امام حسین به عنوان سرور آزادگان جهان حق انتخاب و اختیار برای همه بشریت، به خصوص همراهان خودش قائل است و آنها را بین ماندن و رفتن، بین شهادت و زندگی کردن مختار قرار میدهد تا با آموزههای دینی و اجتماعی راه را انتخاب کنند. هرچند امام حسین اصحاب و یارانش را به خوبی میشناسد اما برای اینکه درسی به تاریخ بدهد، این رفتار را انجام میدهد.
آثار قیام اباعبدالله برای بشریت/ امام حسین(ع) حق انتخاب و اختیار برای همه بشریت قائل است
امام حسین به عنوان سرور آزادگان جهان حق انتخاب و اختیار برای همه بشریت، به خصوص همراهان خودش قائل است و آنها را بین ماندن و رفتن، بین شهادت و زندگی کردن مختار قرار میدهد تا با آموزههای دینی و اجتماعی راه را انتخاب کنند. هرچند امام حسین اصحاب و یارانش را به خوبی میشناسد اما برای اینکه درسی به تاریخ بدهد، این رفتار را انجام میدهد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین سید محمد واعظ موسوی، عضو سابق مجلس خبرگان رهبری و استادحوزه علمیه قم معتقد است: اگر شخصی فقط ادعای دینداری داشته باشد و در زبان و عمل به مقتضای دینداری عمل نکند، چنین ادعایی از مرحله زبان تجاوز نکرده و بر خلاف فرمایش امام حسین(ع)، دین را فقط لقلقه زبانش قرار داده است.
او قیام امام حسین را حرکتی آزادیخواهانه میداند که برای از بین بردن فشارهای موجود برجامعه و افشای ماهیت پلید و طاغوتی حکومت، انجام شد و در این مسیر حاضر به پذیرش سازش با سمتگر نشد.
واعظ موسوی با تاکید بر اینکه امام حسین(ع)، اصحاب و یارانش را بهخوبی میشناسد اما برای اینکه درسی به تاریخ بدهد، به آنها این حق و اختیار را میدهد که قبل از جنگ، اگر میخواهند، امام را ترک کنند.
او با تاکید بر اینکه حضور در مجالس عزاداری و آشنایی با مکتب حیاتبخش اهل بیت(ع) به اسلام جان تازهای بخشید و آنگونه که خود امام حسین(ع) فرموده، موجب اصلاح امت شد و دین را به صحنه زندگی آورد، از سخنرانان خواست مطالب را به خوبی و با دلایل قانع کننده قرآنی و روایی به سمع و نظر شنوندگان و به خصوص جوانان برسانند. متن گفت وگوی شفقنا با واعظ موسوی را در ادامه میخوانید:
امام حسین(ع) فرمودند دین لقلقه زبان شما نباشد. این فراز چه مفهومی را دنبال میکند و درس آن برای دنیای امروز چیست؟ چه مکتبی و چه کسانی دین را لقلقه زبان میکنند و مخاطب این کلام امام حسین (ع) هستند؟
واعظ موسوی: ماه محرم، آحاد جامعه اسلامی، به خصوص شیعیان را باردیگر به مساجد و مجالس عزای اباعبدالله میکشاند و ارتباط وثیقی بین مراکز دینی به صحنه میآورد. این به عنوان عنصر اساسی که نیاز همیشه بشریت بوده و اختصاص به عصر خاصی ندارد، در همه ابعاد زندگی انسان نقش ایفا میکند؛ هم در جنبههای فردی انسان باید اعتقاد مشخصی را برای خود برگزیند و براساس آن اعتقادات رفتار نماید و هم در بُعد اجتماعی باید در رفتارش، در برخورد نسبت به همنوعانش بر اساس هندسه دین حرکت کند.
در این زمینه گفتارهای بسیار زیادی از قرآن و اهل بیت(ع) وارد شده و شخصیتهای بزرگ دینی و غیردینی نیز برای پیمودن راه درست، کدهای مشخصی را معرفی کرده اند. انسانهای راستین و کسانی که دین واقعی را پیدا کردند و براساس آن زندگی خود را تنظیم میکنند، گاهی نیازی به ابراز زبانی ندارند؛ بلکه هر کسی به رفتار آنها توجه کند به باور دینی آنها پی میبرد؛ چرا که پیرو یک دین آسمانی و آیین الهی، هرگز در رفتارهای شخصی خود ناهنجاریهای موجود در جوامع از هم گسیخته را تحمل نمیکند و همواره تلاش مینماید فضای زندگی اجتماعی را برای خود و دیگران قابل تحمل و زیبا سازد. اما کسانی هستند که باور راستین ندارند، حتی اگر داعیه تدیّن به دین خاصی را هم داشته باشند، چون در رفتارشان آموزههای دینی دیده نمیشود و این گونه نیست که مثل دینمداران رفتارهای مثبتی که موجب ارتقای جامعه شود، ندارند، معلوم میشود که متدین به دین آسمانی نیستند و اگر هم خود را به دین خاصی منسوب نمایند، فقط یک ادعای صرف و به تعبیر امام حسین(ع) لقلقه لسان است. بنابراین در یک جمله میتوان گفت اگر دین در همه زوایای زندگی فردی و اجتماعی شخص رسوخ و نمود پیدا کند به او دیدن دار گفته میشود و اگر شخصی فقط ادعای دینداری داشته باشد و در زبان و عمل به مقتضای دینداری عمل نکند، چنین ادعایی از مرحله زبان تجاوز نکرده و فقط لقلقه زبان به حساب میآید.
این فرمایش حضرت امام حسین که «این دشمنان با من سروکار دارند و اگر شما هم بمانید،کشته خواهید شد؛ هیچ تکلیفی بر شما نیست و هر کس که میخواهد، از همین راه که آمده، بازگردد و من بیعت خودم را از شما برمی دارم» برای دنیای امروز به ویژه دست اندرکاران و تصمیم گیرندگان و رهبران جوامع چه آموزههایی را در بر دارد؟
واعظ موسوی: با توجه به اینکه حرکت امام حسین(ع) یک حرکت آزادیخواهانه است و برای از بین بردن فشارهای موجود برجامعه و افشای ماهیت پلید و طاغوتی حکومت، حرکت کرده و در این مسیر حاضر به پذیرش سازش با سمتگر نیست و ازسویی میخواهد در کنار احیای مکتب اسلام انسانیت را نیز به اوج خودش برساند، در مقاطع مختلف هرجا نیاز شد باور خودش را به دیگران ابراز کرد و هدف اساسی از این حرکت را که آزاد کردن انسانیت از یوغ ستم جبّارانی که به نام دین و خلافت و ولایت برمردم حکومت میکردند بوده و میفرماید:«من به عنوان یک انسان متکبّر و ستمکر و طغیانگر قیام نمیکنم و انگیزه من از این قیام و این ایستادگی در مقابل دستگاه ستم این است که در امت جدم، اصلاحاتی انجام دهم و قصد دارم که امربه معروف کنم و امور شایسته در جامعه بشری حکمفرما شود و نهی از منکر کنم تا زشتیها از جامعه بشری رخت بربندد و فرامین الهی در جامعه انسانی حکمرانی کند و روش من هم روش جد بزرگوارم پیامبر و پدربزرگوارم علی است که خود را فدایی دین کرده اند و بزرگترین حرکت کننده در مسیر آزادی انسانی برای نجات از یوغ ستم است» بنابراین حتی در آن فرمایش بلند هم خطاب به دشمنان میگوید اگر دین ندارید آزادمرد باشید.
کسی که چنین اندیشه والایی دارد فراتر از افراد معمولی فکر میکند و فقط به فکر خود و خانواده نیست؛ بلکه نجات همه بشریت و جامعه انسانی در طول تاریخ از هرگونه ستم و کارهای زشت و ناروا است. بنابراین در شب عاشورا هم، با خدای خودش راز و نیاز میکند و همراهان خودش را میآزماید و برای آنها حق انتخاب و اختیار در مسیری که آمده اند میدهد و در واقع با اینکار میگوید اگر کسی پشیمان شده و اگر کسی دنبال مطامع دنیوی و رسیدن به جایگاه و حکومت و به طمع دست یابی به موقعیت اجتماعی و اموال دنیوی آمده، اشتباه کرده و چنین شخصی حق دارد برگردد و مسلما دشمن هم با کسانی که از پیرامون امام پراکنده شده بودند کاری نداشت و حتی به عنوان یک ابزار تبیلغی از آنها استفاده میکرد و چه بسا ممکن بود موقعیتهای اجرایی و نظامی و اموال فراوانی هم در اختیارشان گذارد تا از آنها به عنوان حربهای درمقابل حرکت امام حسین(ع) استفاده کند.
