معرفی ۴ مکتب فقهی امامیه
مکاتب فقهی امامیه
۱٫ مکتب فقیهان راوی
منظورمان از این فقیهان آن کسانی است که فقیه بودنشان بستگی داشت به روایت احادیث مثل زراره، محمد بن مسلم، و…. روایتی است از امام رضا (ع): علینا ابلاغ الأصول و علیکم تفریع الامور. این دلیل است بر این که در آن زمان هم قواعد و اصولی بوده است. این وضعیت تا پایان زمان غیبت صغری یعنی اوائل قرن چهارم ادامه یافت.
روش و ماده فقهی:
ماده فقهی اینها عبارت بود از روایات دریافتی از معصوم (ع) و روش فقاهتی ایشان: سماع از امام و انتقال به اتباع و پیروان امام بود. وقتی ماده و روش آنها، احادیث باشد طبیعتاً مصادر هم کتاب و سنت است، البته آیاتی که امام تفسیر نماید. با این حال، بعضی از این فقیهان، به خاطر دوری از معصوم به بعضی از قواعد و اصول ملتزم شدند. بنابراین روش آنها استفاده از آیات و روایات صریح به علاوه بعضی از اصول و قواعد منصوص بود.
اعلام فقهای محدثین:
ابان بن تغلب، احمد بن محمد بزنطی، ابان بن عثمان بجلی، برید عجلی، ثعلبه بن میمون، جمیل بن درّاج، حسن بن محبوب سرّاد، زکریّا بن آدم اشعری، زراره ابن اعین، فضیل بن یسار، ابوبصیر اسدی، محمد بن مسلم، یونس بن عبدالرحمن، محمد بن ابی عمیر.
متون فقهی مکتب فقهای روات
در زمان ائمه علیهم السلام مخصوصاً زمان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) تا اواسط قرن سوم، فقه بصورت بیان روایات معصومین (ع) همراه با اسانید بوده است و اجتهاد در این دوره در واقع بمعنای تمییز روایت صحیح از غیر صحیح، و تبویب احادیث بر اساس ابواب فقه بوده است. بعضی از کتب فقهی که به این روش تدوین شدهاند عبارتاند از:
۱) الصلاه: تألیف «حریز بن عبدالله سجستانی» از فقهاء اواخر قرن دوم. نجاشی درباره این کتاب میگوید: «کتاب بزرگی است که منبع فقهی برای شیعیان آن دوره بوده است و بزرگانی از فقهاء شیعه مثل «حماد بن عیسی جهمی» (۱۱۹-۲۰۹ ق) تمامی آن را از حفظ داشتند.
۲) یوم و لیله: تألیف «یونس بن عبدالرحمن موسی آل یقطین» (متوفای ۲۰۸ ه) از بزرگان شیعه که امام رضا (ع) او را در علم و فتوی به مردم معرفی مینمود ابو هاشم داود بن قاسم جعفری میگوید: کتاب «یوم و لیله» یونس را خدمت امام ابی محمد عسگری (ع) عرضه نمودم امام (ع) فرمود: خداوند برای هر حرفی از این کتاب نوری به او (یونس) داده است. یونس بن عبدالرحمن بیش از ۳۰ کتاب تألیف نموده است.
۲٫ مکتب فقیهان محدّث:
این مکتب از قرن چهارم شروع شده و تا قرن پنجم ادامه داشته است. رهبران این دوره که بزرگترین محدثان و فقهای شیعه امامیه محسوب میشوند غالباً در دو شهر مهم مذهبی و فرهنگی آن روزگار، یعنی قم و ری، زندگی میکردند و در تهذیب و تنقیح و تنظیم حدیث شیعه نهایت تلاش خود را مبذول داشتند. این گرایش دنباله رو و استمرار مکتب راویان در دوره حضور بوده، و همت خود را بر جمع آوری احادیث و ضبط و حفظ آن مصروف میداشت. هواداران این مکتب عموماً با اجتهاد به عنوان یک کوشش فکری بر اساس استنباط تعقلی میانهای نداشتند.
