متأسفانه امروز ضعف بزرگی را در حوزههای علمیه شاهد هستیم. اینکه حوزهها از جامعه عقب ماندهاند و به مسائل مستحدثه ورودی اثرگذار ندارند. مسائلی همچون امربه معروف و عدالت اجتماعی، از بحران خیزترین مسائل امروز جامعه و تمدّن اسلامی پیش روی ماست که مورد غفلت شدید نهاد متوّلی امر فرهنگ دینی و فقه و شریعت است.
حوزه در مقابل اجتماعی شدن فقه، مقاومت میکند!/ «فقه مدنیّت» کجا باید نوشته شود؟/ انگار راضی هستند فقه در حد احکام طهارت باقی بماند!
متأسفانه امروز ضعف بزرگی را در حوزههای علمیه شاهد هستیم. اینکه حوزهها از جامعه عقب ماندهاند و به مسائل مستحدثه ورودی اثرگذار ندارند. مسائلی همچون امربه معروف و عدالت اجتماعی، از بحران خیزترین مسائل امروز جامعه و تمدّن اسلامی پیش روی ماست که مورد غفلت شدید نهاد متوّلی امر فرهنگ دینی و فقه و شریعت است.
به گزارش شبکه اجتهاد، دکتر ابراهیم فیاض، مردم شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در سومین نشست از سلسله جلسات تحلیلی-تخصصی «بسیج و ایران فردا» در سازمان بسیج اساتید کشور که چندی پیش برگزار شد،
دکتر فیاض در بخشی از سخنان خود که درباره «نقش بسیج تمدن سازی اسلامی» سخن میگفت، با اشاره به ارزشهای درونی کشور و انقلاب اسلامی همچون بسیج، مسئله تمدّن سازی را چنین تشریح کرد: ابتدائاً باید دقت کرد که تمدّن، به معنای شهرنشینی نیست بلکه به معنی «شهرپذیری» است. برای متمدن شدن باید مدّنیت را پذیرفته و درونی کرد. برای اینست که وقتی کسی به محیط شهری مهاجرت میکند و آنجا سکنی میگزیند، صرف حضورش در شهر و زندگی در شهر او را متمدّن و لایق متمدّن نامیدن نمیکند؛ یعنی صرف اداء درآوردن و تظاهر به آداب شهرنشینی برای متمدّن بودن کافی نیست؛ بلکه باید مدّنیت و ارزشها و قواعد اجتماعی حاکم بر آن را پذیرفت. به عبارتی، باید متناسب با جامعه شهری تفکر کرد، حرف زد، غذا خورد، روابط خانوادگی داشت و خلاصه آداب شهر و زندگی شهری را پذیرفت. حال باید دید در جامعهای مثل جامعه ما که ارزشهایی چون بسیج و تفکر بسیجی وجود دارد، نسبت آن با مدنیت چیست؟
فیاض اینگونه ادامه داد: مدنیّت در قالب حقوق و قراردادهایی اجتماعی است که شکل میگیرد و تبلور پیدا میکند. اینجاست که دم خروس مدنیت در جامعه ایرانی بیرون میزند. یعنی، جامعهای با فرهنگ ملّی غنی و فرهنگ دینی اصیل مثل جامعه ایران، چگونه میخواهد فرهنگ و ارزشهای خود را در قالب اجتماعی تئوریزه کرده و پیاده سازی کند.
جایگاه ویژه حوزههای علمیه در تئوریزه کردن ابعاد اجتماعی
او با پرداختن به جایگاه ویژه روحانیت و حوزههای علمیه در تئوریزه کردن ابعاد اجتماعی حقوق دینی متناسب با اقتضائات زندگی مدنی و اجتماعی امروز، تصریح کرد: متأسفانه امروز ضعف بزرگی را در حوزههای علمیه شاهد هستیم. اینکه حوزهها از جامعه عقب ماندهاند و به مسائل مستحدثه ورودی اثرگذار ندارند. مسائلی همچون امربه معروف و عدالت اجتماعی، از بحران خیزترین مسائل امروز جامعه و تمدّن اسلامی پیش روی ماست که مورد غفلت شدید نهاد متوّلی امر فرهنگ دینی و فقه و شریعت است. مسئله امروز ما اینست که «فقه مدنیّت» کجا باید نوشته شود؟ چه کسانی باید به این موضوع فکر کنند؟ جز افرادی که درس دین و حقوق دینی میخوانند و متخصص تفقه در آیات و روایات هستند؟ پس چرا اینقدر فاصله بین دادههای حوزههای علمیه با مسائل جاری جامعه، زیاد است. این باعث تأسف همه ماست که جز رسالهای از صاحب جواهر در خصوص امربه معروف، امروز رساله در فقه امربه معروف نداریم؛ اما تا دلتان بخواهد، در بین طلبههای ما حرف و بحث و متن درباره احکام نجاست و طهارت و مسائل اولیهی فردی موج میزند. این درحالیست که حجم احادیث وارده درباره امربه معروف را وقتی با سایر منابع احکامی دیگر حتی جهاد، مقایسه میکنیم، شاهد نسبتی همچون اقیانوس به قطره هستیم. اما امروز اقیانوس را رها کردیم و به قطره چسبیدیم.
وی با اشاره به شکل گیری بسیج طلبه و دانشجو و موضوع وحدّت حوزه و دانشگاه در تأکیدات امام(ره)، ادامه داد: بنده شما را به پیام امام در قطعنامه ارجاع میدهد. امام در آنجا صریحاً میگوید مقایسه بین فرهنگ علوم تجربی یا همان علوم دانشگاهی با حوزه نشان میدهد که تنها راه بسط معارف اسلامی، تلفیق این فرهنگ است و راهی جز این نیست. دانشگاه چه ویژگی دارد که امام نزدیکی حوزه به آن را، راه حل تحوّل مینامد. اینکه دانشگاه به نسبت حوزه به مسائل به روز و جدید و مشکلات جاری جامعه سروکار دارد و صرفا به احکام و حقوق فردی یعنی کاری که فقه در اولیه ترین سطح خود متکفل آن است، محدود نمیشود. البته بماند که امروز دانشگاههای ما از حوزههای ما بدتر و حوزههای ما از دانشگاههایمان بدتر هستند. اما نگاه امام(ره) درباره دانشگاه درست این چنین است. نهادی مثل بسیج اساتید امروز باید متولی پرکردن این شکاف بین علمای دانشگاهی و فقها در حوزههای علمیه باشد. که البته این رسالت بزرگی است.
اهمیت مسئله اجتماعی سازی فقه به عنوان مقدمهای برای رسیدن به تمدّن اسلامی
این استاد دانشگاه تهران اهمیت مسئله اجتماعی سازی فقه به عنوان مقدمهای برای رسیدن به تمدّن اسلامی اینگونه تبیین کرد: امام(ره) در سخنرانی خود در بدو ورودشان در گلزار شهدای بهشت زهرا تهران، میگوید ما با «سینما و تمدّن» مخالف نیستیم. ببینید، یک حکیم قرآنی دارد حرف میزند. چه ضرورتی دارد در آن فضا و شرایط زمانی و آن حساسیت و التهاب، امام از سینما و تمدّن سخن بگوید. چونکه امام(ره) میخواهد مواضع تئوریک این انقلاب را تشریح کند. میخواهد بگوید اسلام و فقه اسلامی با قواعد زندگی شهری و مدنیّت مخالفتی ندارد، بلکه برای آن طرح دارد، برنامه دارد، فکر دارد. اما این فکر و برنامه برای دهها مسئله اجتماعی و مدنی مهم تر از سینما که امروز با آن دست به گریبان هستیم، کجاست؟ باید با صدای رسا عرض کنم که حوزههای علمیه ما هنوز بعد از چهاردهه از انقلاب اسلامی دارند در مقابل اجتماعی شدن فقه مقاومت میکنند. انگار همه راضی هستند که فقه در حد همان احکام طهارت و نجاست باقی بماند و وارد مسائل جدید زندگی مردم نشود. البته که اجتماعی کردن فقه کار آسانی نیست و نیازمند مطالعه و کار پژوهشی و سوادآموزی عمیق طلاب و فقهای ماست؛ معلوم است که با تنبلی که آفت امروز هم حوزه و هم دانشگاست فقه اجتماعی تولید نمیشود. البته که دستهایی نیز از غرب و پیاده نظامی نیز در داخل این تنبلی را تشدید میکنند و اساساً طلبه و دانشجو ما را تشویق میکنند که سراغ همچین بحثهایی نروند.
فیاض با تأکید بر دغدغههای مقام معظم رهبری پیرامون مسائل اجتماعی، گفت: رهبر انقلاب بارها فرموده اند که از فکر آسیبها و معضلات اجتماعی جامعه خوابشان نمیبرد. امروز در درسهای خارج فقه رهبری شاهد حجم وسیعی از مباحث اجتماعی فقهی و امربه معروف هستیم. پس بی راه نیست که بگوییم این روند دوری فقه از حوزه اجتماعی، شاید بحران مهم بعدی نظام باشد. اینکه نسلهای جدید، هیچ پاسخ قانع کننده و بدردبخوری از حوزههای علمیه نسبت به مسائل مستحدثه اجتماعی دریافت نکنند؛ این یعنی بحران آینده که مرجعیت فکری حوزههای علمیه به جاهای دیگری واگذار میشود.
