labelاجتهاد و اصول فقه, دیدگاه و گزارش
commentبدون دیدگاه

برخی از اخباریون معاصر کلّا علم اصول را قبول ندارند و منکر آن هستند

حجت‌الاسلام علی رحمانی سبزواری، مقابله با افکار افراطی اخباری‌گری را هدف اصلی خود از نگارش این مقاله عنوان کرد و گفت: مع الاسف تفکّر اخباری‌گری از نوع افراطی آن امروز در حوزه علمیه قم وجود دارد و برخی از آن‌ها که از مشاهیر قم هستند به کلّی علم اصول را قبول ندارند و مجتهدین را تکفیر می‌کنند.

به گزارش شبکه اجتهاد، نشست ارائه مقاله نقش امامان اهل بیت (علیهم السلام) در پایه‌گذاری و گسترش دانش اصول، ساعت هفت بعد از ظهر پنج‌شنبه ۲۰ اردیبهشت‌ماه به همّت کمیته علمی کنگره بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی در مؤسسه فرهنگی آموزشی امام کاظم برگزار شد؛ در این نشست علمی حجت‌الاسلام علی رحمانی سبزواری به عنوان ارائه دهنده و دکتر محمود حکمت‌نیا و حجت‌الاسلام محمدجواد ارسطا به عنوان ناقد حضور داشتند.

تبیین نظریّات در رابطه با منشأ شکل‌گیری علم اصول

حجت‌الاسلام علی رحمانی سبزواری پس از بیان روایتی در رابطه اصول فقه بیان داشت: انگیزه از تألیف این مقاله مقابله با چند دیدگاه در علم اصول است.

یک دیدگاه در علم اصول این است که این علم پدر و مادر ندارد و مرحوم صاحب حدائق می‌گویند: هیچ‌یک از قواعدی که در علم اصول بافته شده است از ائمه ما نرسیده است و این معتدل‌ترین نظریه است.

نظریه دوم از اهل تسنن است و قائلند پایه‌گذار علم اصول ما هستیم و شما اصول را از ما آموخته‌اید. نظریه سوم این است که علم اصول تشکیل شده از یک سری قواعد عقلائی است و ریشه در آیات ندارد و این نظریه یکی از معاصرین در قم هستند.

نظریه چهارم در علم اصول است که علم اصول اصلاً زوائد است و کارایی ندارد و این نظریه تخریبی چهارم است و معتقد است که علم اصول در حوزه کاربرد ندارد.

انگیزه تألیف مقاله نقش ائمه در دانش اصول

ما در این مقاله خواسته‌ایم ثابت کنیم که دانش اصول و قواعد اجتهادی علم اصول، اصل و نسب دارد و بر محور آیات قرآن پی‌ریزی شده است و اینکه اخباریون حرف‌ها نامربوطی می‌زنند، این سخنان ناشی از کم‌تأملی است.

اگر کسی بگوید که دانش اصول یک دانش عقلائی است، ما می‌گوییم این عقلائی بودن منافات ندارد که برگرفته از آیات و منابع اسلامی باشد.

ما هر کاری که می‌کنیم باید مطابق با عقل و عقلاء باشد ولی مسئله این است که اگر ائمه ما اصول را در طریق استنباط احکام دین قرار نمی‌دادند، آیا امروز مجتهدی می‌توانست این قواعد را به عنوان قواعد استنباط احکام قرار بدهد؟

همه این قواعد عقلائی را ائمه ما از آیات در آورده‌اند و بنده ۲۹ قاعده را در مقاله‌ام آورده‌ام که این قواعد عقلائی توسّط ائمه در طریق استنباط قرار گرفته است.

استفاده ائمه از قواعد اصولی

دانش اصول از چهار محور الفاظ، محور امارات، محور اصول عملیه و محور ملازمات عقلیّه است. من در این مقاله ثابت کرده‌ام که حتی ملازمات عقلیه هم که در هشت باب در کتب اصول آمده است، یا توسّط خود امام در جایی استفاده شده است مثل مقدّمه واجب و ملازمه نهی با فساد و …

مبادی علم اصول عبارت است از عصمت قرآن و عصمت اهل بیت و قواعدی را که اینها بر ما عرضه کرده‌اند ریشه از علم بی‌پایان اهل بیت دارد و خط قرمز ما محسوب می‌شود.

تبیین مبدأ پیدایش علم اصول

اینکه علم اصول کی به دنیا آمده است، بنده معتقدم که از زمانی که بشر تکلّم را یاد گرفت این علم کاربرد داشت و استفاده می‌شد و اصلاً فهم قرآن بر پایه ظهور عرفی است.

حضرت زهراء در مسجد النبی به قواعد اصولی استدلال کرد که ابی بکر گفت: عام قرآن تخصیص خورده؟ اگر تقیید و تخصیص در کار است کجاست؟

قواعد اصولی را که شافعی به وجود نیاورد. در زمان خود رسول الله بنده چند دلیل آورده‌ام که ایشان خود از قواعد اصولی استفاده کرده‌اند.

تبیین گستره استفاده اخباریون از علم اصول

پس از سخنان ارائه دهنده، ناقد اول، ضمن تشکر از مطالب ارائه شده گفت: بنده چند نقد داردم که تصور می‌کنم اگر این انتقادات در مقاله مدّ نظر قرار بگیرد قطعاً ارتقاء پیدا خواهد کرد.

