labelدیدگاه (گفت‌وگو/یاداشت), عبادات و مناسک, یادداشت
commentبدون دیدگاه

«نمونه‌ای از ظرائف فقهی نهفته در حج»/ سید جواد ورعی

شبکه اجتهاد: حجت الاسلام المسلمین سید جواد ورعی پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم که در سفر حج تمتع به سفر می‌برد، در نوشتاری با عنوان «فقه حج» به بیان مسائلی فقهی که ممکن است برای هر حج گذاری پیش بیاید پرداخته و به ضرورت حضور بعثه‌های مختلف مراجع تقلید در حج تاکید می‌کند.

شبکه اجتهاد: حجت الاسلام المسلمین سید جواد ورعی پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم که در سفر حج تمتع به سفر می‌برد، در نوشتاری با عنوان «فقه حج» به بیان مسائلی فقهی که ممکن است برای هر حج گذاری پیش بیاید پرداخته و به ضرورت حضور بعثه‌های مختلف مراجع تقلید در حج تاکید می‌کند.

اعمال و مناسک حج در کنار معارف و ابعاد معنوی آن، مهم ترین بخش حج است. حج از عباداتی است که پس از صدها سال، هم چنان با مسائل و موضوعات نو روبرو بوده و نیازمند اجتهاد و استنباط جدید است. حضور بعثات و نمایندگان مراجع عظام تقلید در حج، پاسخ به این نیاز ضروری حجاج است. گاه مسئله ای پیش می‌آید که فقیهان حاضر در حج با شور و مشورت فقهی، حکم آن را استنباط می‌کنند. به عنوان نمونه، نویسنده در این سفر، با اینکه به عنوان زائر به حج مشرف شده، نه روحانی کاروان، اما با مسایلی فقهی روبرو شد و چون در حکم آن تردید داشت با تنی چند از فضلای حاضر در حج مشورت کرده و پاسخ آن را در اختیار افراد گذاشت. به دو نمونه اشاره می‌کنم تا ظرائفی که در حج از نقطه نظر فقهی وجود دارد، آشکار گردد.

۱- برخی از فقیهان معاصر بر این باورند که چون سازمان حج گوسفندان قربانی را یکجا خریداری می‌کند، همه حجاج به صورت مشاع مالک همه گوسفندان خریداری شده اند. پس قبل از اخذ نیابت برای ذبح گوسفند، باید نیابت برای “افراز” گوسفندان اخذ کرد و سپس به ذبح آن اقدام نمود.

گذشته از ملاحظات و مناقشاتی که بر این دیدگاه -موضوعا و حکما- وارد است، دست اندرکاران کاروان برای ذبح قربانی حجاج، برای انجام هر گونه اقدامی که شرعا برای قربانی کردن لازم است، وکالت تام اخذ می‌کنند، لذا بنابر رای این گروه از فقیهان نیز مانعی برای افراز قربانی قبل از ذبح وجود ندارد.

۲- زائری به هنگام طواف، به دلیل ازدحام جمعیت در شوط هفتم، رکن یمانی را رکن حجرالاسود پنداشته و به قصد خروج از مطاف، چند قدم بر می‌دارد، ولی فورا به وسیله فرد همراهش متوجه می‌شود که هنوز به رکن حجرالاسود نرسیده، لذا به طواف ادامه داده و آن را به اتمام می‌رساند. سپس نماز طواف را اقامه کرده و سعی صفا و مروه را آغاز می‌کند. به هنگام سعی نسبت به طوافش دچار تردید می‌شود که آیا چند قدمی که با تصور اتمام طواف بعد از رکن یمانی، برای خروج از مطاف برداشته، مخل طواف او بوده یا نه؟

آیا اعاده آن چند قدم ضرورت دارد یا چون طواف را کامل نکرده، نماز خوانده و سعی نموده، اعاده طواف و نماز و سعی بر او لازم است؟ آیا این شخص با چنین تردیدی نسبت به طواف، با تقصیر از احرام خارج شده یا نه؟

پاسخ دو تن از فضلای حوزه که با این پرسش روبرو شدند، به شرح زیر است:

یکم، اگر با اعتقاد به تمام شدن طواف، مقداری از شوط را ادامه داده و موالات به هم نخورده، باید آن مقدار را تدارک کند و تا پایان شوط ادامه دهد، و الا یک طواف به قصد تمام و اتمام انجام دهد. و چون سعی را با اعتقاد به تمام شدن طواف انجام داده، اعاده لازم ندارد.

دوم، وقتی صرف خیال بوده است، و سعی را ادامه داده، شک بعد از عمل مورد اعتنا نیست. نسبت به چند قدم که خطای در تطبیق داشته ولی عملا انجام داده، به نظرم اشکالی نداشته باشد ولی احتیاط در این بوده که آن چند قدم را هرچند با دور زدن و رسیدن آن نقطه، تدارک می‌کرد. بعدا نیز با توجه به گذشتن از شوط چهارم قابل تدارک است.

توضیح: اگر صرف شک در طواف هنگام سعی باشد که پیداست قابل اعتنا نیست ولی ظاهر سئوال این است که چند قدم به گمان اتمام طواف رفته است که طبعا نقص در طواف است و باید جبران می‌شده است. خلاصه، اگر مقداری به عنوان طواف انجام نشده هرچند در سعی باشد، باید برگردد و تکمیل کند.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: سید جواد, ورعی
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست