شبکه اجتهاد: حساسیت امنیتی و رسانهای درباره فعالیتهای برخی فعالان مذهبی رادیکال و تکفیری اهل سنت ایران در شهر مشهد اگرچه مسأله جدیدی نیست و یکی از مهمترین جلوههای آن، شایعه ارتباط تخریب یکی از مساجد اهل سنت این شهر با انفجار خونبار حرم امام رضا(ع) در عاشورای سال ۱۳۷۳ است، ولی این حساسیت به تدریج در حال افزایش است.
چرا «اهل سنت مشهد» مسأله شده؟
شبکه اجتهاد: حساسیت امنیتی و رسانهای درباره فعالیتهای برخی فعالان مذهبی رادیکال و تکفیری اهل سنت ایران در شهر مشهد اگرچه مسأله جدیدی نیست و یکی از مهمترین جلوههای آن، شایعه ارتباط تخریب یکی از مساجد اهل سنت این شهر با انفجار خونبار حرم امام رضا(ع) در عاشورای سال ۱۳۷۳ است، ولی این حساسیت به تدریج در حال افزایش است.
خراسان پس از آذربایجان، کردستان، تهران، سیستان و گلستان دارای بیشترین جمعیت اهل سنت است و آمار غیر رسمی موجود حاکی از آن است که بیش از هفتصد هزار نفر از جمعیت چند میلیونی اهل سنت ایران در مناطق مختلف خراسان زندگی میکنند.
هرچند آمار دقیقی از جمعیت اهل سنت کشور ارائهنشده است، اما گفته میشود حدود یکهفتم جمعیت کشور و یکششم مساجد کل کشور به پیروان مذاهب مختلف اهل سنت اختصاص دارد. در این میان حدود هشتصد مسجد خراسان در اختیار اهل سنت است و به نظر میرسد نسبت تعداد مساجد اهل سنت کشور به نسبت جمعیت آنان، بسیار بیشتر از مساجد شیعیان باشد. اما طی سالهای اخیر مسأله خرید زمین از سوی سنیهای رادیکال در حواشی شهر مشهد نیز موجب بروز نگرانیهای مضاعف مذهبی و امنیتی در میان مقامات دینی و سیاسی شده است.
چهار سال پیش (مهر ۱۳۹۲) آیتالله مکارم شیرازی نسبت به «تحرکات وهابیت» در مشهد هشدار داد و گفت:
«به مسؤولان گفتهام اگر امروز برای تحرکات وهابیت و تلاش آنها برای تغییر بافت جمعیتی تدبیری نیاندیشند شاید کار به جایی برسد که نتوان اقدامی کرد. اخیراً وهابیت تحرکات زیادی را در داخل ایران آغاز کردهاند که منشأ آنها هم کشورهای خارجی هستند. سرعت اجراییکردن برنامههای آنها در داخل کشور هم زیاد است. کانون اصلی تشیع در حال حاضر ایران است و آنها به همین دلیل به دنبال مبارزه با جمهوری اسلامی هستند و در این مسیر یکی از اصلیترین برنامههایشان تغییر بافت جمعیتی و افزایش اهل سنت است. ضمن اینکه در کنار این فعالیت به خرید زمین، خانه و املاک تجاری از شیعیان هم روی آوردهاند. فشار به اقلیتهایی از شیعیان در برخی مناطق برای اجبار آنها به مهاجرت و تغییر نسبت مذهبی از دیگر اقدامات وهابیها محسوب میشود. اکنون در اطراف مشهد میبینیم که اهل سنت در حال خرید زمین و خانهها از شیعیان هستند تا نسبت جمعیتی خود را افزایش دهند».
سال ۹۳ نیز معاون فرهنگی شهرداری مشهد با انتقاد از مولوی عبدالحمید امام جماعت مسجد مکی زاهدانن گفت که وی به پیروانش دستور داده است علیکم بالمشهد؛ و اکنون در خیابانهای اطراف حرم در مشهد حضور بلوچها و وهابیت به وضوح دیده میشود.
