labelاجتهاد و اصول فقه, دیدگاه (گفت‌وگو/یاداشت), یادداشت
commentبدون دیدگاه

دغدغه‌ها‌‌ و هشدارهای سید مهدی طباطبایی/ حبیب‌الله عباسی

شبکه اجتهاد: بارها شنیده‌ایم وخوانده‌ایم که وقتی عالمی از دنیا‌ می‌رود ثلمه‌ای بر عالم اسلام وارد‌ می‌شود که به سادگی جبران شدنی نیست، حجت‌الاسلام والمسلمین سید مهدی طباطبایی را بسیاری از مردم به استاد اخلاق‌ می‌شناسند، این سال‌ها‌‌ و روز‌ها‌‌ که جامعه ما به نحوی از فقدان اخلاق در سطوح مختلف رنج‌ می‌برد، فقدان این روحانی فرهیخته بیشتر وبیشتر لمس‌ می‌شود.

او گرچه مسئولیت‌ها‌‌ی مختلفی در جمهوری اسلامی داشت، اما درمقطعی دیگر به همه این مناصب و مسئولیت‌ها‌‌ پشت پا زد و در دفترساده و مردمی خود در جنوب تهران پای درد دل‌ها‌‌ی مردم‌ می‌نشست. گرچه بسیاری به سراغ او رفتند وبه وی برای پذیرفتن پست‌ها‌‌ی مختلف پیشنهادهایی دادند ولی ترجیح این روحانی دردمند بر نشست و برخاست با مردم بود؛ مردم درطیف‌ها‌‌ی مختلف فکری، اقشار مختلف رو به او آورده وبا او درد دل‌ می‌کردند.

او سفارش فرزندان، نوه‌ها‌‌ی و فامیل خود را به مدیران نظام نکرد، اعضای خانواده اش از اسم ورسم او برای رسیدن به پست‌ها‌‌ی مدیریتی و اقامت درخارج استفاده نکردند، او تلاش‌ می‌کرد همه خانواده را دور هم جمع کرده وضمن این که هریک برای خود کاری دارند، خدمت به مردم را نزد او فرا گیرند. او به مانند بسیاری که این روزها از مردم فاصله دارند از جنوب شهر به شمال شهر نرفت و درمحل ماند تا مردم آخوندی از جنس خود را از نزدیک ببییند و با او گفت وشنود کنند.

طباطبایی فقط برای مردم سخن‌ نمی‌گفت، بلکه مردم هم برای او سخن‌ می‌گفتند، گوشی شنوا داشت، کمتر استراحت‌ می‌کرد، حتی محل استراحت وکارش یکی بود.

روحانیون امروزه یکی از مهمترین قشرهایی هستند که درنهادها و دستگاههای مختلف مسولیت دارند، بسیاری از طلاب مشغول به تحصیل هستند، بسیاری امام جماعت مساجد و بسیاری ائمه جمعه و بسیاری تولیت اماکن مقدس را عهده دار هستند والبته بسیاری نیز درحجره‌ها‌‌ و دفاتر خود بدون توجه به پست‌ها‌‌ و مسئولیت‌ها‌‌ به تبلیغ دین اهتمام دارند؛ به همین خاطر این دستگاه مهم چندی است به دلیل بی توجهی برخی از روحانیت در این مقطع مهم تاریخی، از هدف اصلی این دستگاه که همان دینداری وتبلیغ درست دین و توجه وارتباط با اقشار مختلف مردم فاصله گرفته و باعث شده اند روحانیان مورد نقدهای جدی حتی از سوی خود روحانیت دلسوز قرار گیرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید مهدی طباطبایی از جمله نوادر روزگار ما بود که درطول حیات خویش خوش درخشید، برخی به اوجفا کردند ولی اوخم به ابرو نیاورد، برخی بی مهری کردند ولی او از دراخلاق وارد شد و دلسوزانه نصیحت‌ می‌کرد؛ کاش کسانی که درپست‌ها‌‌ی مختلف مسئولیت داشتنه ودارند قدر این مرداخلاق را بهتر‌ می‌دانستند و به آنچه‌ می‌گفت بیشتر اهتمام‌ می‌داشتند.

دراین سال‌ها‌‌ او همواره نگران مردم، نگران دین واخلاق وارزش‌ها‌‌ی اخلاقی ونگران روحانیت و نگران جمهوری اسلامی بود، با اخلاق، مودب و دلسوزانه آنجا که باید در سخنرانی‌ها‌‌، آنجا که باید در دیدارها، آنجا که بایددر مصاحبه‌ها‌‌ وآنجا که باید به مدیران دستگاههای مختلف نکات راگوشزد‌ می‌کرد.

آسید مهدی سال‌ها‌‌ بود صرفا منادی اخلاق بود، او بارها و بارها به مدیران نظام وروحانیت درباره توجه به مردم و انحراف دین هشدارمی داد.

استاد برجسته اخلاق از خدشه به اسلام و جمهوری اسلامی بسیار نگران بود و تصریح داشت که مسئولین عزیز کشور به گونه‌ای عمل نکنند که روزی مردم بگویند این جمهوری اسلامی نباشد. مردم هم بدانند که اگر در مواردی به اسم اسلام اقداماتی انجام‌ می‌شود که نباید، به دلیل سهل انگاری و لاابالی گری بوده و یک جاهایی هم نا بخردان به جای خردمندان، نادانان به جای دانایان، ناقص العقل‌ها‌‌ به جای فرماندهان کار کردند.

او‌ می‌گفت: در حال حاضر فشارهای اقتصادی و مالی، آزار دادن، حتی دستگیری و مراجعات، هیچ کدام اسلامی نیست، بسیاری از مسایل فرهنگی ما غلط است. من در همه جا حتی در باب پوشش زن که چه مقدار اختیاری و چه مقدار ارشادی و چه مقدار امری است، خطر‌ می‌بینم، اینطور نیست که در موضوع حجاب بتوانیم مدام دیگران را بیازاریم.

سید مهدی طباطبایی دردمندانه به همه تاکید‌ می‌کرد که مسلمانان آبروی اسلام را نبرید، به اسم اسلام نه این مالیات را باید گرفت نه باید نرخ گذاری کرد و نه به مردم در پوشش‌ها‌‌ تحکیم و زور کرد البته ارزش اسلام حجاب است، کسی اشتباه نکند، اما ما در گذشته زور نداشتیم. در بسیاری از موارد اگر زور‌ نمی‌کردند، مردم به لجبازی‌ نمی‌افتادند در این صورت شاید کار دین بهتر پیش‌ می‌رفت.

به کسانی که درتریبون‌ها‌‌ی مختلف سخن‌ می‌گویند هشدار‌ می‌داد که جناحی صحبت کردن، حرف بی‌ربط و بی‌مورد زدن، به شعار پرداختن، توهین و جسارت کردن و غیبت کردن حرام است، این چه نمازی است که در آن شرکت کنم و فحش دادن به یک مسلمان را بشونم؟ آقایی که در نماز جمعه مومنی را لعن می‌کنی، چه می‌کنی؟ پیامبر در یک نماز جمعه این کار را نکرده است!

طباطبایی همچنین به دلیل عدم درک صحیح از مشکلات مردم و نوع مواجه با آن برای آینده کشور بسیار نگران بود و اظهار‌ می‌کرد که امیدوارم هر کسی عرض من را می‌خواند و عملکرد ما را غلط می‌داند از جمهوری اسلامی نرنجد، جمهوری اسلامی نقش مهمی در بهتر زیستن مردم دارد. بدانیم که اگر عملکرد ما (روحانیون) اشکال دارد، ربطی به اسلام ندارد اسلام هم نبود همین عملکرد را داشتیم. اسلام دین یسر یعنی آسان گرفتن در همه امور است. هر جا دیدید که سختی و فشار است از عملکرد آنانی است که مدعی دین هستند.