بنابراین امام حسین به عنوان سرور آزادگان جهان حق انتخاب و اختیار برای همه بشریت، به خصوص همراهان خودش قائل است و آنها را بین ماندن و رفتن، بین شهادت و زندگی کردن مختار قرار میدهد تا با آموزههای دینی و اجتماعی راه را انتخاب کنند. هرچند امام حسین اصحاب و یارانش را به خوبی میشناسد اما برای اینکه درسی به تاریخ بدهد، این رفتار را انجام میدهد.
نظام جمهوری اسلامی که برپایه آموزههای دین و به پیروی از قیام اباعبدالله و توسط سربازان مکتب اهلبیت پایه گذاری شده، ریشه در تاریخ اسلام و ایران دارد و در آستانه محرّم، همه باید توجه داشته باشیم که از ظاهر عزاداری به باطن آموزههای متعددی که میتوان از آن آموخت حرکت کنیم. امام میداند که چه مسیری را انتخاب کرده و چه عاقبت و آینده درخشان و روشنی در این مسیر وجود دارد لذا میبایست عزاداریها را بسیار جدی بگیریم و از برکاتی که بر عزاداریها مترتب است و در طول اعصار و قرون به تجربه، ثمرات آن به اثبات رسیده، بهره برداری کنیم.
با توجه به این فرمایش امام حسین (ع) که اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید، مفهوم آزادگی را در پیوند با فرزهای قبلی و این فراز تفسیر و تشریح نمایید؟
واعظ موسوی: دین اسلام و همه ادیان آسمانی، انسان را به عنوان موجودی آزاد و رها از قیدوبند مسائل دنیوی و گرفتاریهای ظاهری معرفی میکند؛ انسانی که باید همواره در مسیر اطاعت از فرامین خداوند گام بردارد و مطیع دستورات او باشد و آنچه را امر فرموده با جان دل گوش فرا داده و مورد عمل قرار دهد و از اموری که نهی کرده فاصله گیرد. لذاست که در فرازهای متعدد، ائمه به ما میگویند خود را بنده و مطیع بی چون و چرای حاکمان قرار ندهید زیرا خداوند شما را آزاد آفریده است. بنابراین انسان باید در کنار مسائل مادی و دنیوی، جنبههای روحانی و نفسانی را هم مورد توجه قرار دهد چرا که تنها موجودیست که ترکیبی از مادیت و روحانیت در او وجود دارد و همان گونه که امام حسین فرموده انسانی که آزاده باشد و فقط از انسانیت، روی دوپا راه رفتن را به ارث نبرده باشد، هرگز زیر بار ظلم و ستم نمیرود و به دیگران هم ستم نمیکند و اجازه نمیدهد دیگران حقوق او را نادیده و به خاطر همین است که در روز عاشورا اباعبدالله، وجدانهای بیدار را به سوی خودش و اهداف نورانی قیام پربرکت خودش فرا خوانده و به آنها هشدار میدهد که اگر آموزههای دینی را که جدّم برایتان آورده، گوش نمیدهید حداقل به وجدان بیدار انسانی خودتان برگردید. از این روست که انسان به عنوان گل سرسبد مخلوقات عناصر بسیار ذیقیمتی مانند عقل فطرت پاک آزادی و حق اختیار دارد و در بزنگاههای حساس میتواند با بیدار کردن وجدانش در مسیر مستقیم حرکت کند؛ چرا که آموزههای دین مبین اسلام، به خصوص مکتب پویای عصمت و طهارت، سازگاری کامل با خواستههای عقلی و فطری انسان دارد و او را در این مسیر تنها نمیگذارد بلکه پیشاپیش راه افتاده و دست انسان سردرگم را گرفته و از وادی سرگشتگی و حیرت، نجات داده و به صراط مستقیم که همان مسیر انتخاب شده توسط اباعبدالله و سایر ائمه معصومین است، راهنمایی میکند و در نهایت موجبات سعادت جامعه را را فراهم میکند.
قیام اباعبدالله برای مسلمانان و بشریت چه آثاری به همراه داشته و دارد؟
واعظ موسوی: در طول تاریخ همین عزاداری برای اباعبدالله آثار متعددی داشته که من فهرست وار اشاره میکنم تا درسی برای زندگی امروز و آینده ما در جامعه کنونی بشری که دم از آزادی و انسانیت و حقوق بشر میزنند، باشد:
اولین اثر هماهنگی افراد یک ملت با حضور در مجالس عزا و شرکت در محفل عزاداری حاصل میشود. از همین روست که انقلاب اسلامی در محرم ۵۶ به اوج خودش میرسد و شرکت کنندگان در مجالس عزای اباعبدلله با درسهایی که از این قیام فراگرفته اند و سخنواران و خطبا به آنها بیان کردهاند، آن چنان علیه ظلم و ستم و فساد زمان متحد شده و با انسجام و هماهنگی برمیدارند و چون سیل خروشانی همه بنیان رژیم دوهزاروپانصد ساله را درهم میشکنند و نظم نوین را پایه گذاری میکنند.
دومین ثمره، احیای مکتب انسان ساز اسلام است. در طول قرنها استکبار و سلاطین جور در تلاش بودند تا دین اسلام را به عنوان دینی بی تفاوت فقط به مساجد و حسینهها محدود کنند و از دخالت آن در امور اجتماعی و سازندگی در عرصههای زندگی جلوگیری کنند؛ اما حضور در مجالس عزاداری و آشنایی با مکتب حیاتبخش اهلبیت به اسلام جان تازه ای بخشید و آنگونه که خود امام حسین فرموده، موجب اصلاح امت شد و دین را به صحنه زندگی آورد. در ایام محرم بود که سخنرانان اهداف و انگیزههای امام حسین را تبین کردند و مستمعین را با چگونگی قیام اباعبدالله آشنا نمودند و ماهیت طاغوتی حکومت افشا شد و مردم توانستند موضعگیری مناسبی داشته باشند.
ثمره دیگر، آزادی خواهی همراه با عمل در بین پیروان دین مبین اسلام، است به خصوص در بین کسانی که زیر پرچم اباعبدالله، به عنوان شیعه و عزادار حضرت هستند و به ذلت سازش با قدرتهای ظالم تن نمیدهند و همواره درصددند تا آزاد و سربلند زندگی کنند و همان گونه که درمکتب اباعبدالله فراگرفته اند مرگ با عزت را به زندگی همراه با ذلت ترجیح دهند.
ثمره چهارم، زدودن فکر راحت طلبی از جامعه انسانی و اسلامی است. دانش پژوهانی که در مسیر اباعبدالله گام برمی دارند و پیرو این مکتب بانشاط هستند با الگو گرفتن از اباعبدالله میدانند که برای نجات بشریت و احیای دین باید از راحت طلبی و افسارگسیختگی و به فکر خود بودن، بیرون آیند و به انحاء مختلف با مشکلات دستوپنجه نرم کنند و اگر نیاز شد برای رسیدن به هدف از عزیزترین عزیزان خودشان و از جان خودشان بگذرند.
ثمره دیگر، سازماندهی و بسیج امت اسلامی در مقابل جبّاران است؛ همانگونه که در طول دوران دفاع مقدس جوانانی که پای سخنرانی خطبای دینی درمساجد و حسینهها و تکایا حضور داشتند، پیشگامان سازماندهی و بسیج برای جلوگیری از تعدی و تجاوز دشمن بودند. امروز نیز نقش مجالس عزاداری و حضور در دعاهای کمیل و ندبه و توسل و امثال آنها از سازندگی افراد و بسیج نیروها جهت جلوگیری تعدی از دشمنان در اقصی نقاط دنیا، نقش بی بدیلی را ایفا میکند. اینکه امروز حزبالله لبنان با دست خالی وبدون پشتوانه دنیوی حکومتهای جهانی میتواند علیه اسرائیل غاصب پیروزیهای متعددی را بدست آورد،را باید در نحوه عزاداری و حضور پرشور آنها در عزاداری اباعبدالله و بقیه محافل دعا و مجالس سخنرانی و سازندگی را واکاوی و جستجو کرد.
ثمره ششم، عزاداری که باید مورد توجه باشد این است که منبر سیدالشهدا باید به عنوان سازندگی و اهتمام ورزی به مسائل مورد ابتلا درزمینههای مختلف اعم از عبادات و معاملات مورد بهرهبرداری قرار گیرد و گویندگان مذهبی مطالب را به خوبی و با دلایل قانع کننده قرآنی و روایی به سمع و نظر شنوندگان و به خصوص جوانان برسانند تا برای یک سال آینده بتوانیم جامعه خودمان را از اقسام مختلف توطئه کجاندیشی و کجروی ایمن کنیم.