سال گذشته نیز سید ابراهیم رئیسی در نخستین دیدار خود با برخی مراجع و مقامات حوزوی قم از آنها شنید که باید مراقب حواشی مشهد و فعالیت اهل سنت وهابی در این مناطق باشد. آیتالله یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این دیدار با تأکید بر اینکه برای حاشیههای مشهد باید به صورت اساسی چارهای اندیشیده شود گفته بود: نقل قولهایی وجود دارد که حاکی از آن است حاشیههای مشهد به محل رویش افکار انحرافی تبدیل شده است. همچنین آیتالله مکارم نیز به رئیسی نسبت به فعالیتهای وهابیت در حاشیههای شهر مشهد هشدار داده و از آستان قدس خواسته بود به فقر اقتصادی و فرهنگی این مناطق رسیدگی کند:
«اگر در حاشیه مشهد با سکونت یک میلیون و دویست هزار نفر از مردم که بخش مهمی از آنها اهل سنت هستند وهابیت نفوذ کند مشکل ایجاد میشود که البته باید گفت تاکنون الحمدلله بهموقع و خوب اقدام شده است».
آقای مکارم به این هشدارها اکتفا نکرده و آنگونه که تابستان ۹۶ به اعضای ستاد بزرگداشت غدیر گفت، خود دست به کار شد:
«وهابیت در حاشیه مشهد نفوذ کرده بود؛ ما برنامهریزی کردیم حضور پررنگی داشته باشیم؛ چرا که در این صورت، آنها عقبنشینی میکنند. ما ساخت مدرسه علمیه، مسجد، کتابخانه بزرگ و خانههای اساتید را در حاشیه مشهد شروع کردیم و تا مدتی دیگر تکمیل میشود. توصیه کردیم در ایام مختلف نظیر غدیر برنامههای مختلف و اطعام انجام شود تا وهابیت بداند حاشیه مشهد جای سمپاشی نیست و عقبنشینی کنند و بعد از اقدامات صورتگرفته، مهاجرت معکوس انجام شده است».
در جلسات خصوصی مراجع قم نیز نگرانیها نسبت به گسترش فعالیت رادیکالهای اهل سنت در مشهد به چشم میخورد. حتی در شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی نیز شایعاتی نقل میشود که آیتالله سیستانی نیز نسبت به گسترش نفوذ وهابیها در مشهد ابراز نگرانی شدید کرده است.
در کنار این نگرانیهای حوزوی، سید احمد علمالهدی امام جمعه مشهد نیز نگرانی از فعالیت سنیهای وهابی در مشهد را بر زبان آورده است:
«بستر رشد وهابیت اهل سنت هستند و دشمن میخواهد وهابیت را از طریق اهل سنت وارد مشهد کند. آنها میخواهند جریان شیعهکشی را در بزرگترین اجتماع شیعیان جهان راه بیاندازند و جبهه دفاعی تشکیل دهند و در نهایت مشهد را متشنج کنند».
چند سال پیش خبرگزاری حوزه به نقل از یک فعال سابق وهابی خوزستانی نسبت به فعالیت گسترده وهابیها در مشهد و از جمله برگزاری نماز جمعه در این شهر ابراز نگرانی کرده و خبر از تلاشهای ناکام این جریان برای بمبگذاری در حرم رضوی در سالهای اخیر داده بود.
موضعگیریها درباره سنیسازی مشهد با واکنش مولوی عبدالحمید از رهبران اهل سنت ایران مواجه شد و او در سال ۹۳ گفت:
«اظهار نگرانی درباره افزایش جمعیت اهل سنت و یا نگرانی از پیشرفت اهل سنت در زمینههای فرهنگی و تحصیلی، خرید زمین و سکونت اهل سنت در مشهد و شهرهای دیگر که مایه نگرانی این بزرگواران گردیده است، سخنان بسیار تأسف برانگیزی هستند. زمانی که ما اعتقاد به اخوت اسلامی شیعه و سنی داریم و معتقدیم شیعه و سنی مسلمان، برادر و ایرانی و دو واقعیت هستند، نباید چنین سخنانی را بر زبان بیاوریم».
این واکنش مولوی عبدالحمید تأیید ضمنی ماجرای مهاجرت و خرید زمین در مشهد از سوی اهل سنت سایر مناطق بود و نگرانیها را در سالهای بعد افزایش داد.
آیا مسأله جدی است؟
ماه رمضان امسال تصاویر قابل توجهی از جلسه ختم قرآن مدرسه اهل سنت شورک ملکی مشهد منتشر شد. این حوزه علمیه مجلل را بیش از سه دهه پیش مولوی سید محمدسعید فاضلی از رهبران فقید اهل سنت خراسان در حومه مشهد تأسیس کرده و تاکنون صدها نفر از جوانان اهل سنت ایران در آنجا دوره تحصیلات مذهبی را گذراندهاند. البته مدیران این حوزه علمیه بر مرزبندی میان خود و جریان تکفیری اهل سنت تأکید دارند.
در مناطق مختلفی از شهر مشهد نیز مساجد و نمازخانههای متعددی وجود دارد که شاهد حضور پیوسته و گسترده اهل سنت این شهر در برنامههای مذهبی هستند. مسجد جامع عمر الفاروق اسماعیلآباد، مسجد جامع حنفی کوی رضائیه، مسجد جامع محمد رسولالله(ص) شهرک رجایی، مسجد جامع حضرت بلال عیشآباد، نمازخانه ابوبکر صدیق بلوار طبرسی، مسجد جامع توحید مهرآباد و مسجد سرجام احمدآباد از جمله این مساجد و نمازخانههای مشهد هستند. با این حال نمیتوان به ضرس قاطع از فعالیت علنی این مراکز سنیمذهب در دفاع از وهابیت سخن گفت. بسیاری از شرکتکنندگان در این برنامهها در همسایگی شیعیان زندگی میکنند و حتی مانند محله مهرآباد، مسجد شیعیان در کنار مسجد اهل سنت فعالیت میکند. اهل سنت در این مساجد سعی میکنند خود را مخالف تندرویهای گروههای خشونتگرا و تروریستی سنیمذهب نشان دهند و حتی برای محکومیت اعدام روحانی شیعهای مانند شیخ نمر بیانیه دهند.
روحانیون اهل سنت خراسان نیز همچون مولوی عبدالحمید بر ماجرای مهاجرت اهل سنت به مناطق مختلف به شهر مشهد صحه میگذارند و البته برخی از آنها بر این باورند که این پدیده، دلایل اقتصادی و معیشتی دارد. از جمله مولوی شیخی امام جمعه اهل سنت تایباد میگوید: «اینکه اهل سنت از دیار خود به مشهد کوچ کردهاند والله ربطی به توطئه سلفیها ندارد؛ مشکلات کسب و کار و محرومیت جنوب شرق کشور باعث شده تا این مردم شریف به مشهد بیایند تا کار و کاسبی خود را راه بیاندازند و از سنّت رسولالله(ص) در کسب روزی حلال پیروی کنند. این کارگرانی که از اهل سنت هستند و برای کار به شهر میآیند، عدهای از افغانستان و الباقی همه از تایباد، تربت جام، صالح آباد و یا از سیستان هستند».
این روحانی برجسته اهل سنت خراسان نیز از نگرانی شیعیان نسبت به مهاجرت گسترده اهل سنت به مشهد سخن گفته است:
«یک روز یکی از برادران شیعه پیش من آمد و درحالی که از خشم سرخ شده بود گفت وهابیها به شما پول میدهند تا به حاشیه مشهد بیایید. تا به حال بارها از زبان برادران شیعه شنیدهام که وهابیت سعودی با کمکهای مالی خود در حال تصرف نرم نواحی حاشیه شهر مشهد هستند. گفته میشود وهابیها به مردم شریف اهل سنت پول میدهند تا درحاشیه شهر خانه بخرند».