او درباره علت کمرنگ شدن حضور جوانان در نماز جمعه‌ها‌‌می گفت: حضور جوانان علاوه بر نماز جمعه، در نماز یومیه هم کمرنگ شده، ما جوانان را درک نکردیم. باید به جوان احترام گذاشت و به او بها داد، همچنین جوان باید بفهمد که نماز چیست، اگر به درستی نماز را فهمید و درک کرد، قطعاً در صف‌ها‌‌ی نماز حضور خواهد داشت، ولی اگر به درک لازم از نماز نرسد به زودی خسته‌ می‌شود و اصلاً به صف‌ها‌‌ی نماز‌ نمی‌آید.

استاد برجسته اخلاق بدون این که مسائل را به گردن دیگران انداخته ودیگران را متهم کند، اظهار‌ می‌داشت که عمل ما، جوانان را خسته‌ می‌کند و برخوردمان رنجشان‌ می‌دهد. معتقدم که جوانان را زور کردیم و با دید نفرت به آنها نگاه کردیم و خود را پسندیدیم و دیگران را رها کردیم.

او معتقد بود که جایگاه روحانیت ازبرخی رفتارها خیلی ضربه خورده است. همان روحانیت الان گرفتار و پشیمان هستند. از نظر اخلاقی‌ می‌گویم چون جرات آقایان ضعیف است با این کارها‌ می‌خواهند حمایت‌ها‌‌ی دیروز خودشان (ازبرخی) را توجیه کنند. باید مستقیم و صریح بگویند اشتباه کرده اند. آدم‌ها‌‌ جراتشان کم است مدام بازی با کلمات‌ می‌کنند که خودشان را تبرئه کنند. اینطور‌ نمی‌شود. باید همین الان بدانند که این کار به نتیجه‌ نمی‌رسد. امیدوارم پشت پرده مسایل بازگو شود.

این استاد اخلاق درعین حال توجه میداد به این که باید همه تلاش کنند تا اختلافات کم شود اما متاسفانه برخی به گونه‌ای رفتار کردند که به جای کم کردن اختلافات بیشتر به آن دامن زده شد، همین مسئله موجب بیشتر شدن کینه‌ها‌‌ شد. امروز هم باید افراد خطاهای خود را بپذیرند و به سمت حل و فصل اختلافات پیش بروند. اگر این اراده در آنها وجود داشته باشد مردم هم به آنها کمک‌ می‌کنند. اگر در این راستا گام برداشته شود زمینه برای رفع اختلافات موجود است. من اختلاف و کینه و ناراحتی را در جامعه میبینم بسیار نگران کننده است‌ نمی‌شود دم از ملت و مردم زد اما همه نظرات را نشنید.

او همچنین در سخنی دیگر این گونه بیان داشته است که وقتی جامعه‌ای دیگر نتواند به منافع خودش به نحو درستی برسد دست به خیانت، دروغ و آزار می‌زند و از طرفی کسانی که اهل کار و کوشش نیستند، در پی منافع ملی نیستند و به‌دنبال منافع خودشان می‌روند، یک‌شبه پول‌دار شده و موجب رواج بی‌اخلاقی در کشور می‌شوند، بنابراین افزایش فشار اقتصادی و کاهش تربیت اخلاقی بیشتر شده و ما نتوانسته‌ایم مردم را درست تربیت اخلاقی کنیم. البته در مواقعی فرد مجبور به اخلاق‌گریزی می‌شود؛ برای مثال در روایات داریم که اگر کسی زیر فشار فقر باشد اگر راستگوی واقعی هم باشد دروغگو می‌شود. ما اگر بتوانیم فقر و فشار اقتصادی را در بین مردم کم کنیم مطمئنا می‌توانیم از بسیاری بی‌اخلاقی‌ها در کشور بکاهیم.