نکته اول این است که ارائه دهنده محترم فرمودند که من این مقاله را در برابر چند گروه نوشتم از جمله اخباری‌ها؛ در این مقاله اندکی از مواردی که اخباری‌ها در برابر روایات اصولی اهل بیت ذکر کرده‌اند آمده است. در این مقاله به دو کتاب الفصول المهمّه شیخ حرّ که در مورد روایات علم اصول هست و به کتاب الفصول الاصلیّه شبّر و کتاب الفصول الاصیله مرحوم فیض که نیامده است و اگر به این سه کتاب رجوع شود خواهیم دید که چندین برابر این روایاتی که در این مقاله آمده است روایت وجود دارد و عرض بنده این است که اخباری‌ها که این‌مقدار از علم اصول را انکار نکرده‌اند.

نقد بر روش کشف مؤسس علم اصول

نکته دوم این است که یکی از مباحث چالشی در تألیفات مربوط به نقش اهل بیت در ابداع علوم، بررسی مؤسس علوم است. برخی شافعی را و برخی شیبانی را مؤسس علم اصول می‌دانند و برخی هم ائمه را مؤسس می‌دانند.

اگر به رساله شافعی مراجعه کنیم در هر مسئله‌ای از مسائل اصولی به روایات نبوی و روایات صحابه که در ضمن آن‌ها حضرت امیر هم هست و به سیره صحابه هم تمسک کرده است و عین این تمسّک را در سه کتابی که بنده اشاره کردم نیز می‌توان دید و جناب آقای سبزواری نیز از همین روش برای مدّعای خودشان که مؤسس بودن اهل بیت نسبت به علم اصول است استفاده کرده‌اند.

سؤال بنده این است، آیا شافعی و مرحوم حر و مرحوم فیض کاشانی و مرحوم شبّر که از همین روش استفاده کرده‌اند، مدّعی تأسیس علم اصول توسّط پیامبر یا صحابه یا حضرات معصومین بوده‌اند؟ بله اینها سند علم اصول‌اند و منبع علم اصول‌اند مثل اینکه منبع علم فقه هم هستند ولی مؤسس این علوم نیستند.

برای پیدا کردن مؤسس باید ببینیم که اولین کسی که کتاب یا رساله‌ای تألیف کرد و در آن به این منابع نظم بخشید. همچنین است در رابطه قواعد اصولی که باید ببینیم آیا اهل بیت به این قواعد اصولی تمسّک کرده‌اند یا آموزش‌ داده‌اند، اگر تمسک صِرف باشد، نمی‌توان ادّعا کرد که این قواعد توسّط اهل بیت ابداع شده است ولی اگر آموزش داده باشند، در آنجا می‌توان بررسی کرد که آیا این قواعد توسّط ایشان تأسیس شده است یا نه.

اشکال به تطویل مقدمه و عدم ارتباط آن با موضوع مقاله

پس از ایراد مطالب توسّط ناقد اول، ناقد دوم به ارائه نقد خود پرداخت و بیان داشت: ای کاش ما سیر تمسّک و آموزش قواعد توسّط ائمه را مورد بررسی قرار می‌دادیم و اگر چنین سیری را دنبال می‌کردیم می‌توانستیم بگوییم که فلان قاعده در کتاب «اُم» شافعی هست ولی همین قاعده از امام باقر نیز به ما رسیده است و نتیجه بگیریم که این قاعده توسّط امام باقر ابداع شده است.

همچنین در مقدّمه مطالبی ذکر شده که با موضوع مقاله سازگار نیست و همچنین دسته‌بندی خود جناب آقای سبزواری بیان فرمودند که این دسته‌بندی در متن مقاله رعایت نشده که اگر طبق آن سیر جلو می‌رفت خوب بود.

اشکال دیگر این است که نظراتی را جناب سبزواری ذیل نیاز به علم اصول آورده‌اند همه به یک نظر برمی‌گردد و لازم نبود که طی چند قول مطرح شود.

پس از اینکه ناقدین حاضر در این جلسه مطالب خود را ارائه کردند، حجت‌الاسلام رحمانی سبزواری در پاسخ به ناقدین محترم عنوان داشت: اینکه فرمودند اخباری‌ها قواعد اصولی را قبول دارند و به امثال فیض و مرحوم شیخ حرّ استناد کردند، این بزرگوران از معتدلین اخباری هستند و منظور بنده از اخباریون اینها نبودند بلکه اخباریونی مدّ نظر من هستند که الآن در قم هستند و به هیچ عنوان اصول را قبول ندارند و قائل به کفر مجتهدین هستند.

تبیین چگونگی تدوین علوم توسّط ائمه

در رابطه با کتاب شافعی هم که گفتند به روایات نبوی تکیه دارد و روشش با روش بندی یکی است، عرض می‌کنم که بنده هم قائل هستم که جایی که اهل بیت قواعدی را تعلیم می‌دهند در این تعلیم استنباط وجود ندارد که تمسّک صِرف به قواعد باشد بلکه کار امام معصوم بیان است و ما فی القرآن را تبیین می‌کند. معتقدم که امام تعلیم کرده‌اند و شاگردان هم نوشته‌اند و مگر تدوین علم غیر از این است؟ وسائل

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: ارسطا, حکمت نیا, محمدجواد, محمود
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست