عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی معتقد است نائینی لوازم استقرار و بقاء تمدن اسلامی را مشروط به امور مهمی هم چون: عدالت، شورا، آزادی و مساوات آحاد مسلمین با اشخاص خلفاء و بطانه (نزدیکان) ایشان در حقوق میداند که از این میان از نقش اساسی استبداد و مقومات آن به عنوان عامل مهم و بنیادین در سقوط تمدن یاد میکند.
به گزارش شبکه اجتهاد، امروز سالروز درگذشت آیتالله میرزا محمدحسین نائینی غروی (۲۶خرداد ۱۲۳۹ – ۲۳ مرداد ۱۳۱۵)، مشهور به میرزای نائینی است. او تحصیلاتش را در نائین، اصفهان، نجف، سامرا و کربلا سپری کرد تا فقه، اصول، فلسفه و حکمت را بیاموزد. از جملات اساتید وی میتوان به این بزرگان اشاره کرد: ابوالمعالی کرباسی، میرزا جهانگیرخان قشقایی، شیخ محمدحسن هزارجریبی، شیخ محمدتقی نجفی اصفهانی و فقه را نزد شیخ محمدباقر نجفی اصفهانی، سید میرزای شیرازی، سید اسماعیل صدر و سید محمد فشارکی اصفهانی و آخوند خراسانی فرا گرفت.
میرزای نائینی از آنجاکه از دقتنظر ویژهای در امر آموزش برخوردار بود، فاضلان بسیاری در درس علمی و تحقیقی او حاضر میشدند از جمله: میرزا مهدی اصفهانی، سید عبدالاعلی سبزواری، سید ابوالقاسم خویی، حسین حلی، سید محمدهادی میلانی، میرزا حسن موسوی بجنوردی، محسن حکیم، سید محمدحسین طباطبایی.
دوران زندگی او با شکلگیری مشروطه همزمان بود و نائینی همه توان علمی و نگارشی خویش را در اختیار این نهضت قرار داد. درباره این فقیه شیعه شهرآرا با حجتالاسلام علی شفیعی، نویسنده و پژوهشگر و عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
در آغاز از رساله سیاسی «تنبیهالامه و تنزیهالمله» و تأثیر و نقش آن در حمایت از جنبش مشروطهخواهی ایران بگویید.
شفیعی: مرحوم نائینی نظریهپردازی است که آراء خود را در کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله فی لزوم مشروطیه الدوله المنتخبه لتقلیل الظلم علی افراد الامه و ترقیه المجتمع» درسال ۱۳۲۷ق در نجف منتشر کرد. این اثر که در نوع خود یکی از ره آوردهای نوپیدا در حوزه فقه و سیاست بود بلافاصله به تأیید دومرجع بزرگ تقلید وقت آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی رسید.
نائینی در این کتاب: ۱) مکتب فقهی –سیاسی یا نظریه فقهی سیاسی ارائه میدهد که هم از جهت متن و هم ساختار اثری قابل توجه است،۲) علاوه بر نکته اول نائینی در این اثر به تبیین دینی آزادی و دموکراسی یا قرائت دینی از آزادی و دموکراسی پرداخته است.۳) وی تلاش کرده است به تبیین مدرن از ماهیت حکومت دینی اهتمام داشته است،۴) مهم ترین نکته کتاب علاوه بر تشریح ماهیت سهمگین استبداد، تلاش نائینی در تبیین نسبت استبداد با دین است که وی بدان توجه جدی نشان داده، ۵) و آخرین نکته قابل ذکر در مورد این اثر را میتوان تلاش مرحوم نائینی در تبیین نقش استبداد در صعود و سقوط یک ملّت و فرهنگ دانست.
یکی از صاحب نظران معاصر نظریه مرحوم نائینی را معطوف به کتاب تنبیه الامه این گونه گزارش میکند:
۱– تمامی اصول و مبانی دولت مشروطه از کتاب خدا و سنت رسولالله (ص) به ویژه فرامین امام علی اخذ شدهاست و از ضروریات اسلاممحسوب میشود.
۲– حکومت متکفل دو وظیفه اصلی است: اول: حفظ نظامات داخلیه مملکت و تربیت نوع اهالی و رسانیدن هرذی حقی به حق خود و منع از تعدی و تطاول آحاد ملت بعضهم علیبعض الی غیر ذلک از وظایف نوعیه راجعه به مصالح داخلیه مملکت وملت. دوم: تحفظ از مداخله اجانب و تحذر از حیل معموله در این باب و تهیهقوه دفاعیه و استعدادات حربیه و غیرذلک.
۳– حتی با عدم ثبوت نیابت عامه فقیهان در جمیع مناصب، در عصرغیبت امام زمان(عج) نیابت فقیهان را در وظایف حسبیه قدر متیقن و ثابتمیدانیم. ثبوت نیابت فقیهان و نایبان عام امام عصر(عج) در اقامه نظم وحفظ ممالک اسلامی از اهم امور حسبیه و از قطعیات مذهب امامیه است. در این امور تصدی شخص مجتهد بالمباشره لازم نیست و اذن اونیز به منتخبین ملت در صحت و مشروعیت آن کافی است.
۴– قوام حکومت مشروطه موقوف بر دو امر است: اول: تدوین قانون اساسی شامل کلیه حقوق ملت و آزادی ایشان، ووظایف و محدوده اختیارات زمامداران و شرایط عزل و انفصال آن ازمقامات تفویض شده موافق مقتضیات مذهب. قانون اساسی در سیاساتو نظامات نوعیه به منزله رساله عملیه در ابواب عبادات و معاملات میباشد. دوم: نظارت، مراقبت و محاسبه وکلای مجلس شورای ملی در اقامهوظایف نوعیه از سوی دولت و جلوگیری از هر گونه تعدی و تفریط. تنهامانع تبدیل سلطنت ولایتیه به مالکیت مطلقه همین اصل نظارت ومحاسبه است.
۵– در امور غیرمنصوص، مشارکتعمومی با مشورت با عقلای امتحاصلمیشود. مجلسشورایملی تحققاینمهماست. مشورت با تمام ملت نه با بطانه و خواص والی (شورای درباری) شوری از مسلماتاسلام است. اصل سلطنت اسلامی شورایی است.
۶– دو اصل طیب و طاهر حریت و مساوات از مبادی حکومتمشروطه است: اول: اصل مبارک حریت، یعنی آزادی رقابت ملت از عبودیت سلطان ورقیت منحوس فرعونی. این اصل اساس سلطنت اسلامی است و ازضروریات اسلام به حساب میآید. دوم: اصل طاهر مساوات، یعنی مساوات تمام افراد ملت با شخص والیدر جمیع حقوق و احکام عامه. قانون مساوات از اشرف قوانین مبارکه مأخوذ از سیاسات اسلامیه و مبنا و اساس عدالت و روح تمام قوانیناست.
البته این اثر نائینی گرچه توانست در کوتاه مدت هجمه مخالفان دینی و مذهبی مشروطه را کم اثر کند و راه را برای تبدیل شدن برخی از آرمانهای مشروطه طلبان همانند آزادی و مساوات فراهم کند اما واقعیت این است که نتیجه و فرجام مشروطیت نشان داده مشکلات جامعه ایرانی و شیعی عمیقتر از این بوده و هست که بتوان با این گونه آثار آن را حل کرد.
چالش اساسی شیخ فضلالله نوری و میرزای نائینی در چه بود؟ آیا در مبانی مشروعیت حکومت با هم اختلاف نظر داشتند؟
شفیعی: بنده گمان میکنم مرحوم نوری را باید نماد سخت اندیشی دینی دانست که لزوما به معنای بداندیشی نیست؛ که البته الان هم این قرائت هوادارانی هم در محیطهای علمی دارد و هم در ساختار نظام هستند کسانی که این گونه میاندیشند. مرحوم نوری معتقد بود این دین نیست که باید جامه و لباس عصری و مدرن به تن کند بلکه این مدرنیته است که باید خود را با دین هماهنگ کند.
