رسول جعفریان در یادداشتی به رزومه عجیب استاد دانشگاه علم و صنعت که مدعی ایدهپردازی «حمل مسافر با ابر» و «تکهتکه کردن کره زمین» با استفاده از متون اسلامی و روایی بود واکنش نشان داد.
شبکه اجتهاد: انتشار رزومه علمی حسینعلی احمدی جشفقانی، عضو هیئت علمی گروه مهندسی پیشرفت اجتماعی و عضو گروه مدیریت و فلسفه علم و فناوری دانشگاه علم وصنعت توسط یک کانال حوزوی خیلی زود به سوژه اول شبکههای اجتماعی بدل شد.
در این روزمه بخشی با عنوان ایدهپردازی وجود داشت که در آن موضوعات عجیبی از جمله «ایده پردازی امکان تولید انسان از خاک، با تکیه بر متون اسلامی و آیات و روایات اسلامی»، «ایده پردازی امکان تکهتکه کردن کره زمین»، «ایدهپردازی امکان جمع آوری اطلاعات نظامی با تربیت پرندگان مدل هدهد»، «ایدهپردازی امکان حمل مسافر با استفاده از آبزیان بزرگ دریایی»، «ایده پردازی امکان انتقال کوهها»، «ایدهپردازی امکان ایجاد راه خشک در دریا با فشرده سازی آب» و «ایده پردازی تکنولوژی حمل مسافر با ابر» به چشم میخورد.
حجتالاسلام دکتر رسول جعفریان در یادداشتی به این موضوع واکنش نشان داده است که متن آن از نظر میگذرد. لازم به یادآوری است که رسول جعفریان از منتقدان جدی اسلامیزه کردن علوم طبیعی و تلاش برای جانشین ساختن علوم حدیثی در جایگاه دستاوردهای علوم تجربی و تمدن جدید است. وی در یادداشتهای متعددی به دفاع از علوم تجربی نوین پرداخته است.
زلزله اخیر در امر پژوهش در دانشگاهها
«ماجرای صفحه فعالیتهای علمی و آموزشی استاد یکی از دانشگاههای تهران ـ آن هم دانشگاهی که مدعی علم و صنعت است ـ که با ارائه طرحهای شگفت در حوزه قرآن و دین و علوم پایه و فنی و طبیعی، این چند روز ذهن همه را به خود مشغول کرد، برگی دیگر از تلاشهای ناموفقی است که کسانی برای ایجاد نوعی تمدن دینی آن هم با مدلی که زمانی در قم عدهای [در جایی به اسم فرهنگستان …] بنیاد گذاشتند، دنبال میکنند. فعالیتی که تاکنون و در طول این چهل سال، نه تنها نتیجه محسوسی نداشته، بلکه کارنامه آن بیشتر اسباب تمسخر گشته و گاه عناوین پژوهشی آن، مثل شماری از عناوینی که صفحه این استاد گرامی آمده، مادر فرزند مرده را هم به خنده واداشته است. تا این لحظه دوستان و عزیزان میتوانند این صفحه را در وبسایت دانشگاه علم و صنعت ملاحظه بفرمایند.
از این عجایب طی این یک قرن گذشته فراوان دیدهایم که البته هر کدام با گرایش خاصی وارد این بحث شده و از آن خارج گشته و باز مرحله بعدی و بعدی تکرار شده است. همین الان جلوی بنده کتابی با نام «تطبیقات کریمی» هست که در تاریخ سوم شعبان ۱۳۵۰ ق / ۲۱ آذر ۱۳۱۰ در ۸۴ صفحه منتشر شده و با دهها عنوان و توضیح، کوشیده است تا علوم جدید را از قرآن استخراج کند. یک عنوان در صفحه ۱۵ این است: اخبار از اسید کربونیک و مکروب» [کذا]. عنوانی دیگر در صفحه ۶۶: قوه الکتریسته در حال نطق یا قوه دفاعیه از برق» که آن را با چندین روایت از جمله «یموت المؤمن بکل میته الا الصاعقه لا تأخذه و هو یذکر الله»، تطبیق داده و موارد فراوان دیگر.
اگرچه این موارد در روزگار ما فراوان بوده و هست، باید گفت، حتی در دنیای قدیم هم گاه این تلاشها صورت میگرفت و همه اینها ناشی از این بود و هست که کسانی ظاهرا از روی دلسوختگی، تلاش دارند همه مسائل علمی روز را که بشر را شگفت زده کرده، از دل قرآن و حدیث دربیاورند. سالهاست که کلیپهای متعددی از اظهار نظرهای شگفت از خطیبان، در این باره منتشر میشود و جالب آن که در یکی از شبکههای معروف بیرون، تلاش مستمری برای توزیع و تبیین و تأکید بر اینها صورت میگیرد و صد البته که روی جوانان و مردمان فهمیده، اثر هم مینهد.
ما مسلمانان، عموما، پرونده درخشانی در علم و دانش جدید نداریم و همهاش به گذشتههای دوری مینازیم که باید گفت، اگر هم درست بوده، خیلی ربطی به دین نداشته و البته بنا هم نبوده داشته باشد. تحول علمی مربوط به نوع بینش ما نسبت به علم، تلاش ما، برنامه ریزی، متناسب کردن آن با نیازهای روز و بسیاری از امور دیگر و مصداق روشن «حتی یغیروا ما بانفسهم» است.
مشکل این است که این امر، به پایان نامهها دانشگاهی ورود کرده و گاه عناوینی از این دست در این حوزه دیده میشود. قرار است پایان نامههای و رسالههای دانشگاهی، اساس پیشرفت علم و دانش باشند، اما مع الاسف، سلایق خاصی که در بسیاری از این مراکز هست، مسیر آنها را به سمت و سویی میبرد که نه تنها دردی از علم و دانش را دوا نمیکند، بلکه سبب بی اعتمادی کلی به روند دانش در ایران میشود.
در این زمینه، نسبت به مراکزی که در کشور به نوعی با دین ارتباط دارند، حوزههای علمیه اعم از برادران و خواهران و مراکزی که ترکیبی از دانشگاه ـ حوزه هستند، یا موسساتی که به اوقاف ارتباط دارند، بویژه رشته علوم قرآن و حدیث که به وفور در دانشگاههای مختلف وجود دارد، باید نظارت و دقت بیشتری داشت. عجیب است که حتی برگی از این پایان نامهها، در ایرانداک که طبق قانون، باید همه آنها را داشته باشد، وجود ندارد تا در مرئی و منظر و نقد و بررسی دیگران قرار گیرد. بسیاری از این پایان نامهها در خود این مراکز مورد استفاده دانشجویان بعدی هست و ذهن آنها را هم میسازد و سنتی را در تحقیق پایه گذاری میکند که اگر نگران کننده نباشد، بسا هیچ ثمری نداشته باشد.
به نظر میرسد، نظارت بر امر کلی پیشرفت علم، جدای از وظیفهای بر دوش استادان، رؤسای دانشگاهها و وزیر آموزش عالی هست، بر عهده نهادی مانند فرهنگستان علوم هم هست که این امر را رصد کرده و با بررسی جلسات تخصصی از متخصصان هر رشته، توصیههای لازم را بنمایند.
مگر کشور ما، چه قدر امکانات دارد که همین مقدار پول و هزینه هم صرف اموری شود که علم را از مسیری جز تدقیق و تدبر پیش برده و مانند اسب آسیاب، همه را دور محوری برای قرنها بگرداند؟ باز به آن اسب، گندمی را آرد میکند، در اینجا، اغلب مثل آب درهاون کوبیدن، هیچ ثمری در پی ندارد. بنده ناچار بودم نظرم را بنویسم. شاید خطا رفته باشم، در آن صورت از خداوند میخواهم ا زخطای من درگذرد و به این ملت رحم نماید.»