مرحوم طباطبایی نقش هر مسئولی در کشور را نقشی راهبردی‌ می‌دانست ومی گفت که مانند خانواده که پدر و مادر راهبر و جلودار فرزندان هستند. اگر موقعی فرزند خانواده شیشه‌ای را بشکند و تنبیه شود بار دوم که شیشه را شکست می‌گوید من نشکستم. در جامعه هم همین‌طور است. به نظر من حتی اگر از مردم براساس صداقت مالیات گرفته شود، مردم بهتر مالیات پرداخت می‌کنند. نمی‌شود همیشه مردم را دروغگو بدانیم و با اعمال خودمان دروغ را بیشتر در مردم رواج دهیم. صداقت همیشه جلوتر از کذب است و بنای هر جامعه‌ای بر صداقت است. در زندگی خانوادگی هم همین است؛ اگر زن و شوهری به یکدیگر دروغ بگویند، بعد از آن به هم خیانت هم می‌کنند و بعد همین‌طوری زندگی خانواده‌ها از هم پاشیده می‌شود، بنابراین در جامعه هم همین‌طور است. مسئولان یک کشور به عنوان راهبران یک جامعه باید اصل را بر صداقت بگذارند و از هرگونه دروغ‌گفتن یا تهمت دروغ‌بستن به مردم پرهیز کنند.

این استاد برجسته اخلاق هشدار‌ می‌داد که مسئولی که اخلاق سیاسی را رعایت نکند باید بداند جامعه‌ای اخلاقی نخواهد داشت و در زحمت خواهد افتاد. او هیچ‌گاه نمی‌تواند با تمام سلامتی نفسش، خودش را سالم نگه دارد چون خودش در مقابل رقیبش اخلاق را رعایت نکرده است، بنابراین باید تأکید کنم رعایت اخلاق سیاسی در بین مسئولان یک کشور می‌تواند بسیار زیاد بر نوع اخلاق‌مداری مردم جامعه تأثیر بگذارد. همیشه صداقت بیشتر از دروغ ماندگار است، لذا مسئولان می‌توانند با رفتاری مهربانانه و خدومانه رعایت اخلاق را به مردم یاد دهند و خودشان در ترویج اخلاق‌مداری در بین مردم مؤثر باشند.

او تاکید‌ می‌کرد که هرکسی باید در حد توان خودش در صداقت بکوشد و از تمجید بیجا گریزان باشد. زمانی کسی نزد امام‌علی‌(ع) آمد و بیش از حد تملق ایشان را ‌کرد؛ حضرت به آن فرد تذکر دادند این‌قدر تملق‌گویی نکن! لذا باید هر مسئولی از هر تعریف بیجا پیشگیری کند. پیامبر بارها تأکید کردند مردم آینه یکدیگرند، بنابراین مردم هم نباید تا عیبی را از کسی می‌شنوند به او پرخاش کنند. همیشه این‌گونه بوده که تا مسئولی رفتار ناهنجار داشته باشد، جامعه هم ناهنجار می‌شود، لذا مسئولان همیشه در تهذیب مردم باید کوشا باشند. از ویژگی‌های زمان ما این است که مردم به‌واسطه پیشامدهای بدی که از سر گذرانده‌اند به نخوانده‌ها ایراد می‌گیرند، نفهمیده‌ها را تحلیل می‌کنند، نرفته‌ها را توصیه می‌کنند و نچشیده‌ها را تجویز می‌کنند. این چهار مورد عواملی هستند که موجب بروز بی‌اخلاقی‌های زیادی در بین مردم جامعه شده که امیدوارم با تأسی به امیرالمؤمنین بتوانیم از این رذایل در جامعه بکاهیم.

این‌ها‌‌ نمونه‌ها‌‌یی بود از صدها سخن این استاد اخلاق برای کسانی که امروز در دستگاه‌ها‌‌ی مختلف مسئولیت دارند، کسانی که قدرمردم را به درستی‌ نمی‌دانند، کسانی که تلاش دارند مسئولیت دردستگاهای مختلف نظام داشته ومدیرخطاب شوند ولی نسبت به مسئولیت‌ها‌‌ی خود بی توجه هستند، روحانیونی که نسبت به لباس و وظیفه خود بی توجه هستند والبته گرچه فرصت‌ها‌‌ی بسیاری را از دست دادیم ولی هنوز دیر نیست، هنوز صاحبان تریبون‌ها‌‌ی مختلف ومسئولان‌ می‌توانند با اندک توجهی دل مردم رنج دیده را به دست آورده و با همدلی و گفت وگوی بیشتر درنگهداری نظام جمهوری اسلامی بکوشند. شفقنا

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: طباطبایی سید مهدی
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها:

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست