متاسفانه خیلی از جلسات و نشستهای برگزار شده بین علمای شیعه و سنی در سالهای گذشته یک نشست صرفا تعارفی بوده است. باید از این فضا عبور کنیم. ما باید وارد مذاکرات چالشی گردیم. یعنی در عین حفظ احترام یکدیگر، ضمن طرح انتقادات موجود، بدنبال راهکار عبور از این فضا باشیم.
نشستهای بین علمای شیعه و سنی در سالهای گذشته صرفاً تعارفی است/ باید از این فضا عبور کنیم
متاسفانه خیلی از جلسات و نشستهای برگزار شده بین علمای شیعه و سنی در سالهای گذشته یک نشست صرفا تعارفی بوده است. باید از این فضا عبور کنیم. ما باید وارد مذاکرات چالشی گردیم. یعنی در عین حفظ احترام یکدیگر، ضمن طرح انتقادات موجود، بدنبال راهکار عبور از این فضا باشیم.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی فرمانیان رئیس دانشکده مذاهب اسلامی دانشگاه ادیان و مذاهب در گفتگوی پیش روی با اساس نیوز به پیدیه داعش و اینکه چگونه داعش توانست در بین جوانان اهل سنت هوادارانی برای خود بدست آورد اشاره داشته و از حلقه مفقوده دنیای اسلام در زمینه دشمن شناسی سخن گفته است.
برخی از صاحب نظران اعتقاد دارند که ما در برابر ظهور پدیده داعش غافلگیر شده ایم. در حالی که برخی از افراد اصل غافلگیری را رد کرده و اعتقاد دارند که بر اساس شواهد موجود ظهور این پدیده قابل پیش بینی بود. سوال ما در این زمینه این است که این گروه چگونه توانست در بین جوانان اهل سنت هوادارانی برای خود بدست آورد؟ تحلیل جنابعالی به عنوان فردی که وقت خود را صرف بررسی مسائل فرق و مذاهب اسلامی کرده اید در این زمینه چیست؟
فرمانیان: به اعتقاد من در ظهور و گسترش گروههای تکفیری سه عامل نقش داشتند. دو دسته این عوامل در درون جهان اسلام و دسته سوم در بیرون از جامعه اسلامی قرار دارد.
جوان مسلمان ما وقتی که به پیرامون خود نگاه میکند مشاهده مینماید که در بسیاری از مناطق دنیای اسلام فرهنگ غرب به عنوان فرهنگ مسلط مطرح شده و آموزههای اسلامی در حال کم رنگ شدن هستند. در این شرایط این جوان به قول خودش میگوید که باید کاری کرد.
عامل دوم دخیل در این زمینه فقر و فلاکت فرهنگی و اقتصادی است که دنیای اسلام را فرا گرفته است. دنیای اسلام در شرایط کنونی روز به روز ضعیف تر شده و در نقطه مقابل دنیای غرب در حال تقویت شدن است. در کنار این شرایط حکام مستبد و سکولاری حضور دارند که جز حفظ قدرت شان به چیز دیگری فکر نمیکنند. در این شرایط جوان مسلمان ما باید چکار کند؟ لاجرم دست به اعمال خشونت آمیز میزند.
یک عده هم هستند که از این شرایط سوء استفاده کرده و این خشونت طلبی را در جامعه اهل سنت تئوریزه کرده اند. این افراد به جوانان چنین القاء میکنند که تنها راه رسیدن به حکومت اسلامی این است که دست به اسلحه ببرند. این عده برای توجیه فقهی اعمال خشونت بار خود تمامی حاکمان کشورهای اسلامی را هم کافر اعلام میکنند. زمانی هم که یکی کافر اعلام شد جنگ با وی واجب میگردد.
بنده در این زمینه اعتقاد دارم که زمانی که عدهای تفکر خشونت و تکفیر را بر اساس ظاهر آیات و احادیث تئوریزه میکنند، این تفکر به یک برداشت مقبول و مشروع تبدیل میگردد. گروههای تکفیری برای توجیه اعمال غیر انسانی خود به جملهای از ابن تیمیه استناد میکنند که تاکید میکند که دین با تکیه بر کتاب آسمانی و شمشیر دوام پیدا میکند. وقتی که انسان به این ظواهر اعتماد کند به مسیرهای ناصواب سوق پیدا میکند.
زمانی که جمیع این شرایط در کنار هم جمع شد عامل خارجی که همان استعمارگران غربی هستند ورود میکنند. این عامل یا به شکل مستقیم گروههای تندرو را مورد حمایت خود قرار میدهد، یا اینکه به کشورهایی که بازوی غرب در جهان اسلام هستند گفته میشود از آنها حمایت کنند. کشورهای استعماری با تمام امکانات از گروههای افراطی حمایت میکنند و به آنها اسلحه میرسانند و آتش جنگ و چند دستگی را در دنیای اسلام روشن میکنند.
به اعتقاد من تنها راه مقابله با این گونه فعالیتها این است که علمای بزرگوار اهل سنت به جوانان خود اثبات نمایند که اعتقاد و رویه سلف آن چیزی نیست که از طرف این گروهها تبلیغ میگردد. علمای اهل سنت این مسائل را بصورت جدی تببین کنند. جوان اهل سنت باید بداند که صحابه و تابعین در زمینههایی مثل خون، مال و آبروی مسلمان احتیاط زیادی داشتند و رویه آنها خشونت و کشتار نبوده است. تلاش، مجاهدت و البته مطالعه مستمر علما در این زمینه و آگاهی بخشی به جوانان اهل سنت یک پادزهر مناسب برای مقابله با این گونه آسیبها خواهد بود.
در ماههای اخیر اخبار موثقی در زمینه حمایت آمریکا از اعضای داعش در افغانستان منتشر شده است. خیلی از صاحب نظران از بدو پیدایش فتنه داعش این گروه را دست پرورده آمریکا و اسرائیل میدانستند. از نگاه جنابعالی آمریکا از پرورش و گسترش گروههایی مثل داعش بدنبال چه اهدافی است؟
فرمانیان: آمریکا در منطقه ما دنبال چند هدف اساسی است. هدف اول حفظ امنیت اسرائیل، دوم تامین امنیت نفت، سوم تامین نفت ارزان و چهارم حفظ وابستگی حاکمان منطقه به غرب است.
آمریکا برای رسیدن به این اهداف به یک مترسک نیاز دارد. اسم این مترسک امروز داعش است. هر گاه این مترسک بدلایل مختلف بخواهد سقوط کند، آمریکا از آن حمایت کرده و دوباره آن را محکم میکند. هر زمان هم تشخیص دهد که این مترسک بر خلاف منافع ملی آن کشور است مترسک را ساقط میکند.
در حال حاضر جهان اسلام در حال آگاهی یافتن از تحولات پیرامونی است. افکار عمومی دنیای اسلام به تواناییهای خود پی برده و در صدد حرکت در مسیر استقلال و عزت خود است. اما امریکا با این فضا مخالف است. آمریکا پادشاه و رئیس جمهور مستقل نمیخواهد. آمریکا دوست ندارد توجهات افکار عمومی مردم منطقه به سمت اسرائیل جلب گردد.
تنها راه آمریکا برای رسیدن به اهداف فوق این است که دنیای اسلام درگیر یک موجود چموش بنام داعش گردد. هر قدر هم که به این موجود چموش گفته میشود که اقداماتش در مسیر اهداف و منافع کفار است قبول نمیکند. آمریکا در کشورهای اسلامی درگیر به هر دو طرف جنگ اسلحه فروخته و با درآمد کسب شده کارخانجات اسلحه سازی خود را تقویت میکند. نکته جالب این است که خود امریکا به عنوان ناجی در این مهلکه وارد شده و به بلاد اسلامی قشون کشی میکند.
ایالات متحده با تقویت گروههایی مثل داعش و القاعده جهان اسلام را به سمت جنگ و نابودی سوق داه و از منافع این جنگ به شکل بهینه بهره برداری میکند. در همین چارچوب آمریکا هر جا که حس کند داعش در حال تضعیف شدن است، تلاش میکند آن را حفظ کرده و از نابودی آن جلوگیری نماید. البته باید به این مساله هم توجه داشت که اگر مترسک داعش در نهایت بیافتد، باید منتظر ظهور یک مترسک جدید و با نامی دیگر باشیم.
یکی از اعتقادات دلسوزان امت اسلامی ضرورت دشمن شناسی صحیح در دنیای اسلام است. بنظر میرسد در سالهای اخیر برخی از جریانات در حال دشمن سازیهای جدید برای مسلمانان هستند. از دیدگاه جنابعالی حلقه مفقوده دنیای اسلام در زمینه دشمن شناسی درست چیست؟
فرمانیان: احساس من این است که مهم ترین علت بروز برخی از مشکلات کنونی در جامعه اسلامی، عدم تعامل صحیح و درست علما و بزرگان دنیای اسلام است. شما ملاحظه کنید در دنیای اسلام، حاکمان اسلامی برای حل مشکلات شان تا چه اندازه با کشورهای غربی تعامل دارند و چه اندازه با سایر کشورهای اسلامی مراوده میکنند؟
متاسفانه خیلی از جلسات و نشستهای برگزار شده بین علمای شیعه و سنی در سالهای گذشته یک نشست صرفا تعارفی بوده است. باید از این فضا عبور کنیم. ما باید وارد مذاکرات چالشی گردیم. یعنی در عین حفظ احترام یکدیگر، ضمن طرح انتقادات موجود، بدنبال راهکار عبور از این فضا باشیم.
سیاسیون جهان اسلام هم نشستهای سازنده کمتری با یکدیگر برگزار میکنند. اشکال برخی از سیاسیون مسلمان این است که به محض وقوع یک رویداد هر دو طرف در رسانهها بر علیه یکدیگر موضع گیری میکنند. این رویه غلط است. سیاسیون باید بجای جنگ رسانهای به سمت گفتگو و مذاکرات رودر رو با یکدیگر حرکت نمایند. متاسفانه برخی از رهبران مسلمان باب گفتگوی دیپلماتیک را میبندند و با رسانهها گفتگو میکنند. این مشکل بزرگ دنیای اسلام است.
علمای ما هم متاسفانه در همین فضا هستند و بجای گفتگوهای سازنده با یکدیگر به سمت تقابل نظری با هم حرکت مینمایند. نتیجه این فضا ایجاد سرخوردگی در بین جوانان مسلمان است.
از طرف دیگر در برخی از کشورهای اسلامی به علت مناسبات نزدیک حاکمان با غرب کمترین انتقادات از آنها انجام میگیرد. اما در نقطه مقابل نسبت به مذهب مقابل مباحث تندی مطرح میشود. در این شرایط جوان ما چطور میتواند دشمن شناسی صحیح داشته باشد. جریان رسانهای قابل توجهی هم در کشورهای مذکور در زمینه دشمن سازی جدید انجام میگردد. ذهنیت عوام هم تحت تاثیر این فضاسازیها قرار گرفته و آنها هم بجای تمرکز بر دشمنیهای آمریکا و غرب بر علیه دنیای اسلام، به سمت و سویی متفاوت نگاه میکنند. این جابجایی دشمن است.
اسلام هراسی یکی از راهبردهای اساسی غرب در قبال دنیای اسلام است. از دیگاه جنابعالی علمای مسلمان بویژه علمای اهل سنت ایران در جهت مقابله با این سناریو باید چگونه عمل کنند؟
فرمانیان: بخش قابل توجهی از علمای مسلمان متاسفانه در قبال خیلی از رویدادهای ناگوار جاری در دنیای اسلام سکوت پیشه کرده اند. بنظر من علما باید با روشهای مختلف مردم را نسبت به ابعاد این مساله آگاه نمایند. اولین روش قابل استفاده در این زمینه استفاده از تریبونهایی است که در اختیار علما قرار دارد. خطبههای نماز جمعه و محافل سخنرانیهای دینی از جمله این تریبونهاست که باید با استفاده از آن ابعاد دشمنیهای غرب با دنیای اسلام تشریح گردد.
روش دوم استفاده بهینه از فضای مجازی برای روشنگری است. استفاده از این زمینهها محتاج هزینه خاصی نیست. تنها عنصر لازم برای ورود در این عرصه همت علماست. غرب از این امکانات بر علیه دنیای اسلام استفاده میکند. ما هم باید از این ابزارها در جهت تقویت پایههای اسلام استفاده کنیم.
راهکار سوم نگارش مقالات، کتب و جزوات کوتاه آموزشی است. این کار بیار ساده است و در خیلی از موارد علما میتوانند پیامهای مد نظر خود را حتی در قالب یک صفحه به مخاطبان خود انتقال دهند.
ارتباط موثر تر علما با جوانان و همنشینی با آنها هم در این عرصه از ضروریات کار است. تجربه شخصی من ثابت کرده است که باید با جوانان به اقتضای سن و روحیات خاص آنها برخورد کرد. ارتباط موثرتر علما با مدارس و پاسخگویی به شبهات دانش آموزان هم میتواند حلقههای ارتباطی آنها با جامعه را مستحکم تر نماید. امروزه ابزار و شیوههای ارتباط گیری علما با جامعه بسیار راحت تر از گذشته شده است و علمای مسلمان در مذاهب مختلف باید به سمت استفاده از شیوههای نوین ارتباط گیری حرکت نمایند.
برخی از علمای ما از کمبود منابع موثق و قابل اعتماد در زمینه مقابله فکری و فقهی با جریانات تکفیری گلایه دارند. در این زمینه تلاش خاص علمی انجام شده است؟
فرمانیان: در این زمینه ما در نظر داریم در آینده نزدیک سایتی را راه اندازی کنیم که تمام محتوای علمی ارائه شده از طرف علمای اهل سنت در موضوع تکفیر را در آنجا تجمیع نماییم. در کنار آنها دیدگاه علمای شیعه هم ارائه خواهد شد. تمامی مقالات کنگره بین المللی مقابله با جریانات تکفیری را هم در یک سایت منتشر خواهیم کرد.
بسیاری از این مطالب متعلق به علما و صاحب نظران اهل سنت است. در این سایت پاسخ به شبهات را هم در برنامه داریم. اخبار و تحولات مرتبط با بحث تکفیریها را هم در این سایت منتشر میکنیم.
این مجموعه یک سایت مرجع در زمینه مقابله با تفکرات تکفیری خواهد شد. ما آمادگی حمایت از آثار علمای اهل سنت در بحث تکفیر را هم داریم. ما کمک میکنیم که این آثار در یک انتشارات اهل سنت منتشر شود.
تلاش میکنیم یک نهضت ضد تکفیری را در ایران اسلامی راه اندازی کنیم. ما در این زمینه دست همه علما و دانشگاهیان اهل سنت را به گرمی میفشاریم و آماده کمک به عزیران فعال در این زمینه هستیم. مجموعه دستگاههای فرهنگی کشور زمینه لازم برای کمک به این گونه فعالیتها را دارند. ان شاالله که همه این فعالیتها باعث برچیده شدن آفت تندروی و خشونت از دنیای اسلام گردد.