در میان طبقات مذهبی مشهد اینگونه شایع شده که روحانیون اهل سنت با کمک برخی کشورهای سنیمذهب منطقه قصد دارند بار دیگر مشهد را همچون قرون اولیه و میانی به یک شهر سنیمذهب تبدیل کنند و پروژه مهاجرت و خرید زمین حتی در اطراف حرم امام رضا(ع) را در همین راستا قابل توجیه میدانند.
هنوز هیچ گزارش معتبری درباره ابعاد طرح خرید زمین در این شهر منتشر نشده و به نظر میرسد با توجه به نفوذ آستان قدس رضوی و سپاه پاسداران، استمرار چنین طرحی برای طراحان آن بسیار دشوار باشد. با این حال به علت سابقه تاریخی دیرپای حضور اهل سنت در این منطقه و نزدیکی آن به سیستان و افغانستان، بسترهای تاریخی و اجتماعی سنیسازی در این شهر فراهم است و تحولات خونین منطقه که حاصل رفتارهای گروههای سنیمذهب تکفیری است، دامنه بدفهمیها را افزایش داده است. شاید ظهور داعش طی چهار سال اخیر که رؤیای احیای خلافت عباسی را به ذهنها متبادر کرده است، این سخن موهن نقل شده از یک روحانی اهل سنت مشهدی در برخی سایتها را معنادار میکند که: «شهر مشهد ملک امیرالمومنینهارونالرشید است»!
راهی برای پاک کردن صورت مسأله
هرچند برخی نهادهای رسمی همچون بسیج و سازمان تبلیغات اسلامی طی سالهای اخیر کوشیدهاند با برگزاری کاروانهای زیارتی امام رضا(ع) برای زائران سنیمذهب و نیز برپایی جلسات مشترک شیعه و سنی به کاهش این تنشهای فزاینده کمک کنند؛ اما بهنظر میرسد دغدغه برخی مراجع تقلید و روحانیون شیعه که طی چند سال اخیر به رسانهایتر شدن موضوع انجامیده است، دغدغهای بسیار جدی و حاصل برخی اطلاعات و گزارشهای نگرانکننده است و تنها راه منطقی رفع آن، رفع فقر از دو منطقه خراسان و سیستان و نیز حاشیهنشینهای مشهد است که شیعه و سنی را شامل میشود. این راه میتواند هم بهانه مهاجرت گسترده اهل سنت غیر مشهدی به این شهر را از بین ببرد و هم دلیل احتمالی زمینفروشی در حواشی این شهر را برطرف کند. آمار تکاندهنده بیش از یک میلیون نفر حاشیهنشین در مشهد که یک سوم جمعیت این شهر را شامل میشود حاکی از وجود بستر گستردهای برای جرمخیزی و خشونتگرایی است. بهویژه آنکه حدود سیصد هزار نفر تبعه غیر ایرانی و عمدتاً افغان در میان این حاشیهنشینان وجود دارند که زمینههای فراوان اقتصادی و فرهنگی برای پیوستن به گروههای خشونتطلب سنیمذهب را دارا هستند.
اکنون به خوبی میدانیم که خشونتگرایی داعشی بیش از آنکه دلایل مذهبی داشته باشد، علل و عوامل اقتصادی و اجتماعی دارد. حاشیهنشینهای مسلمان سنیمذهب سراسر جهان، بهترین طعمههای خشونت کور داعشی هستند و سیاهی لشگر این فرقه ضد بشری را تشکیل میدهند.
اگر بتوان تحلیلی اجتماعی از گسترش وهابیت و داعشیگری در مشهد ارائه داد، باید مبتنی بر همین حاشیهنشینی و فقر فراگیر معیشتی و طردشدگی اجتماعی باشد که شاهبیت تقریب در خراسان است. راه همزیستی اسلامی در اینگونه شرایط، رفع چنین بسترها و بهانههایی است.
علی اشرف فتحی، مجله تقریرات، شماره ۷