مکتب فقهاء محدث از رهگذر پیروی از احادیث به دو گروه تقسیم میشدند: (۳)
گروهی که روایات را با اصول درست علم رجال و علم حدیث نقادی مینمودند و هر روایتی را با هر کیفیت و وضع نمیپذیرفتند و به روایات وارده درمسائل فقهی احاطه و اطلاع داشتند و چه بسا قواعد و ضوابط اصول فقه را در مورد حالات مختلف ادله، و لو به صورت ساده آن میدانستند و حتی قسمتی از این ضوابط را که در روایات راهنمایی شده است عملاً به کار میبستند. با این همه به رعایت شیوه محافظه کارانه و سنت گرای خود هرگز به فکر جدا کردن فقه از حدیث، و تدوین و ترتیب کتابهای فقهی مستقل برنیامدند و از نوشتن مطالب فقهی با عباراتی جز نص عبارات روایات مذهبی هراس و وحشت داشتند. نوشتههای فقهی این گروه از محدثان مجموعه ای از متون روایات بود که به ترتیب موضوعی دسته بندی شده، و گاه اساتید روایات نیز حذف گردیده بود. محدثانی چون محمد بن یعقوب کلینی (م ۳۲۹ ق)، و محمد بن علی بن بابویه قمی – صدوق (م ۳۸۱ ق) از این گروه بودهاند.
گروه دیگر طرفدار پیروی بی قید و شرط از احادیث بوده و با مبانی اصول فقه و قواعد جرح و تعدیل حدیثی یک سر بیگانه، و از قوانین استدلال و آداب بحث به کلی بی اطلاع بودهاند. تمایلات افراطی این گروه در جانبداری از احادیث، افراطیتر و خشک تر بود. در کتابهای علم رجال از برخی از فقهاء این مکتب و گرایش آنان صریحاً یاد شده است مانند ابوالحسین الناشی، علی بن عبد الله بن وصیف (م ۳۶۶ ق) که گفتهاند در فقه به روش اهل ظاهر سخن میگفت. لیکن به خاطر عدم وجود استدلال و مبنای اجتهادی در این مکتب، و نبودن هیچ گونه فکر نو و تازه ای در میان آنان، آراء و انظار فقهی هواداران این روش که چیزی جز مفاد احادیث مذهبی نبوده است ارزش فقهی مستقل نیافته و در متون و مآخذ مربوط بدان اعتنا نشده است.
این مکتب در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم با کوشش و تلاش شیخ مفید و شاگردش شریف مرتضی در هم کوبیده شد و گرچه چند تنی به صورت پراکنده تا دورههای بعد از هواداران آن باقی مانده بودند. با این وجود باید توجه داشت که مکتب محدثان به خاطر آن که مدتی طولانی بر جامعه علمی شیعه حکمفرمائی داشت تاثیرات بسیاری بر طرز فکر کلی پیروان تشیع به جای نهاد که با زوال و انحطاط خود مکتب، آن آثار از میان نرفت و به صورت اجزاء و عناصر ثابت فکر شیعی درآمد. اختلافاتی که گاه در برخی مسائل میان بینش شیعی در دوره حضور امام و دورههای متاخرتر دیده میشود از همین حقیقت سرچشمه میگیرد.
ویژگی این مکتب:
۱ ـ تحول در تدوین حدیث: الف) تدوین احادیث براساس موضوعات فقهی. ب) ارزشیابی سند، با ارزشگذاری سندی، حدیث مفید علم را انتخاب میکردند و این افاده علم را در دو چیز میدانستند ۱ ـ وثاقت راوی ۲ ـ قبول اصحاب.
۲ ـ اکتفاء به افتاء به متن حدیث: نهایه شیخ طوسی متن حدیث است، شیخ صدوق در ابتدای رساله فقهی خودش مینویسد همه اینها را که من گفتم متن خبر صحیح است.
روش و ماده فقهی:
ماده فقهی آنها احادیث بوده است و روش آنها تغییر کرده است به ۱ ـ ارزشگذاری احادیث ۲ ـ به جمعآوری اخبار صحیح مفید علم ۳ ـ اکتفاء به متن حدیث در فتوی.
