شماره ۴۱ – ( پاییز ۱۳۹۴ )
دانلود: کلیک کنید.
چکیده:
سقط جنیندرمانی نوعی از ختم بارداری است که جنبه درمانی دارد. اگرچه در اکثر نظامهای حقوقی اقدام به سقط جنین، عملی ممنوع شمرده میشود. لکن، در مواردی استثنائاً سقط جنین را مجاز میشمرند. از جمله مبانی تجویز آنها میتوان به قاعده تزاحم اشاره نمود. با توجه به این قاعده، امکان اسقاط جنین به جهت ناهنجاری جنین و حفظ حیات مادر قبل از ولوج روح در جنین بر اساس ماده واحده سقط درمانی میسر میباشد، امّا مطابق این ماده واحده اسقاط جنین بعد از ولوج روح امکانپذیر نیست. لکن مطابق تبصره ماده ۷۱۸ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ حتی بعد از ولوج روح برای حفظ حیات مادر میتوان جنین را سقط نمود. فقها، سقط جنین را قبل از دمیدهشدن روح در جنین در موارد درمانی تجویز نمودهاند. عدهای از فقها اعتقاد دارند، بعد از دمیدهشدن روح در جنین، زمانی که وجود جنین برای مادر خطر جانی دارد، میتوان چنین جنینی را سقط درمانی نمود. به نظر میرسد، فقهایی که اعتقاد به سقط درمانی بعد از ولوج روح ندارند، چنانچه مبنای استدلال خویش را قاعده تزاحم اهم و مهم ـ قرار میدادند، نتیجهای خلاف نظرشان میگرفتند. به عبارتی قاعده مذکور مورد اتفاق نظر هر دو دسته فقها میباشد و باید به دلالت قاعده عقلی دفع ضرر بیشتر، تئوری سقط درمانی بعد از ولوج روح را تقویت سپس، عینیت و حاکمیت بخشید.