مسئله تمدّن سازی و ارزشهای انقلابی
وی تبیین مسئله تمدّن سازی با ارزشهای انقلابی را چنین ادامه داد: ما همواره در حال جنگیم و لذاست که باید قرارگاهی عمل کنیم. مشکل امروز ما انفعال است و این بخاطر نداشتن آگاهی نسبت به سایر تمدّنها و در رأس آن غرب است. انقلاب اسلامی آمد که «تبدّل تمدنی» ایجاد کند. خود غربیها معترف به تمدّن ایرانی هستند. کارل پوپر از صاحب تمدّن بودن مردم ایران حرف میزند. هگل است که میگوید قبل از تمدّن غرب، دو تمدّن دیگر وجود داشته، یکی تمدّن پیغمبر اسلام و دیگر تمدّن مولوی و نژاد او. گری سیک که از مشاوران ارشد دول مختلف آمریکا بوده است اعتراف میکند که تمام وحشت ما از ایرانیان است، چون هم جهانی فکر میکنند و هم جهانی عمل میکنند. من از شما خواهش میکنم که از تئوریهای قرن نوزدهمی عبور کنید و جامعه و جهان را با واقعیات ببینید و تحلیل کنید. امروز دانشجوهای غربی در دانشگاههای آمریکا از اساتید مسلمان مطالبه میکنند که برایشان از تمدّن اسلامی و عصر پیغمبر اسلام(ص) سخن بگویند. من شما را به مصاحبه ی اخیری که حسین بشیریه در یکی از مجلات انجام داده ارجاع میدهد؛ او میگوید که الان مشغول تدریس تاریخ و جامعه عصر بعثت در دانشگاههای آمریکاست؛ یعنی این مطالبه دانشجویان از او بوده است و شاید اصلا وی اعتقادی هم به این مباحث نداشته باشد. جهان اینگونه به ما نگاه میکند اما ما خود واقف به جایگاه مان نیستیم و لذا اوضاع اینی میشود که میبینیم؛ یعنی از رابطه چند کشور اروپایی با خودمان این چنین ذوق زده میشویم؛ تازه رابطهای که همه منافع اقتصادیش به جیب طرف مقابلمان میرود. این حاصل جهل به داشته مان است.
متأسفانه عدهای با ساده انگاری فرصت سوزی میکنند
فیاض با اشاره به دو مفهوم استخلاف و استبدال در منظومه نگاه تمدّنی دینی عنوان کرد: معارف دینی ما مشحون از اینکه از خداوند بخواهیم فرصت اقدام بزرگ و خیر و نیک را از ما نگیرد. حال که انقلاب اسلامی چنین فرصت را فراهم کرد، متأسفانه عدهای با ساده انگاری و تن پروری دارند فرصت سوزی میکنند. تامادامیکه حوزههای علمیه ما نگاه تبدّل تمدّنی انقلاب اسلامی را فهم نکنند و تمام قد وارد جامعه نشود، حرکتی پیش نمیرود، یعنی حرکتی که بشود اسم حرکت در مسیر تمدّن سازی اسلامی گذاشت. این عبارت تمدّن سازی اسلامی واجد دو بخش؛ بخش اول آن یعنی جامعه و مردم و بخش دوم آن یعنی دین و فقه. پس این دو باید بهم برسند و در هم ممزوج شوند تا نتیجه حاصل شود. این هشدار جدّی است که اگر به خودمان نیاییم و فکر عاجل نکنیم، بازگشت به تمدّنهای قبلی را شاهد خواهیم؛ این هم وعده و سنت الهی است و هم تجربه تاریخی و اجتماعی جوامع مختلف.
بنابر گزارش روابط عمومی سازمان بسیج اساتید کشور، این مردم شناس اجتماعی در پایان افزود: امروز به تحلیل انقلاب در بُعد تمدّنی آن نیاز مبرم داریم. دیگر نمیشود با تئوریهای مندرس یک قرن قبل جامعه را پیش برد. خود غربیها دیگر به تئوریهای ۵۰ سال پیش خود به چشم جوکهای تاریخی نگاه میکنند. امروز «وقایع» از «تئوریها» پیشی گرفتهاند. غرب در حال فروپاشی است و اینکه واقعیتی غیرقابل انکار است؛ لذا در این شرایط اگر ما وارد حوزه تمدّنی و پارادایمی غرب شویم، قطعا از وقایع جهانی عقب میمانیم و این یعنی انحطاط تمدّنی. وظیفه بسیج اساتید که محمل نخبگان متعهد این کشور است، بازتولید تئوریک انقلاب از زاویه تمدّنی آن است. همین نزدیکی حوزه و دانشگاه و هُل دادن فقها و مطالبه گری از حوزههای برای ورود به عرصه اجتماعی. مردم ما از نخبگانمان پیش هستند؛ باید این انرژی اجتماعی را درست دید، تحلیل کرد و آن را تئوریزه نمود.