فرق زیادی بین این دو مکتب (مکتب فقیهان راوی و مکتب فقیهان محدّث) نمیبینیم مگر همان ویژگیهایی که گفتیم.
اعلام مکتب فقیهان محدث:
– علی بن حسین بن بابویه قمی (م ۳۲۹ ق)
– شیخ کلینی، محمد بن یعقوب کلینی رازی (م ۳۲۹ ق)
– محمد بن الحسن بن احمد بن الولید (م ۳۴۳ ق)
– ابوالحسین الناشی، علی بن عبد الله بن وصیف (م ۳۶۶ ق)
– شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی (م ۳۸۱ ق). شیخ صدوق نزدیک به دویست تألیف در حدیث، فقه و کلام دارد. به او و پدرش، صدوقین میگویند.
متون فقهی مکتب فقهای محدثین
در قرن چهارم و دوره مکتب محدثان، کتب فقهی به لفظ روایات فقهی اما بدون ذکر اسانید نوشته میشد. نمونههایی از کتب فقهی این روش:
– الفقه الرضوی: در مورد مؤلف او تردید وجود دارد که آیا محمد بن علی شلمغانی «معروف به «ابنابیالعزاقر» (مقتول در سال ۳۲۲ ق) است، یا پدر شیخ صدوق «علی بن حسین بن بابویه قمی» (م ۳۲۹ ق) است. مؤلف این کتاب با آشنائی به متون روایات و مطلق و مقیده و عام و خاص آن، فروعات فقهی را عیناً به لفظ روایات آورده بدون اینکه بیان کند اینها همان احادیث هستند.
– المقنع: تألیف شیخ صدوق
– النهایه: تألیف شیخ طوسی.
۳٫ مکتب فقیهان اصولی
این مکتب از حدود آغاز غیبت کبری به وسیله قدیمیین: ابن ابی عقیل عُمانی معاصر کلینی (۳۲۹) و ابن جنید اسکافی (۳۸۱ ق) آغاز شد، و مکتب فقهای محدث را برچید. (۴) و تاکنون ادامه دارد.
روش و ماده فقهی: ماده فقهی آنها فراتر از متن احادیث بوده است. روش کار آنها متکی بر قواعد مختلف است، لغوی و اصولی و فقهی، و به این ترتیب استنباط فقهی، یک کار تطبیقی است.
مصادر فقهی: کتاب و سنت و اجماع و سپس عقل اضافه شد. این ادله و مصادر برای دست یافتن به حکم شرعی بود، و در صورت نبود حکم شرعی به اصول عملیه مثل استصحاب، برائت و …رجوع میکنند. (۵)
مهمترین اعلام مکتب اصولی:
– ابن ابیعقیل عمانی، حسن بن علی (م ۳۴۰ ق)
– ابن جنید اسکافی (م ۳۸۱ ق)
– شیخ مفید، محمد بنمحمد نعمان (م ۴۱۳ ق)
– سید مرتضی، علی بن حسین (م ۴۳۶ ق)
– شیخ طوسی، محمد بن حسن (م ۴۶۰ ق)
– ابن ادریس حلی، محمد بن احمد (م ۵۹۸ ق)
– محقق حلی، جعفر بن حسن (م ۶۷۶ ق)
– علامه حلی، حسن بن یوسف (م ۷۲۶ ق)
– شهید اول، محمد بن مکی (مقتول ۷۸۶ ق)
– محقق کرکی یا محقق ثانی، علی بن عبدالعالی (م ۹۴۰ ق)
– شهید ثانی، زینالدین (مقتول ۹۶۶ ق)
– مقدس اردبیلی، احمد بن محمد (م ۹۹۳ ق)
– شیخ بهایی، بهاءالدین محمد عاملی (م ۱۰۳۱ ق)
– محقق سبزواری، ملأ محمدباقر (م ۱۰۹۰ ق)
– وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمد اکمل (م ۱۲۰۵ ق)
– بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی (م ۱۲۱۲ ق)
