شهید صدر به دو گونه اجتهاد قائل است: «اجتهاد منفعلِ سرگردان و بیهدف» و «اجتهاد هدفدار و مکتبی». از نظر ایشان اجتهاد نوع دوم نظامساز و تمدن ساز است. بخشی از این اجتهاد در حوزه، مدرسه و کتابخانه است و بخش مهمی از ان نیز با حضور در اجتماع به دست میآید. فقه آیتالله صدر نه اضطراراندیش و اکلمیتهای بود و نه منفعل و گشاده در مقابل همه چیز و هر مکتبی.
شهید صدر فقیه اضطرار اندیش نبود
شهید صدر به دو گونه اجتهاد قائل است: «اجتهاد منفعلِ سرگردان و بیهدف» و «اجتهاد هدفدار و مکتبی». از نظر ایشان اجتهاد نوع دوم نظامساز و تمدن ساز است. بخشی از این اجتهاد در حوزه، مدرسه و کتابخانه است و بخش مهمی از ان نیز با حضور در اجتماع به دست میآید. فقه آیتالله صدر نه اضطراراندیش و اکلمیتهای بود و نه منفعل و گشاده در مقابل همه چیز و هر مکتبی.
به گزارش شبکه اجتهاد، همایش بزرگداشت شهید آیتالله سید محمدباقر صدر و خواهرش بنتالهدی صدر، سوم اردیبهشت ماه با سخنرانی آیتالله عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری، حسن رحیمپور ازغدی، عضور شورای عالی انقلاب فرهنگی و دکتر ژولین پلیسیه، اقتصاددان و مترجم آثار شهید صدر به زبان فرانسوی، در موسسه فرهنگی شهدای هفتم تیر (سرچشمه) برگزار شد. در ادامه مشروح سخنان استاد حسن رحیمپور ازغدی را در ادامه میخوانید.
پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی، متاسفانه هنوز هم منزلت شهید آیتالله محمدباقر صدر، تفکر و نوآوریهای نظامسازانه ایشان در محافل علمی شناخته نشده است. شهید صدر یکی از کسانی است که اگر بخواهیم ۱۰ متفکری در تکوین نظام جمهوری اسلامی ایران را نام ببریم باید بگوییم او قطعا یکی از آنان است. دفاع فلسفیِ به زبان روز از اندیشههای توحیدی، حضور در خط مقدم نظریهپردازی سیاسی و اقتصادی از اهم فعالیتهای این فقیه و مجتهد عظیمالشان است.
در عصر جدید یکی از کسانی که حضور سرنوشتساز در تجدید نظامسازی اسلامی و شیعی از زاویه نگاه فقه شیعی دارد شهید آیتالله صدر است. ایشان با سنی کم در حوزهای مانند نجف که ویژگی آن دورانش قطع ارتباط فکری با مسائل روز جهان بود، در حدود ۱۰ حوزه مختلف از علوم کاربردی روز با استناد به متد حوزوی و منابع فکر اسلام شیعی و با آشنایی با زبان آکادمیک ورود و نظریهسازی کرد. بر این اساس گره زدن انتزاعیترین مباحث تئوریک با عینیترین مشکلات جامعه از مهمترین کارهای شهید صدر است که پیشتر کسی در حوزههای علمیه شیعی به این جامعیت به آن نپرداخته بود. حتی پس از نشر تفکرات و آثار ایشان عموم متفکران اهل سنت نیز در کتابهای خود در مسائل نظامسازی و تمدن اسلامی به آثار شهید صدر استناد کردهاند. با این اوصاف اما متاسفانه ترجمههای مناسبی از آثار ایشان به زبان فارسی ارائه نشد و این یک علت مهم برای مطالعه نشدن این کتابها توسط ایرانیان است که البته دوستان [پژوهشگاه شهید صدر] درصدد جبران آن هستند.
علم نافع از منظر شهید صدر
امروزه اغلب اندیشمندان، طلاب و دانشجویان فراموش کردهاند که حوزه و دانشگاه وسیله هستند نه هدف. شهید صدر اعتقاد داشت که بسیاری از مدرسان و طلاب، حوزه علمیه را هدف میدیدهاند و به علوم نافع بیتوجه بودهاند. شهید صدر معیاری برای علم نافع در نظر گرفته بود. به باور ایشان علم به دو دسته «نافع» و «غیرنافع» تقسیم میشود و علم غیرنافع نیز خود شامل دو دسته «مضر» و «خنثی» است. علومی مانند فقه، اصول، کلام، فلسفه و عرفان نیز میتوانند علیه بشر و علیه دین به کار روند. به باور شهید صدر اگر در تمام مراحل تحصیل و درس خواندن و درس دادن، یک گام اسلام به جلو نرود و صرفا به شهرت و فضل افراد اضافه کند، آن علوم اگر مضر نباشند، حتما غیرنافع هستند.
این حرفها را شهید صدری میزند که خود در تمام حوزههای علوم نظری تبحر داشت و عمر خود را در آن گذاشته بود و البته تدریس هم میکرد، اما اعتقاد داشت که طلاب اگر در تمام علوم اسلامی و شرعی متبحر شوند، اما مشکلی از مسلمین را حل نکنند، عمر خود را هدر دادهاند. مساله شهید در اینجا بیارزش نشان دادن این علوم نیست، بلکه میخواهد نوع نگاه به علم را عوض کند و این اعتقاد را جا بیندازد که علوم وسیله هستند نه هدف. به نظر ایشان نمره و شاخص ارزش علمجویی نیز مبتنی بر پاسخ به این دو پرسش بود که «کدام پرسش را پاسخ دادید؟» و «کدام مشکل جهان اسلام را حل کردید؟».
آیتالله محمدباقر صدر فقیه اضطرار اندیش نبود
شهید صدر به دو گونه اجتهاد قائل است: «اجتهاد منفعلِ سرگردان و بیهدف» و «اجتهاد هدفدار و مکتبی». از نظر ایشان اجتهاد نوع دوم نظامساز و تمدن ساز است. بخشی از این اجتهاد در حوزه، مدرسه و کتابخانه است و بخش مهمی از ان نیز با حضور در اجتماع به دست میآید. فقه آیتالله صدر نه اضطراراندیش و اکلمیتهای بود و نه منفعل و گشاده در مقابل همه چیز و هر مکتبی.
بنابراین این فقیه در زمره کسانی بود که به یک فقه فعال و پویا در عصر غیبت میاندیشید. بر مبنای نظر آیتالله صدر اگر به علوم اسلامی به عنوان سلاحی برای بهبود وضعیت مسلمین نگاه کنیم، آنگاه کلاسهای درس خارجی تشکیل خواهیم داد که اثرگذار است و باعث ایجاد انقلاب میشود.
آیتالله صدر و تئوری حکومت اسلامی
همانطور که میدانیم اندیشههای شهید صدر در تدوین ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی داشت. ایشان در عرصه نظام سازی و تدوین تئوریهای آن مرحله به مرحله به جلو رفته و در هر مرحله نیز ابتدا به تعریف مفاهیم بنیادین میپردازد. در مرحله نخست تدوین این تئوری آیتالله صدر به تعریف «اسلام» پرداخته است. معنای لغوی اسلام تسلیم بودن در مقابل پروردگار است، اما معنای خاص آن دینی است که پیامبر مکرم اسلام به عنوان کاملترین و آخرین مجموعه از تعالیم انبیای الهی آورده است. بر این اساس شریعت مجموعه برنامهها و قواعدی است که باید بر اساس آن همه زندگی خود را بسازیم.
بر این مبنا پیشفرض تدوین ساختار حکومت این است که اسلام به عنوان دین و یک مکتب کامل، در همه حوزهها و شئون زندگی، پاسخگوی نیازهای بشر است. این تعریف خاصی است که شهید صدر از اسلام به دست میدهد و ما باید آن را بپذیریم. متاسفانه به جز غیرمسلمانان، بسیاری از مسلمانان نیز به این تعریف اعتقادی ندارند و میگویند که باید علوم اسلامی را تا دوران ظهور امام زمان بایگانی کرد.
مفهوم دیگری که شهید صدر به معرفی و تبیین آن پرداخته «مسلمان» است. بر اساس منظومه فکری شهید صدر در جامعه اسلامی دو گونه مردم زندگی میکنند: مردمی که به ظاهر مسلمان هستند و یا مردمی که اعتقادی به اسلام ندارند، اما قوانین جامعه اسلامی را رعایت میکنند و این طیف دوم باید از تمام حقوقی که مسلمانان دارند، برخوردار شوند. در میان طیف اول اگر ارتداد کسی ثابت شد، اما صرفا به زبان و نه قلبی توبه کرد، حکومت با وجود علم به باور قلبی این شخص، باید توبه ظاهری او را قبول کند. اما این دو طیف اگر میخواهند مشاغل حکومتی داشته باشند باید احراز صلاحیت شوند، چرا که در سرنوشت مردم تاثیرگذارند.
شهید صدر حکومت را به سه دسته تقسیم میکند
مفهوم بعدی که شهید صدر به تعریف آن میپردازد «حکومت» است. ایشان حکومت را به سه دسته تقسیم میکند: نخست حکومتهای ضداسلام مانند کمونیستی، لیبرال سرمایهداری و ناسیونالیستی. دوم حکومتهایی هستند که مبنای فکری مشخصی ندارند و در واقع نوکر هستند. سومین نوع حکومت نیز حکومت اسلامی است. به فتوای شهید صدر براندازی حکومتهای نوع اول به هر وسیلهای واجب است. فتوای شهید صدر درباره نوع دوم حکومتها نیز براندازی و یا اصلاح آنهاست. حاکم بسیاری از این حکومتها، شخص مسلمانی است که به ظاهر اعمال شرعی را نیز انجام میدهد، اما این کافی نیست، چرا که ساختار و دستگاه حکومت باید اسلامی باشد. در شکل سوم حکومت، یعنی حکومت اسلامی، حاکمان معصوم نیستند، اما میخواهند بر اساس مبانی اسلام و شرع مقدس قانونگذاری کنند. به فتوای آیتالله صدر اطاعت از این حکومت واجب است. حتی اگر این حکومت اسلام را به درستی نمیشناسد وظیفه آحاد مردم است که به حاکمان آموزش دهند و امر به معروف و نهی از منکر را به جای آورند. به عبارتی در عین اطاعت از این حکومت، مکلف به آموزش هم هستیم.
شهید صدر حتی مشکلات بعدی حکومت اسلامی پس از شکل گیری آن را نیز پیشبینی کرد. به باور ایشان اگر مسئولین حکومت اسلامی تصمیمی را با حسن نیت گرفتند، اما برخی اشخاص با این تصمیم مخالف هستند و آن را درست نمیدانند، اگر نمیتوانند اشتباه حکومت را ثابت کنند، باید برای جلوگیری از هرجومرج تابع قانون باشند، اما اگر علم دارند که با عدم تبعیت از آن تصمیم حکومتی هرجومرجی نمیشود، اشخاص میتوانند به اجتهاد خود عمل کنند.
حال اگر حکومتی اسلامی است اما حاکمان و مدیران فاسد هستند و دروغ میگویند، بر عموم مسلمین واجب است که قدرت را از آنها گرفته و ضمن حفظ ساختار حکومت، مسئولیت را به کسان دیگری واگذار کنند. در این اوضاع اگر نمیتوان قدرت را از حاکمان فاسد گرفت، باید تا میتوان در کار آنها اخلال ایجاد کرد، البته باید مراقب بود تا این اخلال به جنگ داخلی و هرجؤمرج منجر نشود. اما غیر از این با هروسیلهای که میتوان باید جلوی مدیران فاسد را گرفت،چه با نوشتن و مانند آن و چه با سخنرانی و تحصن و … . انسان مسلمان در این مسیر و برای این نهی از منکر باید هر کار مشروعی را انجام بدهد و اگر در مقابله با مدیران فاسد حتی به زندان هم بیفتد، اشکالی ندارد و باید اقدام کند.