اما نائینی در ضمن تحفظ بر همان مبانی و اعتقادات کسانی مثل شیخ فضل الله نوری معتقد بود میتوان دین و آموزههای آن را در جامه و لباس مدرنیسم ارائه داد.
لذا بنده با تمام احترام و عظمتی که برای مرحوم نائینی قائلم گمان میکنم نائینی را نمیتوان نواندیش یا روشنفکر به معنای دقیق آن دانست و لذا نمیتوان وی را معتقد به قرائت مدرن از دین و آموزههای دینی دانست؛ امّا البته نائینی بر خلاف نوری معتقد بود آموزههای دینی ظرفیت همراهی حداقلی با مدرنیسم را دارند.
امروز چه کتابها و تالیفاتی از علامه نائینی در حوزههای علمی و در بین علما، محل درس و بحث است؟
شفیعی: علاوه بر کتاب تنبیه الأمه و تنزیه المله که در محیطهای علمی حوزوی و غیر حوزوی مورد توجه و اقبال جدی است، چرا که شاید بتوان گفت با برجسته شدن رویکرد فقههای مضاف در حوزههای علمیه در فقه سیاسی – که یکی از شاخههای فقههای مضاف است – اثر فاخر و مهمی است؛ میتوان از تقریرات درسیهای علمی مرحوم نائینی در فقه و اصول که مورد توجه جدی در عرصه پژوهشهای فقهی و اصولی و عرصه آموزش در دروس خارج فقه و اصول است یاد کرد که پارهای از مهم ترین آنها عبارتند از: منیه الطالب فی شرح المکاسب، موسی خوانساری نجفی، المکاسب و البیع – محمدتقی آملی؛ اجود التقریرات – موسوی خویی؛ فوائی الاصول – کاظمی خراسانی.
در پایان از ویژگیهای رفتاری ایشان بگویید و یا اگر ناگفتهای مانده بیان کنید.
شفیعی: با توجه به طرح مباحثی در مورد پیشرفت و تمدن در فضای پیرامونی ما؛ بازخوانی اندیشههای مرحوم نائینی در بحث دوام و سقوط تمدن اسلامی مورد نیاز است. نائینی لوازم استقرار و بقاء تمدن اسلامی را مشروط به امور مهمی هم چون: ۱) عدالت، ۲) شورا، ۳) آزادی؛ ۴) مساوات آحاد مسلمین با اشخاص خلفاء و بطانه (نزدیکان) ایشان در حقوق و …میداند که از این میان از نقش اساسی استبداد و مقومات آن به عنوان عامل مهم و بنیادین در سقوط تمدن یاد میکند.
نائینی قوای حافظ استبداد را:۱ ) جهل مردم به وظائف سلطنت و حقوق خود؛۲) استبداد دینی که علاجش را اصعب و سخت تر از هر کار دیگر میداند؛ ۳) اختلافات عمومی و شهروندان؛ ۴) و سرکوب آزادی خواهان میداند.
مناسب است که به «حریت» و «مساوات» که این دو رکن را میتوان از ضرورتهای اندیشههای سیاسی دانست که میخواهند کاربرد و تاثیرگذاری لازم را داشته باشند در اندیشه نائینی نیز توجه جدی بشود.
حریت یا آزادی عمومی در عرصههای مختلف شهروندان که الان هم به عنوان یک خواست همگانی است از دیرباز و به بیان دیگر از زمان مشروطه یکی از مقولاتی است که هم چنان باید مورد توجه اندیشمندان و فرهیختگان از یک سو و حاکمان و سیاستمداران از سوی دیگر باشد.
مساوات نیز همین وضع را دارد که باید هم در تئوری و هم در عملیات سیاسی به آن توجه کرد. برخورداری از رانتهای مختلف در عرصههای مختلف که تاثیرات غیرقابل قبولی هم در جامعه داشته و دارد از نکاتی است که محصول جدی گرفته نشدن این مقولاتی است که حداقل از دوره مشروطه تبدیل به یک رکن در نئوریهای سیاسی شده هست.