– کاشف الغطاء، جعفر بن خضر (م ۱۲۲۸ ق)
– میرزای قمی، ابوالقاسم بن حسن گیلانی (م ۱۲۳۱ ق)
– سیدعلی طباطبائی صاحب ریاض (۱۲۳۱)
– مجاهد، محمد بن علی (م ۱۲۴۲ ق)
– نراقی، ملااحمد بن مهدی (م ۱۲۴۴ ق)
– صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر (م ۱۲۶۶ ق)
– محقق انصاری، شیخ مرتضی (م ۱۲۸۱ ق)
– میرزای شیرازی، میرزا محمدحسن (صاحب فتوای تنباکو)، (م ۱۳۱۲ ق)
– آخوند خراسانی، ملأ محمدکاظم (م ۱۳۲۹ ق)
– سید محمدکاظم یزدی (م ۱۳۳۷ ق)
– میرزای شیرازی یا میرزای دوم، محمد تقی (م ۱۳۳۸ ق)
– محمدحسین نائینی (م ۱۳۵۵ ق)
– عبدالکریم حائری یزدی (م ۱۳۵۵ ق)
– محمدحسین غروی اصفهانی کمپانی (م ۱۳۶۱ ق)
– آقا ضیاء الدین عراقی (م ۱۳۶۱ ق)
– سیدابوالحسن اصفهانی (م ۱۳۶۵ ق)
– سید حسین بروجردی (م ۱۳۸۱ ق = ۱۳۴۰ ش)
– سید محسن حکیم (م ۱۳۹۰ ق = ۱۳۴۹ ش)
– سیدمحمدباقر صدر (م ۱۴۰۰ ق = ۱۳۵۸ ش)
– امام سید روحالله خمینی (م ۱۴۰۹ ق = ۱۳۶۸ ش)
– سید ابوالقاسم خویی (م ۱۴۱۳ ق = ۱۳۷۱ ش)
متون فقهی مکتب اصولی:
– المتمسک بحبل آل الرسول: تألیف «حسن بن علی بن ابی عقیل عمانی» (متوفای حوالی ۳۲۹ ه). ظاهراً این کتاب تا قرن هشتم موجود بوده، چون «علامه حلی» آراء و نظرات او را در کتاب «مختلف الشیعه» نقل میکند.
– تهذیب الشیعه لاحکام الشریعه: تألیف «محمد بن احمد بن جنید ابی علی اسکافی» (متوفای ۳۸۱ ه). شیخ طوسی در تمجید از این کتاب میگوید: «کتاب عظیمی است و مشتمل بر بیست جزء است» نجاشی در مورد مقام و منزلت مؤلف میگوید: «او از اصحاب امامیه، ثقه جلیل القدر و دارای مصنفات زیادی است
– المبسوط: تألیف شیخ الطائفه «ابی جعفر محمد بن حسن بن علی طوسی» (۳۸۵۴۶۰) این کتاب در واقع رد ایرادات بر فقه شیعه است که می گویند: «فقه شیعه بلحاظ اینکه قیاس و استحسان و سایر ظنون را حجت نمیداند، لذا توان استنباط احکام غیر منصوصه را ندارد و فقه غیر اجتهادی است و فقط نقل روایات است». شیخ در این کتاب اولاً: اثبات میکند نصوص شیعه در احکام فقهی از نصوص اهل سنت بیشتر است و ثانیاً از همین نصوص میتوان احکام غیر منصوصه را استنباط نمود بدون اینکه احتیاجی به معیارهایی که هیچ دلیل شرعی بر حجیت آنها نداریم، داشته باشیم و لذا شیخ متعرض متفرعات زیادی که در نصوص نیامده میشود. این کتاب در ۸ جلد به چاپ رسیده است.
– المهذب: تألیف «سعد الدین ابی القاسم عبد العزیز بن براج طرابلسی» (۴۰۰-۴۸۱ ق). مؤلف، این کتاب را بعد از اینکه سالیان درازی در منصب قضاوت بوده تألیف نمود؛ و لذا مشتمل بر مسائلی است که خودش در ایام قضاوت بدان مبتلی بوده است. این کتاب در دو جلد به چاپ رسیده است.
– غنیه النزوع إلی علمی الاصول و الفروع: تألیف «سید حمزه بن علی بن زهره حلبی» (۵۱۱-۵۸۵ ق) مباحث این کتاب بر حول سه محور است: الف): فقه اکبر که مسائل مهم کلامی را مطرح میکند؛ ب) اصول فقه: قواعد اصولی که از آنها احکام شرعیه استنباط میشود؛ ج) فروع: از این جهت یک دوره فقه استدلالی مشتمل بر تمام ابواب فقه است. این کتاب اخیراً با مقدمه آیت الله سبحانی چاپ شده است.
– السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی: تألیف «ابی جعفر محمد بن منصور بن احمد بن ادریس حلی (۵۴۳-۵۹۸ ق). اهمیت این کتاب در باز نمودن باب اجتهاد است که بعد از شیخ طوسی تا زمان مؤلف تقریباً بسته بوده است. ابن ادریس فقهای جدیدی را در حرکت فقهی اجتهادی به روی فقها گشوده است. از جمله: شاگرد مؤلف «محقق آبی» که شرحش به نام «کاشف الرموز» است. و دیگری شرح فقیه معاصر سید احمد خوانساری (۱۳۰۹-۱۴۰۵ ق) به نام «جامع المدارک» است.
– المعتبر: تألیف «محقق نجم الدین جعفر بن حسن» معروف به «محقق حلی» (۶۰۷-۶۷۶ ق). این کتاب از تعمق، دقت نظر و قوت استدلال خوبی برخوردار است. گرچه تمام ابواب فقه را ندارد و تا کتاب حج جلوتر نرفته است.
– تذکره الفقهاء: تألیف «حسن بن یوسف بن مطهر اسدی حلی» معروف به «علامه حلی» (۶۴۸-۷۲۶ ق). مؤلف این کتاب، دورههای فقهی بزرگی نوشته، مهمترین آنها از نظر استدلال و بحث همین کتاب است، آنچه امروزه از این کتاب به دستمان رسیده تا اواخر کتاب نکاح است. و حقیقتاً ثروت علمی فقهی غنی هست و مثل آن در متقدمین و متأخرین دیده نشده است، این کتاب به روش فقه مقارن نگارش یافته است.
– مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام: تألیف «زین الدین الجبعی العاملی» معروف به «شهید ثانی» (۹۱۱-۹۶۶ ق). این کتاب شرح کتاب «شرایع الاسلام» محقق حلی است. از ویژگیهای این کتاب دقت همراه با اختصار آن است. و نشان دهنده اطلاعات گسترده، مؤلف از علوم اسلامی بخصوص حدیث، رجال، هیئت و ریاضیات است، و اگر بگوئیم مثل این کتاب هنوز تألیف نشده است غلو نکردهایم. و اخیراً در ۲۰ جلد به چاپ رسیده است.
– مجمع الفائده و البرهان: تألیف «احمد بن محمد اردبیلی» معروف به «مقدس اردبیلی» (م ۹۹۳ ق). از ویژگیهای این کتاب، طرح نظرات جدید و خدشه در بعضی اجماعات و اسانید بعضی روایات است. و اخیراً در ۱۴ جلد چاپ شده است تصنیف دیگر مؤلف کتاب «زبده البیان فی تفسیر آیات الاحکام» است.
– کشف اللثام عن قواعد الاحکام: تألیف «بهاء الدین محمد بن حسن اصفهانی» مشهور به «فاضل هندی» (۱۰۶۲-۱۱۳۷ ق). صاحب جواهر عنایت خاصی به این کتاب داشته و مورد اعتمادش بوده است.
– مستند الشیعه لاحکام الشریعه: تألیف «احمد بن محمد مهدی نراقی» (۱۱۸۵-۱۲۶۵ ق). امتیاز این کتاب در دقت زیاد، اسلوب بدیع، بیان تعارض آراء همراه با نقد و ابرام و عبارت مختصر است. مباحث قبله وارث این کتاب نشان دهنده تبحر مؤلف در فلکیات و ریاضیات است. سید محمد کاظم یزدی طباطبائی صاحب کتاب «عروه الوثقی» به این کتاب عنایت داشته و شاگردانش را نیز سفارش میکرده که به آن رجوع داشته باشند.
– جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام: تألیف فقیه بزرگ «شیخ محمد حسن نجفی» (۱۲۰۰-۱۲۶۶ ق)، که یک دوره کامل فقه استدلالی است، و پر است از تحقیقات و فروعات نادر، و یکی از مهمترین کتب مرجع فقهاء متأخرین است بطوریکه هیچ عالم فقیه بی نیاز از آن نیست، و اخیراً در ۴۳ جلد به چاپ رسیده است.
– مصباح الفقیه: تألیف «شیخ رضا همدانی (متوفای ۱۳۲۲ ق).
متون فقهی فتوایی و درسی:
– النهایه: تألیف «شیخ طوسی محمد بن حسن طوسی»، که تا عصر محقق حلی یعنی تقریباً سه قرن محور تدریس و شروح و تعالیق بوده است.
– شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام» تألیف محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ ق) کتاب جالبی است که به زبانهای مختلف هم ترجمه شده است، و بهترین متن فقهی شیعه است. مؤلف در این کتاب قدرت بیان و مهارت در تعبیر و تبویب خود را نشان میدهد. تألیف دیگر مؤلف «المختصر النافع» است که خلاصه کتاب «شرایع الاسلام» است که مورد توجه فقها قرار گرفته و بر آن شروحی نوشتهاند.
– تبصره المتعلمین: تألیف «حسن بن یوسف بن مطهر اسدی.
– اللمعه الدمشقیه: تألیف شهید سعید «محمد بن مکی بن محمد بن حامد بن احمد الدمشقی النبطی العاملی» (۷۳۴-۷۸۶ ق). این کتاب همراه شرحش که شهید ثانی تألیف نموده به نام «الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه» و از کتابهای درسی حوزههای علمیه شیعه است.
اهم منابع اصولی:
– الذریعه إلی الأصول الشریعه سیدمرتضی
– عده الأصول شیخ طوسی
– معارج الأصول محقق حلّی
– نهایه الأصول علامه حلّی
– تمهید القواعد شهید ثانی
– معالم الأصول شیخ محمدحسن بن شهید ثانی
– زبده الأصول شیخ بهائی
– الفوائد المدنیه محمدامین استرآبادی
– الفوائد الحائریه وحید بهبهانی
– الوافیه فی الأصول فاضل تونی
– شرح الوافیه سیدصدرالدین قمی
– قوانین الأصول میرزای قمی
– الفصول فی علم الأصول شیخ محمدحسین بن عبدالرحیم
– فرائد الأصول شیخ انصاری
– بدائع الافکار میرزا حبیبالله رشتی
– بحرالفرائد میرزامحمدحسن آشتیانی
– کفایه الأصول محقق خراسانی (آخوند)
– نهایه الدرایه محقق اصفهانی (کمپانی)
– فوائد الأصول تقریرات نائینی توسط کاظمی
– اجود التقریرات تقریرات نائینی، تألیف آیت الله خوئی
– دُرر الفوائد شیخ عبدالکریم حائری
– مقالات الأصول آقا ضیاءالدین عراقی
– نهایه الافکار تقریرات آقاضیاءالدین عراقی، تألیف محمدتقی بروجردی
– بدائع الافکار تقریرات آقاضیاءالدین عراقی، تألیف میرزاهاشم آملی
– مناهج الوصول إلی علم الأصول امام خمینی
– تهذیب الأصول تقریرات امام خمینی، شیخ جعفر سبحانی
– محاضرات فی اصول الفقه تقریرات آیت الله خوئی، تألیف فیّاض
– مصباح الأصول تقریرات آیت الله خوئی، تألیف سیدمحمد سرور واعظ حسینی بهبودی.
– دراسات الأصول تقریرات آیت الله خوئی، تألیف سیدعلی شاهرودی
– جواهر الأصول تقریرات آیت الله خوئی، تألیف فخرالدین زنجانی
– مصابیح الأصول تقریرات آیت الله خوئی، تألیف علاءالدین بحرالعلوم
– بحوث فی علم الأصول تقریرات آقای صدر، تألیف شیخ محمود هاشمی
۴٫ مکتب فقیهان اخباری
در قرن یازدهم هجری انشعابی در مکتب اصولی رخ داد به نام: اخباریگری. سلسله جنبان مکتب فقهای اخباری، مولی محمد امین استرآبادی است که م ۱۰۳۶ هجری است که کتاب الفوائد المدنیه بود را به منظور ردّ مجتهدان نگاشت. البته این مکتب نتوانست بیش از دو قرن در مقابل مکتب اصولی تاب بیاورد.
اخباریها بعدها به دو شعبه انشعاب پیدا کردند: ۱ ـ اتباع میرزامحمد اخباری نیشابوری ۲ ـ اتباع مکتب بحرین بحرانیها.
ماده فقهی: ماده اینها اندکی فراتر از متن حدیث است.
مصادر فقهی: اخباریین عملاً عقیده داشتند منبع استباط فقه شیعه منحصراً سنت است بدون کتاب، اجماع و عقل.
روش فقهی: از ظاهر سنت حکم شرعی را بدست میآوردند و در صورت دست نیافتن به حکم شرعی احتیاط میکردند، در صدور حکم غالباً قائل به احتیاط هستند.
تفاوتهای عمده بین اخباریان و اصولیان:
– در منابع فقه، اخباریین میگویند: استدلال به ظاهر کتاب لایجوز مگر در محدوده تفسیر سنت از ظواهر کتاب، اما اصولی استدلال به ظاهر قرآن را مطلقاً حجت میدانند.
– قطعیت روایات کتب اربعه در نظر اخباری و اشتمال کتب اربعه بر قطعیات و ظنّیات در نظر اصولی.
– اخباریین روایات را به صحیح (مفید علم به صدور) و ضعیف (غیرمفید علم به صدور) تقسیم میکنند، ولی اصولیین به ۴ دسته تقسیم میکنند: ۱ ـ صحیح ۲ ـ موثق ۳ ـ ضعیف ۴ ـ حسن
– اخباری در صورت فقدان نصح به احتیاط رجوع میکند ولی اصولی به اصل برائت رجوع مینماید.
– اصولی در دستیابی به حکم شرعی، یکی از سه راه را علی التخییر جایز میداند (اجتهاد، تقلید، احتیاط) اما اخباریان به رجوع به احادیث اکتفا میکند.
اعلام مکتب اخباریان:
– محمد امین استرآبادی (۱۰۳۶)
– مولی صالح مازندرانی (۱۰۸۰)
– مولی محمد محسن فیض کاشانی (۱۰۹۱)(۶)
– محمد بن حسن حرّعاملی (۱۱۰۴)
– سیدهاشم بحرانی
– مولی محمدباقر مجلسی (۱۱۱۰ ق)
– سیدنعمتالله جزائری
– شیخ عبدالله سماهیجی
– شیخ یوسف آل عصفور بحرانی (۱۱۸۶)
– شیخ حسین بن محمد بحرانی
– فیض کاشانی، ملأ محسن (م ۱۰۹۱ ق)
منابع فقهی مکتب فقهای اخباری:
– الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهره: تألیف فقیه محدث شیخ «یوسف بحرانی» (۱۱۰۷-۱۱۸۶ ق) کتاب جامع و مبسوطی است و مشتمل بر آراء و اقوال و دلائل اصولی و جمیع احادیث وارده از پیامبر (ص) و ائمه علیهم السلام است. ولی مؤلف تا کتاب طلاق بیشتر بحث نکرده است. این کتاب در ۲۵ جلد چاپ شده است.
– ریاض المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل: مشهور به «شرح کبیر» تألیف «سید علی بن محمد علی طباطبائی حائری» (۱۱۶۱-۱۲۳۱ ق) که شرح مزجی بر «المختصر» و متین، دقیق و مورد توجه فقهاست.
مهمترین منتقدان اخباریان:
– شیخ فخرالدین طریحی، صاحب مجمع البحرین (۱۰۸۵)
– سید حسین خوانساری
– مولی محمدباقر بن محمد اکمل، معروف به وحید بهبهانی (۱۲۰۵)(۷)
– سیدعلی طباطبائی (۱۲۳۱)
– شیخ محمدبن حسین عبدالرحیم طهرانی