وقتی فریاد امام در درس بلند می‌شد!؟/ محمدهادی معرفت

اختصاصی شبکه اجتهاد: نوشتار حاضر حاصل گفتگوی منتشر نشده با مرحوم آیت‌الله محمدهادی معرفت از استادان حوزه علمیه قم و از شاگردان حضرت امام است که با حذف پرسش‌ها و تحریر و فشرده سخنان استاد، فرادید خوانندگان ارجمند قرار می‌گیرد.

اختصاصی شبکه اجتهاد: نوشتار حاضر حاصل گفتگوی منتشر نشده با مرحوم آیت‌الله محمدهادی معرفت از استادان حوزه علمیه قم و از شاگردان حضرت امام است که با حذف پرسش‌ها و تحریر و فشرده سخنان استاد، فرادید خوانندگان ارجمند قرار می‌گیرد.

شخصیت امام (قدس سره الشریف) از همان اوان جوانی، کم نظیر می‌نمود و جهاتی در ایشان دیده می‌شد که دیگران کمتر از آن بهره داشتند. از ویژگی‌های عمده ایشان غیرت اسلامی و حساسیت نسبت به مسائل دینی است، این امر سبب گردید همه توجه خود را به مسائل اسلامی معطوف بدارد و برای تحقق این هدف والا و مهم به تقویت توان علمی خویش بپردازد و شناختی صحیح و اصولی و درست از اسلام به دست آورد. امام برای کسب آگاهی لازم در زمینهٔ علوم اسلامی بسیار کوشید، ادبیات، منطق، فلسفه، اصول و مبانی فقه را به طور کامل و عمیق فراگرفت؛ چنان که می‌توان ایشان را در هر یک از این علوم استادی ممتاز دانست.

از آن جا که امام غیرت دینی استواری داشت، از مسائل سیاسی نیز غافل نماند و حوادثی که در جهان اسلام و دنیا می‌گذشت، آینده اسلام و مسلمانان و رشد همه جانبه آن‌ها در عرصه‌های مختلف حیات و قدرت دین‌داران از دغدغه‌های اساسی اندیشه ایشان بود و مطالعه و بررسی جریان‌های سیاسی همواره ذهنش را به خود مشغول می‌داشت. و این چنین بود که امام برخوردار از شخصیت حوزوی ممتاز، در دیگر عرصه‌ها نیز انسانی آگاه، کارآمد و موفق گشت و توانست انقلابی عظیم بیافریند و در عصر بی‌دینی و دین زدایی، حکومت دینی تشکیل دهد و قدرت دین را به جهانیان که حیرت زده به او می‌نگریستند، بنمایاند.

امام اصرار می‌ورزید، فقیه باید در متن جامعه قرار گیرد

در زمینه مسائل فقهی، امام توانست به نحوه بایسته از عنصر زمان و مکان در اجتهاد بهره بگیرد و فقه را همانند سایر علوم با سیر زمان همگام سازد. همچنین ضرورت توجه به شرایط و احوال را که سابقه‌ای دیرینه در فقه دارد، برای فقیه و صدور فتوا و تشخیص موضوعات یادآور شود و دوباره آن را در عرصه فقاهت احیا کند. بر این اساس امام اصرار می‌ورزید به این‌که فقیه باید در متن جامعه قرار گیرد و از نزدیک نیازهای جامعه و مسائل مردم را لمس کند و با موضوع شناسی درست و نگرش همه جانبه فتوا بدهد.

از جمله مسائل که امام آن را زنده ساخت، و بار دیگر در استنباط‌های فقهی به جریان انداخت، رسیدگی به متن روایت و ارزیابی آن با اصول خدشه‌ناپذیر دین و جوهره شریعت بود. در عصر اخیر در حوزه‌ها شیوه بر این قرارگرفته بود که در صورت صحیح بودن روایت از نظر سند بر آن اعتماد می‌کردند و فتوا می‌دادند و ظاهر روایت اخذ می‌شد. اما این روش را امام ناکافی عنوان کرد و اظهار داشت که باید همانند فقهای نزدیک به صدر اسلام در متن روایت بررسی لازم به عمل آید و هرگاه مضمون روایتی با مبنای دین و اصول شریعت و حکم عقل قطعی و مسلم ناسازگاری یابد، کنار نهاده شود؛ زیرا در زمان پیامبر و ائمه (علیهم‌السلام) فتنه گران و منحرفان خرافه حرف‌های نادرست زیادی به دین می‌بستند و آن‌ها را به پیامبر و امامان نسبت می‌دادند؛ از این رو پیامبر (ص) و ائمه (ع) مردمان «به‌ویژه فقها» را به این نکته متوجه ساختند و گفتند؛ که باید آنچه را از آن‌ها روایت می‌شود به محکمات دین یعنی قرآن و سنت قطعی عرضه شود؛ و اگر مخالف با متواترات درآید و یا ناسازگار با قرآن باشد، رد شود.

ملاک امام در حدیث‌شناسی

این حساسیت امام نسبت به مسئله‌ای که در حوزه مورد غفلت قرارگرفته بود، تحول بزرگی در فقه و مسائل دینی به حساب می‌آید، و کارایی زیادی دارد. بسیار اتفاق می‌افتد که انسان به روایتی برمی‌خورد که از نظر سند صحیح است ولی مضمون آن با حکم عقل سازگاری ندارد و مبانی اصلی دین را زیر سؤال می‌برد. این‌گونه مسائل با شیوه‌ای که امام همگان را به آن توجه داد و ملاکی برای حدیث‌شناسی به حساب می‌آید به راحتی می‌توان حل و فصل گردد، بدون اینکه مبانی دین آسیب بردارد، عمل به روایتی کنار نهاده می‌شود. به عنوان نمونه در روایتی آمده است که امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) محصولات باغ‌های انگور خود را به کسانی می‌فروختند که می‌دانستند در راستای شراب سازی استفاده می‌کنند؛ این امر در فتوا نسبت به فروع فقهی بسیاری می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و بر اساس آن چنین عملی جایز دانسته شود. یعنی انسان بتواند به کسی که آلات و ابزارهای حرام می‌سازد، مواد اولیه بفروشد در این مورد امام در درس فریادش بلند می‌شود و نسبت چنین روایتی را به ائمه (ع) نسبتی ناروا و مایه تأسف می‌دانست و می‌فرمود: برای کسی که می‌خواهد دروغ بگوید و دامن دین را آلوده سازد کاری ندارد سند را به گونه‌ای بازسازی کند که صحیح به نظر آید. روایتی که متن آن‌ها با مبانی شریعت در تعارض افتد، دروغین و ساختگی است و نباید به امامان (ع) نسبت داده شود.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: سیدروح‌الله, موسوی خمینی
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , , , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست